بهره برداری دشمن از بی توجهی مسئولین به مدیریت فضای مجازی
اشاره: رسانهها مهمترین نقش را در اغتشاشات برعهده گرفتند. چه رسانههای رسمی و چه رسانههای غیررسمی تلاش کردند با انتشار اخبار جهتگیری شده، کشور را به آشوب بکشند. این مهم بیشتر از بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه مشهود میشود. دشمنان مدتها طرح چنین اغتشاشی را آماده ساخته بودند؛ اما منتظر فرصت بودند. حتی آغاز این ماجرا توسط دو خبرنگار آموزش دیده سازمان جاسوسی آمریکا انجام شد. البته نباید فراموش کرد رسانههای دشمن با تلاشی همه جانبه در این اغتشاشات ورود کردند و در مدت کوتاهی حجم انبوهی از دادههای مختلف را به ذهن مخاطب شلیک کردند.
ازاینرو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجتالاسلام محمدعلی لیالی، استاد حوزه و دانشگاه رفت تا با وی درباره ابعاد رسانهای و اجتماعی اغتشاشات اخیر در کشور، گفتوگو کند.
رسا ـ الگوی بحران سازی رسانههای خبری دشمن در اغتشاشات اخیر چگونه بود و تفاوت آن با دورههای قبل چیست؟
ما باید سرعت وقایع و حوادث را مورد توجه قرار دهیم. تکنولوژی و دستاوردهای آن و پدیدههایی مانند هوش مصنوعی بسیار قابل توجه هستند. بسیاری از حوادث دیگر قابل پیش بینی نیستند. از طرفی روایتها و گزارشها نیز بسیار سرعت گرفتند. حادثهای اتفاق میافتد، عمداً یا سهواً، پیش بینی شده یا پیش بینی نشده؛ اما گزارش روایت لحظه به لحظه اتفاق میافتد. وقتی که شما هنوز متوجه نشدهاید، خارج از کشور واقعه و حادثه شما را روایت میکند.
رسانه بهعنوان ابزار بسیار قوی میتواند از کاه کوه و از کوه کاه بسازد. بهعبارتی رسانه میتواند نسبت به واقعه و حوادث ضریب بدهد یا ضریب بگیرد. برای مثال هیچگاه در رسانهها مرگ دختری مانند مهسا امینی اهمیتی نداشت و به مسأله تبدیل نمیشد؛ اما چطور رسانه توانست آن را به مسأله اول کشور تبدیل کند که از شخص رهبر معظم انقلاب و رؤسای قوا تا افراد خرده پای اپوزیسیون در این باره نظر دادند.
بهمیزانی که رسانه قوت و قدرت دارد؛ متأسفانه سواد رسانه کم است. حداقل اصحاب رسانه دارای سواد رسانه هستند؛ اما مخاطبان از سواد رسانه برخوردار نیستند. بهخصوص جریان انقلابی که سواد کافی را نسبت به فضای رسانه نداریم. رسانهها در تحلیل حوادث اخیر نشان دادند که بخش عظیمی از کشور اعتراض دارند. اعتراض امر طبیعی است و باید آن را پذیرفت. پدیدهای که شما به جامعه گزارش میدهید تحت عنوان اعتراضات است؛ اما در حقیقت اغتشاشات و ناامنی است.
رسانه تلاش کرد آن را اعتراض بخشی یا جمعی و حتی اکثریت مردم مطرح کند. وقتی شما در فضای رسانه حضور دارید، با اکثریت مردم روبرو هستید و وقتی فضای واقع را بررسی میکنید، آنها از اقلیت هم کمتر بودند و تعداد آنها کمتر از 50 نفر است. هیچ محاسبهگری در داخل و خارج از کشور نتوانست جمعیت معترضین را اعلام کند. این درحالی است که دشمن ادعا میکند اکثریت مردم از جمعیت هشتاد میلیونی هستند. رسانه میتواند اقلیت محدود آشوبگر اغتشاشات را بهبهانه اعتراضات، اکثریت مردم و جامعه جا بزند.
ما گرفتار جنگ روایتها هستیم که رسانه آن را پیش میبرد. معمولاً روایت غالب و پیروز، روایت اول است. حال میخواهد صداوسیما اول روایت باشد یا بیبیسی. جامعه اول روایت را میخواهد؛ اما روایت دوم و سوم بهطورمعمول پیگیری نمیشود. این روایت یا بهدنبال تأیید و یا تکذیب است. مردم بهدنبال پاسخ به شایعات نیستند. آنها بهدنبال شایعه هستند که روایت اول این ویژگی را دارد.
امروز صرفاً با رسانهای مواجهید که تعبیر مدیران پشت صحنه آن به جنبش رباتیک است. امروز رباتها و هوش مصنوعی فعالیت میکند که چطور شما یک خبر را به ده، صد یا هزار خبر تبدیل کنید. جنبش رباتیک و هوش مصنوعی به مدد رسانه، امروز در خدمت آشوب قرار گرفت که کار جدیدی بود و در فتنۀ اخیر اتفاق افتاد. جنبش رباتیک با استفاده از فیک نیوزها، حساب کاربران جعلی که ایجاد میکند و شبکههای اجتماعی بسیاری که در اختیار دارد، واقعیتی را به شما میدهد که واقعیت میدان نیست. چنین پدیدهای در عالم خارج اتفاق نمیافتد و واقعیت ندارد. گزارش رسانه مبتنی بر این جنبش بر اساس فیک نیوزها و ترندها خواهد بود.
شما در جنگ رسانه با امپراتوری رسانه مواجهید. تا زمانی که باور نداشته باشید جنگ رسانه است و لشکر انبوهی از میلیونها رسانه که از مثلث قدرت عبری، عربی و غربی برخوردارند. نقش رژیم صهیونیستی و گردانهای سایبریاش، نقش رسانههای آمریکایی، انگلستان، فرانسه و برخی دیگر از کشورهای اتحادیه اروپا و نیز مجموعهای از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و رسانه ایران اینترنشنال روبرویید.
رسا ـ اهداف رسانهای دشمن از دامن زدن به گفتمان بیثبات سازی و اقتدارشکنی از نظام مقدس جمهوری اسلامی چیست؟
گرایش فتنه اخیر فرهنگی و اجتماعی بود که از منشاء دینی و پدیدهای به نام حجاب شروع و با استفاده از احساسات و هیجانات جوانان پیش میرود. البته همه اینها بهانه بود و هدف ناامن سازی بود. امپراتوری رسانه موفق میشود مدیریت اذهان را برعهده بگیرد. چه انقلابی، غیرانقلابی، ضدانقلاب، اصلاح طلب و اصولگرا را مدیریت میکرد. وقتی تردید در اذهان، باورها و اندیشهها شکل گرفت، شما خودتان نوعی تصمیمگیری در این تهاجم ترکیبی را نداشتید.
هدف از جنگ رسانهای که میلیونها رسانه در آن دخیل بودند این بود که رهبر معظم انقلاب تعبیر کردند به ناامن سازی و تجزیه ایران. شاید ما در ماه اول متوجه نشدیم، دختری کرد و اهل سنت کشته شد، سپس به حجاب، ارشاد و پلیس حمله کردند. اینها بهانهای بود که نشان داد اهداف دو سال در پشت پرده و صحنه علیه منافع و مصالح ملی کشور دنبال میشد. ناامن سازی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مانند اینها دنبال شد. نوعی از خشونت عریان نیز در این جریان برای اولین بار رقم خورد. قهر و خشونتی که در فتنه اخیر رقم خورد، در سیسال اخیر سابقه نداشت، جز در سالهای ابتدایی انقلاب. ما در سال 57 تا زمانی که منافقین از کشور اخراج شدند، دیگر شاهد قهر و خشونت نبودیم. هدف از رسانهها و امپراتوری رسانهها در فتنه اخیر تجزیه ایران بود.
تکنیکهای به کار گرفته شده در فتنه اخیر قابل توجه بود. استفاده از سیاه نمایی، دروغ، شایعه، کشته سازی، تشویق به آشوب، ناامنی و در نهایت خشونت عریانی که نحوه ساختن کوکتل مولتوف، انفجار و سلاخی کردن نیروهای امنیتی را نشان دادند که عملاً داعش با استفاده از همین تکنیکها شکل گرفت. برای ما که در پدیده داعش و ناامن سازی سوریه کار کردیم، همه این اتفاقات قابل فهم بود؛ زیرا امپراتوری رسانه همین مدل را در داعش بهکار گرفته بود و در حوادث اخیر نیز تکرار شد.
آنها در اغتشاشات اخیر به آموزش آشوبگران پرداختند. سپس به کشته سازی و ترند کردن اخبار منفی، هشتگ سازی و مطالبه برای همراهی عموم مردم، بهخصوص سلبریتیها و هنرمندان برای نسل جوان پرداختند. آنها برای اولین بار دانش آموزان و دانشجویان را نیز درگیر ماجرا کردند. وقتی دستگیر شدگان حوادث اخیر را تحلیل کنید، میانگین سنی آنها 15 تا 25 سال است. فضای رسانه با اخبار جعلی، شایعه و دروغ موفق شد ذهن این افراد را اشغال کند تا در خدمت اغتشاشات و حوادث قرار بگیرند.
رسا ـ نقش شکافهای مختلف اجتماعی در تشدید بحرانهای اجتماعی و اغتشاشات اخیر چیست؟
علت موفقیت ابزار رسانه در اغتشاشات اخیر، استفاده از گسلها و گسستها بود. جمهوری اسلامی ایران با همه نقاط قوت و دستاوردها، پاشنه آشیلی دارد که آن قومیتها و گروههای مختلف هستند. جامعه متکثری از کرد، ترک، عرب، بلوچ، آذری و ... وجود دارند که هم نقطه قوت است و هم میتواند به نقطه ضعف تبدیل شود. مذاهب و ادیان مختلف از مسیحیت، یهودیت و اهل سنت نیز وجود دارد. گروهها و احزاب سیاسی نیز قابل توجهند. چپ، راست، اصلاح طلب و اصولگرا نیز وجود دارند. گسل جریانها و رقابتهای حزبی بهراحتی در جامعه ما فعال میشود. اصناف و اقشار مختلف نیز وجود دارند که اعتراضات آنها نیز طبیعی است. کشاورزان، معلمان، پرستاران و ... همه اعتراضات طبیعی هستند. حال شما پدیده زنان را اضافه کنید.
چرا نقطه آغاز و اسم رمز اغتشاشات اخیر، زن است. چرا شعار مطرح، زن، زندگی، آزادی است؟ معلوم میشود پدیده و ماهیتی مانند زن میتوانند گسستی را ایجاد کند. زن موظف است حجاب، کار، شغل، تحصیل و ... نیز داشته باشد. رسانه با استفاده از مفهومی به نام زن میتواند گسلی را علیه حاکمیت ایجاد کند. جنسیت که شما از آن به شکاف نسلی تعبیر کردید. طبیعی است که نسل اول، حکومت پهلوی را دید، نسل دوم، جنگ را دید، نسل سوم، حوادث دهه هفتاد را دید. نسلی که الآن به دهه هشتاد یا نود تعبیر میکنید، کمتر نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی را دید و بیشتر تعلیم و تربیت آن در فضای مجازی اتفاق افتاد.
کرونا نظام تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش، مساجد، نمازهای جمعه، هیئتهای مذهبی و ... را تعطیل کرد. هرچه تعطیل کردیم، فضای مجازی بیشتر مطرح شد. فضای مجازی گفتمان رسمی نظام تعلیم و تربیت که از خانواده تا مدرسه، دانشگاه، نظام اجتماعی و حاکمیت را دربر نداشت و برعکس نظام تعلیم و تربیت دیگری را برای شما پیاده کرد. فضای مجازی انسان دیگری را به شما تحویل داد که با نظام تعلیم و تربیت اسلامی سازگاری نداشت. بسیاری از دستگیر شدگان اولین حرفی که میزدند این بود که پدر و مادر ما خبردار نشوند. معلوم است وقتی این فرزند در نظام تعلیم و تربیت خانواده بود، گرفتار این اندازه از عواطف، احساسات و هیجانی که در آشوب شکل بگیرد، نبود.
فضای مجازی پاشنه آشیل دیگر جمهوری اسلامی است. من بهعنوان استادی که درس خارج فقه رسانه تدریس میکنم و چندین سال است که در فضای مجازی کار کردهام، متأسفانه فضای مجازی در کشور مدیریت نشد. بهعنوان کاربر و کسی که خارج از فضای وزارت ارتباطات، مرکز ملی و شورای عالی فضای مجازی نگاه میکنم، کمکاریهای بسیاری را میبینم. برای مثال از وزارت ارتباط میپرسم مطالبه رهبر معظم انقلاب درباره شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات به کجا رسید؟
دولت آقای احمدی نژاد میگفت عمل کردیم، دولت آقای روحانی میگفت عمل کردیم، دولت آقای رئیسی نیز میگویند ما عمل کردهایم. الآن شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات تا چهاندازه داخل کشور را پاسخ میدهد؟ شما هنوز نیازمند شبکه ارتباطات خارج از کشور هستید. موتور جستجوگر ملی شما کجاست؟ چند موتور جستجوگر داریم؛ اما هنوز شما در گوگل جستجو میکنید. ایکاش مسؤولین جمهوری اسلامی بهاندازه روسیه و چین در عرصه فضای مجازی عقل بهخرج میدادند. برخی از کشورهای اروپایی در عرصه فضای مجازی چه کردهاند؟ نهتنها ما میدان را رها و خالی کردیم؛ بلکه نوعی ولنگاری فرهنگی را در عرصه فضای مجازی پذیرفتهایم. الآن گوشی هوشمند و اینترنت پرسرعت با فیلترشکنهای مختلف دست هر بچهای وجود دارد.
اینترنت از آغاز پیدایش تا کنون که شرکت متا که صاحب اینستاگرام، واتساپ و بسیاری از شبکههای اجتماعی است، به وزارت دفاع آمریکا تعلق دارد. کدام یک از کشورها فضای مجازی خود را در اختیار وزارت ارتباطی داد که از دل آن وزیری مانند آذری جهرمی بیرون میآید. نقد جدی در این فضا وجود دارد. باید فکر جدی صورت بگیرد. تعداد زیادی از کاربران در اپلیکیشنهای خارجی چه علتی دارد؟ شعار مرگ بر آمریکا میدهید؛ اما همه ارتباطات خود را در اختیار واتساپ، توییتر، اینستاگرام و تلگرام قرار دادهاید.
رسا ـ مطالبه شما از مرکز ملی فضای مجازی درباره عدم پیش بینی و آمادهسازی طرح جایگزین برای پلتفرمهای خارجی، عدم حمایت از پیام رسانهای داخلی و نهاییسازی شبکه ملی اطلاعات چیست؟
ماهیت حوادث اخیر جنگ رسانه، جنگ ترکیبی و هیبریدی بود. آنها تردید و ابهام در ذهن مخاطب ایجاد کردند. جمهوری اسلامی متأسفانه در اتفاق اخیر بر رسانهها مدیریت نکرد؛ بلکه این فضای رسانه و بحران بود که بر مدیران، مدیریت کرد. با این وجود که مدیریت این امپراتوری رسانهای در خارج از کشور بود؛ اما برای اولین بار، رسماً در داخل نظام از سلبریتیها، هنرمندان، بازیگران و ... سربازگیری کرد. همه این افراد را جمهوری اسلامی و صداوسیما تربیت و برجسته نمود. دشمن بهراحتی توانست از درون چهرههایی که بهآنها گفتید سلبریتی را دست بگیرد.
شرکت متا یکی از بزرگترین شرکتهایی بود که در اغتشاشات اخیر فعالیت جدی داشت. آنها عملاً فضای رسانه داخلی را مدیریت کردند. اینستاگرام، توییتر و تلگرام نیز هرکدام نزدیک به 500 میلیون کاربر دارند. نقش آنها در فتنه اخیر چه بود؟ بهصراحت بیان و تکرار میکنم جهان رسانه و فضای مجازی در اختیار آمریکاییها قرار دارد.
انتظار ما از دولت آقای رئیسی این است که تا کی میخواهید به پلتفرمهای خارجی میدان بدهید؟ چرا تغییری در شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی ندادهاید و همان تیم قبلی کار میکنند؟ آیا کسی را ندارید؟ حتی راضی به تغییر دبیر شورای عالی فضای مجازی نیستید؟ من با این دست فرمان به تغییر جدی در فضای مجازی امید ندارم. بسیاری از پلتفرمهای داخلی نیازمند ابزارها و حمایت هستند. فقط بخش اندکی از امکانات و ابزاری را که در اختیار تلگرام قرار داده بودید را به ابزارهای داخلی اختصاص دهید.
مرکز ملی فضای مجازی باید برای همیشه پلتفرمهای خارجی را ببندد. اینکه چند ماه ببندیم و بعد از مدتی دوباره باشند، فتنه بعدی مجدد گرفتار شبکههای اجتماعی خواهید شد. چرا هر زمانی که شبکههای اجتماعی مسدود میشود، موفق به کنترل فتنه میشوید؟ آسیبهای فراوانی به کشور ما وارد شد. هزینههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... سختی در این فتنه دادیم. الحمدلله در این فتنه غالب شدیم؛ اما برای فتنههای بعدی پیشگیری کنید. یکی از راهها، مدیریت بر پلتفرم خارجی است. اگر میخواهید بیاورید، بهطور رسمی آنها را بیاورید و آنها را متعهد به تأسیس دفتر رسمی و ارائه گزارش فعالیت کنید.