۲۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۲
کد خبر: ۷۲۵۵۵۳
حجت‌الاسلام لیالی در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا بررسی کرد؛

خشونت‌طلبان خارج‌نشین فریاد «نه به مجازات قانونی» سر می‌دهند!

خشونت‌طلبان خارج‌نشین فریاد «نه به مجازات قانونی» سر می‌دهند!
استاد حوزه و دانشگاه گفت: عجیب است که خشونت طلبان به جایی رسیده‌اند که نه به خشونت می‌گویند؛ البته تاریخ این‌ها را ضبط خواهد کرد و به قضاوت خواهد نشست.

اشاره: "آنچه برای خود نمی‌پسندی، برای دیگران هم نپسند" این یکی از جملات طلایی دانش اخلاق است. دشمنان و رسانه‌های معاند تلاش دارند خشونت را در بالاترین سطح در خیابان‌ها به مردم آموزش دهند؛ اما خودشان در برابر اجرای عادلانه و قانونی حکم محاربه بر آشوبگران، قمه کش، فریاد نفرت بار«نه به اعدام» بلند کرده‌اند.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ حجت الاسلام محمدعلی لیالی، استاد حوزه و دانشگاه و تحلیل گر مسائل تاریخ معاصر رفت تا با وی پیرامون ابعاد فقهی، حقوقی، ابعاد رسانه‌ای و اجتماعی مسأله اجرای حکم محاربه درباره اغتشاشگران قمه کش، معرکه گیران فحاش، قطاع طریق و ضاربان ماموران حافظ امنیت گفت‌وگو کند.

رسا ـ اجرای حکم قانون درباره برای کسانی که محیط جامعه را متشنج و ترس را در دل‌های مردم می‌کارند، چه برکت‌ها و نتایجی دارد؟

یکی از مباحثی که پس از حوادث اخیر، آشوب‌ها و اغتشاشات در جامعه، فضای رسانه و گفت‌وگوهای علمی مطرح شد، بحث حدود و دیات به‌خصوص بحث حکم محاربه و اجرای آن است. از طرفی فضای رسانه‌های خارج از کشور و شبکه‌های تلویزیونی، ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی، جریان ضدانقلاب و به تبع آن بحث‌های حقوق بشری و مانند اینها، فضای پرحجمی را علیه مقابله با اغتشاشگران و آشوبگران در کشور ایجاد کرده است.

بحث نه به اعدام و هشتگ سازی از آن یکی از مهم‌ترین، پربسامدترین، ترندترین یا برجسته‌ترین موضوعات و هشتگ‌هایی است که در فضای مجازی مطرح می‌شود. محاربه، حکم آن، اجرای حدود و دیات دارای مباحث بسیاری است. آنچه که امروز گفته می‌شود، مباحث فقهی، حقوقی و بحث‌های علمی نیست؛ بلکه بحث‌های رسانه‌ای است. اکثر و یا قریب به اتفاق کسانی که این مباحث را مطرح می‌کنند یا مطالعات فقهی و حقوقی ندارند و یا اینکه مخالف با نظام اسلامی هستند و در خارج از کشور حضور دارند.

اگر کسی به مباحث فقهی، حقوقی و قانون اساسی یا حقوق مدنی و احکام جزایی آشنایی داشته باشد بسیاری از این مباحث برای آن‌ها قابل طرح نخواهد بود. اصل در جامعه برقراری امنیت، آرامش و آسایش است. محیط جامعه اسلامی باید جامعه امن  باشد. امنیت و امان جامعه برای نظام اسلامی، حکومت و تفکر اسلامی اهمیت فراوانی دارد.

به همان میزانی که جامعه باید در امنیت قرار داشته باشد، بایستی در عدالت به سر ببرد. حدود، دیات، تعزیرات و احکام قضایی اسلام حداقل دو هدف را دارد؛ یکی تأمین امنیت روحی و روانی جامعه و دوم اجرای حدود در جامعه است.

نکته دوم این است که در تفکر دینی هیچ کس حق افساد فی الأرض و اخافه ناس ندارد. یعنی مردم را بترساند و بر روی زمین فساد کند. اگر کسی قصد افساد فی الأرض و اخافه ناس یا ترساندن مردم را داشته باشد، قصد دارد که امنیت روحی و روانی جامعه را برهم بریزد و طبیعی است که در فقه اسلامی؛ چه در فقه شیعه و چه در فقه اهل سنت باید با کسی که اخافه ناس و افساد فی الأرض می‌کند، مقابله کرد.

حال بخشی از این مقابله امکان دارد با اجرای حکم اعدام و قصاص باشد که در متون فقهی، آیات، روایات و فتاوای فقهی علمای اهل سنت و علمای شیعه وجود دارد. نکته بعدی در این است که برای فهم اجرای حدود، دیات و حکم اعدام بایستی به متون فقهی، حقوقی و قانونی مراجعه کرد، احکام حدود و دیات، احکام قضایی اسلام احکامی است که برگرفته از آیات، روایات، متون فقهی و متون حقوقی و قانون مصوب مجلس شورای اسلامی و شورای محترم نگهبان است.

پس اگر در جامعه پدیده‌ای به نام حکم اعدام وجود دارد، مصوب فقه و قانون در کشور ایران است. تحلیل متون فقهی، حقوقی و قانونی بر این اساس بحث مفصلی دارد. از این جهت که احکام و آیات قصاص، قتل برای قاتل که بخشی از آن‌ها قصاص و اعدام می‌شود، اعدام و قصاص حقی برای مقتول و خانواده اوست.

شما اگر کسی را کشتید، باید کشته شوید. این قصاص است که از دل آیات و روایت بر می‌آید. به همین جهت احکام محاربه و افساد فی الأرض که به اخافه فی الناس، تجرید سلاح یا افساد فی الأرض یا مانند این‌ها از اصطلاحات قرآنی، روایی و فقهی هستند و در جای دیگری باید بحث شود، در قرآن، روایات و متون فقهی و حقوقی ما وجود دارند.

بخشی از احکام قضایی، احکام ارتداد و حکم ارتداد است. این هم در متون فقهی، حقوقی و آیات و روایات وجود دارد. یا اگر کسی قصد مقابله و مبارزه با حاکمیت و حکومت اسلامی چه امام معصوم و امام عادل یا حاکمیت و حکومت اسلامی در عصر غیبت امام عادل و امام معصوم دارد، آنجا نیز حکم محاربه در فقه و متون فقهی وجود دارد.

اثبات احکام قضایی، حکم اعدام، ارتداد، قصاص، قتل و مانند اینها یا اثبات حکم قتل، قاتل، محاربه، افساد فی الأرض و ارتداد بر عهده امام جامعه است که در فقدان امام نیز بر عهده قاضی و حاکم اسلامی است. موارد مجازات اعدام در فقه مشخص است. اگر کسی ادعای نبوت کند یا کسی سب و ناسزاگویی به رسالت انجام بدهد یا اگر کسی گرفتار فعل حرام شود و برخی از منکرات را تکرار کند، حکم او، حکم اعدام است.

فلسفه اعدام در تفکر دینی در فقه و حقوق و متون فقهی و حقوقی اصلاح فرد و اصلاح جامعه یا به تعبیر قرآن کریم، حق حیات در جامعه است. این مباحث کلی که در باب احکام قضایی، حدود و دیات و حکم اعدام وجود داشت که بیان شد.

اما چند نکته دیگر و آن این است که ما در یک جامعه اسلامی به نام ایران اسلامی حضور داریم که افراد مختلف هستند، جامعه نیاز به امنیت روحی و روانی دارد، عدالت باید در جامعه اجرا شود. برخی امکان دارد به هر دلیل گرفتار حرب و محاربه، فساد و افساد در روی زمین بشوند و به تعبیر فقهی تجرید سلاح کنند، سلاح بکشند و تیراندازی کنند و مانند اینها اخافه ناس کنند که طبیعی است که در اینجا بر اساس مبانی حقوقی کسی که به جرم افساد فی الأرض یا محاربه دستگیر می‌شود، اولاً فرآیند محاکمه پیش روی او قرار دارد. او دستگیر می‌شود، حق دفاع دارد، وکیل دارد و در فرآیند محاکمه در دادگاه بدوی از خود دفاع می‌کند.

او در دادگاه تجدیدنظر نیز می‌تواند از خود دفاع کند و در نهایت حکم اعدام، قتل و قصاص او در دیوان عالی کشور که توسط چند فقیه و حقوقدان مسلط و با سابقه است، حکم اعدام او صادر می‌شود. این گونه نیست که بدون طی شدن روال حقوقی و قانونی، حکم اعدام کسی صادر شود. از همه این‌ها بگذریم، امروز به عنوان حوادث اخیر، آشوب‌ها، اغتشاشات و ناامنی‌هایی در جامعه اتفاق افتاد که بر اساس آمار رسمی بیش از 200 نفر در این حوادث کشته شده‌اند.

سؤال این است که این 200 نفر توسط چه کسانی کشته شده‌اند؟ خون‌های ریخته شده در این حوادث اخیر بر عهده چه کسی قرار دارد؟ چه کسی اخافه ناس یا افساد فی الأرض کرد و چه کسی کشور را گرفتار آشوب، ناامنی و اغتشاشات کرد؟

رسا ـ چطور کشورهای غربی و سعودی با اجرای حکم اعدام‌هایی مانند گردن زدن یا صندلی الکترونیک و یا تزریق سم و ... ادعای اجرای عدالت دارند؛ اما در ایران پس از طی مراحل فراوان و نظارت تعداد قابل توجهی از قضات بر صدور تا اجرای حکم اعدام، این موضوع در ایران ظالمانه قلمداد می‌شود؟

کسانی که آمدند ماشین‌های مردم، ادارات، بانک‌ها و ... را آتش زدند، خیابان‌ها را بستند، تجرید سلاح کردند و علیه نیروهای امنیتی، انتظامی و مردم سلاح کشیدند؟ امروز قمه، کوکتل مولوتوف و ابزارهای دیگری وجود دارد. خون‌هایی که در این حوادث بر روی زمین ریخته شده‌اند بر عهده چه کسانی است؟

خارج از غوغاهای رسانه‌ای ضد انقلاب، خارج از کشور و برخی از ناراضیان از حقوق و فقه اسلامی، سؤال من این است که در سایر کشورها چه کاری می‌کنند؟ در سایر کشورها نیز برای اجرای امنیت، حکم قصاص یا مقابله و یا اعدام وجود دارد. البته اعدام در آن کشورها با مدل‌های مختلفی صورت می‌گیرد. ممکن است در اینجا طناب دار و در آنجا صندلی الکترونیک باشد که به برق فشار قوی متصل باشد یا از طریق تزریق آمپول سم یا هوا انجام شود.

حتماً کشورهای مختلف یک مدل برای مقابله با ناامنی‌ها، اغتشاشات و درگیری‌ها برای خودشان دارند. الآن کشورهای غربی چه میزان اعدام دارند؟ ممکن است بگویید که برخی اعدام نمی‌کنند، بلی ممکن است که قبل از اعدام در صحنه با تیر و گلوله مستقیم، پلیس بخواهد به هر دلیلی مخالفان امنیت یا قوانین را بکشد. امروز در کشوری مانند عربستان سعودی که از ناقض‌ترین کشورهایی است که حقوق بشر را رعایت نمی‌کند، چه جنایت‌ها و اعدام‌هایی انجام می‌دهد؟ چرا کسی با این کشورها برخورد نمی‌کند؟

رسا ـ پیام شما به قوه قضاییه درباره اجرای احکام کسانی که در خیابان‌ها به مردم و اموال عمومی با ایجاد رعب و وحشت آسیب رساندند، چیست؟

قوه قضاییه نباید مرعوب فضاسازی رسانه‌ها شود؛ بلکه باید وظیفه خود را به درستی و با قدرت انجام بدهد. قضات شریف ما نیز باید در یک فضای عادلانه به محاکمه بپردازند. طبیعی است که در دادگاه بدوی، دادگاه تجدیدنظر تا مراحل مختلف اجرای حکم، اگر کسی لیدر و رهبر آشوب و اغتشاش است، بایستی محاکمه شود.

اما اگر از همه این بحث‌ها بگذریم، باید چند نکته را مورد توجه قرار داد. آیا اعدام خوب است یا بد؟ خشونت خوب است یا بد؟ چرا تناقض به این میزان در رسانه‌های معاند و شبکه‌های ماهواره‌ای وجود دارد؟ چرا شما جوانان را ترغیب و تهییج به خشونت، قمه کشی، ساختن کوکتل مولوتف و ... کردید، آن خوب بود؛ اما حالا که این افراد دستگیر شده‌اند و قرار است با آن‌ها مقابله کنند، نه به اعدام راه انداخته و می گویید اعدام بد است؟

شما نحوه سلاخی کردن عده‌ای از نیروهای حافظ امنیت را در شبکه‌های رادیویی، تلویزیونی و اجتماعی خودتان آموزش دادید، خوب بود؛ اما امروز در مقابله با اشرار، اغتشاشگران و آشوبگرانی که امنیت مردم را بر هم زده‌اند، جان و مال و نوامیس مردم را مورد تعرض قرار داده‌اند، بد است؟ این دوگانگی و تناقض را چطور می‌خواهید که حل کنید؟

تا دیروز خشونت خوب بود؛ اما امروز اعدام خشونت بد است؟ این تعارض‌ها و تناقض‌ها نشان از این است که شما در ادعاهای خودتان صداقت نداشتید و ندارید. باید یادی کنیم از شهیدان عزیز مظلوم امنیتی که غریبانه شهیدانی مانند شهید آرمان علی وردی را سلاخی کردند! آن‌ها به پلیس ما حمله کردند و به او با چاقو و قمه ضربه زدند. آن‌ها به این میزان تناقض دارند، حال تناقضات را چطور باید حل کرد؟

ما از دستگاه قضایی، مسؤولان، حافظان امنیت جامعه، حافظان جان و مال مردم جامعه و ... که مرعوب این فضاسازی‌های رسانه‌ای شبکه‌های اجتماعی خارج از کشور و شبکه‌های رادیو و تلویزیونی خارج از کشور نشوند. کسانی نه به اعدام می‌گویند که بیش از هفده هزار از مردم این کشور را سر بریدند، اعدام کردند، به شهادت رساندند و پوست آن‌ها را زنده زنده کندند. امروز سازمان منافقین، کومله، دموکرات، سلطنت طلبان و ضدانقلاب‌ها نه به اعدام می‌گویند در حالی که خودشان بیشترین سهم را در ناامنی‌ها، خشونت‌ها، شرارت‌ها و ریختن خون‌های مردم مظلوم و بیگناه کردند.

آن‌ها کسانی هستند که نه به اعدام و نه به خشونت می‌گویند. عجیب است که خشونت طلبان به جایی رسیده‌اند که نه به خشونت می‌گوییم. البته که ما خوشحال می‌شویم که این افراد توبه کنند و راه خشونت را در پیش نگیرند؛ اما تاریخ این‌ها را ضبط خواهد کرد و به قضاوت خواهد نشست که این‌ها به خشونت، اغتشاش و آشوب دعوت کردند و امروز هم می‌خواهند به بهانه‌ای، مقابله با نه به اعدام و نه به خشونت داشته باشند. این تناقض‌ها و دوگانگی‌ها ره به جایی نخواهد برد.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات