دستگاه قضا با بیانیه های وحدت ستیز برخورد قاطع کند
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، جمعی از محققان و اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم در پاسخ به اظهارات جماعت موسوم به مجمع محققین و مدرسین بیانیه ای صادر کردند.
متن این بیانیه بدین شرح است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«ولاتقفُ مالیسَ لکَ به علمٌ اِنَّ السَّمعَ والبصرَ والفؤاد کلُّ اولئک کان عنه مسئولاً» الاسراء/36
پس از اعتراف صریح سردمداران سازمان منافقین در برپایی شورشهای چند ماهه اخیر، دور از انتظار نبود که افرادی از گروه «موسوم به مجمع محققین و مدرسین» منتسب به حوزه علمیه قم که برخی از آن ها وصلت خانوادگی باتوابین دهه شصت دارند نیز به میدان بیایند. شاید از چنین مجمعی که با پشت کردن به امام راحل و آرمانهای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، منافع خود را در تاسی به مطرودین انقلاب جستجو نمودهاند بیش از این انتظاری نباشد که در کوران دشمنی دشمنان نظام، به دفاع از عملکرد آنان و فریب خوردگان داخلی برخیزند. با توجه به انتشار مواضع سخیف آنان در قالب یک بیانیه، نکاتی مهم به عرض ملت شریف ایران میرساند:
1. این گروه قلیل، در بیانیه خود ادعا کرده اند که حکومت صدای اعتراض مردم را نمیشنود! این ادعا نشان میدهد که گویا آقایان، منبع اخبار و اطلاعات خود را، همانند جماعت اغتشاشگر از اخبار و منابع جهتدار شبکههای معاند به دست میآورند؛ منبعی که برپایه انبوهی از اخبار جعلی، دروغ و شایعات قرار گرفته و از این طریق توانستهاند برخی از جوانان و نوجوانان این سرزمین را فریب داده و با تحریک احساسات آنان، بستر اغتشاشات را فراهم آورند.
جای تردید نیست که اساس نظام جمهوری اسلامی و استمرار آن، همواره با پشتوانه حمایت مردمی بوده، به طوری که در طول 43 سال گذشته نشان داده، بیش از نظامهای مدعی دموکراسی، آماده شنیدن صدای مردم و اعتراضهاست. نکته قابل توجه آن است که تا پیش از وقایع اخیر، تجمعات مسالمت آمیزی از سوی گروههای مختلف مردمی و اصناف گوناگون برگزار شده و مسئولان هم پاسخگو بودهاند. در وقایع اخیر نیز بارها مسئولان مختلف کشور، از روسای سه قوه تا مسئولان سطوح پایینتر، در مجامع مختلف و در میان جماعت معترض حضور یافته و صداهای مخالف را (علیرغم توهینها و ناسزاهای صورت گرفته) با سعه صدر شنیدهاند. اما در این میان تفاوت آشکاری میان اغتشاش با اعتراض وجود دارد؛ اغتشاشگران به چیزی کمتر از براندازی رضایت نمیدهند که از منظر هیچ حکومتی پذیرفتنی نیست.
2. نویسندگان بیانیه با دادن آدرس غلط، منشا اغتشاشات را «فقر، تورم، فلاکت و ناکارآمدی در اداره کشور» معرفی کردهاند، در حالیکه در طول مدت بیش از دو ماهی که از اغتشاشات میگذرد، جماعت اندک اغتشاشگر تاکنون درخواستی نسبت به هیچ یک از موارد ادعا شده نداشته و صرفا به دنبال برداشته شدن قانون حجاب و بی بندوباری در ایران اسلامی بودهاند. این نشان میدهد افرادِ موسوم به محققین، یا اطلاع صحیحی از ماهیت اغشاشگران و خواسته آنان ندارند ویا به جهت اغراض سیاسی خاص، به دفاع از عملکرد آنان(اغتشاشگران) و متهم نمودن نظام برخاستهاند.
3.زیر سوال بردن فلسفه اعدام ازسوی گروه مذکور، به عنوان راهکاری نامناسب برای تامین امنیت، در حالی مطرح میشود که شریعت اسلام این حکم را برای محاربان و قاتلان و مخلان به امنیت اجتماعی وضع نموده است؛ در واقع گویا اعتراض این نویسندگان به اصل حکم شرعی است تا عملکرد قوه قضاییه!
4. نویسنگان بیانیه با انتساب افکار خود به افکارعمومی، مدعی شدهاند که مجازات اغتشاشگران، افکار عمومی را قانع نکرده است! این ادعا در حالی است که با بالا گرفتن اغتشاشات و گسترش ناامنیها، مردم بارها از طرق مختلف فضای مجازی و حقیقی ازجمله اجتماعات گسترده مانند: اجتماع عظیم 13 آبان، خواستار برخورد قاطعانه با عوامل مخل امنیت بودهاند و از مسئولان امنیتی وقضایی بارها خواستهاند، دست از مماشات با اغتشاشگران بردارند.
5. این قلیل افراد، با جابجایی جایگاه ظالم و مظلوم در وقایع اخیر، در اقدامی عجیب، حمله مسلحانه فرد محارب در اغتشاشات را با عنوان «دفاع از خود» توجیه کردهاند! در حالی که مشخص نیست این آقایان چگونه حمله مسلحانه اغتشاشگرانی را که با بستن خیابان و آتش زدن اموال عمومی همراه بوده را به دفاع از خود تفسیر میکنند؟!
6. در قسمتی دیگر از بیانیه آن ها، حمله با سلاح سرد به ماموران مسلح، مصداق محاربه قلمداد نشده است.با کدام منطق و مدرک، حمله مسلحانه اراذل و اوباش به مدافعان امنیت را مصداق محاربه نمیدانند؟! آیا کسانی که به دفاع از جان و مال و ناموس مردم جان خود را به خطر انداختند جزء مردم نیستند؟! درحالیکه در تمام مدت اغتشاشات، ماموران برقراری امنیت، مسلح نبودهاند و به همین دلیل بیش از 40 نفر از آنان در این مدت به دست اغتشاشگران به شهادت رسیدند؛
7. در نهایت، نویسندگان بیانیه در درخواستی عجیب، از مسئولان نهاد قضایی درخواست آزادی اغتشاشگران را به جای مجازات آنان مطرح نمودهاند! البته درطول این مدت، تعداد زیادی از اغتشاشگران مورد رافت اسلامی قرار گرفته و آزاد شدهاند اما ظاهرا منظور این آقایان آزادی تمامی اغتشاشگران است! این سخنان عوام فریبانه ،خاطرات اول انقلاب را برای ما تجدید میکند. در آن ایام که گروهکهای منافق دست به کشتار مردم بیگناه و انقلابی میزدند، وقتی دستگیر میشدند و برایشان حکم اعدام تعیین میشد، برخی از مدافعان این تروریستها، اعتراض میکردند که مگر اسلام دین رحمت نیست؟ اعدام این افراد با رافت اسلامی سازگار نیست ...! حضرت امام ره در آن زمان در پاسخ آنان فرمود:
شما سوره برائت را برای مردم چرا نمیخوانید؟ شما آیات قتال را چرا نمیخوانید؟ هی آیات رحمت را میخوانید! آن قتال هم رحمت است برای این که میخواهد آدم درست کند. آدم گاهی درست نمیشود؛ مرض گاهی صحیح نمیشود، الّا بِالْکَیّ؛ باید ببرند، داغ کنند تا درست بشود جامعه. باید آنهایی که فاسد هستند، از آن بیرون ریخته بشوند؛ جنبه رحمت است همهاش. منتها آقایان، بعضیها خیال میکنند که رحمت این است که به آن (مفسد) مهلت بدهند تا بکشد آدمها را! این رحمت است؟! از حبسها بیرونشان کنید تا بریزند مردم را بکشند! این رحمت است؟! (صحیفه امام، ج19، ص138)
در این رابطه قاتل شهید صیاد شیرازی نمونه قابل تاملی است؛ چرا که او یک زن از سازمان منافقین ضدخلق بود که در سال ۶۷ مورد عفو دادگاه قرار گرفت و از مجازات اعدام رهایی یافت، اما همان زن نه تنها اصلاح نشد، بلکه ۱۱ سال بعد صیاد شیرازی فرمانده شهیر ارتش جمهوری اسلامی ایران و قائم مقام ستاد کل نیروهای مسلح را که نقش موثری در دفاع از این سرزمین در برابر متجاوزان داشت، مقابل منزلش به شهادت رساند. عفو و بخشش گاهی نتیجه عکس میدهد.
سخن پایانی: انتظار می رفت این مجمع، هنگامیکه صحن مطهراحمدبن موسی(شاهچراغ) به خون آغشته، عمامه ها از سرافکنده، چادرها از سر و قرآن به آتش کشیده شد ندای «وا اسلاما» سر داده و بیانیه صادر می کردند نه امروز که این جلّادان و جنایتکاران در چنگال قانون گرفتار شدند.
در آخر از مسئولان محترم دستگاه قضا تقاضامندیم، نسبت به بیانیه های وحدت ستیز و توأم باتهمت و تخریب، هشدار لازم وسپس برخورد قاطع را، اِعمال فرمایند تا از سوءاستفاده معاندین خارجی ومغرضان داخلی، جلوگیری به عمل آید.
«والسلام علی من اتّبع الهدی»
جمعی از محققان، اساتیدسطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم