شایعه پراکنی و اثرات مخرب آن بر حامعه
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان ؛ یکی از موضوعهای مهم که در قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) به آن پرداخته شده، شایعه و انتشار خبرهای دروغین است که براحتی جریان جامعه را در دست میگیرد و تا جایی پیش میرود که روی امنیت روانی جامعه تأثیر بسزایی میگذارد. زیرا شایعه، اغلب درمورد وقایعی صورت میگیرد که از حساسیت زیادی برای افراد جامعه برخوردار هستند و به همین دلیل، دامن زدن به آن میتواند بسیار خطرناک باشد.
نکته حائز اهمیت در رابطه با شایعه که باید به آن توجه کرد این است که صرفاً محدود به اتفاق نیست و میتواند شامل افراد نیز شود. از اینرو، دین مبین اسلام، بسیار به مذمت این گناه پرداخته است.
حجت الاسلام والمسلمین روح الله حبیبیان، کارشناس مذهبی، در رابطه با آسیبهای ناشی از شایعه و شایعه پراکنی میگوید: شایعه به هر امری اطلاق شده که وجه صحت و درستی آن، شیوع خبر محسوب میشود و در حقیقت، شایعه، همیشه یکی از مشکلات تاریخی و همیشگی جوامع بشری بوده است و در دنیای مدرن که ابزارهای متنوعی برای انتشار اخبار و انتقال نظرها وجود دارند، هر یک از آنها به ترویج شایعه پراکنی کمک بسیاری میکنند که این موضوع بسیار آسیب زاست تا جایی که امروزه، شایعه و شایعه پراکنی به یکی از مهمترین آسیبهای فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است.
به گفته او ما برای هر گزاره خبری، انطباق آن خبر با واقعیت را ملاک و معیار میدانیم. بدین معنی که اگر گفته شود در شهر الف زلزلهای آمده است، با بررسی میدانی و مراجعه به آن منطقه میتوان دریافت که آیا گزاره خبری واقعیت دارد یا خیر؟. بنابراین، اگر همخوانی داشت میگوییم این گزاره خبری صادق و اگر نداشت میگوییم کاذب است. این در حالی است که تنها وجه پذیرش و مقبولیت برخی از خبرها و اطلاعات در میان افراد، شیوع و گسترش آن است نه انطباق آنها با واقعیت. یعنی اگر از افراد پرسیده شود که چرا این حرف را میزنند و یا این نسبت را میدهند، میگویند: «همه میگن. همه میدونن.» و این موضوع، شیوع و گسترش، وجه صحت و پذیرش و مقبولیت گزاره یک خبر محسوب میشود و در نتیجه، فارغ از این که این شایعه با واقعیت همخوانی داشته یا نداشته باشد، به این امور شایعه گفته میشود و در حقیقت، تا زمانی که بررسیهای راستی آزمایی پیرامون یک خبر انجام نشود و وجه انتشار آن، شیوع وگسترشش باشد همچنان به آن شایعه گفته میشود.
گفتنی است که در اسلام، مسئله انتشار شایعه و شایعه پراکنی، بسیار موردمذمت قرار گرفته و دلیل اصلی آن هم این است که اسلام به دو نکته، اهمیت زیادی میدهد. یکی مسئله صداقت در گفتار و عمل است. یعنی انسان قبل از انتقال یک امر به دیگری باید درمورد درستی و انطباق حرف با واقعیت یقین داشته باشد و دوم، مسئله حرمت انسانها و منتشر نکردن اخبار نادرست یا اثبات نشده است.
از این رو، خداوند متعال در قرآن کریم، به صراحت به این رویکرد و رفتار، یعنی انتقال اخباری که در خصوص صحت و سقم آنها دلیل روشن و متقنی وجود ندارد موضع گرفته و این رفتار را تخطئه کرده است؛ به طوری که پروردگار عالم، در آیه ۳۶ سوره مبارکه اسراء میفرمایند: «وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا» ««و (ای انسان) هرگز آن چه را که بدان علم و اطمینان نداری دنبال مکن که چشم و گوش و دل، همه مسئولند.» که در این آیه، خداوند متعال به بندگان نهیب میزند که در برابر آن چه که به آن علم و آگاهی کافی ندارید همراهی و تبعیت نداشته باشید. بدین معنی که اگر چیزی را شنیدید که به درستی آن یقین ندارید با آن همراه نشوید و دلیل آن هم در این آیه وجود دارد. زیرا گوش، چشم و قلب انسان به عنوان مراقبهای قوه ادراک بشر، در روز قیامت در برابر واردات و صادرات خود مورد سوال و بازخواست قرار میگیرند و از آن چه که انسانها میگویند، میشنوند، میبینند، درک و تحلیل میکنند و انتقال میدهند، سوال میشود.
از این رو، در طول تاریخ، بر اساس آیات و روایات، بزرگان دین اسلام، یکی از مهمترین شئون انسان مسلمان را کنترل مجاری ادراکی یعنی ابزار ادراک حواس و سپس، انتقال آن به دیگران دانسته اند که به طور خاص، کنترل قلم و زبان است؛ به طوری که آنها به مسلمانان توصیه کرده اند که باید تلاش کنند، هر چه که به آن علم ندارند را بیان نکنند و انتقال ندهند.
این کارشناس مذهبی ادامه میدهد: عالم بزرگوار معاصر، آیت الله جوادی آملی جمله معروف و زیبایی دارند که میفرمایند: «آن چه که در روز قیامت نمیتوانید در مورد آن دفاعی داشته باشید نه ببینید، نه بشنوید، نه بگویید و نه بنویسید.» یعنی اگر انسان درمورد موضوعی علم و یقین ندارد و نمیتواند در روز قیامت در برابرش توضیح روشنی داشته باشد نه ببیند، نه بشنود، نه بگوید و نه بنویسد و در روایات هم درمورد این رفتار، بسیار تأکید شده است تا جایی که اهل بیت (ع)، افراد را از پُرگوییها و به زبان آوردن کلمات غیر اثبات شده و غیر یقینی نهی کرده اند. زیرا اگر بنا باشد انسان فقط امور غیر یقینی را به زبان بیاورد حرف چندانی نمیزند و بسیاری از پُرگوییهایی که انسانها دارند معلول به زبان آوردن امور غیر قطعی است. به همین جهت در روایت آمده است که امام سجاد (ع) در یک جلسهای فرمودند:«لَیْسَ لَکَ اَنْ تَتَکلَّمَ بِما شِئْتَ... رَحِمَ اللّهُ عَبْدا قالَ خَیْرا فَغَنِمَ، اَوْ صَمَتَ فَسَلِمَ وَ لَیْسَ لَکَ اَنْ تَسْمَعَ ما شِئْتَ...» «تو حق ندارى هر چه را که خواستى بگویى... خداوند، رحمت کند کسى را که خیر بگوید و سود ببرد، یا سکوت نماید و سالم بماند و نیز حق ندارى هر چه را مى خواهى گوش بدهى.» در این روایت گفته شده است که این صحیح و سزاوار نیست و اجازه به شما داده نشده است که به هر آن چه اراده کنید زبان بگشایید و تکلم کنید. یعنی انسان نمیتواند مطابق با هر چیزی که به ذهنش آمد و دلش خواست، حرف بزند و هر سخنی را به دیگران منتقل کند.
در روایات متعدد چه از لحاظ تبیین نگاه اخلاقی و چه از نظر رویکرد شرعی، به مسلمانها توصیه و در مواردی امر شده است که مراقب نقل برخی از اخبار غیر مستند و اثبات نشده باشند که این نشان میدهد اگر ما بتوانیم بر مجاری دریافت و انتقال شایعه، کنترل داشته باشیم و به دستورات و آموزههای دین در این زمینه توجه کنیم جلوی این آسیب جدی اجتماعی گرفته میشود که این درمورد نگاه کلان اسلام در خصوص مقوله واسطه گری در انتقال شایعه یا شایعه پراکنی است.
حجت الاسلام والمسلمین حبیبیان میگوید: در نگاههای جزئی تر، علما به سوالاتی از این قبیل پرداخته اند که آیا اگر کسی، شایعهای را بشنود و نقل کند، به واسطه این نقل، حق الناسی به گردن او میافتد یا خیر؟ در پاسخ باید گفت بله. در بسیاری از موارد، اگر در متن شایعه، تخریب یک فرد یا جریان یا حتی یک تفکر اعتقادی و یا حزب و جناح سیاسی نهفته باشد این دِین به گردن گوینده واقع میشود و باید از زیر این دِین و حق الناس خارج شود. چون انتقال یک شایعه ولو با منتشر کردن یک پیامک و خبر کوتاه در یک پیامرسان به صورت گروهی یا کانال دیگر، باعث انتشار شایعه و گسترش آن میشود که چه بسا در جریان آن، آبروی فرد یا افرادی برود یا حرف نادرستی به فرد یا افرادی نسبت داده شود. از اینرو، در بخش عمده شایعههایی که اتفاق میافتد مسئله حق الناس نقش پُررنگ و کلیدی دارد و علاوه بر آن، آسیب دیگر ناشی از شایعه پراکنی، مسئله ازبین بردن امنیت روانی جامعه است. یعنی هیچ فردی آن طور که باید، دیگر احساس امنیت نمیکند و بدنبال آن، همواره نگران است که نکند فردی علیه او حرف نادرستی را منتشر کند و به واسطه آن، آبرویش را ببرد؟. نفس این امر، یعنی شیوع آسیب و فرهنگ غلط شایعه پراکنی به شدت امنیت روانی افراد جامعه را مختل میکند و این خود، از بزرگترین آسیبهای اجتماعی است که در دین اسلام به شدت نهی شده است. زیرا در دین، هر کاری که موجب سلب آرامش انسانهای دیگر شود حتی امری مانند تجسس و پیگیری بی مورد در زندگی دیگران، مورد نهی قرار گرفته است و شایعه پراکنی و فرهنگ غلط انتشار آن نیز از جمله مواردی است که آرامش افراد جامعه را سلب میکند.
در پایان، نکته مهم دیگری که در این رابطه باید به آن اشاره کرد این است که در اسلام، برای حفظ آرامش روانی جامعه و حرمت افراد، حتی در مواردی که انسان به حرف و یا موضوعی علم و یقین دارد و از صحت آن آگاه است، تأکید شده است که لزوماً نباید آن چه که میداند را به زبان بیاورد؛ به طوری که در روایاتی از امیرمومنان (ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: «لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ». یعنی چیزی که به آن علم را نداری را بر زبان نیاور و سپس ایشان فرمودند:«بَلْ لَا تَقُلْ کُلَّ مَا تَعْلَمُ» «بلکه همه آن چه را که میدانی نیز مگو» که همان تعبیر مشهور در ادبیات کهن را نشان میدهد که «جز راست نباید گفت/ هر راست نشاید گفت» که این خود، اصل کلی است که جز حرف راست نباید گفت و هر حرف راست و صحیحی را هم لزوماً نباید به زبان آورد. چون گاهی، گفتن یک حرف صحیح و یقینی هم موجب شیوع انتشار خطای دیگری و لطمه زدن به آبرو و حرمت انسانهای دیگرخواهد شد.