۱۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۰
کد خبر: ۷۳۰۵۴۹

پشت پرده التهابات دلار کیست؟/ آشنایی با افرادی که دلار را از کشور خارج می‌کنند

پشت پرده التهابات دلار کیست؟/ آشنایی با افرادی که دلار را از کشور خارج می‌کنند
آشوبگران پروژه مهسا امینی نه تنها توافق را از دور خارج کردند بلکه از مهر تاکنون قریب به ۸۰۰ تحریمِ اتحادیه اروپا و پنج کشور انگلیسی زبان آمریکا، انگلیس، کانادا، استرالیا و نیوزلند را برای مردم ایران به ارمغان آوردند.

رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه روز هشتم اسفند درباره التهابات ارزی گفت: «آمریکایی‌ها در نرخ‌گذاری در اربیل، هرات، امارات، سبزه میدان و سایت‌های فردایی با قیمت ارز بازی می‌کنند. نه فقط بازی، بلکه عملیات می‌کنند. در داخل یکدفعه شروع به خرید می‌کند، خرید که شروع شد سلسله‌وار ناامنی ادراکی ایجاد می‌کند.»

 رئیس جمهور روز هشتم اسفند گفت: «قیمت ارز تا آبان ۱۴۰۱ افزایش بسیار اندکی داشت. سوال اینجاست:  جهش یکباره قیمت چگونه بوجود آمد؟! من نمی‌خواهم بگویم که این [موضوع] فقط از سمت خارج از کشور است، اما بدانید جریانی که در خیابان اغتشاش راه انداخت و مردم آن‌ها را ناکام گذاشت، رسماً وارد شدند که نارضایتی را بزرگ کنند ... روز مبعث [و دو روز قبل از آن] تعطیل بود، [امّا] ساعت به ساعت روزی که همه تعطیل بودند و هیچ معامله‌ای در بازار انجام نمی‌شد، [نرخ] بالا می‌رفت. معلوم است [نرخ ارز] مربوط به بازار و تجارت نیست.»

ماجرای تیتر دلار ۶۰ هزار تومانی چیست؟

روز اول اسفند نرخ دلار در کانال ۴۰ هزار تومان بود. امّا «مارک دوبوویتز»  مدیر عامل اجرایی نهاد تروریستی موسوم به بنیاد دفاع از دمکراسی (FDD) آمریکا و فعال در آشوب‌های مهر و آبان ۱۴۰۱ در توئیتی از دلار ۶۰ هزار تومانی خبر داد! [1] عدد نهایی را نیز ۱۰۰ هزار تومان تعیین کرد. 

این نرخ در روز هفتم اسفند محقق شد. ساعت ۱۳:۴۵ دقیقه بعد از ظهر بود که نرخ ادعایی دلار در کانال‌های فردایی به صورت تصنعی عدد ۶۰ هزار تومان را لمس کرد و البته بلافاصله پایین آمد. هدف در واقع  درج تیتر "دلار ۶۰ هزار تومانی" در فضای رسانه‌ای کشور بود. عددی که «دوبوویتز» دقیقاً یک هفته قبل، وعده آن را داد! یکی از علل دلار ۶۰ هزار تومانی، معضلی به نام معاملات فردایی است.

پلیس امنیت اقتصادی روز ۲۶ خرداد در اطلاعیه‌ای انجام هرگونه معاملات فردایی در فضای مجازی را ممنوع اعلام کرد. دلیل این موضوع نیز این است که عملاً بدون معامله، نرخ افزایش می‌یابد. 

یک فرد صاحب سرمایه در معاملات فردایی ارز،  دلار را با نرخی معین و معمولاً بالاتر از نرخ لحظه‌ای بازار آزاد (مثلا ۶۰ هزار تومان) برای روزهای آتی خریداری می‌کند. بهانه این نوع معامله نیز این است که نرخ دلار ممکن است در روزهای آتی افزایش یابد. یعنی دلار را با نرخ امروز برای روزهای آتی رزرو می‌کند. 

نکته اینجاست: این نوع معامله تبدیل به عامل افزایش نرخ ارز در بازار شده است. مشکل از جایی حادتر می‌شود که پای سرویس‌های اطلاعاتی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز در قالب یک پروژه ضد امنیتی به بازار ارزی باز شود. در این معامله لزوماً نه ارز جابجا می‌شود و نه پولی پرداخت می‌شود. فقط این حرف سر زبان‌ها می‌افتد که دلار ۶۰ هزار تومانی معامله شد تا بازار ملتهب شود. اگر در این معامله کاغذی هم رد و بدل شود، صرفاً سفته‌بازی است. 

مضاف بر این، کانال‌های تلگرامی نرخ دلار، نقش اصلی را در تشدید جو روانی افزایش نرخ ارز دارند. اسکرین زیر برای لحظه‌ای است که یک فروشنده ادعایی  نرخ ۶۰ هزار تومان را تعیین کرد و در ساعت ۱۳:۴۵ دقیقه عصر، یک خریدار ادعایی معامله را انجام می‌دهد. ماجرای دلار ۶۰ هزار تومانی نیز برای همین لحظه است.  

نرخ گذاری مصنوعی روز ۷ اسفند توسط کانال‌های فردایی، در کنار اعلام دلار ۶۰ هزار تومانی از سوی «دوبوویتز» در اول اسفند قابل تامل است. وزیر اقتصاد روز ۱۷ دی در گفتگوی ویژه خبری پیرامون کانال‌های فردایی گفت: « روزهای تعطیل (نظیر روز جمعه) ... ساعت ۸ شب، [حتی] در برخی موارد ساعت ۱۰ شب، می‌بینید که قیمت [دلار] در کانال‌های فردایی بالا پایین می‌شود.» 

نکته قابل توجه اینجاست که ادمین کانال‌ مشهور دخیل در ماجرای التهاب ارزی، اصلاً ایران نیست و در استانبول به سر می‌برد!  روز ۱۰ اسفند قیمت دلار آمریکا در صرافی‌ها ۴۳۳۳۷ تومان است امّا در کانال‌های فردایی ۵۵ هزار تومان نرخ گذاری شده است. 

 

امّا چرا دلار از شهریور به بعد در کانال ۴۰ هزار تومان قرار گرفت؟

دلار ۶۰ هزار تومانی نرخ واقعی این ارز نیست. قیمت واقعی دلار در کانال ۴۰ هزار تومان است. امّا همین نرخ نیز جای تامل دارد. چرا نرخ امروز دلار نسبت به عدد ۳۰ هزار تومان شهریور افزایش داشته است؟ 

دو نکته وجود دارد:

اول؛ روز ۲۷ شهریور نقطه شروع آشوب بود. این موضوع هنگامی رخ داد که توافق با کشورهای ۴+۱ در دسترس بود. مهر ۱۴۰۱ یک منبع آگاه از مذاکرات وین به فارس گفت که مذاکرات رفع تحریم‌ها در ایستگاه توافق نهایی بود امّا شروع اغتشاشات، امضاء توافق را در هاله‌ای از ابهام قرار داد. (+

سند آشکار این مدعا که توافق نزدیک بود نیز اظهارات مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا است.  بورل روز ۳۱ مردادماه رسماً اعلام کرد که پاسخ ایران به پیشنهاد اروپا برای احیای برجام «منطقی» بوده است. بورل روز ۶ شهریورماه درباره توافق گفت: « ما به لحظه حساس رسیدیم، خوش‌بین هستم».

توافق به قدری نزدیک بود که اصلاح طلبان شروع به تخطئه آن کردند. روزنامه اصلاح طلب «شرق» نوشت:‌ «به نظر می‌رسد دیگر باید حدس و گمان درباره احیای برجام را کنار گذاشت و حصول توافق را تقریبا قطعی دانست.»[2]

«محمد مهاجری» از سمپات‌های دولت روحانی نیز واکنش عصبی نشان داد و در روزنامه «اعتماد» نوشت: «برجام شما حریر نرم برجام قبلی‌ها کرباس زبر؛ برجام شما شیرین برجام قبلی‌ها تلخ؛ برجام شما چراغ نورافکن برجام قبلی‌ها چراغ موشی؛ برجام شما فرشته برجام قبلی‌ها شیطان؛ برجام شما صوراسرافیل برجام آنها بوق حمام و ...»

اما از نیمه شهریورماه رویه معکوس شد. بورل روز چهاردهم شهریور گفت: خوشبینی من برای توافق در وین کمتر شده است! این اظهارات غیرعادی بود. هنوز یک هفته از ابراز خوش بینی بورل در روز ششم شهریور نگذشته بود که توافق در هاله‌ای ابهام قرار گرفت. علاوه بر این، گره گفت‌وگوهای هسته‌ای در مذاکرات دوحه تاحدی باز شده بود. ایران نیز پیرامون ۳ مرکز ادعایی آژانس انعطاف‌ نشان داد.

«سعدالله زارعی» کارشناس امور امنیتی در این رابطه فاش کرد:

  • «حدود دو هفته قبل از آغاز اغتشاشاتی که در شهریور شروع شد یک دفعه آمریکایی‌ها مذاکرات را متوقف کردند ... آقای مالی، که هم مسئول میز ایران، هم معاون وزیر خارجه آمریکا و هم مسئول مذاکرات هسته‌ای است در پاسخ به آقای بورل که می‌گوید چرا متوقف کردید، می‌گوید دو هفته صبر کنید ایران امتیازاتی خواهد داد که تعجب خواهید کرد و اتفاقاتی در ایران می‌افتد که خودشان می‌آیند دنبال ما و امتیازات ویژه‌ای خواهند داد!!»[3]

اظهارات مبهم بورل در روز ۱۴ شهریور، دو هفته بعد در سقز رمزگشایی شد. جنگ ارزی نتیجه حمله ترکیبی علیه ایران بود. اولین کمپین نیز روز نهم مهرماه توسط کانال‌ها و رسانه‌های خارج نشین کلید خورد که موضوع آن «خروج سرمایه از بانک» بود.

گزارشی از میزان اثربخشی این کمپین در دسترس نیست امّا این اقدام نشان داد که هدف اصلی آشوب‌ها، ضربه کاری به اقتصاد کشور است. ضلع غربی مذاکرات معتقد است که این اهرم در نهایت ایران را مجبور خواهد کرد که امتیاز مدنظر در حوزه منطقه و هسته‌ای را بدهد.

آشوبگران میدانی پروژه مهسا امینی، نه تنها توافق را از دور خارج کردند بلکه از مهر تا اسفند قریب به ۸۰۰ تحریمِ اتحادیه اروپا و پنج کشور آمریکا، انگلیس، کانادا، استرالیا و نیوزلند را برای مردم ایران به ارمغان آوردند. تصویر زیر تغییرات نرخ دلار از کانال ۳۰ هزار تومان به کانال ۴۰ هزارتومان از اواخر شهریور تا اسفند را نشان می‌دهد. روند افزایش نرخ ارز موازی با شروع آشوب‌های اخیر بود. 

دوم؛ تراز تجاری ایران با وجود درآمد نفتی (حدوداً ۳۰ میلیارد دلار) و صادرات (حدوداً ۵۰ میلیارد دلار) نسبت به واردات (۵۲ میلیارد دلار) مثبت  است. یعنی مشکل ذخایر ارزی در کشور وجود ندارد. پس مشکل کجاست؟

رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاست‌های کلی نظام نظر قابل تامّلی درباره موضوع بحران ارز در کشور دارد. جبرائیلی تقاضای ارز در کشور را به دو دسته مشروع و نامشروع تقسیم کرده است. او حجم تقاضای ارز در سال را عدد نجومی ۱۲۰ میلیارد دلار اعلام کرده است. این تقاضا می‌تواند مربوط به  واردات کالاهای اساسی باشد، می‌تواند تقاضای ارز از سوی قشر مرفه برای خرید ملک در کانادا و ترکیه یا پس انداز دلاری در خانه‌ها باشد.  این تقاضا در صورتی است که ظرف دلاری ایران حدوداً ۸۰ میلیارد دلار (صادرات نفتی و غیرنفتی) است. 

کمیسیون اقتصادی مجلس روز ۱۶ دی گزارشی منتشر کرد. در این گزارش آمده است که  حداقل ۱۵۰هزار نفر از فروردین تا آذرماه با کارت ملی معادل ۳ میلیارد دلار ارز سهمیه‌ای گرفتند. از طرفی تا اوایل آذرماه، روزانه ۱۰۰ هزار دلار اسکناس به متقاضیان سفر به خارج از کشور با نرخ ۲۹,۱۰۰ تومان به مسافرت‌های خارجی قشر مرفه جامعه ارائه می‌شد که مصداق بی‌عدالتی است.

در این گزارش آمده است که ۱۰ میلیارد دلار ارز به‌صورت اسکناس و حواله از دارایی‌های کشور خارج شده است. این عدد درحالی است که ایران بیش از سه سال است به دنبال وصول ۷ میلیارد دلار دارایی خود در کره جنوبی است. اگر پول بلوکه شده ایران در سئول آزاد شود، با این فرآیند، این پول مجدداً به دست طبقه پولدار جامعه می‌افتد تا در کانادا برای خود و بچه‌هایشان ملک بخرند. در واقع بخش قابل توجهی از سبد دلاری کشور توسط پولدارهای ریالی(!) از کشور خارج می‌شوند و نتیجه آن فشار به زندگی قشر ضعیف جامعه است.

چرا باید در وضعیتی که روند ورود دلار به داخل هموار نیست، این منابع ارزی به راحتی توسط پولدارها از سبد دارایی کل ملّت خارج شود؟ اگر کسی به عنوان مثال، ۱۰۰ تانکر بنزین از منابع سوختی کشور را با ثروت ریالی خود به صورت کاملاً قانونی بخرد، حاکمیت اجازه می‌دهد که این ۱۰۰ تانکر به راحتی از مرز بازرگان خارج شود و برای فروش به ترکیه برود؟ پس چرا خانواده‌های ثروتمند، به راحتی می‌توانند با ثروت ریالی خود، حجم بالایی از منابع دلاری کشور را تصاحب و از کشور خارج کنند؟ نمونه مشهور آن نیز ماجرای فرخ نژاد (بازیگر) بود که سال ۱۳۹۷ اعتراف کرد ماهانه برای پسر دبیرستانی خود در آمریکا ۱۰ هزار دلار (به نرخ فعلی ۵۰۰ میلیون تومان) پول می‌فرستد!

از طرفی، کل ارز صادرات کشور در سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۴۸ میلیارد دلار بود. با استناد به اظهارات رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاست‌های کلی نظام، آماری بالغ بر ۳۹ میلیارد دلار مربوط به مواد پتروشیمی، پالایشی، معدنی، فولادی و ... است. این موضوع نشان می‌دهد صنوف مذکور دارندگان اصلی ارز در کشور هستند.  قاعدتاً هر چه نرخ ارز بالاتر برود، سود صاحبان دلار نیز افزایش می‌یابد.

درآمد ۲۰ بنگاه بزرگ صنعتی و معدنی کشور طی چهار سال اخیر نشان می‌دهد که پس از افزایش فشار تحریم‌ها (در قالب کارزار فشار حداکثری ترامپ) سود این بنگاه‌ها نیز افزایش یافته است! این سود، ناشی از افزایش نرخ دلار است وگرنه افزایش حدوداً ۱۰۰۰ درصدی سود ۲۰ بنگاه بزرگ صنعتی و معدنی در ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۶ از کجاست؟ فیلم زیر را ببینید: 

جدول مذکور از سوی رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاست‌های کلی نظام در مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه شده است. گزاره "نقشِ بنگاه‌ها بزرگ صادراتی در افزایش نرخ ارز"  قابل تامل است.

این موضوع نشان می‌دهد که فاز اول فشار اقتصادی به مردم ایران توسط آمریکا از طریق اعمال تحریم‌هاست. فاز بعدی با بنگاه‌های صاحب دلار داخلی و ایضاً طبفه مرفه نظیر سلبریتی‌ها و دلال‌هایی است که ثروت ریالی خود را تبدیل به دلار می‌کنند و به ترکیه، اروپا و کانادا می‌برند. همین افراد نیز  برای فقر مردم مرثیه‌سرایی می‌کنند. به این وضعیت، عملیات دلاری آمریکا در اربیل و امارات را هم اضافه کنید.

احسان قنبری نسب
منبع: فارس
ارسال نظرات