در تمام عرصههای اقتصادی باید دانشبنیان شویم
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله خامنهای سال ۱۴۰۱ را بهعنوان سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری کردند. رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی، با تعریف معنای اقتصاد دانشبنیان تأکید کردند: «اقتصاد دانشبنیان موجب کاهش هزینههای تولید میشود؛ بهرهوری را افزایش میدهد که امروز یکی از مشکلات ما کاهش بهرهوری است؛ کیفیّت محصول را افزایش میدهد، بهبود میبخشد و محصولات را رقابتپذیر می کند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات به عنوان محصولات رقابتپذیر استفاده کنیم.» ۱۴۰۱/۰۱/۰۱
رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر مسائل مرتبط با تولید دانشبنیان و اشتغالآفرین گفتوگویی با آقای دکتر ناصر باقری مقدم، قائممقام رییس بنیاد ملی نخبگان داشته است.
حوزه دانشبنیان در اسناد جامع علمی و سندهای بالادستی علمی کشور تابهحال چه جایگاهی داشته است؟
تقریباً از سال ۱۳۸۲، رهبر انقلاب در ابلاغ سیاستهای کلان بابت تهیه برنامه چهارم توسعه به موضوع اقتصاد دانشبنیان بهصورت غیرمستقیم اشاره کردند. سال بعد در برنامه چهارم توسعه، بخش توسعه داناییمحور به برنامه اضافه شد. در برنامه چهارم، کلمه دانشبنیان دو سه بار تکرار شد و این از لحاظ ابتدایی است؛ اما غیر از برنامه چهارم در برنامههای بعدی هم از این واژه استفاده شد و در سال ۱۳۸۹ که نقشه جامع علمی کشور به تصویب رسید صراحتاً به یکی از اهداف نقشه تحقق اقتصاد دانشبنیان و دستیابی به اقتصاد مبتنی بر علم و فناوری اشاره و پرداخته شده است. بهدنبال آن، در سیاستهای کلی علم و فناوری و همچنین سیاستهای اقتصاد مقاومتی که رهبر انقلاب ابلاغ کردند هم به موضوع اقتصاد دانشبنیان و شرکتهای دانشبنیان پرداخته شده است. این تاریخچه مختصری بود که از سال ۱۳۸۲ این موضوع واژهسازی و در ادبیات استفاده شد و در اسناد بالادستی مثل برنامههای توسعه و نقشه جامع علمی کشور و سیاستهای کلان کلی که رهبر انقلاب در بحث علم و فناوری و برنامههای توسعه و اقتصاد مقاومتی ابلاغ کردند، به این مفهوم پرداخته شد.
پس باید سال ۸۲ را منشأ توجه به این موضوع درنظر بگیریم؟
نه، واقع قضیه اینجوری نیست. مفهوم گسترش و توسعه کشور مبتنی بر علم و فناوری از ابتدا مورد تأکید رهبر انقلاب بوده است. حتی زمان ریاستجمهوری که ریاست شورایعالی انقلاب فرهنگی را بر عهده داشتند، مفهوم توسعه کشور مبتنی بر علم و فناوری مطرح شد. اما این مفهوم از اوایل سال ۸۰ به یکسری واژگان و سیاستها و اسناد بالادستی تبدیل شد. زمانی که حضرت آیتالله خامنهای در جایگاه رهبری قرار گرفتند، شروع بهجاانداختن این گفتمان کردند. اشاره مکرر به حدیث معروف «العلم سلطان» بیانگر همین تفکر رهبر انقلاب است که پیشرفت و تسلط انسان به امور جامعه از طریق علم شدنی است.
چه زمینههایی برای رشد اقتصاد دانشبنیان در فضای علمی و اقتصادی کشور وجود دارد؟
با توجه به اینکه رویکرد کشور از بعد انقلاب و جنگ تحمیلی این بوده که ما بهسمت توسعه مبتنی بر علم و فناوری حرکت کنیم طبیعتاً ما در این امر، تعداد قابلتوجهی فارغالتحصیل و متخصص جوان را آموزش دادیم. این شاخصهایی که الآن در حوزه آموزش عالی داریم، با اوایل انقلاب قابل مقایسه نیست و این رویکرد کشور را نشان میدهد. نیروی متخصص جوان و نخبه ما موتور و نهاده اصلی اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. محور شرکتهای دانشبنیان نیروی انسانی متخصص و جوان و نیروی انسانی نخبه هست و رهبر انقلاب در پیام و سخنرانی نوروزی خودشان، از اینها بهعنوان ثروت واقعی کشور نام بردند. به نظر بنده مهمترین مزیت نسبی که ما الآن در پرداختن به اقتصاد دانشبنیان و توسعه از طریق دانشبنیان داریم، وجود همین نیروی انسانی متخصصی است که در کشور ما وجود دارد.
برای گسترش این مراکز، چه موانعی باید برداشته شود؟ نقش شورایعالی انقلاب فرهنگی در این زمینه چیست؟
مهمترین مطالبهای که رهبر انقلاب دارند این است که ما نقشه راه راهبرد صنعت دانشبنیان را در کشور طراحی کنیم. ایشان اخیراً در دیدار با صنعتگران به این موضوع اشاره کردند. ما نهادههای اصلی توسعه صنعتی دانشبنیان را داریم. الآن این نهادهها در کشور ما بهوفور وجود دارد، ولی مهم این است که ما انتخابهای درستی انجام بدهیم. رهبر انقلاب اشاره کردند که در انتخاب صنایع آینده کشور هم به عنصر دانشبنیان بودن توجه شود؛ بنابراین، اگر ما نقشه راه توسعه صنعت دانشبنیان را در کشور داشته باشیم، میتواند کمک شایانی برای ریلگذاری کند. با توجه به اینکه سیاستهای علم و فناوری مخصوصاً در حوزه اقتصاد دانشبنیان در این سالها در شورایعالی انقلاب فرهنگی طراحی و تبیین و به تصویب رسیده، بهترین جایگاه برای تصویب چنین سندی، شورایعالی انقلاب فرهنگی است. این هم نقش شورایعالی انقلاب فرهنگی در توسعه و امتداد بخشیدن به این حرکت در کشور است.
نسبت حوزه دانشبنیان و اشتغالآفرینی که در نامگذاری سال هم به آن اشاره شد، چگونه است؟
در همه دنیا، صنایع دانشبنیان مبتنی بر نیروی انسانی متخصص است؛ یعنی عمده نهاده موردنیاز این صنایع، سرمایه و تجهیزات بهویژه نیروی انسانی متخصص است. اگر این مهم در کشور ما اتفاق نیفتد، تمامی زحماتی که با کمک نخبگان در توسعه نیروی انسانی کشیدیم و افرادی را در سطح بسیار عالی آموزش دادیم، استعدادهای برتر را شناسایی کردیم، نخبگان را در کشور حمایت کردیم هدر میرود. محل بازی و هنرنمایی این افراد در حوزه اقتصاد دانشبنیان خود را نشان میدهد. اگر صنعت و خدمات و بخش کشاورزی دانشبنیان نباشد، نیروی انسانی فاقد کارآیی لازم خواهد بود. اگر بخشهای لازم وجود نداشته باشد، انسانهای فرهیخته نمیتوانند در این عرصهها نقش و ارزشافزوده خودشان را بهعنوان یک دانشمند نشان دهند. اینها لازم و ملزوم همدیگر هستند.
برای اینکه مراکز دانشبنیان و بخش کشاورزی بتوانند با هم ارتباط بیشتری داشته باشند، چه سازوکاری لازم هست؟
ما نباید تعریف دانشبنیان را در امر پژوهش منحصر کنیم. رهبر انقلاب هم به این نکته اشاره کردند که اقتصاد دانشبنیان، یعنی بهکارگیری علم و فناوری در همه شئون آن بخش. سالهای سال است که هر موقع بحث اقتصاد دانشبنیان در بخش کشاورزی مطرح بوده به یک بخش بسیار کوچکی توجه کردیم و آن هم بخشهای مربوط به پژوهش بوده است. در خیلی از فعالیتهای جاری که الآن در بخش کشاورزی به آن نیاز داریم و به آن پرداخته میشود از جمله مدیریت آب و اصلاح بذر، مدیریت محصولات کشاورزی و ... تمام اینها نیازمند پایه دانش و فناوری هست. اگر مسئولین امر در وزارت جهاد کشاورزی مخصوصاً شخص آقای وزیر و همچنین معاونین محترمشان فرآیند را بهگونهای تعریف کنند و اجازه دهند تا شرکتهای دانشبنیان به حوزههای کاری فعلی وزارتخانه در عرصهها و بخشهای مختلف ورود کنند، ما محل بسیار وسیعی برای هنرنماییهای اجرای بحثهای دانشبنیانی در حوزه کشاورزی داریم.
آیا زمینهها و بسترهای لازم برای ورود ثروت واقعی کشور و یا نیروی انسانی نخبه در حوزههای دانشبنیان فراهم هست یا موانعی در این حوزه داریم که بتوانیم از این ظرفیتها استفاده کنیم؟
با صحبتهایی که رهبر انقلاب داشتند، مهمترین بحثی که جبههگشایی شد این است که ما اقتصاد دانشبنیان را فقط بخش اقتصاد صنایع با فناوری بالا ندانیم؛ یعنی ما در صنایعی مثل خودرو، صنعت، کشاورزی، نفت، گاز، پتروشیمی و در حوزههای مختلف بهدنبال پیادهسازی اقتصاد دانشبنیان باشیم و این بخشها را بهصورت دانشبنیان اداره کنیم.
مانع دوم این است که نخبگان در جایگاههای دانشی بهکار گرفته شوند. صرف جذب نخبگان به بخشهای مختلف کفایت نمیکند، بلکه مهم این است که نخبگان هم در بخشهای مختلف جذب شوند و هم کارکرد نخبگانی خود را نشان دهند و به کارهای دانشی بپردازند. خوشبختانه ما سال گذشته مصوبهای در دولت داشتیم که به تصویب رسید و ابلاغ شد که همه دستگاههای اجرایی کشور موظف شدند که هم برای نخبگان جایگاههای نخبگانی در بستر و دستگاه خود ایجاد کنند و هم آنها را جذب و بهکارگیری کنند. اگر ما بتوانیم امسال در بخش دولت این مصوبه را بهخوبی جاری و ساری کنیم، میتوانیم توفیقات خیلی خوبی داشته باشیم.
الآن در حوزه شرکتهای دانشبنیان هم مذاکرات خیلی خوبی را با معاونت علمی و شرکتهای دانشبنیان انجام دادیم تا بتوانیم برای ایجاد شرکتهای دانشبنیان که هسته مرکزیاش نخبگان هست، سازوکاری را تعریف کنیم؛ یعنی هیئتمدیره یا نفرات اصلی شرکت دانشبنیان از نخبگانی هستند که این نخبگان در بنیاد ملی نخبگان شناسایی شدند و مورد حمایت قرار گرفتند. این مجموعه فعالیتهایی است که به نظر من باعث توسعه این امر در کشور میشود.
در پایان اگر نکته دیگری باقی مانده، بفرمایید.
مهمترین نکته این است که ما پهنه اقتصاد دانشبنیان را پهنه یکسری صنایع خاص و هایتک ندانیم و در کل امور کشور اعم از خدمات، صنعت و کشاورزی بهدنبال این باشیم که از علم و فناوری استفاده کنیم.