نگاهی گذرا به زندگانی شهید شیرازی
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، شهید حجت الاسلام شیخ عباس شیرازی در سال ۱۳۲۳ در روستای گلناباد از توابع رفسنجان در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود، وی اولین فرزند پسر خانواده بود.
پدر وی به جهت کشاورزی و کارگری زندگی ساده ای داشت و گاه برای کار به روستاهای دیگر می رفت، روزی شهید بهشتی به پدر شهید عباس شیرازی بیان می کند:« شما به خاطر چنین فرزندی که به انقلاب تحویل داده اید، به گردن انقلا حق دارید».
پدر شهید شیخ عباس در پاسخ به شهید بهشتی عنوان می کند:« «دستهای من پینه بسته است. من در کودکی پدرم را از دست دادم و چون فرزند بزرگ خانواده بودم، نان بیار خانه هم شدم و سرپرستی دو برادر و دو خواهر خود را به عهده گرفتم.
از هشت سالگی کار و تلاش کردم، چکش زدم، مسگری کردم، پیلهوری کردم، به روستاها رفتم و کارکردم تا توانستم فرزندم را از راه کسب حلال تربیت و بزرگ کنم. اگر فرزندان صالحی نصیبم شده، از برکت آن کسب حلال بوده است.»
تاثیر مال حلال بر فرزندان
یکی از نکات بسیار مهم و سرنوشتساز در تربیت فرزند و داشتن نسل صالح، توجه پدران و مادران به رزق و روزی حلال و مطهر و خوراندن غذای پاک و حلال به فرزندان است. طبق آموزههای قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام، اهمیت غذای حلال به اندازهای است که اثر مستقیم و انکارنشدنی در سعادت و خوشبختی و یا شقاوت و بدبختی هر انسان و نسل او دارد.
این گونه است که باید در تهیه و استفاده از خوراک حلال و پرهیز از مال حرام و حتی شبههناک دقت زیادی شود تا نه تنها خود ما در امان و صحت دنیایی و اخروی باشیم، بلکه فرزندان و نسلی را پرورش دهیم که از آسیبهای شیطانی در امان بمانند.
برای آنکه اهمیت غذای حلال و مطهر را بدانیم باید به روایتهای مستند مراجعه کنیم. نمونهای از این روایتها به ماجرایی در رابطه با بیان گهربار رسول گرامی اسلام صلواتاللهعلیه مربوط است. مسلمانها در مجلسی دورتادور پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله نشسته بودند و آن حضرت نکات مهمی را درباره تربیت فرزندان به آنها آموزش میدادند. تا اینکه در حین سخنهای خود فرمودند: «فرزندان خود را در رحم مادرانشان تربیت کنید.»
مسلمانها که از شنیدن این سخن تعجب کرده بودند و مفهوم آن را نمیدانستند، پرسیدند: «ای رسول خدا! چگونه فرزند به دنیا نیامده خود را تربیت کنیم؟» پیغمبر صلیالله علیه و آله در جواب فرمود: «با خوراندن غذای حلال و پاک به مادرانشان.»
در همین مورد خداوند متعال در آیه ۵۱ سوره مبارکه مؤمنون میفرماید: «یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ؛ای رسولان! از غذاهای پاکیزه و حلال تناول کنید و به نیکوکاری و اعمال صالح بپردازید که من به هر آنچه انجام میدهید آگاهم.»
از این آیه میتوان اهمیت استفاده از خوراکیهای حلال و دوری کردن از حرام را درک کرد. البته خوب است بدانیم خوردن غذاهای پاک و حلال تنها به زمان بعد از تولد انسان مربوط نمیشود. بلکه خوراکیهایی که مادر در دوران بارداری و شیردهی از آنها تغذیه میکند، نقش بسیار مهمی در تربیت دینی فرزند او دارد.
به همین دلیل است که پدر وظیفه دارد با فراهم کردن غذای حلال برای همسر و فرزند خود، علاوه بر تأمین نیازهای جسمی آنها، غذای روحشان را هم تأمین کند تا زمینه برای رشد سالم و صحیح جسمی و معنوی فرزندش فراهم شود.
ورود به حوزه علمیه
بعدها خانواده برای تحصیل عباس مجبور شدند تا به روستای کشکوئیه دیگری بروند که عباس بتواند در آنجا تحصیل کند؛ در زمانی که در روستای کشکوئیه اقامت داشتند، هرگاه روحانیون برای انجام مراسمات مذهبی و رسیدگی به کار مردم به آن روستا می آمدند در خانه آنان ساکن می شدند؛ از این رو آیتالله جنتی، آیتالله خزعلی، آقای فاضل هرندی و برخی از بزرگان، عموماً به منزل آنان رفت و آمد داشتند.
بعدها با تحصیل در مدرسه، عباس تصمیم می گیرد که برای کسب معارف دینی و تحصیل علوم دینی راهی قم شوند از این رو به مدرسه حجتیه در قم می رود و طلبگی خود را آغاز می کند.
در خاطراتی که از شهید شیخ عباس شیرازی آمده است، نقل شده که حجت الاسلام عباس شیرازی پس از مدتی که به طلبگی مشغول بود علاقه مند می شود که منبر و تبلیغ برود اما پدر وی مخالفت می کند.
شیخ عباس از آن جا که خیلی مقید بود در هر کاری رضایت والدین را کسب کند، در مورد این کار نیز از پدر اجازه خواست؛ تا اگر او صلاح میداند، به منبر برود.
نهی پدر از تبلیغ دین
وقتی پدر او را از سخنرانی نهی کرد، خیلی ناراحت بود و افسوس میخورد، چون واقعاً نمیخواست خلاف نظر پدر عمل کند. تصمیمگیری برای او دشوار بود و نمیدانست چه کند تا این که چند نفر از آقایان علما واسطه شدند تا از پدر اجازهاش را بگیرند.
آیتالله جنتی با پدرش صحبت کرده بود و گفته بود که اگر فلانی ملا بشود ولی نتواند سخنرانی کند، به درد نمیخورد. باید در کنار درس و بحث منبر هم باشد.
خلاصه او را راضی کردند. شیخ عباس از این موضوع خیلی خوشحال شد و از آن پس در کنار درس، کار منبر هم دنبال کرد.
با آغاز مبارزات انقلابی، وی در زمره یاران حضرت امام خمینی(ره) قرار می گیرد و به مبارزاه می پردازد؛ در اوج خفقان حکومت پهلوی وی بدون ترسی ضبط بزرگی بر می دارد و به یکی از سخنرانی های امام می رود و سخنان امام را ضبط می کند؛ پس از مراسم نیز سخنان امام را تکثیر می کند.
در این دوران مبارزاتی خود به جهت فعالیت ها و سخنرانی هایی که دارد در نهایت سال 1356 دستگیر و روانه زندان ستم شاهی می شود.
پس از انقلاب نیز با آغاز دوران دفاع مقدس به جبهه های جنگ می رود و قائم مقام سازمان تبلیغات و همچنین مسئول تبلیغات جنگ می شود؛ در نهایت نیز در 18 خردادماه 1364در حوالی دزفول بر اثر حادثه رانندگی به خیل شهدا ملحق می شود.