روش پاسخگویی به شبهات از منظر قرآن
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا حجت الاسلام والمسلمین سعید بهمنی استادیار پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن در آخرین نشست از سلسله نشستهای «قرآن؛ کتاب مبین» خبرگزاری رسا با «موضوع روش پاسخگویی به شبهات از منظر قرآن» گفت: قرآن کلام است، اما با نگاه به آیات میتوان سه روش پاسخ: کلام، رفتار یا ترکیبی از رفتار و گفتار را مشاهده کرد؛ فرمانده یا رهبر امری میکند، اما کسی نمیخواهد به این امر عمل کند و با رفتار خود میگوید که اعتباری برای امر فرد بالاسر خود ندارد حتی اگر در گفتارش چنین چیزی را نگوید.
وی با بیان اینکه پاسخ خداوند در قرآن به شبهه افکنان مطابق روش آنها است گفت: یعنی اگر شبههای از طریق گزارههای کلامی مطرح شود در قرآن نیز با روش کلامی پاسخ داده شده است و بیشترین روش پاسخدهی قرآن نیز با گفتار و کلام است؛ وقتی ملائکه به خداوند در خصوص علت خلقت ایراد وارد میکنند خداوند نیز با کلام در ابتدا پاسخ میدهد.
این قرآن پژوه حوزه علمیه قم اظهار داشت: اعراض عمل مستقیم نیست بلکه بین رفتار و گفتار است که خداوند در مقابل به گزارش رفتار میپردازد؛ خداوند در پاسخ به ملائکی که از خلقت انسان سؤال داشتند به گفته بسنده نکرد و همه اسما را به حضرت آدم تعلیم داد و به ملائکه نشان داد که ملائکه نیز پاسخ خود را دریافت کردند؛ ملائک وجودهای قدسی هستند و زمانی که محدودیت آگاهی دارند دست به عمل نمیزنند.
وی اظهار داشت: هر چیزی جز خداوند در معرض شبهه است و ملائکه و انبیا هم محدودیت آگاهی داشته که به شبهه میرسند؛ رفتار ابلیسی در مقابل شبهه سرکشی به همراه دارد و ابلیس هم با عمل و گفتار از قشر قدسیان خارج شد؛ خدای متعال در کمال تکریم و مهربانی ترکیبی از رفتار و گفتار را در مقابل شبهه ملائکه عنوان کرد.
این پژوهشگر حوزوی قرآن کریم با اشاره به نمونهای از پاسخ دهی گفتاری خداوند گفت: نمرود در خصوص خدایی خود با حضرت ابراهیم محاجه میکرد که حضرت ابراهیم در پاسخ گفت که خداوند من زنده میکند و میمیراند؛ در ایجا نمرود در پاسخ دو زندانی را آورد و یکی را کشت و دیگری را آزاد کرد و ادعا کرد که من یک نفر را زنده کردم و دیگری را کشتم؛ حضرت ابراهیم وارد این بحث نشد بلکه حرف دیگری زد.
وی در ادامه با بیان اینکه حضرت ابراهیم کاری را از نمرود خواست که از پس او برنمی آمد، افزود: در آیه ۵۵ سوره بقره آمده است مشرکین با رفتار خود اعلام کردند ایمان نمیآورند به این دلیل که خداوند را نمیبینند و پاسخ خداوند هم در اینجا عمل و رفتار است به این شکل که صائقهای فرستاده میشود و عذاب میشوند، اما قدرت دیدن صائقه را ندارند.
حجت الاسلام والمسلمین سعید بهمنی با اشاره به داستان قارون در قرآن عنوان کرد: قوم قارون او را نصیحت کردند که از رفتار و کفر خود دست بکشد و با این ثروت برای آخرت کار کند، اما در پاسخ میگفت من با عقل خودم ارزش افزوده ایجاد کردم و پولدار شدم؛ قرآن تعبیر میکند که قارون خارج شد به سمت قومش و این رفتار، جامعه را دو دسته کرد که دستهای تمنای ثروت قارون را کردند و به این نتیجه رسیدند او برخوردار از بهره بزرگ است و این «فخرج علی قومه» یعنی مانند یک آرایش جنگی با ثروت خود در انظار عمومی رفتار کرد.
وی با اشاره به خطای شناختی که برای قوم قارون ایجاد شده بود، گفت: دستهای دیگر از جامعه اطراف قارون حضور داشتند که ثواب خدا را بهتر از ثروت قارون میدانستند؛ زمانی که قارون دست به اقدام زد و با ثروت خود در پیشگاه قومش فخرفروشی کرد خداوند نیز با رفتار وارد شد و قارون با ثروتش در زمین فرو رفت؛ کسانی که دچار خطای شناختی شدند شاکر شدند که آنها در زمین فرو نرفتند و فهمیدند خداوند روزی را گسترش میدهد.
این استاد تفسیر قرآن حوزه علمیه قم اظهار داشت: مردم جامعه قارون که تحت تأثیر ثروت او بودند بعد از عذاب قارون شاکر خداوند هستند، زیرا این تصوری که داشتند مستحق عذاب بود؛ قارون مانور اشرافیت داد، اما چیزی که مایه عذاب او شد خود بسندگی و انکار رازقیت خداوند بود.
حجت الاسلام والمسلمین سعید بهمنی با بیان اینکه کسانی معتقدند پاسخهای خداوند با قواعد منطقی است گفت: مطالعات من نشان نمیدهد بلکه بسیاری از موارد پاسخ خداوند رفتاری است؛ اینطور نیست در برابر کسی که با رفتار خود شبههای وارد کند خداوند دست او را بگیرد و در گوشهای صحبت کند تا قانع شود بلکه گاهی با یک عمل و عذاب با طرف مواجه میشود و این خود یک پاسخ است.
وی اظهار داشت: گاهی گروهی نیز از آیات الهی اعراض کردند و حق را تکذیب کردند که این یک عمل است و خداوند نیز در پاسخ از رفتاری که با گذشتگان شده است گزارش میدهد نه اینکه با گفتار پاسخ دهد؛ کسانی که دست به استهزا فرستاده خداوند زدند با وعده خدا مبنی بر هلاکت اقوام و ملل مواجه میشوند؛ در قرآن به بزرگان اقوام «قرن» به معنای شاخ گفته میشود که به هلاکت رسیدند.
استادیار پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن با اشاره به معنای مستکبر گفت: برای کبر سه مفهوم «کبر»، «تکبر» و «استکبار» به کار میرود و کبر در خصوص کسی که خود را برتر میبیند و همچنین کسی که برتری خود را نشان میدهد دچار «تکبر» است و «استکبار» نیز به رغم دریافت حق آن را نمیپذیرد؛ کسانی که استکبار ورزیدند شتر حضرت صالح را کشتند و در پیشگاه پیامبر خدا طلب عذاب کردند و، چون اقدام و عمل کردند با یک عمل پاسخ گرفتند و گرفتار عذاب شدند.
وی در نمونهای دیگر از پاسخ قرآن به شبهات تصریح کرد: در داستان حضرت عزیر آمده از قریهای عبور کرد و برایش سؤال پیش آمد خداوند چگونه مردگان را زنده میکند که خداوند در پاسخ او را میراند و پس از صد سال زنده کرد تا هم پاسخ عزیر را بدهد و هم او را نشانهای برای آیندگان قرار دهد.