حجت‌الاسلام لیالی در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا بررسی کرد؛
مطرودین فتنه‌ساز حوزه علمیه
استاد حوزه علمیه گفت: دستگاه قضایی باید سران این فتنه و حوزویان و سلبریتی‌هایی را که اعلامیه دادند و در آتش فتنه دمیدند، پیگیری و تعقیب قضایی کند.
اشاره: اغتشاشات اخیر در کنار اینکه همراهی سلبریتی‌ها را داشت، برخی از معممین و مطرودین حوزه علمیه قم را نیز به این جریان فتنه و آشوب اضافه کرد. آن‌ها یا از سر نادانی یا از سر غرض اقدام به نوشتن بیانیه‌ها و مطالبی کردند و یا سخنانی را بیان کردند که تماماً مورد بهره برداری و استفاده دشمن شد. حتی در این میان دشمنان انقلاب با سوءاستفاده از فرصت، اقدام به نوشتن و انتشار یک بیانیه جعلی به نام حوزویان کردند که علیه رهبر معظم انقلاب و نظام اسلامی نوشته شده بود.
از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجت‌الاسلام محمدعلی لیالی، استاد حوزه علمیه و دانشگاه رفت تا پیرامون مسأله نقش آفرینی برخی از حوزویان و مطرودین حوزه علمیه در دمیدن به آتش فتنه‌ها با وی گفت‌وگو کند.
رسا ـ نقش برخی از علمای حوزه علمیه در دمیدن به آتش اغتشاشات با صدور پیام‌ها یا سخنان‌شان چه بود؟
جامعه همیشه مشغول فتنه بوده، هست و خواهد بود. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید که فتنه، سخت‌تر، بزرگ‌تر، اشد و اکبر از قتل است.[1] جامعه باید مراقبت کند تا گرفتار فتنه نشود؛ زیرا وقتی که فتنه اتفاق می‌افتد تنها کسانی را که ظلم کرده‌اند، شامل نخواهد شد. فتنه هیچ وقت تر و خشک را نمی‌شناسد و همه را می‌سوزاند. فتنه در هم آمیختن حق و باطل است.
فتنه اخیری که ما بدان گرفتار شدیم، فتنه بسیار سختی بود. تحلیل‌های مختلف جامعه شناختی، روان شناختی و علم ارتباطات باید درباره این فتنه صورت بگیرد. فتنه حاضر از لحاظ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی توسط صاحب نظران و اصحاب نظر باید رصد و تحلیل شود تا زوایای مختلف این فتنه مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.
گرچه فتنه از مرگ خانم مهسا امینی آغاز شد و به این بهانه بود که مرگ این دختر کرد که از اهل سنت بود، به گشت ارشاد و درگیری با آن رسید که بعد از آن نیز در نهایت طرح مسأله حجاب اختیاری و مقابله با مسأله حجاب بود و در نهایت به بی‌حجابی، لخت و عور شدن و در نهایت به آتش زدن قرآن، مواکب حسینی، پاسگاه‌های پلیس، مراکز بسیج و اغتشاش و آشوب رسید. آن‌ها بانک‌ها، درمانگاه‌ها، خودروها و مغازه‌های مردم را به آتش کشیدند و مانند هر جایی که با ورود جریان فتنه، اعتراضات مردمی را به آشوب و اغتشاش تبدیل می‌سازد.
کسانی که گرفتار فتنه بودند و در میان میدان حضور داشتند و به مدیریت پیدا و پنهان این فتنه می‌پرداختند، اعلام کردند که مشکل اصلی ما با نظام است. مرگ این خانم یا حجاب و گشت ارشاد یا مانند اینها مسأله این افراد نیست. اگر کسی کمی رصد و تحلیل داشته باشد یا کمی بصیرت داشته باشد، می‌تواند دست‌های پیدا و پنهان دشمن، استعمار، آمریکا و اسرائیل یا سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی مثلث غربی، عبری و عربی را ببیند.
نقش آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان و سفارت‌های آن‌ها در ایجاد این فتنه، از طرفی نقش رژیم صهیونیستی و در نهایت نقش عربستان سعودی، امارات متحده عربی و برخی از کشورهای همسایه را در این فتنه مشاهده خواهیم کرد. بحثی در اصل فتنه وجود ندارد؛ اما در مبانی حوادثی که در فتنه اخیر نیز رقم خورد بحثی نیست و البته باید در جای دیگری به این موضوع پرداخت.
باید با صراحت بیان کنم که بخشی از نظام روحانیت، بخشی از حوزه‌های علمیه و بخشی از نهادهای روحانیت و بخشی از افراد معمم و روحانی، هیچ وقت در همه فتنه‌ها نمره خوبی نگرفته‌اند. دیدیم که فتنه اخیر با مرگ خانمی شروع شد و در هر حال یک خانم محترمی در فرآیند پلیس امنیت اخلاقی از دنیا رفت. در زمانی که هنوز ابعاد این مسأله روشن نیست، برخی از افراد موجه یا ناموجه که در فتنه 88 حضور یا دخیل هم بودند، دست به قلم بردند، اعلامیه و بیانیه‌ای در محکومیت نظام صادر کردند. آن‌ها پلیس را محکوم کردند و در این زمینه درخواست برخورد کردند و حتی نظام را نظام ظالم دانستند.
شاید ده‌ها نفر از این افرادی که خودشان در ده‌های اول، دوم، سوم و حتی چهارم مسؤول و مدیریت این نظام را از ریاست جمهوری یا ریاست مجلس داشتند. رسانه و امکانات را در اختیار داشتند، آمدند از فرصت استفاده کردند و با نظام و انقلاب و ارکان انقلاب مانند سپاه، بسیج، نیروی انتظامی، رهبر انقلاب و جریان انقلاب درگیر شدند.
طبیعی است که نقش برخی از این افراد روحانی در دمیدن به آتش فتنه انکار کردنی نیست. من اعتقاد دارم بسیاری از این اغتشاشات درست است که از خارج از کشور با همکاری دولت‌ها و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی یا سرویس‌های جاسوسی خارج از کشور انجام می‌شود و عده‌ای از بریدگان از انقلاب در خارج از کشور، از جمله منافقین، سلطنت طلبان، احزاب خشن مسلح کومله، دموکرات، پیکار و ... بودند؛ اما مدیریت پنهانی هم در درون داشتند.
شاید چراغ‌های سبزی که افرادی مانند سعید حجاریان و دیگران دادند، در این پدیده بی‌تأثیر نبوده است. چرا رهبر یاغی و طاغی اصلاحات به این فضا ادامه می‌دهد؟ چرا فلان آیت الله بیانیه می‌دهد؟ چرا فلان مرجع خودخوانده صحبت می‌کند؟ چرا فلان مدیر مسؤول فلان روزنامه اعلامیه می‌دهد؟ چرا فلان مجمعی که نام روحانیون را بر خود گذاشته است بیانیه می‌دهد؟ چرا فلان مجمعی که خودش را در قم رقیب جریان انقلابی می‌داند، اعلامیه می‌دهد؟ چرا فلان کسی که عضو فلان نشست است، بیانیه می‌دهد؟
به نظر می‌رسد یک هماهنگی درونی در میان اینها وجود داشته و دارد. لاشخورهایی که منتظر لاشه‌ای بودند تا بتوانند لاشخوری کنند و زیر جنازه کسی، سینه بزنند. من به صراحت می‌گویم، کسی از این افراد از مرگ مهسا امینی ناراحت نشد. همه این افراد خوشحال شدند؛ زیرا بهانه‌ای به دست آن‌ها افتاد تا بتوانند چنگی به صورت نظام بزنند و با نظام درگیر شوند. با توجه به موفقیت‌های بسیاری که نظام داشت و دارد، آن‌ها با پیام‌هایی که به بهانه تسلیت صادر کردند، مردم را به اغتشاش و آشوب دعوت کردند.
رسا ـ مواضع دوپهلو و حزبی این افراد چه نقشی در فتنه‌ها دارد و چرا اینها دربرابر شهادت نیروهای بسیجی، هتک حرمت به قرآن و حجاب یا کشته شدن دختران افغانستانی در کابل سکوت کرده‌اند؟
مواضع دوپهلویی که این افراد گرفتند و کسانی که خودشان فتنه و فتنه‌گر بودند، هر جایی که ناکارآمدی در این نظام سیاسی بود و هست، محصول عملکرد غلط همین افراد بود که از این فرصت استفاده کردند و وارد میدان شدند. آن‌ها تا جایی که توانستند از پیکر خانم مهسا امینی سوء استفاده کردند؛ اما همین افرادی که من از آن‌ها به افراد بی‌غیرت و بی‌بصیرت تعبیر می‌کنم که برای آتش زدن قرآن برای حمله به بسیج و بسیجی، برای حمله به مواکب حسینی، برای حمله به نیروی انتظامی، برای حمله به حجاب و خانم‌های محجبه، نه‌تنها پیامی ندادند، بلکه خفه‌خون گرفتند.
اگر قرار بود کسی به بهانه خطبه 27 نهج البلاغه امیرالمؤمنین از اینکه خلخال از پای زن یهودیه درآوردند، غش، سکته و دق بکنند. برخی از آن‌ها مانند آقای کرباسچی و پزشکیان در تلویزیون حضور پیدا کردند و گفتند که ما دق و سکته می‌کنیم؛ اما چرا درباره حمله به ده‌ها خانم محجبه دق نکردند؟ چرا آن‌ها درباره برداشتن چادر از سر زن مسلمان عفیف دق نکردند؟ این دوگانگی و نفاق شما بود که در این فتنه خود را نشان داد.
حال می‌گوییم که بسیار خوب، حوادث فتنه‌گون بود و شما نمی‌دانستید؛ اما بعد از اینکه رهبر معظم انقلاب در سخنرانی‌شان همه چیز را تبیین و تفسیر کردند، چرا نیامدید معذرت خواهی کنید؟ شما دیروز به رهبر معظم انقلاب نامه نوشتید و در این حوادث رهبری انقلاب را مورد خطاب قرار دادید؛ اما چرا نمی‌گویید که اشتباه و خطا کرده‌اید؟ چرا شما از نظام و انقلاب دفاع نمی‌کنید؟
شما فکر کرده‌اید، اگر خداوند آن روز را نیاورد که این نظام و انقلاب نباشد، شما باقی خواهید بود؟ شما به برکت این انقلاب زنده‌اید و نان می‌خورید، تکلیف خودتان را تعیین کنید. جامعه و جریان انقلابی شما را تحمل نخواهند کرد.
رسا ـ لزوم محاکمه این افراد که بدون علم به نظام اتهام زده‌اند چیست؟
لزوم تذکر، برخورد و سوم محاکمه سران این فتنه و کسانی که اعلامیه داده‌اند باید توسط دستگاه قضایی پیگیری شود. ما کاری با سلبریتی‌ها، هنرمندان و ورزشکارانی که در آتش این فتنه دمیده‌اند، نداریم. روی سخن ما برخی از افراد روحانی، آخوند و معممی هستند که در قم اعلامیه داده‌اند. آقای دستگاه قضایی، آقای دادگاه ویژه روحانیت و ... شما باید این مسائل را مطالبه کنید که اطلاعات این افراد از چه طریقی صورت گرفت و برای چه چنین اعلامیه‌هایی را صادر کردند؟
وقتی هنوز ابعاد این قضایا روشن نیست، شما برای چه اعلامیه داده‌اید؟ بر فرض محال، فردی، اشخاصی، شخصی یا مجموعه‌ای در مرگ مهسا امینی دخیل و سهیم باشند، این فرد، شخص یا مجموعه باید آن هم در دستگاه قضایی پیگیری و محاکمه شود؛ اما شما چرا پلیس را متهم کرده‌اید؟ شما چرا در زمانی که اغتشاشگران به پاسگاه‌ها و کلانتری‌های پلیس حمله کرده‌اند، اعتراضی نکردید؟ شما چرا در زمانی که این افراد به نظام حمله کردند و شعارهای وقیحانه‌ای علیه نظام و رهبران، مسؤولین و شهدا داده‌اند، سخنی نگفته‌اید؟
شما ذره‌ای غیرت نداشتید زمانی که عکس حاج قاسم سلیمانی را پاره کردند و آتش زدند، سخنی بیان نکردید. این حاج قاسم بود که عزت و امنیت شما و زن و بچه‌های شما را تأمین کرده است. من به‌عنوان یک شهروند ایرانی از دستگاه قضایی و دادگاه ویژه روحانیت، مراکز اطلاعاتی و امنیتی خواهش می‌کنم که به سراغ این افراد بروید، حداقل آن‌ها را دعوت کنید و تذکری به آن‌ها بدهید. آن‌ها را محاکمه کنید که چرا اعلامیه و بیانیه داده‌اند و کشور را گرفتار فتنه کرده‌اند؟
لااقل آن‌ها باید بیایند بگویند که مردم، ما معذرت می‌خواهیم و ما اشتباه کرده‌ایم. بنابراین اگر در فتنه 88 با رهبران فتنه برخورد می‌شد، اگر در فتنه بنزینی 98 با برخی از این رهبران فتنه که خوابیدند و صبح جمعه خبردار شدند، برخورد می‌شد، ما امروز گرفتار این فتنه‌ها نبودیم و من اعتقاد دارم که نظام بسیار بسیار با صبر، تحمل و مدارا با این افراد برخورد می‌کند. نظام سعی دارد با این افراد رأفت اسلامی داشته باشد؛ اما من اعتقاد دارم با جوانان و نوجوانانی که در کف میدان هستند و احیاناً اطلاعی ندارند، باید با رأفت و مهربانی برخورد شود؛ اما با رهبران دانسته، خسته و پشیمان اصلاح طلب و استحاله طلب باید برخورد صورت بگیرد.
من تأکید دارم که امروز ده‌ها تاجزاده در این جامعه داریم که افراد جامعه را به شورش و اغتشاش دعوت می‌کنند که باید با این افراد برخورد شود. جریان انقلابی نباید راه را گم کند. ما باید مطالبه کنیم تا برای همه کسانی که در این فتنه سهیم و دخیل بودند محاکمه صورت بگیرد.
رسا ـ از مطالب ارزنده و فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید، سپاسگزاریم.
[1] وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً؛ آیه 25 سوره انفال
ارسال نظرات