شماره 45 فصلنامه «فرهنگ پژوهش» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چهل و پنجمین شماره فصلنامه «فرهنگ پژوهش» به صاحب امتیازی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با مدیر مسؤولی مهدی فدائی منتشر شد.
این دوفصلنامه در 7 مقاله و در 202 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
چیستی بررسی انتقادی در مطالعات تاریخی و ابعاد آن
سیده فاطمه حسینی
چکیده: این مقاله به چگونگی بررسی انتقادی یک متن و اثر پاسخ میگوید و میکوشد با استفاده از روش توصیفی به عرضه چارچوبی برای روش نقد و ابعاد آن بپردازد. با توجه به مطالب ارائه شده در این مقاله روشن میشود مراد از انتقاد همان نقد علمی است؛ اصطلاح علمی که در برابر واژه کریتیک به کار میرود. با انتقاد به مفهوم عامیانه که انتقاد را تنها در جنبه سلبی اثر به کار میبرند، درواقع نقد فرآیند اصلاح اطلاعات است. نقد، خود، با فرا نقد سنجیده میشود که این درواقع همان معیار در نقد است. این فرانقد از طریق دو شیوه نقد درونی و بیرونی حاصل میشود. هر نقدی بُعد ظاهر و لایه رویی متن را موردتوجه قرار میدهد، ولی در لایههای زیرین معنا و سطح عمیقتری وجود دارد که ضرورت بررسی را بیشتر میکند درواقع از دو روش نقد بیرونی و نقد درونی صورت میگیرد و هرکدام دارای مؤلفههایی است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است.
مباحث معرفتی تاریخ از دیدگاه آیتالله معرفت
حوراء بحرانی
چکیده: معرفتشناسی تاریخی، بخشی مهم از فلسفه علم تاریخ است که دانشی درجهدو بهحساب میآید. این دانش به معرفت تاریخی و آنچه درنتیجه ارتباط متقابل و برداشتهای مورخان با واقعیتهای تاریخ حاصل میشود میپردازد. فلسفه انتقادی تاریخ، سازوکار پیدایش و تحول علم تاریخ را مدنظر دارد. در مباحث معرفتی تاریخ، مسائل متعددی مطرح است. این مقاله به بررسی برخی مباحث این دانش از دیدگاه آیتالله معرفت میپردازد. آیتالله معرفت، قرآنپژوه و مفسر عصر حاضر است که در لابهلای مباحث تخصصی خود از مباحث معرفتی تاریخ هم یادکرده است. مسائلی که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد عبارتاند از امکان شناخت تاریخی، عوامل مؤثر در شناخت بهتر تاریخ، موانع مؤثر بر شناخت بهتر تاریخ، واقعنمایی تاریخی گزارههای وحیانی و هرمنوتیک و فهم معرفت تاریخی.
جستاری تاریخی درباره ریشههای پیدایش بداء
محمدجواد پردل
چکیده: به کارگیری آموزه بداء در حوزههای مختلف بدون پرداختن به تاریخچه و منشا پیدایش (دینی ویا غیر دینی)، کاربستی غیر منطقی است. این مقاله با توجه به سه دیدگاه در ابداع آموزه بدا (1. توسط فرقه کیسانیه2. توسط فرقه امامیه 3. بدا به عنوان یک سنت الهی در طول تاریخ) که کتابهای ملل و النحل به آن پرداختهاند، دلایل هریک را بیان کرده و سپس ادله دیدگاه اول را (به دلیل فقدان تعریف بدا نزد کیسانیه، فقدان سند گزارش) و دیدگاه دوم را (به خاطر فهم نادرست معنای مصطلح بدا نزد امامیه، عدم توجه به قرائن علم امام) مورد نقد قرار میدهد. عدم توجه به کاربست بدا در گزارشهای تاریخی قبل از کیسانیه و امامیه، به عنوان اشکال مشترک هردو دیدگاه مطرح میگردد و درنهایت آموزه بدا را به عنوان یک سنت جاری الهی در تاریخ بشریت با استفاده ازآیات قرآن کریم، مورد پذیرش قرار داده و در توجه به دیدگاه اندیشمندان امامیه، شواهد تاریخی– کلامی منابع فرقین را در خصوص آن گزارش میکند.
غالیان سیاسی و تأثیر آنان بر میراث حدیثی شیعه
ابوالفضل میرزایی
چکیده: پیدایش غلو و گروههایی با نام غالی از زیان بارترین انحرافات درون شیعه بود که در تخریب کردن چهره تشیع، تأثیر بسزایی داشت. این گروه- در طول تاریخ - خود را به عنوان شیعه در صفوف شیعیان جای دادهاند و با مطرح کردن عقاید خرافی و جعل احادیث زمینه تبلیغاتی برای دشمنان و مخالفان دین اسلام را فراهم ساخته است و همچنین زمینه نفرت دیگر مسلمانان را از تشیع فراهم میآورد. در این مقاله با عنوان: «غالیان سیاسی و تأثیر آنان بر میراث حدیثی شیعه»، غالیان را به دو طیف غالیان منحرف و دروغ گو و طیف متهمان به غلو تقسیم نمودیم و تلاش شده است افرادی چون مفضل بن عمر جعفی، محمد بن سنان،سهل بن زیاد و... را که به غلو متهم شدهاند ،از غلو پاک نموده و آنان را جزء «غالیان سیاسی» به شمار آوردیم. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، به چالشی که در منابع رجالی هست، پاسخ داده شده است و آن اینکه طایفهای از روات به غلو، ارتفاع و مذاهب فاسد، متهم گردیدهاند در حالی که از آن سو مورد اعتماد مشایخ بزرگ حدیثی قرار گرفتهاند. این دوگانگی، علما و اندیشمندان رجالی را بر آن داشته که نظریاتی را ارائه کرده و دو گانگی موجود را تبیین کنند. به همین سبب چهار نظریه در تبیین این دوگانگی مطرح گردیده است که راه برون رفت از این چالش را روشن ساخته است و در پایان به ویژگیهای میراث حدیثی آنان و گزارشی از روایات متهمان به غلو و همچنین عمده مباحث رایج میان این افراد، پرداخته شده است.
نهاد مذهبی وقف و کارکرد خدمات اجتماعی آن در دوران قاجار
رضا فلاح زاده
چکیده: عصر قاجاریه از پراهمیتترین برهههای تاریخی ایران است. نزدیکی به زمان معاصر، آغاز دوره تمدن نوین، ارتباط با بیگانگان، بیکفایتی حاکمان، استثمار و... ازجمله ویژگیهای این دوران است که ضرورت کندوکاو تاریخی را نشان میدهد. از سوی دیگر؛ «خدماتِ اجتماعی» قدمتی به طول حیات اجتماعی انسان دارد و نمودی از همدلی و اهمیتِ بشر، به هم نوع خویش است و مناسب است تا محلِ تحقیقاتِ محققان قرار گیرد. در این میان، نهاد مذهبی وقف که جایگاه خاصی در نزد مسلمانان دارد؛ در دوران قاجار موردتوجه خاص نهادهای مردمی بوده است. نوشتارِ حاضر بر آن است تا با تکیهبر منابع کتابخانهای و گردآوری دادهها و اطلاعات تاریخی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی به این مسئله پاسخ دهد که نهاد وقف چه جایگاهی در خدماتِ اجتماعی در دوران قاجار داشته است؟ در پاسخ میتوان گفت که وقف بیشتر بهعنوان یک خدمات اجتماعی مردمنهاد؛ مهمترین نهاد نقشآفرین در خدمات اجتماعی آن دوران بوده است چراکه بیاعتمادی مردم به حکومت قاجاری و اوضاع نامساعد اجتماعی آن عصر، نهادهای مردمی را به فکر ارائه خدمات اجتماعی میانداخت و ازآنجاکه انگیزههای مذهبی بسیار قوی در میان مردم آن دوران وجود داشت؛ نهاد وقف به نقشآفرینی پررنگی در خدمات اجتماعی مشغول بود. نهاد وقف در چهار حوزه خدمات رفاهی، خدمات آموزشی، خدمات بهداشتی- درمانی و خدمات بهزیستی به نقشآفرینی پرداخته است و حضور آن بیش از همه در حوزههای آموزشی و خدمات رفاهی دیده میشود.
تقابل علمی شیخ ابراهیم قطیفی (م 950 ق) و محقق کرکی (م 940 ق)
مصطفی جامه بزرگ
چکیده: از دیرباز تفاوت مشی علمی و عملکردی علما یکی از علل و اسباب بروز اختلافنظرها و نگارش ردیهها بوده است. در قرن دهم هجری با تشکیل حکومت شیعی صفویه در ایران و فراهم شدن زمینه همکاری علمای شیعی با حکومت، اصل همکاری و فروعاتی نظیر هدیه سلطان، خراج و نماز جمعه و.. همواره موردبحث و نزاع علمی حوزههای علمیه بوده است. یکی از مشهورترین تقابلهای علمی مربوط به شیخ ابراهیم قطیفی و نگارش ردیههای او بر آثار و نظرات مرحوم محقق کرکی است. مورخان از قطیفی در کنار تعدادی از شاگردانش بهعنوان یکی از مخالفین سرسخت محقق کرکی در عصر شاه اسماعیل و شاهطهماسب صفوی نامبردهاند. مقاله حاضر علاوه بر نگاه اجمالی به زندگانی قطیفی به بررسی تقابل علمی وی با محقق کرکی پرداخته است.
جایگاه سیاسی و اجتماعی مسیحیان در قلمرو حکومت فاطمیان
محمد خیاطی
چکیده: مسیحیان در حکومت فاطمیان (297 – 567 ه.ق) جایگاه و نقش متفاوتی را تجربه کردند، آنان دارای سابقه زندگی در دوران پیش از اسلام در این مناطق که بعدها تحت سیطره فاطمیان قرار گرفت، بودند. در عصر امویان و عباسیان وضعیت نابسامانی را تجربه کردند؛ اما با استقرار فاطمیان وضعیت زندگی و جایگاه آنان تغییر کرد. آنها در عصر فاطمیان اگرچه با سختگیریهایی نیز مواجه شدند اما آسایش بیشتری یافتند و گاه تا مناصب بالای حکومتی هم رسیدند. خلفای فاطمی نیز برخوردهای متفاوتی با آنها داشتند. گاه مانند المعز لدین الله (362 - 365 ه.ق) به آنان آزادی عمل دادند و حتی بهعنوان کارگزار از آنان استفاده میکردند و گاه مانند الحاکم بأمر الله (386 – 411 ه.ق) بر آنان سخت گرفته و ضمن تخریب عبادتگاههای آنها، آنان را وادار به برخی از کارها مانند پوشیدن لباس متفاوت و یا نصب علائمی بر سر در منازل خود میکردند تا از مسلمانان بازشناسانده شوند. این تفاوت وضعیت و جایگاه، برخاسته از ویژگیهای سیاسی و اجتماعی حکومت فاطمیان و رفتار مسیحیان و شخصیتهای تأثیرگذار آنان بود که آنهم برخاسته از سیاست و عملکرد خلفا و وزرای فاطمی بوده است. پژوهش حاضر در پی یافتن این پرسش است که جایگاه و وضعیت سیاسی و اجتماعی مسیحیان در حکومت فاطمیان چگونه بود؟ برای پاسخ به این سؤال به روش تاریخی و با شیوه توصیفی - تحلیلی پس از گردآوری اطلاعات به تدوین آن پرداخته و این نتیجه به دست آمد که مسیحیان به دلایلی که گفته شد در عصر فاطمیان، وضعیت مناسبتری نسبت به دوران قبل و بعد از آنان داشتند.
دفتر فصلنامه «فرهنگ پژوهش» در قم، پردیسان، دانشگاه باقرالعلوم(ع) واقع شده است؛ علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانند به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://fpq.bou.ac.ir/ مراجعه کنند