از شکوه خواهری و برادری تا پاکدامنی فاطمی
کانون خانه و خانواده، اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند زیباترین اندیشهها، رفتارها، باورها و آرمانها در آن شکل گیرد. اندیشههایی که ثمره آن به ایجاد امنیت روحی و معنوی، پویایی و شکوفایی خانه و جامعه ختم میشود. یکی از آن خانههایی که زیباترین اندیشهها و رفتارهای انسانی در آن شکل گرفت، خانه حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام است. خانهای که تربیت در آن، بر پایه ایمان و تقوا، پاکی و پارسایی، عبودیت و بندگی، صفا و محبت معنا پیدا میکرد.
ثمره چنین خانهای، تولد فرزندانی از جنس نور شد که هر کدام شعاع نورشان بخشی از عالم را نورافشانی کرد و هرکدام الگویی برای تربیت جامعه ایمانی قرار گرفت. یکی از این فرزندان فاطمه معصومه سلاماللهعلیها است که پاکدامنی را از مادر، عبودیت و بندگی را از پدر و محبت و عشق را از برادر به ارث برد. میراثی که او را به ابر الگویی برای سبک زندگی و تربیت جامعه اسلامی تبدیل کرد.
جستاری در شناختنامه حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
فاطمه معصومه در ماه ذیالقعده سال 173 هجری در خانه امامت و در دامن مادری عالمه و بزرگوار به نام نجمه، متولد شد.[1] ولادتی که قبل از آن، امام صادق علیهالسلام بشارت آن را داده بود.[2] بنیاد پاک این بانو در محیطی شکل گرفت و پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. فضایلی که جنس آنها جنس عبودیت و بندگی، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، بخشندگی و پاکدامنی بود.
چنین خانهای به خوبی میداند که انتخاب نام خوب، معرّف بخشی از شخصیت فرزند است، از این رو نام فاطمه را برای او برگزیدند. پس از آن القابی چون معصومه، طاهره، رشیده، تقیّه، نقیّه، رضیّه، مرضیّه، حمیده ... برای این مولود انتخاب شد که هر کدام به بخشی از شخصیت والای اخلاقی و انسانی او اشاره دارد.[3]
حضرت، تا سن شش سالگی در کنار پدر زیست و پس از شهادت پدر، در پناه برادری مهربان قرار گرفت و تا قبل هجرت برادر به خراسان، در کنار وی به عنوان همراه و همدم ایشان بود. با هجرت، امام رضاعلیهالسلام، خواهر نتوانست رنج دوری برادر را تحمل کند، از این رو، با دریافت نامه امام، بار سفر بست و با عدهای علویان راهی خراسان شد.[4] در بین راه و در شهری به نام ساوه، مورد هجوم سپاه عباسیان قرار گرفت، بیشتر همراهان و سادات علوی کشته شدند و حضرت نیز بر اثر این حادثه و شدت ناراحتی و بنابر قولی به دلیل مسمومیت، بیمار شد و ادامه سفر برای ایشان، ناممکن گشت و راهی قم شد.
با ورود به قم، مورد استقبال پرشور شیعیان قمی قرار گرفت و پس از 17 روز سکونت در این خطه، سرانجام در روز 10 ربیع الثانی سال 201 ه ق، پیش از آنکه دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و در میان اندوه فراوان، جان به جان آفرین تسلیم کرد.[5]
شکوه خواهر و برادری
از زیباترین صحنههای تربیتی در سیره فردی حضرت معصومه سلاماللهعلیها پیوند دلی بود که بین ایشان و امام رضا علیه السلام وجود داشت. پیوندی که شکوه خواهر و برادری را برای همگان به عنوان الگویی ممتاز به نمایش میگذاشت. اسوهای که شاخصههای فردی و اجتماعی او عبودیت و بندگی، عصمت و پاکدامنی، سخاوت و بردباری، تقوا و پاکدامنی بوده است. همین صفات، او را عزیز برادر و مورد احترام ویژه او قرار داد تا جایی که بخشی از تربیت او در دامن همین برادر شکل میگیرد.
تربیتی که او را بعدها سرآمد همه فرزندان موسی بن جعفر با داشتن بالاترین کمالات روحی و معنوی قرار داد تا جایی که پدر در یکی از تعابیر خود وقتی زکاوت علمی و معنوی او را مشاهده میکند جمله «فداها ابوها؛ پدر فدای او شود» را برای او به کار میبرد.[6]
این رابطه نزدیک خواهر و برادری از جهت عاطفی و ولایت مداری تا جایی پیش میرود که خواهر تاب تحمل دوری برادر را ندارد و برای پایان دادن به این فراق و احیای راه برادر، سختیهای زیادی را متحمل میشود و در این راه نیز جان خود را از دست میدهد. امام نیز که مربیّ تربیتی خواهر بوده و شکوه خواهری را به خوبی میداند، برای پایان انتظار لحظه شماری میکرد اما با شنیدن خبر وفات خواهر بسیار متأثر شد و جامعه شیعی را برای رفتن به زیارت آن بانوی مخدره تشویق نمود به گونهای که ثواب او را معادل زیارت خود برشمرد.[7]
این پیوند خواهر برادری به قدری زیباست که باید در خانوادهها مورد عنایت قرار گیرد. خواهر و برادر باید از حال یکدیگر با خبر باشند، در تربیت یکدیگر تلاش و همیار هم باشند، مشکلات و دوری مسافت آنها را از یکدیگر دور نکند. در مشکلات یکدیگر را کمک کنند. همدیگر را با تمام وجود دوست داشته باشند و این پیوند مودّت را تا آخر عمر ادامه دهند.
بنابراین، خانه و خانواده باید دارای برنامه تربیتی باشد و در این تربیت، همگان نقش دارند. اگر پدر و مادر در کنار دیگر اعضای خانه وظیفه خود را به خوبی انجام دهند و بستر تربیتی را برای پرورش فرزندان فراهم کنند، هویت ایمانی و اندیشه توحیدی در آنان شکل خواهد گرفت و در نتیجه، به محصولی پاک و تأثیرگذار در جامعه خواهد رسید. محصولی که جنس تربیتی آن لعابِ محبت، مودت، ایمان، صبر، پارسایی ... دارد.
پاکی و پاکدامنی فاطمی
پاکی و پاکدامنی شاخصه انسانهای اهل ایمان است. خانه ای که بستر تربیتی آن از سوی پدر و مادر ایجاد و آموزشهای تربیتی به خوبی به فرزندان داده شود، مولود این خانه می تواند از جنس فاطمه معصومه سلاماللهعلیها باشد. مولودی که مراتب کمال را بهحد اعلای خود برساند و در پارسایی و پاکدامنی تالی تلو معصوم قرار گیرد تا جایی که لقب معصومه به او دهند.[8]
لقبی که حاکی از نهایت پاکدامنی و تقوای او دارد. عصمتی که او را به الگویی بیبدیل برای بانوان و دختران جامعه اسلامی تبدیل کرد. این عفت و پاکدامنی وی را به چنان جایگاهی رساند که زیارت او در قم موجب رفتن به بهشت دانسته شده است.[9]
بنابراین، نهادینه شدن این ارزش تربیتی دینی در خانوادهها، این کانون پرورشی را از بسیاری از معضلات اخلاقی که بعدها میتواند دامنگیر اعضای آن خانه و جامعه شود، نجات میدهد.
پینوشت:
[1]. میرعظیمی، بارگاه فاطمه معصومه تجلیگاه فاطمه زهرا(س)، ص27.
[2]. مجلسی، بحارالانوار، ج57، ص216، ح41.
[3]. نائینی اردستانی، انوار المشعشعین، ج1، ص211.
[4]. شریف قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ج2، ص351.
[5]. قمی، تاریخ قم، ص308.
[6]. میرعظیمی،همان،ص27.
[7]. محلاتی، ریاحین الشریعه، ج5، ص35.
[8]. مجلسی، زاد المعاد، ص547.
[9]. همان، بحارالانوار، ج 99، ص 266.
محمد زاهدی مقدم