۲۶ تير ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۸
کد خبر: ۷۱۴۹۸۸

نوشتاری از مرحوم آیت‏ الله صافی گلپایگانی به مناسبت عید غدیر

نوشتاری از مرحوم آیت‏ الله صافی گلپایگانی به مناسبت عید غدیر
مرحوم حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در نوشتاری به مناسب عید غدیر تصریح کرد: بعثت اصل، اساس و پایه انقلاب الهی، جهانی و جاودانی اسلام و روز غدیر مکمل و تداوم‌بخش آن است.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، مرحوم حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در نوشتاری با عنوان «غدیر، هم‌طراز بعثت» به بررسی ابعاد مختلف عید غدیر خم پرداخته است.

متن این نوشتار بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله  الذي جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين و الائمة المعصومين عليهم السلام و لاسيما مولانا بقية الله المهدي عجل الله تعالى فرجه الشريف ورزقنا الفوز بلقائه

با تبريك عيد الله الاكبر، عيد مبارك غدير، عيد فرخنده‌ي اكمال دين و اتمام نعمت، و گزينش اسلام به عنوان دين جهاني و جاوداني، اين چند كلمه را به حضور شیعیان و دوستداران مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام تقدیم می‌دارم:

نصوص صريحه بر ولايت و خلافت بلافصل حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در كتاب و سنت - اگرچه بسيار است- اما در يك تقسيم بر دو قسم مي‌باشد: نص جلي و نص خفي.

نصوص جليه قرآنيه، مثل آيه كريمه مباهله، و آيه شريفه إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللهُ و سائر آيات است كه شماري از آنها را در كتاب شريف "خصائص الوحي المبين في مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام"، ابن بطريق با سندهاي معتبر از محدثين و ارباب جوامع و صحاح و مسانيد عامه روايت نموده است.

نصوص جليه متواتره نبويه هم، مانند حديث مشهور منزلت و احاديث ديگر است كه اعظم و اشهر و اتم آنها، حديث شريف غدير، آن ابلاغ و اعلام عام است كه در تاريخ حيات رسالت رسول اكرم‌صلی الله عليه و آله مانند آن همايش بزرگ، روزي عظيم‌تر و رسمي‌تر نيست؛ همايشي كه همه‌ي سران اصحاب و خيل انبوه حاج - كه تا آن روز مثل آن سابقه نداشت- در آن حضور داشتند.

روزي كه در تعالي و عظمت، با روز بعثت حضرت خاتم الانبياء‌ صلي الله عليه و آله، همطراز است.

هر دو آغاز است و هر دو يوم الله الاكبر است. براي اين دو روز، روز سوم، روز ظهور مصلح يگانه آخر الزمان، منجي عالم بشريت، عدل كل و موعود رسل، حضرت قائم آل محمد صلوات الله عليهم اجمعين است؛ شخصيت بلندپايه‌اي كه انبيا و صحف آسماني به ظهور او بشارت داده‌اند و يملأ الارض قسطاً و عدلاً از اوصاف مختصه‌ي او است و ذلك الذي يفتح الله على يديه مشارق الارض و مغاربها، برنامه قيام و اقدام او است.

حديثِ فراتر از تواتر غدير، از اَنَصّ نصوص جليه است كه در جهت كثرت روات از صحابه و تابعين و تابعين تابعين و همه جهات اعتبار، حديثي برتر از آن وجود ندارد از كتاب‌هاي مربوط به اين حديث و اسناد و الفاظ آن به تنهائي، كتابخانه‌اي بزرگ تشكيل مي‌شود.

نصوص خفيه نيز در كنار نصوص جليه، موقعيتي بسيار ارزشمند و محكم دارند، و ولايت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام و سائر ائمه طاهرين عليهم السلام را اثبات مي‌نمايند.

بخش نصوص خفيه، بخشي وسيع و جامع است. كتاب اَلفين علامه حلي رضوان الله تعالي عليه را مي‌توان دو هزار دليل از اين ادله خفيه شمرد.

در عين حالي كه اين نصوص را خفيه عنوان مي‌نمايند، هيچ خفائي در دلالت آنها بر ولايت ائمه طاهرين ‌عليهم السلام مخصوصاً اميرالمؤمنين ‌عليه السلام نيست.

 از اين نصوص خفيه، آيات قرآنيه‌اي است كه بطور استفهام همه را مخاطب قرار داده است، مثل أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لاَ يَهِدِّي إِلا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ،

 يا مَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَ الْبَصِير ، يا وَ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ.

از اين آيات، به وضوح، از نظر اظهر مصاديق، احق بودن اميرالمؤمنين عليه السلام به امر خلافت و امامت و هدايت استفاده مي‌شود. پيام همه اين است، بينا نه كور، عالم نه جاهل، فاضل نه مفضول، علي عليه‌السلام نه ديگران.

موضوع تفضيل فاضل بر مفضول، و افضل بر فاضل، و تقبيح تفضيل فاضل بر افضل و مفضول بر فاضل، موضوع آيات متعدد قرآن كريم و روايات بسيار اهل بيت عليهم السلام و مواردي از احكام واجب و مستحب است و از هدايت‌هاي مهم‌ قرآني و روائي است، و در همه امور مخصوصاً در ولايت‌ها و اختيارات يك اصل است كه هر مسلمان و هر شخص خردمندي، بايد آن را برنامه قرار دهد، و در انتخاب، اصلح را بر صالح و اليق را بر لايق برگزيند و اجمالاً بر حسب فطرت هم، بشر - اگر غرض‌هاي ديگري در بين نباشد- به آن عمل مي‌نمايد، رعايت اين تعليمات و ارشادات در اصل نظام ديني و ولائي و خلافت پيغمبر اكرم عليه و آله السلام از اهم مطالب و واجبات است.

به همين اصل، شخص امام عليه السلام اشاره فرموده و همه را مخاطب قرار داده است: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ و فرموده است: إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ.

بر اين اساس و بر حسب اين آيات و روايات، يگانه شخصيتي كه پس از پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله؛ چه در حيات آن حضرت و چه بعد از آن، واجب الاطاعة و صاحب ولايت امر و منصوص من الله مي‌باشد، اميرالمؤمنين عليه السلام است، بقول جاحظ كه در يكي از رساله‌ها به اين مضمون مي‌گويد كه آنچه در اسلام، رأس فضائل و مكارم و مقامات است، چهار چيز مي‌باشد: ايمان به خدا، علم و دانائي، زهد و پرهيزكاري، و جهاد در راه دين و في سبيل الله. سپس مي‌گويد: از تمام علماء اسلام، اگر از كسي بپرسيم كه اسبق و اكمل در ايمان كيست؟ اولين كسي را كه بر مي‌شمارند علي‌عليه السلام است، و اگر درباره اعلم از همه اصحاب پيغمبر صلي الله عليه و آله سؤال كنيم، اول شخصي را كه معرفي مي‌كنند علي‌عليه السلام است، و اگر از آنها كه در راه دين جهاد كردند و اسلام از بركت جهاد آنها برپا شد سؤال كنيم، باز هم، همه، اول علي عليه السلام را نام مي‌برند كه تنها ثواب يك جهاد او از عبادت امت تا روز قيامت بيشتر است، و اگر از زهاد صحابه و كساني كه دنيا را ترك كرده و فريفته‌ي دنيا نشده باشند سؤال كنيم، همه، اسم علي‌عليه السلام را مي‌برند كه يك لحظه به دنيا نظر نفرمود.

غرض اينكه، دعوت اسلام، دعوت قرآن و دعوت تمام انبياء، دعوت به افضل و تقبيح تفضيل مفضول بر فاضل است كه اصل و پايه محكم اعتقاد شيعه، مصداق تفضيل افضل بر فاضل است و مصداق دوم، عقيده ديگران است، كه نصوصِ به اصطلاح خفيه بر بطلان آن دلالت دارد و شناخت مصداق و مصاديق آن را به خود عرف واگذار كرده است؛ سنائي مي‌گويد:

احمد مرسل نشسته كي روا دارد خرد/جان اسير سيرت بوجهل كافر داشتن

يـقـولون لي فَضِّل علـيّاً عليهم / فَلَستُ اقولُ التِبر اَعلی من الحصا

أ لَـم تَر ان السَّـيفَ يزري بحده / مقالك هذا السيف امضی من العصا

اذا انــا فَضَّلــتُ علـياً ‌عليهم / أكــن للــذي فـضّلتـُه متنقصاً

در پايان با عرض خاكساري و عجز و ناتواني از اظهار وجود و در عرصه‌اي كه عرض وجود در آن شأن انبيا و اوليا و بزرگان و اعاظم اصحاب است پوزش مي‌طلبم. اميد است اين هديه‌ي كمتر از ران ملخ در بارگاه ملكوتي امام المتقین حضرت علی بن ابی طالب صلوات الله عليه به شرف قبول نايل شود.

ان الهدايا علی مقدار مهديها

ارسال نظرات