روسیه و چین در نظم جدید جهانی از الگوی محور مقاومت درس گرفتهاند
اشاره: روزی روزگاری تمام کشورهای جهان دست به سینه آمریکا بودند. حتی حکومت پهلوی ایران هزینه فراوانی را برای مستشاران آمریکایی میپرداخت. البته هنوز برخی از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی به قیمت تسلیحات آمریکایی نفت میفروشند و کشورهای اروپایی سعی در تأمین نظر آمریکا دارند. اما این معادله روز به روز در حال تضعیف است و آن به خاطر یک «نه» محکم و قوی به هژمون و استکبار جهانی بود؛ زیرا از قدیم گفتهاند دو حاکم در یک اقلیم نگنجند.
رهبر معظم، عزیز و هوشیار انقلاب در دیدار اخیر دانشجویان خبر از خورد شدن نظم نوین جهانی به رهبری آمریکا دادند، همزمان نیز از افول ۲۰ ساله آمریکا سخن فرمودند و اندیشمندان و اندیشهورزان را برای بررسی ابعاد نظم جدید جهانی فراخواندند.
به همین جهت خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، به سراغ حجتالاسلام قاسم روانبخش، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) رفت تا به بررسی ویژگیها و شاخصههای نظم نوین جهانی و تمدن نوین اسلامی و اتفاقات پس از آن بپردازد.
رسا ـ نظم نوین جهانی به رهبری آمریکا از چه مشخصاتی برخوردار بود؟
بعد از نظام دوقطبی لیبرالیستی آمریکا و نظام سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی که تمام کشورهای دنیا به دو بخش تقسیم شده بودند و عملاً بخشی تحت سیطره امپریالیسم آمریکا و برخی تحت سیطره شرق که شوروی بود قرار داشتند. حتی کشورهای اروپایی بعضاً مانند آلمان، بخشی زیر مجموعه شوروی و بخشی زیر مجموعه آمریکا بود.
وقتی ۳۰ سال پیش گورباچف تحت تأثیر آمریکاییها و غرب گرایان قرار گرفت و اتحادیه جماهیر شوروی فرو ریخت، جهان عملاً به سمت تک قطبی شدن پیش رفت. جهان به یک کدخدا نیاز داشت که آمریکاییها نسبت به آن شرایط سرمست شده بودند. دیگر همه اقتصاد و سیاست دنیا تحت سیطره آنها قرار داشت.
کشورهای تحت سیطره شرق یکی پس از دیگری به اردوگاه آمریکا پیوستند. حتی دیوار برلین جمع و یک آلمان واحد شکل گرفت. آمریکاییها در این مدت احساس میکردند میتوانند ابرقدرت بدون معارض دنیا باشند و هر تصمیمی که میخواستند میگرفتند. برای مثال حمله به عراق، ماجرای جنگ نفت، اشغال افغانستان و ... که به هر جایی که میخواستند عملیات میکردند، مجوز سازمان ملل را هم میگرفتند و کسی جرئت نمیکرد در مقابل آمریکا حرف بزند.
شورای امنیت سازمان ملل و خود سازمانها و نهادهای معتبر بین المللی تحت تأثیر آمریکا بودند و در راستای حرکت آمریکا کمک میکردند. کشورهایی مثل چین و روسیه جرئت زدن حرف و وتو را نداشتند و نظم نوین جهانی شرایط اینچنینی داشت. شاید قریب به مدت ۲۰ سال، آمریکاییها بدون معارض دارای حکمرانی جهانی شدند.
رسا ـ تحلیل شما از وضعیت حاکمیت کشورهایی مانند روسیه، فرانسه، چین و ... پس از فروپاشی نظم جهانی پیشین چه خواهد بود؟
به نظر من در آن شرایط نظم نوین جهانی که همه خودشان را باخته بودند، پوتین بعد از یلتسین در ابتدا شخصیت غربگرایی بود که با چراغ سبز خود غربیها و آمریکاییها سر کار آمد؛ چون روسیه قدرتی نداشت که بخواهد در آن زمان بر خلاف نظر آمریکاییها عمل کند. وقتی پوتین آمد آرام آرام نگرش او نسبت به جهان تغییر کرد. او احساس کرد میتواند در مقابل غربیها بایستد و اجازه ندهد روسیه مستعمره آنها باشد.
البته در واقعیت آن کسی که باعث شد صولت و ابهت آمریکا شکسته و این نظم نوین جهانی بهم بریزد و نظم جدیدی شکل بگیرد حرکت انقلاب اسلامی، حضرت امام و بعد از ایشان رهبر معظم انقلاب بود. ایشان با برنامه ریزی، درایت و حکمتی که داشتند، در شرایطی که آمریکا خود را ابرقدرت مطلق میدانست و کدخدای عالم بود، افول آمریکا را آغاز کردند. جمهوری اسلامی در مقابل خواستههای آمریکا ایستاد و چیزهایی که آنها میخواستند را دنبال نکردیم.
علت هم ایدئولوژی محکم ما و ملت قوی و هماهنگ در کنار رهبری حکیمانه و با تدبیر بود که با همدیگر دست داشتند. وقتی همه فکر میکردند در قضیهای مانند جنگ صدام با کویت که آمریکاییها اعلام کردند که همه کشورهای منطقه از جمله ایران یا باید با من باشند یا علیه من، رهبر انقلاب در آن شرایط سخنرانی کردند که ما در این جنگ بیطرف هستیم هر کدام از طرفهای دیگر حتی حق استفاده از آسمان ایران را ندارند و در این صورت نیروهای مسلح موظف به دخالت هستند.
بعضی آقایان مثل حسن روحانی و خلخالی جزو کسانی بودند که گفتند ما باید به سمت صدام برویم. ایران قدرت داشت که اعلان بیطرفی کرد، آمریکاییها نیز جنگ خود را شروع کردند و ما آسیبی ندیدیم و این در آن شرایط نشانگر اقتدار ایران بود.
ماجرای اسرائیل نیز که به شکلی آمریکای کوچک در منطقه است. همواره سیاست آمریکاییها حفظ و تأمین اقتدار و حاکمیت اسرائیل در منطقه و همچنین توسعه سیاسی و سرزمینی بر کشورهای عربی بود. انقلاب اسلامی ایران از موضع خود در بحث اسرائیل عقب نشینی نکرد و بلکه همواره از فلسطین حمایت کرد. ایران عامل اصلی شکل گیری انتفاضه داخل فلسطین اشغالی بود که مردم آن جا را تقویت کرد. گروههایی مانند حماس و ... جان گرفتند. حتی رسماً رهبر انقلاب اعلام کرد که ما اسلحه میدهیم و کرانه باختری هم باید مسلح شود.
این موارد نشان داد ما میتوانیم در مقابل آمریکا بایستیم. جمهوری اسلامی به رغم کشورهای عربی برای به رسمیت شناختن اسرائیل پای کار مردم ایستاد، آمریکاییها شکست خوردند و خود اسرائیلیها میدانند تا جمهوری اسلامی، اسرائیل را به رسمیت نشناسد، راه به جایی نمیبرند.
آمریکاییها در موضوع لبنان ضربه و شکست سنگینی خوردند. حزب الله دست قوی ایران در آنجا است. حزب الله به نحوی در لبنان حاکمیت دارد که کسی بدون نظر حزب الله نمیتواند تصمیم بگیرد.
آمریکاییها در بحث داعش جنگهای نیابتی را علیه ما صورت دادند و میخواستند بشار اسد را از حاکمیت بردارند و با تشکیل یک حکومت خشن مانند داعش، کل عراق و سوریه را بگیرند تا بتوانند لبنان را در هم بشکنند و عملاً اسرائیل و داعش با ایران هم مرز بشوند.
آمریکاییها سرمایه گذاری کردند، حتی مجروحان داعش را در بیمارستانهای اسرائیل درمان میکردند؛ ولی ایران اولاً میان اعضای حق وتوی شورای امنیت اختلاف انداخت و روسها را کنار خود آورد و در مسأله داعش از سوریه حمایت میکردند.
ایران در عراق با برنامه ریزی دقیق در تأسیس حشد الشعبی عملاً داعش را تمام کرد، اسد در سوریه ماندنی شد و این شکست سنگینی برای آمریکاییها بود. علیه همه کشورهای منطقه بیداری اسلامی تشکیل شد و بعضی از آنها از بین رفتند؛ اما اسد که ایران او را نگهداشت، در رأی گیری مجدد، رئیس جمهور قاطع کشور سوریه شد. اقتدار ایران در منطقه و شکست آمریکا در بحث داعش و موضوعات دیگر ضعف آمریکا را نشان میداد.
آمریکاییها سالها در افغانستان بودند. اخیراً که شکست مفتضحانه خوردند و مجبور به فرار از کشور فقیری مثل افغانستان شدند. عراق علاوه بر شکست مصوبه مجلس کردند که آمریکاییها باید اخراج بشوند. نفرات باقی مانده آنها نیز هر روز زیر ضربه گروههای مقاومت هستند.
هشت سال است که ائتلاف آمریکا در یمن کمکهای مالی، نظامی و سیاسی کردند تا بتوانند یمن را شکست دهند؛ ولی یمن دست مقتدر ایران و همفکر ما هستند. آنها شعارهایی مشترک علیه آمریکا و اسرائیل و همسو با اسلام سر دادند. آمریکاییها بعد از هشت سال در این بحث شکست خوردند. پروژهای که آتش بس عربستان را پذیرفت نشانه شکست سنگین آنها بعد از عملیات سنگین پهپادی یمن علیه ریاض، جده و مراکز اقتصادی و نفتی عربستان سعودی بود.
آمریکاییها امروز حتی در جنگها و رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی مانند به شهادت رساندن شهید سلیمانی شکست خوردند. ایران به راحتی پایگاه عین الاسد آنها را مورد هدف قرار داد در حالی که حتی کشورهایی مثل روسیه و چین جرئت رویارویی با نیروهای آمریکایی را نداشتند. وقتی برای مثال هواپیمای حامل فرماندهان روسی در آسمان سوریه هدف اسرائیل قرار گرفت، جرئت انتقام نداشت. وقتی ایران پهپاد گلوبال هاوک آمریکاییها را در تنگه هرمز ساقط کرد، آنها نهتنها جرئت عملیاتی نداشتند، بلکه حتی تشکر کردند که هواپیمای سرنشیندار جاسوسی آنها را ساقط نکردیم!
نیروهای متجاوز آنها وقتی در هنگام ورود به آبهای ما دستگیر شدند، نشانگر اقتدار جمهوری اسلامی و شکست ابهت آمریکا است. طرح معامله قرن هم که برخی کشورهای عربی، اسرائیل را به رسمیت شناختند نیز مرده به دنیا آمد. انتفاضه جدید فلسطین کاری کرده است که آنها جرئت نمیکنند در کشور خودشان اسمی از اسرائیل ببرند. ایران این شرایط را بهم زد. امروز که پوتین در ماجرای اوکراین وارد شده است شرایطی است که پیش خود میگوید وقتی ایران میتواند با این اقتدار در مقابل آمریکا بایستد، چرا من نایستم؟
وقتی پوتین خطر را پیش گوش خود دید، عملیات کرد و در مقابل آنها ایستاد. جنگ اوکراین نبرد تمام عیار روسیه و غرب است که آمریکاییها جرئت نمیکنند امروز با پوتین درگیر شوند. البته آنها نیابتی اوکراینیها را جلو میاندازد و در حد اسلحه فرستادن است که اقتدار ضعیف آمریکا را نشان میدهد.
به نظر من در شرایط جدید جهان حول ۴ ابرقدرت روسیه، چین، آمریکا و ایران است. با اینکه آمریکا ضعیف شده؛ اما هنوز کشور مقتدری است. جمهوری اسلامی ایران با عقبهای که دارد ابر قدرتی است که امروز در مقابل زیاده خواهی دیگران ایستاده و آنها را به رعب واداشته است. در میان این ابرقدرتها ایران نسبت به روسیه و چین حتی میتوانیم بگوییم که ابر قدرت منحصر به فردی است؛ زیرا هم در میان ملتها جایگاه دارد، هم در جهان عمق استراتژیک و راهبردی و هم قدرت نظامی و سیاسی دارد.
حضرت آقا توجه میدهند که دیگر شرایط قبل نیست که آمریکاییها یک ابرقدرت منحصر به فرد باشند. حتی اگر دولت میخواهد در برجام و مذاکرات باشد نباید حل همه مشکلات را به مذاکرات گره بزند. دوره ابرقدرتی آمریکاییها تمام شده و اروپاییها هم که نوکر آمریکاییها هستند، دیگر در ضلع قدرت قرار ندارند و فروپاشیدهاند.
رسا ـ چگونه دانشگاه باید مواجهه فعال در مقابل نظم جدید جهانی داشته باشد؟
رهبر انقلاب فرمودند باید دانشگاهیها و مسئولان ما روی این محور کار کنند. ما الآن در نظم نوین جهانی ابرقدرتی هستیم که توانسته ابرقدرت منحصر به فرد و مطلق دنیا یعنی آمریکا را در ۲۰ سال گذشته به زانو در بیاورد. امروز معادلات دنیا توسط کشوری مثل ایران به هم خورده است.
ما نباید خودمان را در مقابل آمریکاییها کوچک بدانیم؛ بلکه باید دانشگاهیهای ما تلاش کنند که مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی را در همه عرصهها تقویت کنند و آن را افزایش بدهند و قویتر کنند. دانشگاه میتواند از جهت علمی و فناوری حرف اول را در دنیا بزند و جمهوری اسلامی را قدرتمندتر از پیش کند.
ما امروز پهپادها و موشکهای مدرن نقطه زنی داریم که حتی خود روسها وقتی میخواهند مقایسه کنند میدانند ما قویتر هستیم. ایرانیها کمک کردند تا دانشگاه وارد شود و مؤلفههای قدرت ایران را افزایش و تقویت کند. ایران ظرفیت یک ابرقدرت منحصر به فرد را دارد و هم مؤلفههای مادی بودن آن میتواند زمینهای برای ظهور باشد که ما با توکل به خدا به آن خواهیم رسید.
رسا ـ آیا بهتر نیست که به جای مواجهه فعال به مواجههای خلاق یعنی تمدن نوین اسلامی رو بیاوریم؟
رهبر انقلاب دقیقاً بر بحث تمدن نوین اسلامی تأکید کردهاند که فقط جنبههای مادی نیست. یکی از مؤلفههای تمدن نوین اسلامی این است که جمهوری و نظام اسلامی برای تمدن نوین اسلامی حرف دارد. سبک زندگی دینی، خانواده متعهد و دینی و ... مؤلفههایی است که در بحث تمدن اسلامی وجود دارد. رهبر انقلاب درباره آینده روشن پیشرو یعنی تمدن نوین اسلامی می فرماید که امروز دنیا برای رسیدن به آن تلاش میکند.
نخبگان جهانی حتی در غرب به دنبال پر کردن خلاء معنویت و فکری ایجاد شده هستند. همه کشورها میخواهند نقطه ثبات و امنی که میتواند آنها را به هدف برساند پیدا کنند. آنها میدانند که تفکرات و مکتب دست ساز بشری چیزی نیست که بتواند این خلاء را جبران کند و آن چیزی که میتواند بشر را به تمدن اصیل برساند، خداوند توسط پیامبران ترسیم کرده که راه رسیدن به آن توسط پیامبر، اهل بیت و قرآن محقق میگردد.
ما حوزویان و دانشگاهیان موظفیم که این راه را به درستی ترسیم کنیم. شاخصها و مؤلفههای تمدن اسلامی را برای مردم دنیا به درستی و به زبانهای مختلف بیان کنیم. اگر تبیین و ترویج درستی صورت بگیرد همین میتواند آنها را از پا درآورد.
انقلاب اسلامی همه فرضیه های افراد ضد خدا مانند نیچه و مارکس را باطل کرد. فوکویاما نظریه پایان تاریخ را نوشت و اظهار داشت که جهان با لیبرالیسم پایان میپذیرد. آمریکا شکستهایی به مرور زمان خورد و خودش نظریه خودش را رد کرد و گفت من اشتباه کردم. همه این تحرکات در منطقه و جهان نوید بخش تحقق یک تمدن نوین اسلامی است که ان شاءلله به ظهور حضرت مهدی (عج) ختم خواهد شد.
رسا ـ از اینکه فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید ممنون و متشکرم.