قدم در مسیر انبیا
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا معلمی یعنی قدم در مسیر انبیا گذاشتن، چرا که معلم تنها به تعلیم نمیپردازد بلکه تربیت و پرورش و روح و جان دانش آموز نیز، در دستان معلم است و به واسطه تعلیمات معلم جامعه هدایت خواهد شد و یا خدایی نکرده در مسیر انحراف قرار خواهد گرفت از این رو تأثیر معلم در جامعه و اجتماع غیرقابل انکار است.
جایگاه مقام معلم در اسلام
خداوند متعال نسبت به شان و مقام عالم و متعلم عنایت خاصی مبذول داشته و آنان را بر سایر طبقات ممتاز ساخته است.
پدر و معلم از جمله کسانی هستند که نقش مهم و اساسی در شکل گیری شخصیت هر فردی دارد. به همین جهت آموزه های دینی ما جایگاه ویژه ای را برای آنها تعریف کرده است.
امام علی (ع) : قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً؛
به احترام پدر و معلمت از جای برخیز هرچند فرمان روا باشی. (تصنیف غرر الحکم و دررالکلم ص۴۳۵ )
معلم می سوزد ولی نمی سوزاند، هدایت می کند و گمراه نمی سازد، آتش درونش سرد است و سلام، و درود او همچون عود و رایحه اش جهانگیر. معلم چراغ هدایت و کشتی نجات است.
معلم راهنمای خوبی ها و نیکی ها و هدایتگر و بیدار کننده است. معلمی، همان گونه که معلم پیر انقلاب (ره) فرموده، شغل انبیاست و امت سرگردان را از وادی جهل و ضلالت به سر منزل هدایت و سعادت و از دریای پرتلاطم فساد و انحراف به ساحل امیدبخش نجات و نیکبختی می رساند.
سرنوشت جوامع بشری مرهون سعی و تلاش آموزگاران و معلمان است. در قدرت و توان هیچ کس نیست که مقام و ارزش معلم را برشمارد. چنان که هیچ کس را یارای آن نیست که فعل ایزد بستاید یا نقش عظیم رسولان الهی را بر کاغذ بنشاند. از این رو، خداوند متعال نسبت به شان و مقام عالم و متعلم عنایت خاصی مبذول داشته و آنان را بر سایر طبقات ممتاز ساخته است. او به شخصیت آنان ارج نهاده و برای آنان امتیاز ویژه ای قائل شده است.
ویژگیهای معلّم از منظر قرآن
عالم بايد علم خود را به ديگران بياموزد، زيرا علم رزقی است كه خداوند بدو عطا كرده و از او انفاق آن را خواسته است: «و مِمّا رَزَقنـهُم يُنفِقون».( بقره/3) امام صادق (علیهالسلام) در تفسير اين آيه فرمود: «وممّا علّمناهم يبثّون». مفهوم آن اين است از علوم و دانشهايى كه به آنها تعليم دادهايم نشر مىدهند، و به نيازمندان مىآموزند".
از آيات 65 ـ 70 كهف دو ويژگی را میتوان برای معلم و مربی دريافت كه با آيات ديگری نيز تأييد میشوند:
- معلّم خود به آنچه تعليم میدهد عالم باشد. (مريم/43)
- معلم استعداد متعلّم را بشناسد و هر موضوعی را به هر كسی نياموزد.
در آيات ديگر به صفاتی ديگر نيز برای معلم برمیخوريم؛ مانند عمل به علم و الگو بودن برای متعلّم (انعام/90؛ احزاب/21؛ فصّلت/33)، اخلاص در تعليم و تربيت (فرقان/57؛ شعراء/164)، ترس از خدا (احزاب/39)، تواضع (شعراء/215)، اهتمام به انجام وظيفه تعليم و تربيت (ق/45؛ ذاريات/55)، عدم سختگيری و اجبار (شوری/48؛ يس/17)، رأفت و مهربانی نسبت به متعلّم و مترّبی ـ كه از تناسب صفت «الرحمن» با فعل «علم القرآن» در آيات 1 و 2 الرحمن (آلعمران/159) به دست میآيد، غافل نشدن معلم از تربيت خود و تكاپو و تلاش برای رشد خود كه از توصيه گفتن دعای «رَبِّزِدنی عِلمـا»(طه/114) به پيامبر (صلیالله عليه وآله) استفاده میشود و عشق و علاقه به پيشرفت شاگردان. (توبه/128)
افزون بر اين، از آيه 33 فصّلت فهميده میشود كه تعليم معارف الهی، هرگاه با عمل صالح و تسليم معلم در برابر حق همراه شود، او را در زمره بهترين انسانها قرار میدهد.
بر اساس آيات 65 ـ 70 كهف متعلّم بايد اين شرايط را داشته باشد: علاقهمندی به يادگيری موضوع (نيز طه/114)، داشتن آمادگی و استعداد يادگيری موضوع، رشد و کمال خواهی از تعلّم نه تحصيل دنيا و متاع آن، تابع و مطيع معلم خود بودن و حرمتگذاری وی (نيز كهف/56) و صابر و بردبار بودن در مسير تعلّم. در آيات ديگر ویژگیهای ديگری نيز آمده است؛ مانند عبرتآموزی از خطاها و تجارب ديگران (يوسف/109؛ روم/9)، داشتن روحيه پرسشگری (نحل/43)، انتخاب استاد شايسته (نحل/43؛ انبياء/7) و اهل دقت و تفكر بودن. (عبس/24 به بعد)
جایگاه معلمان در برخی روایات
پیامبر اکرم(ص) که خود دارای جایگاه معلمی است، فرمود: من معلم برانگیخته شده ام و ائمه اطهار و بزرگان دین نیز هر یک معلمانی برجسته و راهنمایانی بس شایسته بوده اند. در میان احادیث پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) روایات مربوط به ارزش و اعتبار علم و عالم و متعلم به قدری فراوان است که احصای تمامی آنها نزدیک به محال می نماید.
در عظمت منزلت و مقام معلم همین کافی است که بزرگ ترین معلم جهان بشریت حضرت رسول خاتم(ص) به این ویژگی خود افتخار می کرد . آن حضرت چنان برای معلمان و مقام ارجمند آنان ارزش قائل بود که در دعاهایش می فرمود: «اللهم اغفر للمعلمین و اطل اعمارهم و بارک لهم فی کسبهم؛ (کشف الخطا، ج۱، ص۴۸) خداوندا! معلمان را بیامرز و عمر طولانی به آنان عطا فرما و کسب و کارشان را مبارک گردان!»
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «تمامی جنبندگان روی زمین و ماهیان دریا و هر موجود زنده ای در فضا و همه اهل آسمان و زمین برای معلمی که نیکی به مردم بیاموزد طلب آمرزش می کند. دانشمند و دانشجو در پاداش با یکدیگر برابرند و در روز قیامت بدین سبب، بسان دو اسب مسابقه با یکدیگر به رقابت می پردازند.»
و بالاخره در مقام و جایگاه رفیع معلم همین بس که حضرت امیر المومنین علی (ع) می فرمایند : (( من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا )) کسی که به من یک حرف بیاموزد مرا بنده ی خود کرده است . سخنی زیبا از امام صادق علیه السلام ارزش و مقام معلم خوب را روشن می سازد. حضرت می فرماید: «تمامی جنبندگان روی زمین و ماهی های دریا و هر کوچک و بزرگ در زمین و آسمان خدا، برای آموزگار خوب طلب آمرزش می کنند».
پیشوای سوم مکتب ما وقتی معلمی سوره حمد به فرزند دلبندش میآموزد به پاس احترام و قدردانی از معلم، هزار دینار و هزار حله به او می بخشد، دهان او را نیز پر از در می گرداند. وقتی برخی از کوته نظران بر او خرده می گیرند که چرا چنین کردی، می فرماید: «این پاداش (بی مقدار) کجا و ارزش واقعی تلاش و آموزش او کجا؟»
معلمی، شغل پیامبران
«تعلیم» سرمشق همۀ انبیاست که از طرف خدای تبارک و تعالی به آنها مأموریت داده شده؛ مأموریت خدا به انبیا همین است که بیایند و آدم درست کنند. و آنهایی که به انبیا نزدیکترند آنها به مقام آدمیت نزدیکترند. آن وقت که ملائکه اشکال کردند که آدمی که مفسد در ارض هست چرا خلق فرمودی. جواب این بود که من میدانم چیزهایی که شما نمیدانید. دنبالش هم خداوند تعلیم همۀ «اسماء» را به آدم کرد و وقتی که عرضه داشت به ملائکه، آنها دیدند که نمیتوانند اینطوری که آدم میتواند ادراک کند حقایق را، آنها نمیتوانند. از اول این بود که «آدم» که آمد با تعلیم الهی آمد و معلم بشر بود. انبیا هم معلم بشر بودند. شغل معلمی یک شغل عمومی است برای انبیا گرفته، تا اولیا تا فلاسفه و امام، تا علما و تا فرهنگیان.پس شغل، شغل بسیار بزرگی است شغل آدمسازی. دیگر شغلها به این درجه نمی رسند؛ برای اینکه آنها مربوط به جهات دیگر است. در عالم هیچ موجودی به پایۀ انسان نمیرسد؛ و هیچ شغلی به پایۀ انسان سازی نمی رسد. پس شغل بسیار بزرگ است، بسیار شریف است.
نظر امامین انقلاب درمورد جایگاه معلم
معلم پیر انقلاب، امام راحل قدس سره، در شان معلم می فرماید: «مقام معلم مقام والایی است، مقامی بالا تر از مقام معلم نیست». مقام معظم رهبری نیز در این باره می فرمایند: «واژه معلم... جزو واژه های مقدس است. در جامعه ما، که اساس در تعلیم و تزکیه و تربیت قشرهای گوناگون است، معلم مقام ویژه ای دارد.»
شهید مطهری معلم راستین
آنچه از شرافتها و فضایل که برای معلم بیان شد، زمانی ارزشمند است که بتواند این موهبت الهی را در وجود خود محقق سازد و با تمام وجود در جهت کمال جامعه به تعلیم و تربیت بپردازد. شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند.
استاد شهید مرتضی مطهری(ره) از کسانی است که هم عالم موفق، مولّد و نواندیش بود و هم معلم زبردست، ژرفنگر و شاگردپرور.
خداوند به این عبد صالحش دو بال پرواز عطا کرده بود، «بال اندیشه و دانش» همراه با «بال تعلیم و انتقال اندوختهها» به دیگران.
او متاع علمی خود را به شایستگی عرضه میکرد؛ مانند کسی که آب را از اعماق زمین بیرون میکشد و با دست با کفایت خویش تشنگان را سیراب میکند.
استاد فقیه و شهید به آنچه گذشتگان و بزرگان گفته و نوشته بودند بسنده نمیکرد و قانع نمیشد، همواره در جستجوی آن بود که راههای نارفته را بپیماید؛ او برای پرسشهای زمان، پاسخهای مناسب داشت. محتوای دین و ارزشهای دینی و معارف عمیق اهلبیت (ع) را در قالبهای نوین به دوستداران دانش عرضه میکرد. بهراستی او مصداق «عالم واقعی» و «معلم راستین» بود.
این عالم فرزانه در یک نگاه کلی صاحبان دانش را اینگونه دستهبندی کرده است:
دانشمندان سه دستهاند؛ بعضی مانند مورچه هستند، از بیرون دانه میآورند و مرتب انبار میکنند. ذهن اینها یک انبار است، درواقع یک ضبط صوت هستند؛ هرچه شنیدهاند ضبط کردهاند و هر وقت بخواهی همان را که یاد گرفتهاند، میگویند.
دسته دوم مانند کرم ابریشم، از لعاب خودشان میتنند و از درون خودشان درمیآورند. این هم عالم واقعی نیست؛ زیرا از بیرون چیزی اکتساب نمیکند، از خیال و درون خودش میخواهد بسازد و این عاقبت در درون پیله خود خفه خواهد شد.
دسته سوم علمای واقعی هستند. اینها مانند زنبور عسلاند، شهد گلها را از خارج میمکند و از آن عسل میسازند (و تولید میکنند.)
بهراستی علامه شهید مطهری(رض) مصداق کامل دسته سوم از علما و دانشمندان بود. پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «مثل المؤمن مثل النّحلة: ان اکلت اکلت طیبا و ان وضعت وضعت طیبا و ان وقعت علی عود نخر لم تکسره؛ مؤمن مانند زنبور عسل است که اگر بخورد، چیزهای پاک و پاکیزه میخورد و اگر تولید کند، چیزی پاک و پاکیزه تولید میکند و اگر روی شاخه پوسیدهای بنشیند آن را نمیشکند.»
زنبور عسل چند ویژگی دارد:
- آنچه مصرف میکند از طبیعت ناب و دست اول است، نیمخورده و دست دوم نیست.
- در خوراک خویش گزینش میکند و بهترینها را برمیگزیند.
- همواره با گل و گیاه و رنگهای زیبا و معطر در ارتباط است.
- تولیدات او ارجمند و پرمشتری و ثمربخش و شفادهنده است.
- حاصل تلاش پیگیر او را مردم با آرامش و بدون دغدغه مصرف میکنند.
اندیشه و دانش شهید مطهری نیز این شاخصهها و خصوصیات را داشت؛ او به منابع دستاول معارف اسلامی دست یافته بود و قطره وجود خویش را به دریای بیکران منابع علمی و دینی متصل کرده بود.
او از میان استادان معاصر و همزمان خویش بهترینها را برگزیده بود؛ معلم فقه و اصول او امام خمینی(ره) بودند و استاد فلسفه و عرفان او علامه طباطبایی(رض). عمر شریف و پربرکت خود را با کتاب و کتابخوانی و درس و بحث و شاگردپروری آمیخته بود.
آنچه از اندیشه او به منصه ظهور و بروز رسید و از بیان و بنان او تولید شد، الهامبخش و راهگشا و دلپذیر و دلنشین بود و خلاصه! به تعبیر امام راحل «کتابهای او بیاستثنا، مفید و سازنده و سودمند است.»