۲۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۹
کد خبر: ۷۳۲۲۷۶
یادداشت؛

تولدی دیگر در مکتب انقلاب

تولدی دیگر در مکتب انقلاب
وقتی شهید آوینی خبردار شد که مقام معظم رهبری فرموده اند: چرا روایت فتح پخش نمی شود؟ در پاسخ به ندای رهبر محبوبش دوباره ساخت برنامه های روایت فتح را شروع می کند.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سید مرتضی آوینی در شهریور ۱۳۲۶ در شهر ری به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطهٔ خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند. در سال ۱۳۳۳ كلاس اول دبستان را در خمین به پایان رساند. دو سال بعد به علت موقعیت شغلی پدر از خمین به زنجان رفتند. از آن جا كه در زنجان مدرسه ای نبود بنابراین پدر وی مدرسه ای را دایر كرد و شهید مرتضی آوینی توانست دوره ابتدایی را در آن مدرسه تمام كند. دبیرستان خود را هم در كرمان در رشته ریاضی پشت سر گذاشت. او خدمت سربازی خود را نیز در نیروی هوایی به پایان رساند و در سال ۱۳۴۴ وارد دانشكده هنرهای زیبا شد.

سید مرتضی آوینی

راه طی شده

سید مرتضی به دوران پر شور و شرر جوانی رسیده بود و به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد.

 سید مرتضی برای اینکه شهید آوینی شود یک مسیر را طی کرد مسیری که به یکباره به انتهای آن نرسید بلکه با قدمهایش از خود عبور کرد تا به خدا برسد خودش در رابطه با این مسیر طی شده و حال و هوای جوانیش چنین می گوید:

«... تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف می‌زنم. من هم سال‌های سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام. به شب‌های شعر و گالری‌های نقاشی رفته‌ام. موسیقی کلاسیک گوش داده‌ام، ساعت‌ها از وقتم را به مباحثات بیهوده دربارهٔ چیزهایی که نمی‌دانستم گذرانده‌ام. من هم سال‌ها با جلوه‌فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام، ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و کتاب «انسان تک‌ساحتی» هربرت مارکوزه را ـ بی‌آنکه آن زمان خوانده باشم‌اش ـ طوری دست گرفته‌ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتاب‌هایی می‌خواند، معلوم است که خیلی می‌فهمد… اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده‌است که ناچار شده‌ام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمی‌آید. باید در جست‌وجوی حقیقت بود و این متاعی‌است که هرکس به‌راستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت… و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم.»

سید مرتضی آوینی

تولدی دیگر بعد از انقلاب

سید مرتضی از  کودکی با هنر انس داشت؛ شعر می‌سرود داستان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد تحصیلات دانشگاهی‌اش را نیز در رشته‌ای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورت‌های انقلاب به فیلم‌سازی پرداخت خودش در این ارتباط می‌گوید:

 «حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده‌ی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام می‌دهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموخته‌ام از خارج دانشگاه است بنده با یقین کامل می‌گویم که تخصص حقیقی در سایه‌ی تعهد اسلامی به دست می‌آید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمی‌ساخته‌ام اگرچه با سینما آشنایی داشته‌ام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشته‌های خویش را -  اعم از تراوشات فلسفی، داستان‌های کوتاه، اشعار و... -  در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام. البته آن چه که انسان می‌نویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست همه‌ی هنرها این چنین هستند کسی هم که فیلم می‌سازد اثر تراوشات درونی خود اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آن‌گاه این خداست که در آثار او جلوه‌گر می‌شود حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است.»

سید مرتضی آوینی

فعالیت های فرهنگی و هنری شهید آوینی

شهید آوینی فیلمسازی را در اوایل پیروزی انقلاب با ساختن چند مجموعه در مورد غائله گنبد (مجموعه شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعه مستند خان گزیده ها) آغاز کرد.

شهید آوینی فعالیت های مطبوعاتی خود را در اواخر سال ۱۳۶۲، هم زمان با مشارکت در جبهه ها و تهیه فیلم های مستند درباره جنگ، با نگارش مقالاتی در ماه نامه اعتصام ارگان انجمن اسلامی آغاز کرد. مرتضی آوینی در زمان جنگ در گروه جهاد فعالیت های فراوانی داشت. او در این دوره به سینما، هنر، فرهنگ واحد جهانی و مواجهه آن با مسائل مختلف فکر می کرد. مجموعه تحقیقات و مباحثات و نوشته های وی در ماهنامه هنری سوره منتشر و بعدها در کتاب آینه جادو که جلد نخست از مجموعه مقالات و نقدهای سینمایی اوست جمع آوری شد.

همچنین چند تألیف ارزشمند دیگر که برخی از ان ها عبارتند از: اغازی بر یک پایان؛ فردایی دیگر؛ تحقیقی مکتبی در باب توسعه و مبانی تمدن غرب؛ فتح خون؛ گنجینه اسمانی از دیگر تالیفات شهید آوینی است.

اواخر سال ۱۳۷۰ مؤسسه فرهنگی روایت فتح به دستور مقام معظم رهبری تاسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی درباره دفاع مقدس بپردازد و تهیه مجموعه روایت فتح را که پس از پذیرش قطعنامه رها شده بود، ادامه دهد. شهید آوینی و بقیه گروه، سفر به منطقه های جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کمتر از یک سال، کار تهیه شش برنامه از مجموعه ده قسمتی «شهری در آسمان» را به پایان رساندند و مقدمات تهیه مجموعه های دیگری در مورد آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه را تدارک دیدند. هرچند مقارن با همین زمان، فعالیت های مطبوعاتی او نیز ادامه داشت.

شهری در آسمان که به واقعه محاصره، سقوط و بازپس گیری خرمشهر می پرداخت، در ماه های آخر سال ۱۳۷۱ از تلویزیون پخش شد، ولی برنامه شهید آوینی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعه های دیگر با شهادتش در فکه ناتمام ماند.

سید مرتضی آوینی

برخی از اندیشه های شهید آوینی

وظیفه هنرمند موحد

در اشاره به مسئولیت خطیر هنرمند متعهد موحد شهید اوینی می نویسد: هنرمند موحد گذشته از انکه باید جهان را به مشابه نشانه ای برای حق ببیند و به تبعیت از این تعهد هنر او نیز رو به بالا بیاورد و به حقایق متعالی اشاره داشته باشد باید زبان سمبولیک اشیاء را با توجه به این حقیقت پیدا کند که هر شی در واقع ایت و نشانه حق است و از وجه خاصی به حق اشاره دارد و این اشارات نیز با یکدیگر متفاوت است . (سوره، ش 6 و 5، ص 61و 59)

هنر غربی

اندیشمند فرزانه شهید مرتضی اوینی در معرفی ویژگی های هنر رایج امروزی غرب می نویسد:

هنر غربی حدیث نفس است، نه حدیث شیدایی حق، هنر غرب بیان خودپرستی انسان امروز است، هنری شیطانی است . حال ان که هنر حقیقی حدیث شیدایی حقیقت است .  . . . در عالم ظاهر، افاق سحر و معجزه خیلی به یکدیگر شبیه هستند . جادوگران نیز با سحر و جادو ظاهرا کاری شبیه به معجزه انبیاء انجام می دهند اما در حقیقت فقط معجزه وجود دارد و سحر و جادو جز فریبی بیش نیست . افاق هنر رحمانی و هنر شیطانی نیز خیلی به یکدیگر شبیه هستند اما جز اهل حق کسی ان دو را از یکدیگر تمیز نمی دهد . تمدن غربی در جستجوی بهشت زمینی است . سیر تاریخی هنر در غرب با غایتی این چنین طی شده است و در هر یک از ادوار قالب هایی که برای کار هنری اتخاذ شده لاجرم مظهر همان روح تاریخی است که ان دوره را از سایر ادوار متمایز می سازد . (سوره، ش 1، ص 28)

هنر و تعهد

شهید اوینی در رد این اندیشه که هنر و هنرمند به چیزی متعهد نیست می گوید: . . . انان که در کار هنر مدعی (عدم تعهد) شده اند درست در این داعیه خویش نیندیشیده اند اگر نه، در می یافتند که گریز از تعهد در عالم محال است . هنرمند باید از (غرض اندیشی ) ازاد باشد، اما در عین حال هنر عین تعهد اجتماعی است چرا که وجود انسان عین تعهد است و هنر نیز به مشابه جلوه انسان نمی تواند از تعهد فارغ باشد. هنرمند باید اهل درد باشد و این درد نه تنها سرچشمه زیبایی و صفای هنری بلکه معیار انسانیت است . ادم بی درد هنرمند نیست که هیچ اصلا انسان نیست . اگر هنرمند نسبت به تاریخ و سرنوشت انسان و هویت فرهنگی خویش متعهد باشد دیگر در پیله حدیث نفس خفه نخواهد شد، بال های پروانگی اش خواهد رست و پیله مقتضیات زمان و مکان را خواهد درید، چرا که انسان هم می تواند محاط در متقضیات زمان و مکان باشد و هم محیط بر ان، انسان هم می تواند محکوم تاریخی باشد و هم سازنده ان . (سوره، ش 4، ص 30)

سید مرتضی آوینی

ارادت و عشق به ولایت

شهید اوینی همواره گوش به فرمان ولایت بود و به دوستان خود بارها گفته بود: (صدای من به جایی نمی رسد امّا اگر می شد برسد می گفتم، باید در این مملکت برای سریان و نفوذ گسترده تر رای ولایت تلاش کرد. نباید راضی شد و گذاشت که اوامر اقا در پیچ و خم توجیهات و تفسیرهای غلط معطل بماند). نمود واقعی عشق اوینی به ولایت، در نوع کارها و انجام وظیفه هایی که به او سپرده می شد، به خوبی دیده می شود. در نامه ای که به مقام معظم رهبری نوشته اند، ارادت به ولایت موج می زند: (... ما با حضرت عالی به عنوان وصی امام رحمه الله و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت کرده ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده ایم، همان گونه که پیش از این درباره امام امّت ره بوده ایم... ما به جهاد فی سبیل اللّه عشق می ورزیم و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه خشک و بی روح. این سخن یک فرد نیست، دست جماعتی عظیم است که به سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند،... سرما و فرمان شما. کمترین مطیع شما سیدمرتضی اوینی). او ولایت فقیه را ادامه ولایت اهل بیت علیه السلام می دانست.

پرواز در فکّه

وقتی شهید اوینی خبردار شدند که مقام معظم رهبری فرموده اند: (چرا روایت فتح پخش نمی شود؟ ما حرف هایمان در مورد جنگ الان باید شروع بشود، هم چنان که پیام عاشورا بعد از عاشورا منتقل شد...) در پاسخ به ندای رهبر محبوبش همه کارهایش را کنار گذاشته، دوباره ساخت برنامه های روایت فتح را شروع می کند. در هنگام تهیه برنامه، تصمیم گرفتند به منطقه عملیّاتی و الفجر بروند تا از (قتل گاه) فیلم برداری کنند. قتل گاه جایی بود که بچّه های عملیات مقدماتی در محور گردان عمّار و مقداد... داخل کمین افتادند... صحنه های شهادت و رشادت توصیف ناشدنی را به نمایش گذاشتند... وقتی ساعت نه و ده دقیقه صبح جمعه روز 20 فروردین 1372 به طرف قتل گاه می رفتند، ناگهان گروه ایشان با یک مین برخورد می کنند، در نتیجه انفجار ان چند نفر مجروح می شوند... پای سیدمرتضی اوینی قطع می شود، دوستان به او شتاب، او را به بیمارستان می رسانند. اما طولی نمی کشد که در نتیجه خون ریزی، در حالی که ذکر (یا زهرا) بر لب داشت، به سوی ملکوت پر کشید. بدین ترتیب راوی روایت فتح، با فتح رزمندگانی که عاشقانه دوستشان داشت، یکی شد.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۶:۴۴
بسیار عالی، روحش شاد
1
0