حقیقت لیله القدر چیست؟
براستی لیله القدر چیست؟ لیله القدر همین شبی است که در ماه مبارک رمضان هر سال قرارگرفته؟ یا همان شب هایی است که فقط در سال های بعثت پیامبر و حیات پیامبر بوده و یا حتی ممکن است شب دیگری غیر از شب های رمضان لیله القدر باشد یا اصلاً لیله القدر امری دیگر و از جنسی دیگر است!
مسلماً شب قدر در ماه مبارک رمضان است و قرآن تلویحاً به وقوع لیله القدر در این ماه اذعان کرده است. پس اینکه برخی گفته اند لیله القدر درغیر ماه رمضان است اشتباه می کنند و عده ای دیگر نیز که گفته اند لیله القدر فقط در زمان حیات پیامبر یا در ایام بعثت بوده است نیز به اشاره کلام وحی صحیح نمی باشد، پس لیله القدر هر سال رخ می دهد اما لیله القدر و در آن، شرائط و تکمله ای دارد که لیله القدری بدون آن لیله القدر نخواهد بود که توضیح آن خواهد آمد.
تفسیر فُرَاتٌ الکوفی قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْقَاسِمِ بْنِ عُبَيْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ الامام الصادق(ع): أَنَّهُ قَالَ «إِنّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ» اَللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ اَلْقَدْرُ اَللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ اَلْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ اَلْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا
امام صادق (ع) فرمودند: «ليله» در «انا انزلناه في لیله القدر »، فاطمه (س) است؛ و قدر، خداوند. پس کسي که حضرت زهرا (س) را آنگونه که سزاوار است بشناسد شب قدر را درک کرده است؛ و همانا او را فاطمه ناميدند، چرا که مردم نمي توانند او را بشناسند.
در ادامه حديث چنين آمده است
أَوْ مِنْ مَعْرِفَتِهَا اَلشَّكُّ [مِنْ أبِي اَلْقَاسِمِ[ وَ قَوْلُهُ « وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ `لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ » يَعْنِي خَيْرٌ مِنْ أَلْفَ مُؤْمِنٍ وَ هِيَ أُمُّ اَلْمُؤْمِنِينَ « تَنَزَّلُ اَلْمَلائِكَةُ وَ اَلرُّوحُ فِيها » وَ اَلْمَلاَئِكَةُ اَلْمُؤْمِنُونَ اَلَّذِينَ يَمْلِكُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَلرُّوحُ اَلْقُدُسُ هِيَ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ « بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ `سَلامٌ هِيَ حَتّى مَطْلَعِ اَلْفَجْرِ » يَعْنِي حَتَّى يَخْرُجَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ . (تفسير فرات، چاپ، داودي ص 218 و چاپ، موسسه نشر، ص 581؛ بحارالا نوار، ج 43، ص 63، ح 58.)
امام صادق (ع) مي فرمايد: « لیله القدر خير من الف شهر» يعني او بهتر از هزار مؤ من است؛ او مادر مؤ منين است، «تنزل الملائکه (ملائکه نازل مي شوند)» مراد از ملائکه مؤمنان هستند، که علم آل محمد (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) را فرا مي گيرند و مراد از «الروح القدس»، فاطمه (س) است و «حتي مطلع الفجر» يعني تا زماني که قائم (ع) ظهور کند.
به این روایت دوم توجه نمایید: تفسیر نُورٍ الثقلین عَنْ تفسیر فُرَاتُ ابْنِ ابراهیم الکوفی مُسْنَداً عَنْ الامام الْبَاقِرِ(علیه السلام) فی تفسیر سوره الْقَدْرِ قَالَ : انَّ فاطمه هی لیله القدر مَنْ عَرَفَ فاطمه حَقُّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ ادرک لیلة القدر وَ أَنَّمَا سمیت فاطمه لِأَنَّ الْخَلْقَ فطموا عَنْ مَعْرِفَتِهَا وَ مَا تکاملت النبوه لنبی حتی أَقَرَّ بِفَضْلِهَا وَ محبتها هی الصدیقة الکبری وَ علی مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونِ الاولی
در تفسیر نورالثقلین به نقل از تفسیر فرات بن ابراهیم از امام باقر(علیه السلام) در تفسیر سوره قدر نقل کرده است که امام فرمودند بدرستیکه فاطمه همان شب قدر است کسی که حقیقتا فاطمه را بشناسد شب قدر را درک کرده است و (هر مقدار که مقام فاطمه را بشناسید به همان اندازه شب قدر را درک کرده است)
استاد حسن زاده آملی به نقل از استاد خویش، آیت اللّه قزوینی در شرح این حدیث شریف چنین آورده است: حضرت امام صادق(علیه السلام) جده اش حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(سلام اللّه علیها) را لیله القدر معرفی کرد. چرا حضرت صدیقه(سلام اللّه علیها) لیله القدر نباشد، و حال آنکه یازده قرآن ناطق در این لیله نازل شده است.... و امام صادق(علیه السلام) فرمود: «من عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر».
مبانی عقلی و نقلی داریم که منازل سیر حُبّی وجود، در قدس نزول، معبر به لیل و لیالی است، چنانکه در معارج ظهور صعودی به یوم و ایّام، بعضی از لیالی، لیالی قدرند و بعضی از ایام، ایام اللّه. این فاطمه(سلام اللّه علیها) که لیله القدر یازده کلام اللّه ناطق است، امام صادق(علیه السلام) فرمود: کسی که حق معرفت به آن پیدا کند، یعنی بدرستی او را بشناسد، لیله القدر را ادراک کرده است؛ و آن مریم (سلام اللّه علیها) است که مادر عیسی روح اللّه است؛ خداوند سبحان فرمود «واذکرنی الکتاب مریم اذ انتبذت من اهلها مکاناً شرقیاً فاتخذتْ من دونهم حجاباً فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشراً سویاً. (مریم/ ۱۷).
این دو روایت را وقتی در کنار برخی آیات می گذاریم به نکته لطیفی بر می خوریم که توضیح آن در تفسیر تنزل الملائکه آمده. اما اجمالاً پنهان بودن مقام فاطمی و نشناخته نشدن مقام آن سرور بانوان لیله القدر را می ماند که شناختن کامل آن امکان پذیر نخواهد بود و چه بسا مصحف فاطمه نیز در همان زمره باشد
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ: شب قدر از هزار ماه بهتر است
حقیقت لیله القدر و نزول قرآن
در یک محاسبه معمولی اعتبار هر شب قدر را مطابق هشتاد و اندی سال دانسته اند؛ یعنی یک شب عبادت شما در شب قدر مطابق هشتاد سال عبادت است به واسطه رحمتی که در آن شب از آسمان سرازیر می شود پس ظاهر تفسیر همین است که عرض شد نزول رحمت االهی است، اما شئون دیگری را نیز نقل کرده اند مثلا در روایت است که از رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) در جمع اصحاب خود داستانی را از یک مجاهدی از بنی اسرائیل نقل فرمودند: « عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ : ذُکِر لِرَسُولِ اللَّهُ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ اله وَ سَلَّمَ ) رَجُلُ مَنْ بَنَى اسرائیل أَنَّهُ حَمَلَ السِّلَاحُ عَلَى عَاتِقِهِ فِى سبیل اللَّهِ تَعَالَى أَلْفَ شَهْرٍ فَعَجِبَ مِنْ ذلک رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ اله وَ سَلَّمَ ) عَجَباً شدیداً وَ تَمَنَّى أَنْ یکون ذلک فِى أُمَّتِهِ . . . فَأَعْطَاهُ اللَّهُ لیلة الْقَدْرِ وَ قَالٍ : لیلة الْقَدْرِ خیر مِنْ أَلْفِ شَهْرِ الَّذِى حَمَلَ الإسرائیلى السِّلَاحَ فِى سبیل اللَّهِ لک وَ لاُمّتک مِنْ بعدک إِلَى یوم القیامة فِى کلّ رَمَضَانَ;( تفسير الصافي، جلد۵، ص۳۵۲)
از ابن عباس روایت شده که براى رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) ذکر مردى از بنى اسرائیل به میان آمد که او در راه خدا هزار ماه شمشیر خود را بر شانه اش حمل نموده [و آماده جهاد در راه خدا بود]. رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) از این جریان سخت تعجب نمود و آرزو کرد که این فضیلت در امتش باشد ... پس خداوند[ در مقابل] به آن حضرت شب قدر را عطا کرد و فرمود: شب قدر، بهتر از هزار ماهى است که آن مرد بنى اسرائیلى در راه خدا سلاح حمل کرد [این شب قدر] براى تو و امّتت بعد از تو، تا روز قیامت در هر ماه رمضان خواهد بود». که هزار ماه لباس رزم از تن به در نکرده بود و آماده جهاد فی سبیل الله بود نقل فرمودند و نقل این داستان موجب حسرت اصحاب شد و بدین سبب سوره قدر نازل گردید و یا در روایت است که پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) خوابی دیدند که بنی امیه مانند بوزینگان از منبر پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) بالا و پائین می روند و این مسئله موجب نگرانی پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) شد و همان مایه امتحان مردم شد بدین سبب سوره قدر نازل شد که یک روز حکومت پیامبر و علی از هزار ماه حکومت منحوس بنی امیه با فضیلت تر است و یک روز حکومت صالحان از هزار ماه حکومت طاغیان برتر است، بد نیست در این بخش به اهمیت همراهی با قرآن پرداخته شود. امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) می فرمایند: «إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لاَ تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لاَ تُكْشَفُ اَلظُّلُمَاتُ إِلاَّ بِه. » فرمودند: به راستى كه قرآن، ظاهرش زيباست و باطنش عميق، عجايبش پايان ندارد، اسرار نهفته آن، پايان نمى پذيرد و تاريكى هاى جهل، جز به وسيله آن رفع نخواهد شد. (نهج البلاغه، خطبه 18.)
پیامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) نیز فرمود: اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ اعظم فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرآنِ ، در هنگام هجوم فتنه ای که راه را از بیراهه نتوانستید تشخیص دهید به قرآن رو آورید. (وسائل الشيعه، ج۶، ص۱۶۹)
عن الامام صادق(علیه السلام): مَا بَالُ الْقُرْآنِ لایزداد وَ عِنْدَ النَّشْرِ وَ الدرس الَّا غَضَاضَةً ؟ فَقَالَ عبدالله لَانَ اللَّهَ لَمْ ینزله لزمان دُونَ زَمَانُ وَ لَا لناس دُونَ نَاسٍ . فَهُوَ فی کل عَصْرِ جدید وَ عِنْدَ کل قَوْمٍ غَضَّ الی یَومِ القیامَة(تفسیر البرهان، ج۱، ص۶۶، بحار الأنوار، ج۲ ،ص۲۸۰ ، ج۱۷، ص۲۱۳ ، ج۸۹، ص۱۵.)
شخصی از امام صادق(علیه السلام) پرسید قرآن را چه می شود که همیشه تازه و با طراوت است؟ حضرت در پاسخ فرمودند چون خدای بزرگ آن کتاب نه برای زمانی خاص و نه برای مردمی خاص نازل نفرموده اند بلکه قرآن برای هر زمانی تازه و برای هر جماعتی نو و باطراوت است، روز قیامت قرآن منشور زندگی جاوید و حیات طیبه است قرآن درمان همه دردهاست، پس قرآنی که در شب قدر، توسط خدای سبحان نازل شده و هر چه را که جستجو می کنیم در آن است و منشور حیات جاودان طیبه است را نباید مهجور رها کرد.
عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى(علیه السلام) إِذْ أَتَاهُ رَجُلٌ نَصْرَانِیٌّ وَ نَحْنُ مَعَهُ بِالْعُرَیْض… فَقَالَ النَّصْرَانِیُّ: إِنِّی أَسْأَلُکَ أَصْلَحَکَ اللَّهُ قَالَ: سَلْ. قَالَ: أَخْبِرْنِی عَنْ کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى مُحَمَّدٍ(صلی الله علیه واله وسلم) وَ نَطَقَ بِهِ ثُمَّ وَصَفَهُ بِمَا وَصَفَهُ بِهِ فَقَالَ: (حم * وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ * إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ * فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ) (سوره دخان، ۱-۴) مَا تَفْسِیرُهَا فِی الْبَاطِنِ؟
فَقَالَ [مُوسَی بْن جَعْفَر(علیه السلام)]: «أَمَّا (حم) فَهُوَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه واله وسلم)وَ هُوَ فِی کِتَابِ هُودٍ الَّذِی أُنْزِلَ عَلَیْهِ وَ هُوَ مَنْقُوصُ الْحُرُوفِ. وَ أَمَّا (الْکِتاب الْمُبِین) فَهُوَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ وَ أَمَّا اللَّیْلَةُ فَفَاطِمَةُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ (فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ) یَقُولُ یَخْرُجُ مِنْهَا خَیْرٌ کَثِیرٌ فَرَجُلٌ حَکِیمٌ وَ رَجُلٌ حَکِیمٌ وَ رَجُلٌ حَکِیم…».
یعقوب بن جعفر بن ابراهیم میگوید: خدمت موسى بن جعفر(علیه السلام) بودم که مردى نصرانى نزد آن حضرت آمد -و ما در عریض (وادى مدینه) با آن حضرت بودیم- … نصرانى گفت: أصلحک الله میخواهم از شما سؤالی بپرسم.
[حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام)] فرمود: بپرس. گفت: به من خبر ده از کتاب خداى تعالى که آن را بر محمد(صلی الله علیه واله وسلم) نازل کرد و بدان تکلم نمود سپس اوصافی را برایش ذکر کرد و فرمود: (حم * وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ * إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ * فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ) [حم، سوگند به کتاب روشن که آن را در شبى مبارک نازل کردهایم. ما بیم دهندهایم. در آن شب هر امر محکمى مقدّر گردد] تفسیر باطنى این آیات چیست؟
حضرت فرمود: اما «حم» محمد(صلی الله علیه واله وسلم) است و آن [اسم آن حضرت] در کتابى است که بر هود نازل گشته و [این کلمه] از حروفش کاسته شده (یعنى در کتاب هود از محمد به حم تعبیر شده و دو حرف «م» و «د» آن، افتاده است) و اما « الْکِتاب الْمُبِین » امیرمؤمنان على(علیه السلام) و « لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ » فاطمه(سلام الله علیها) است و اینکه فرموده است: «فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» [در آن شب هر امر محکمى مقدّر گردد]؛ یعنى از فاطمه(سلام الله علیها) خیر بسیارى بیرون آید و آن [خیر بسیار]مردى حکیم و مردى حکیم و مردى حکیم [یعنی ائمۀ معصموین از اولاد حضرت زهرا(سلام الله علیها)] است.(کافی، شیخ کلینی، ج۱، ص۴۷۸ – ۴۷۹؛ تأویل الآیات، سید شرفالدین استرابادی، ج۲، ص۵۷۳؛ مدینة المعاجز، علامه بحرانی، ج۶، ص۲۹۷ – ۳۰۱؛ تفسیر برهان، علامه بحرانی، ج۵، ص۸؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۴۸، ص۸۵؛ تفسیرکنزالدقائق، شیخ محمد قمیمشهدی، ج۱۴، ص۳۷۲.)
قلب مبارک احمدی که متحمل قرآن عظیم است و نیز ذوات طاهره معصومین از بانوی مطهره حضرت زهرا تا وجود مقدس صاحب الامر (عج)، همگی لیله مبارکه قدر و همگی قرآن نازل شده این شب قدر و همگی جلوه تام الهی اند که با همه اسما و صفات ربوبی تجلی کرده اند؛ و از آنجا که تجلی انسانیت در جلوه گاه شخصیت حقیقی انسان کامل انحصار به زن و مرد ندارد، بلکه عنایتی است که از طرف حضرت حق نصیب انسان میشود تا انسان رهرو راه انسانیت گردد و به حقیقت ذاتی خود فعلیت کمالی بخشد، حضرت زهرا (س) از جمله انسانهای کاملی است که تمام هویتهای کمالی در او متصور است؛ زیرا «انسان معصوم تمام رفتار و گفتار و نوشتار و قیام و قعودش، حجت خداست و از این جهت فرقی بین زن و مرد نیست و همان طور که سنت امامان معصوم ـ علیه السلام ـ حجت است، سنت حضرت زهرا نیز حجت شرعی و سند فقهی خواهد بود».
پس او مظهر «انسان کامل» و حجت و خلیفه خداوندی در زمین است، زیرا: تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها( جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است. یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخۀ انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان. او زن معمولی نیست؛ او موجود ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است. «تمام هویتهای کمالی که در انسان متصور است و در زن تصور دارد- تمام- در این زن است؛ و فردا همچو زنی متولد میشود؛ زنی که تمام خاصههای انبیا در اوست. زنی که اگر مرد بود، نبی بود؛ زنی که اگر مرد بود، به جای رسول الله بود. پس، فردا روز زن است؛ تمام حیثیت زن و تمام شخصیت زن فردا موجود شد. معنویات، جلوههای ملکوتی، جلوههای الهی، جلوههای جبروتی، جلوههای مُلکی و ناسوتی- همه- در این موجود مجتمع است. انسانی است به تمام معنا انسان؛ زنی است به تمام معنا زن».
و چنانچه بیان شد او از معانی بلند «قدر» است و تفسیر «انا انزلناه فی لیلةالقدر» میباشد. او زنی است که «زنی که فضایل او همطراز فضایل بی نهایت پیغمبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت بود.»
او مصداق اتم «انسان کامل» است و نفوس انسانهای کامل در حجره وی تربیت یافته اند. او زنی است که «زنی که در حجرهای کوچک و محقّر، انسانهایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت اعلی میدرخشد».
حضرت زهرا را معجزات و کراماتی است که حتی فرزندان مطهرش نیز از آن خالی بودند؛ و این از نفوس انسانهای کامل بعید نمیباشد؛ زیرا نفوس انسانهای کامل، یعنی امامان معصوم علیهم السلام از آن جهت که تقدم وجودی بر فرشتگان الهی دارند و قبل از آن خلق شده اند، در مقام جمعی خود واجد همه کمالات هستی آنها خواهند بود؛ پس تمام معجزات علمی و عملی انبیای گذشته را دارا بوده، و میباشند. خواه تسخیر فضا همانند سلیمان و خواه سلسله بر دریا و زمین همانند موسی و خواه سلطه بر امواج آتش به مانند ابراهیم و خواه بر احیای اموات و اِبرای أکْمه و أبرص و اخبار به ذخایر خانهها و مانند آن، چون عیسی و خواه معجزه داوود و صالح و؛ و این ولایت کلیه از آن نفوسی است که درجۀ وجودی آنان به همه اسرار جهان آفرینش باذن اللّه مطیع و محیط باشد.
اعمال شبهای قدر
اعمالی که در هر سه شب انجام می شود و به اعمال مشترک معروف است و اعمالی که مخصوص هر یک از شبهای مبارک نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم است.
اعمال مشترک:
۱) غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود.
۲) خواندن ۲ رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سورهی توحید را خوانده و بعد از نماز هفتاد مرتبه گفته شود: «استَغفِرُالله وَ اَتوبُ اِلَیهِ.» برنخیزد از مصلی خود تاخداوند او و پدر و مادرش را ببخشد.
۳) قرآن مجید را باز کرده ودرمقابل خود گذاشته ودعای مخصوص آن را بخواند وبعد از آن حاجت خود را از خدا بخواهد.
۴) قرآن کریم را بر سر گرفته و دعای مخصوص آن را بخواند و بعد از آن حاجت خود را از خدا بخواهد.
۵) خواندن زیارت حضرت امامحسین(علیه السلام).
۶) احیا داشتن (بیدار ماندن و عبادت کردن) در این شبها. در روایات بسیاری از پیامبرو معصومین(علیهم السلام) نقل شده است هر کس شب قدر را احیا کند، گناهان او آمرزیده شود.
۷) فضیلت و پاداش بسیار دارد که صد رکعت نماز خوانده شود و بهتر است که در هر رکعت بعد از سورهی مبارک حمد، ده مرتبه سورهی توحید خوانده شود.(اگر نتوانست نماز های قضای خود ویا پدر ومادر بخواند)
۸) خواندن دعای طلب بخشش و رحمت از خدا برای گشایش امور مسلمین و خلق خدادر مفاتیح الجنان است.
9) خواندن دعاهای جوشنکبیر، مکارمالاخلاق و افتتاح
اعمال مخصوص:
۱) صد مرتبه گفته شود: "استَغفِرُالله رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه"
۲) صد مرتبه گفته شود: "اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ"
۳) خواندن دعاهای مخصوص شب نوزدهم
در این شبهای مبارک، اعمال دیگر نیز سفارش شده است:
۱) خواندن ۲ رکعت نماز برای سلامتی امام زمان (عج) و تعجیل در ظهور آن حضرت
۲) خواندن ۲ رکعت نماز برای شادی روح همهی درگذشتگان و اسیران خاک و ۲۵ بار گفتن ذکر "اللهم اغفرلی لجمیع المومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات"
۳) خواندن ۲ رکعت نماز تقدیم به اهل بیت پیامبر(ص) و خواندن دعای توسل
۴) خواندن ۲ رکعت نماز حضرت زهرا(س): در رکعت اول بعد از حمد صد مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره توحید
۵) خواندن سورههای مبارک دخان و قدر
اعمال مخصوص شب بیست و یکم:
۱) خواندن دعای جوشنکبیر
۲) خواندن دعای مخصوص شب بیست و یکم
اعمال مخصوص شب بیست و سوم:
۱) خواندن سورههای مبارک عنکبوت، روم و دخان
۲) هزار مرتبه خواندن سوره قدر
۳) خواندن دعای فرج
«أَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنْ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ فِي هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلِيلاً وَعَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِيها طَوِيلاً َ»
منابع:
بحار الأنوار، علامه مجلسی
تأویل الآیات، استرابادی، شرفالدین
تفسیر البرهان، علامه بحرانی
تفسير الصافي، فیض کاشانی، ملا محسن
تفسير فرات الکوفی،فرات بن ابراهیم کوفی
تفسیر کنز الدقائق، قمیمشهدی، محمد
نهج البلاغه
کافی، کلینی، محمدبن یعقوب
مدینة المعاجز، علامه بحرانی
نوشته: سیدعلیرضا حسینی