۲۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۳
کد خبر: ۷۱۴۹۲۴
یادداشت؛

یاغی؛ حفظ امیدواری در اوج سیاهی

یاغی؛ حفظ امیدواری در اوج سیاهی
سریال یاغی دومین اثر محمد کارت پس از فیلم سینمایی شنای پروانه است که در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر بسیار مورد تمجید و توجه برخی از منتقدان قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سریال یاغی دومین اثر جدی محمد کارت پس از فیلم سینمایی شنای پروانه است که در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر بسیار درباره آن گفته و نوشته شد و مورد تمجید و توجه برخی از منتقدین قرار گرفت. محمد کارت پس از این فیلم سینمایی و با وقفه ای چند ساله از اواخر اردیبهشت ماه سال جاری با سریال یاغی به شبکه نمایش خانگی آمد.

داستان این سریال که برگرفته از رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش می باشد حاوی سرگذشت نوجوانی است که دچار نوعی بحران هویت از جهت خانوادگی و نداشتن شناسنامه است و به تدریج داستان زندگی پر فراز و نشیب او به شخصی گره می خورد که در دوران جوانی شرایطی مشابه با وی داشته است.

تقابل این دو با یکدیگر بخش مهمی از طرح اصلی داستان را شکل داده است. از چهره‌های شاخص این سریال می شود به بازیگرانی مانند امیرجعفری و پارسا پیروزفر، علی شادمان، طناز طباطبایی، عباس جمشیدی فر، بهرام ابراهیمی، نیکی کریمی، فرهاد اصلانی، آبان عسکری، مه لقا باقری و مهدی حسینی نیا اشاره کرد.

یاغی در طی گذشت یک ماه از آغاز پخش آن در حال حاضر پرمخاطب ترین سریال شبکه نمایش خانگی است. محمد کارت کارگردان این سریال، سید مازیار هاشمی تهیه‌کننده و نگارش فیلمنامه این اثر توسط پدرام پورامیری و حسین دوماری بر اساس رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش است.

در خلاصه داستان این سریال آمده است جاوید علی شادمان نوجوانی است از محله های پایین شهر تهران که بر اساس اتفاقاتی که در زندگی اش افتاده هنوز نتوانسته برای خود شناسنامه و هویتی داشته باشد و از این همه سختی که تا به حال در زندگی خود کشیده است خسته شده و می خواهد برای اینکه بتواند زندگی خوب و آبرومندانه را شروع کند با دختری به نام اَبرا (الیکا ناصری) که به یکدیگر علاقه دارند ازدواج کند.

جاوید دربه در دنبال یافتن راهی است که بتواند مدرکی برای اثبات ادعایش مبنی بر اینکه مرحوم محمود گنجی پدر اوست به قاضی پرونده درخواست شناسنامه خود را ارائه دهد؛ اما راهی جز انجام آزمایش ژنتیک برایش نمانده و برای این کار لازم دارد که خانواده پدری خود را که از انجام این کار خودداری می‌کنند راضی کند؛ اما در این مسیر به مشکلات و اتفاقاتی بر می خورد.

بررسی و نظر سریال یاغی

بررسی اثر

نزدیک شدن کم نظیر به سوژه حاشیه نشینی

محمد کارت پس از آنکه در فیلم سینمایی شن های پروانه به سراغ قشری از جامعه فرودست تحت عنوان قشر اراذل و اوباش رفت و تلاش کرد و صورت بندی قالبی که در آن به وجوه سیاه و ایضاً خاکستری این قشر اشاره کند موفق نشد تا جایگاه مناسبی را برای خود در میان منتقدان و مخاطبان از جهت تمرکز مناسب روی سوژه های این چنینی به دست آورد.

او با نزدیک کردن زاویه دوربین سینمایی خود به این قشر تلاش کرد تا جنبه های ناشناخته از زندگی و زیست و برداشت این قشر از نوع تعامل آدم ها با دست ماهی غیرت و اوباش گری و نزاع و خیانت را در مقابل دیدگاه مخاطب به گونه ای تصویر کند که در اوج فعالیت سینمایی خود در جوانی در چنین قالبی که پیشتر کسانی مانند سعید روستایی در فیلم های سینمایی مثل متری شش و نیم به سراغ آن رفته بودند تثبیت کند.

او با این تجربه و چنین سلیقه و دیدگاهی اینبار در سریال یاغی به سراغ حاشیه نشین در حاشیه شهر بزرگ رفت و گونه و زوایایی از زیست و منش و اخلاق و رفتار نزد آنها را به شکل ملموس و باورپذیر منعکس کرد گویی او در میان این قشر چنان زیسته که حتی از کوچک ترین ویژگی های فردی و جمعی آنها نیز آگاه است. این مسئله از جمله عوامل کلیدی و مهم است که رویدادهای داستانی در یاغی را برای مخاطب به حد قابل توجهی باورپذیر جلوه داده است.

کارت در این قالب به مواردی مثل عشق و خیانت، دروغ و دزدی، عواطف و رذائل، ورزش و کشتی، اعتیاد و ترک اعتیاد و حتی شرایط کمپ های اعتیاد در طبقه اجتماعی حاشیه نشین به گونه‌ای پرداخته که از جنبه شناختی و موقعیتی برای قشر متوسط و بالا و حتی قشر ضعیف بسیار ناشناخته و عجیب به نظر برسد و این همان کلید و یکی از عوامل اصلی موفقیت و جذابیت سریال یاغی است که اکثر موارد رویدادی، شکلی و موضوعی در بستر زمانی و مکانی آن برای مخاطب ناشناخته و عجیب نمود دارد.

این مسئله از جمله آن مواردی است که مستقیماً به برداشت و ادراک کارت از یک قشر زیرطبقه ضعیف تحت عنوان قشر حاشیه‌نشین باز می گردد؛ حال در شرایطی که آثار سریالی و سینمایی زیادی تا پیش از این به مسئله حاشیه نشینی و قشر حاشیه‌نشین اشاره داشتند؛ اما یاغی در میان آنها روایت و برداشت و انعکاس خاص خود را ارائه کرده است.

تاثیرگذاری جزئی و مصداقی در ذائقه و سبک زندگی مخاطب

یاغی در همین مدت کم و با پخش چند قسمت تا حد قابل توجهی روی ذائقه و گرایش و علاقه مخاطب اثرگذار بوده است؛ اما پیش از اشاره جزئی به این اثرگذاری ها لازم است تا به این نکته پرداخته شود که یک اثر هنری تصویری زمانی می تواند تأثیر عمیق به مثابه جهت‌دهی به ذائقه و سلیقه گرایش فکری و رفتاری مخاطب داشته باشد که برای او باورپذیر باشد و مخاطب خود را در آن پیدا کنند و به نحوی با آن وارد همزاد پنداری شود یا آنکه در شنیده ها و خواننده ها درباره سوژه و موضوع را که در گذشته از نظر و فکر گذرانده در این اثر به شکل تصویر سازی شده و عینی مشاهده و ملاحظه کند که در این شرایط مخاطب همراه یک اثر هنری اینجا یک سریال درام اجتماعی می شود و با اعتماد به آن تلاش می‌کند تا در چهارچوب یک قیاس خودآگاه میان خود با آنچه از اثر در نظرش منعکس می شود یک این همانی برقرار سازد.

بررسی و نظر سریال یاغی

به دنبال این جریان در ضمیر ذهنی مخاطب او در قالب یک تأثیرپذیری ناخودآگاه تلاش می‌کند تا مانند آن چیزی شود که با آن رابطه ذهنی و فکری و شناختی و عاطفی برقرار کرده است از این رو با توجه به آنچه در دستور پیشین در این بخش تحت عنوان اثرگذاری این سریال روی ذائقه و سلیقه مخاطب بدان اشاره شد؛ اخیرا یک بررسی آماری عنوان شده که میزان گرایش برخی افراد به خرید رمان سالتو که قصه سریال یاغی از آن برگرفته شده قابل توجه بوده است.

همچنین عنوان شده که گرایش به حکاکی طرح تتو یاغی که جاوید- یکی از دو شخصیت اصلی سریال- از آن را در میان دو کتف خود حکاکی کرده روی بدن افراد زیاد شده است در ادامه این مسئله به گفته هیئت کشتی استان تهران میزان مراجعه افراد برای ثبت نام در کلاس های ورزش کشتی که ورزش شخصیت جاوید در این سریال است افزایش پیدا کرده است.

داستان گویی غنی با خورده پیرنگ های فراوان

یاغی با طرح داستانی کلی با موضوع موفقیت و شکست در فضای اجتماعی و فکری حاشیه نشینی تلاش می کند تا در لابلای پیرنگ اصلی داستان پیرنگ های فرعی قرار دهد و آنها را به دست انعکاس تصویری به سفارت این پیرنگ ها از جمله این موارد است.

بی مهری ها در مسیر رشد و شکست آدم ها رنج بردن یک نوجوان باهوش و خلاق و توانا و آینده دار از یک ضعف هویت ناشی از نداشتن یک شناسنامه فقر و تنگدستی جنگ در فضای اجتماعی حاشیه نشینی بر سر تصاحب فرصت های محدود رشد و پیشرفت کمک خیران به طبقات ثروتمند به آدم های طبقه حاشیه نشین.  وجود به طور خاص پیرنگ های داستانی فرعی اما کلیدی مانند اینکه فرد از گذشته سیاه خود بازگشته است اما آن گذشته هنوز به وی الصاق شده است.

وجود این پیرآهنگ های داستانی فرعی با اندازه های متعادل و متناسب با طرح کلی داستان در کنار حفظ ریتم و ضربه آهنگ پلان ها موجب شده تا مخاطب در تماشای این سریال کمتر خسته و دچار ملال شود؛ این عامل که سریال یاغی آن را به نحو مطلوبی ارائه داده از جمله عواملی است که این روزها در میان تعداد و حجم قابل توجهی از محصولات سریال در شبکه نمایش خانگی حکم کیمیا پیدا کرده است.

بررسی و نظر سریال یاغی

حفظ امیدواری در اوج سیاهی و بدبختی

یاغی تلاش می‌کند تا با نزدیک کردن زاویه دوربین به اوج مصیبت و بدبختی در فضای زندگی اجتماعی طبقه حاشیه‌نشین فلاکت و فرودستی و فرومایگی های آنها را به تصویر بکشد. در عین حال تلاش می‌کند تا در اوج فلاکت و بدبختی نشان دهد و اثبات کند که می شود در چنین فضای زنده نیز امید به پیروزی و موفقیت و امید به حیات انسانیت و پاکی کماکان برقرار باشد.

یاغی در نزدیک شدن به سوژه ها در چهارچوب خرده پیرنگ های داستانی تلاش می‌کند تا صداقت لازم را برای به نمایش کشیدن آنچه زیبایی در دل بدبختی و سختی است به کار ببندد و در این هدف و مسیر از ذکر جزئیات و معمولی و ریز غافل نشود بااین حال چالش‌های بزرگی را روی شانه های یک نوجوان رنجور و نحیف و آسیب دیده از بدبختی های زمانه و جور ظالم قرار می‌دهد و با پیشبرد همین چالش‌ها در بستر قصه مقصود مفهومی خود را در مضامین داستان منعکس می‌کند که در این مسیر آن نوجوان نقش جدی و اثرگذار در این انعکاس مضمونی ایفا می‌کند.

آنچه محمد کارت در روایت از امیدواری در پس سیاهی ها به آن پرداخته در بسیاری دیگر از آثار سینمای اگزوتیک و شبه روشنفکرانه و ابزود ملاحظه می شود؛ اما آنچه یاغی محمد کارت را نسبت به آن نمونه ها متمایز می کند زنده بودن و پر رنگی عنصر امید در لابلای رویدادها و خرده داستان های تلخ و غم انگیز در فضای کلی داستان سریال است.

ارسال نظرات