۰۳ تير ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۰
کد خبر: ۷۱۳۰۲۰

زمینه‌های شکل‌گیری کانال‌های «نیمه محرمانه» و نتایج فعالیت‌شان

زمینه‌های شکل‌گیری کانال‌های «نیمه محرمانه»  و نتایج فعالیت‌شان
زمینه‌های شکل‌گیری کانال‌هایی که مدعی انتشار اخبار محرمانه و نیمه محرمانه هستند چیست و در نهایت این کانال‌ها چگونه در جامعه می‌توانند موجب تخریب نظام اجتماعی شوند؟

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس پلاس؛ روایت روز: گزارشی که دیروز در فارس پلاس منتشر شد بخشی از عملکرد و انگیزه‌ ادمین کانالهای «نیمه محرمانه»، «سایه نویس» و «سرائر» را توضیح داد. این گزارش را (اینجا ) می‌توانید بخوانید.

خوب است اکنون به زمینه‌های شکل‌گیری چنین کانال‌ها و نتایج فعالیت‌شان بپردازیم.

زمینه‌های شکل‌گیری این کانال‌ها چه بود؟

۳ بستر عمده را می‌توان برای چنین اتفاقی شناسایی کرد:

اول: نتیجه گرایی صرف و فقدان مبنای معرفتی: آنچه باعث می‌شود عده ای به این نتیجه برسند که برای اهدافشان حتی اگرهدف مقدسی هم باشد می‌توانند با انتشار اخبار دروغ و روشهای ناصواب آن را محقق کنند. این مساله ناشی از عدم درک درست از مبانی انقلاب اسلامی است. نتیجه‌گرا بودن، آن‌هم بدون در نظر گرفتن وسیله تحقق آن، چنین فاجعه‌ وحشتناکی را رقم می‌زند.

اصالت دادن به نتیجه در میان برخی چهره‌های شاخص نظام هم گاهی دیده می‌شود. همین رویکرد منجر به رشد برخی افراد عملگرا در ساختار می‌گردد. افرادی که بدون توجه به مسیر و طریق طی شده صرفا به نتیجه فکر می‌کنند و تنها برایشان حاصل کار مهم است. غافل از آنکه این عملکرد علاوه بر هدف مدنظرشان نتایج دیگری هم خواهد داشت. اساسا توجه اسلام به روش و مسیر هم به همین دلیل است. زمانی که شما از یک مسیر غلط به یک هدف درست می‌رسید چند نتیجه دیگر هم همزمان حاصل می‌شود که آثار آنها ویرانگر است. 


دوم: رسانه‌زدگی مسوولین: اینجا با دو مشکل مواجه هستیم: اولین مشکل بی‌اعتنایی برخی مسوولین به رسانه‌ها و دومین مشکل، انفعال و متاثر بودن بیش از حد برخی مسوولین در قبال مطالبی است که با اهداف مختلف در رسانه ها منتشر می شود. هر دو رویکرد مشکل ایجاد می‌کند. اولی باعث می‌شود مسوولین از افکار عمومی کشور بی‌اطلاع باشند و همین فاصله باعث اختلال در امور اجرایی کشور بشود و دومین رویکرد منجر به ورود برخی سودجوها به عرصه رسانه و بهره‌برداری نادرست از چنین مسوولینی که خود را در دام شایعه‌پراکنان می‌اندازند. در این چرخه معیوب اخبار دروغ می‌تواند تصمیمات یک مدیر رسانه‌زده را تحت تاثیر قرار دهد و این خود یکی از بسترهای جدی است که برخی افراد تمایل پیدا کنند به چنین فضایی ورود کنند.

سوم: القای حس تشخص و بزرگی کردن: برخی افراد عموما جوان تر با ژست های مطلع بودن و به دستگاههای قدرتمند متصل بودن تلاش می کنند با انتشار اخبار به ظاهر محرمانه برای خود هویتی را ایجاد کنند. البته در برخی موارد انگیزه های مالی نیز چاشنی این موضوع می شود و افراد در قبال حمایت یا حمله به دیگران مبالغی را طلب می کنند.
این موضوع برای برخی رسانه های بدون هویت نیز ملاکی شده است برای کسب اعتبار و جلب توجه. رقابت بین این شبه رسانه ها حول این موضوع شکل گرفته که کدام یک می‌توانند خبرمحرمانه ای را افشا کنند. اساسا هیچ معیاری هم برای تایید یا تکذیب این اخبار هم وجود ندارد و راست و دروغ بودن این اخبار اساسا دغدغه منتشر کنندگان نیست. ارزش‌گذاری برخی جریانات روی چنین افشاگری‌هایی نیز سبب شد تا بخشی از مردم تا حدی درگیر این اخبار و شایعات شوند و برایشان اهمیت پیدا کند. این نیز می‌تواند فضا را برای برخی سودجوها فراهم کند.

نتیجه شکل‌گیری محرمانه‌ها چه می‌شود؟

رویکرد دروغ، شایعه‌پردازی و گاهی انتشار محرمانه‌ها آنهم به طور ناقص عوارض جبران ناپذیری را به جامعه تحمیل می‌کند.

اول: ایجاد بی‌اعتمادی به نظام: مردم به مرور نسبت به نظام و مسوولانش بی‌اعتماد می‌شوند. حالت خوش‌بینانه این است که مردم به این نتیجه می‌رسند که نظام می‌خواهد بسیاری از مطالب را پنهان کند و حالت بدبینانه این است که مسوولان نظام هم پنهان‌کاراند و هم بی‌کفایت و دروغ‌گو! چرا که آنچه این رسانه‌ها به عنوان پشت‌پرده به خورد جامعه می‌دهند معمولا با آنچه در رسانه‌های رسمی مطرح می‌شود تعارض دارد.

دوم: ایجاد اختلاف میان مسوولین: علاوه بر مردم، مسوولین هم نسبت به هم سو‌ظن پیدا می‌کنند.نقل اخبار دروغ از مسوولین نسبت به مسائل حکومت می‌تواند همه مسوولان را با یکدیگر درگیر کند و در این میان آنچه بی‌اعتبار می‌شود اعتماد است که اساس کار جمعی و گروهی است. 

سوم: سواستفاده دشمن: در مسیری که نه امکان تایید است و نه امکان تکذیب ( هم به جهت تعدد دروغ‌ها، هم به جهت عدم اعتبار بخشی به کانالهای دروغ‌گو و ...) دشمن هم از این آب گل‌آلود می‌تواند صید خود را داشته باشد. ضدانقلاب سوار بر موج دروغ می‌شود و بر اعتماد عمومی و دار و ندار انقلاب اسلامی می‌تازد.

چهارم: انقلابی‌گری دروغین سکه رایج این روزگار می‌شود: از مرز نفاق که عبور کنیم مسیر سراشیبی‌ است. یک سقوط آزاد از قله‌ انسانیت تا قعر بی‌هویتی. افراد تبدیل می‌شوند به قالبهای مد نظر این کانال‌ها تا رشد کنند. هم خود تولیدکنندگان این دروغها چهره‌ دوگانه پیدا می‌کند و هم افرادی که تحت تاثیرش هستند. اثر وضعی این چنین نفاقی همه مرتبطان را مثل موریانه از درون تهی می‌کند.

انتهای پیام/ ت 48

ارسال نظرات