حجاب حتی در سنگنگارههای هخامنشی + عکس
حجاب یک اصطلاح اسلامی است. به عبارت دیگر حجاب یعنی لباس زنان در مقابل مردان نامحرم طوری باشد که برجستگیهای بدنشان مشخص نباشد و فقط گردی صورت و دستهایشان تا مچ باز باشد حالا اینکه این لباس، چه مدل و چه رنگی باشد را اسلام محدود نکرده است.
«در دوره هخامنشیان، زنان ایرانی هنگام حضور در اجتماع از روسری و لباس بلندتر نسبت به مردان استفاده میکردند».
به گواهی تاریخ، حجاب از دوران باستان و در تمامی نقاط جهان، در میان زنان رایج است. البته مقدار آن در همه جا یکسان و به یک شکل نبوده و به اشکال مختلف استفاده شده است. نقش برجستهها و مجسمههای دوران باستان نشان میدهد که پوشش سر و موها پیشینه تاریخی دارد.
حجاب زنان ایرانی در دوران باستان _یعنی قبل از ورود اسلام به ایران_ در جهان منحصر به فرد بوده است تا جاییکه ویل دورانت تاریخنگار مشهور اتریشی معتقد است؛ مبدأ حجاب در جهان، ایرانیان هستند.
حجاب در ایران؛ طاق بستان«تصویر آناهیتا الهه آب، با لباسهای پوشیده در سنگنگارههای تاجگذاری خسروپرویز»
در سنگ نگاره طاق بستان که قرن سوم میلادی ساخته شده است، تصویر آناهیتا الهه آب دیده میشود که دارای لباسهای پوشیده و نزدیک به پوشش دوره اشکانیان است. از تفاوت سبک لباس آناهیتا و دو نقش برجسته کنارش که متعلق به دو مرد است میتوان فهمید در این دوره زنها بهصورت متفاوت از مردان و بیشتر از آنان خود را میپوشاندند.
در اسلام باز گذاشتن صورت آزاد است. بررسیها نشان میدهد صورت پوشاندن در ایران دلایل سیاسی و فرهنگی دارد. در برخی از دورههای تاریخی ایران، پادشاهان و ثروتمندان هر زن زیبارویی را که میدیدند به زور از همسرش مطالبه میکردند.
رسوخ فرهنگ برهنگی در کشور ایران از دوره صفویه آغاز شد. در قرن ۱۱ هجری (۱۷ میلادی) همزمان با گسترش بیسابقه روابط سیاسی تجاری ایران با کشورهای اروپایی و حضور بیگانگان در دربار؛ هر چند در این دوره برای اولین بار تصاویری از زنان بدون پوشش کامل و حجاب در برخی دیوارنگارها و پردههای کاخهای شاهانه (مثلا چهل ستون و…) دیده شد، اما عملا مردم جامعه، بهخصوص زنان ایرانی تأثیری از این بیحجابی نپذیرفتند و همواره با پوشیدگی و حجاب اسلامی در جامعه ظاهر میشدند.
اولین تغییرات اساسی در پوشش زنان مربوط به زمان ناصرالدین شاه (دوره قاجار) است. ناصرالدین شاه در سفر فرنگ از فرم پوشش زنان اروپایی خوشش آمد و بعد از بازگشت به کشور دستور داد تا زنان حرمسرا دامن کوتاه بپوشند. در عکس های بجامانده از حرمسرای قاجار، زنان بالاپوشی به شکل سنتی خود دارند؛ اما بجای دامن بلند، دامنی کوتاه همراه با جوراب به تن دارند، نیمی قجری ونیمی اروپایی! البته در هیچ یک از تصاویر زنان این دوره تصویر زنی بدون روسری دیده نمیشود.
از زمان سلطنت مظفرالدین شاه تا پایان دوره قاجار، کت و دامن و پیراهن فرنگی، به ویژه در میان زنان طبقه مرفه، افزایش یافت.
بعد از تغییر سلطنت و روی کار آمدن رضاخان، روند تجددگرایی با سرعت بیشتری به جریان افتاد.
یکی از ابزارهای جدی کشف حجاب، بهرهگیری از نظام آموزشی برای تربیت نسلی موافق با کشف حجاب بود. محتوای آموزشی هدفمند، در کنار اجرای برنامههای جشن و خطابه در ذم حجاب و مدح بیحجابی و انجام حرکات ورزشی و سرودهای مخصوص با ظاهری بیحجاب، مدارس دخترانه و دانشسراهای مقدماتی را محل مناسبی برای ترویج فرهنگ بیحجابی کرد. علاوه بر این مقررشد مدارس ابتدایی تا سال چهارم به صورت مختلط باشد، و کلاسهای درس با پسربچهها و دختربچههای دوازده، سیزده ساله و معلمهای زن تشکیل شود.
در خاطرات صدرالاشراف نیز آمده است: «رضاشاه بعد از مسافرت ترکیه، در غالب اوقات، ضمن [اشاره به] پیشرفت کشور ترکیه، از رفع حجاب زنها و آزادی آنها صحبت و تشویق میکرد.»
با فرمان رضاشاه و با ادعای آزادی نسوان و درحقیقت برای رسمیت بخشیدن به کشف حجاب کانون بانوان به ریاست افتخاری شمس پهلوی تأسیس شد. این کانون موظف بود که مجالس مختلف سخنرانی برگزار کرده و از اشخاص معروف دعوت نماید تا برای حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانی کنند.
بالاخره؛ ۱۷ دیماه ۱۳۱۴ «رضاشاه به اتفاق ملکه و دو دخترش که رفع حجاب کرده بودند و لباس اروپائی به تن داشتند، در دانشسرای مقدماتی حضور یافت و ضمن اعطای دیپلمها به محصلیـن، کشـف حجـاب را رسما اعلام کرد».
بعد از تبعید رضاشاه و روی کار آمدن محمدرضا در سال ۱۳۲۰ ، یعنی ۶ سال پس از اجرایی شدن قانون کشف حجاب، عده ای از بانوان محجبه ضمن مخالفت با این قانون ، در معابر عمومی با چادر ظاهر شدند. حضور زنان با چادر مورد اعتراض فعالین زنان از جمله اعضای کانون بانوان قرار گرفت اما حکومت برخورد جدی با این موضوع نکرد. به نظر میرسد سیاست ممنوعیت حجاب، در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۲۲ کنار گذاشته میشود
پس از لغو کشف حجاب، زنان ایرانی به طور علنی باحجاب ظاهر شدند؛ در این دوره بیشتر زنان در خارج از خانه از چادر رنگی استفاده می کردند. البته گروهی از زنان خانواده های بی تقیّد که طی چند سال طعم آزادی به سبک غربی را چشیده بودند، دیگر حاضر به بازگشت به فرهنگ حجاب نبودند.
در دوره پهلوی دوم آزادی در پوشش اجتماعی وجود داشت اما سیاستهای فرهنگی علیه حجاب همچنان ادامه پیدا کرد.مهمترین تفاوت کشف حجاب در دوره رضاخان و محمدرضاشاه این بود که کشف حجاب در دوره رضاخان به زور سرنیزه و در دوره محمدرضا به کمک تبلیغات و فعالیت های فرهنگی گسترش یافت.
درسال های نزدیک به انقلاب گرایش به سمت حجاب در میان زنان گسترش مییابد و اقشار گوناگون به انگیزه های متفاوت به پوشش اسلامی روی میآوردند. برای مثال، حجاب در محیط دانشگاهی عاملی بر حفظ اصالتها و مقاومت در برابر فرهنگ غرب شمرده میشد و چون استفاده از چادر در محیط دانشگاه ممنوع بود برخی از دانشجویان چادری به جلوی دانشگاه که میرسیدند چادر را در کیف دستی خود مخفی میکردند.
امام در ۷ دی ماه ۵۷ در پاریس مصاحبه میکنند. خبرنگار از ایشان میپرسد نظر شما راجع به حجاب چیست؟ امام میگویند: « در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن مىتواند هر لباسى را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمىتوانیم و اسلام نمىخواهد که زن به عنوان یک شىء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام مىخواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانى جدى و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمىدهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند .»
حدود ۲۰ روز بعد از پیروزی انقلاب، برای نخستین بار «امام خمینی» از قم درباره حجاب زنان دستوری صادر کرده است. در خبری که در این باره در شمارهی روز ۱۶ اسفند ۵۷ روزنامهی اطلاعات منتشر شده، آمده: «الآن وزارت خانهها… باز همان صورت طاغوت را دارد. این خلاف شرع است. در وزارتخانههای اسلامی نباید معصیت شود. زنها بروند کار کنند، در کارهای اجتماعی شرکت کنند، ولی با حجاب اسلامی.»
در سالهای بعد از انقلاب، تهاجم بسیار گسترده، هوشمندانه و هنرمندانه دشمنان انقلاب در عرصه حیازدایی، بعنوان مهمترین و موثرترین عامل و از طرف دیگرکوتاهیها و بی سلیقگیهای مفرط در عرصه فرهنگی، اعمال سلیقههای شخصی و بعضا افراطی و خشنِ افراد ناآگاه و مغرض، بیشترین خدمت را به پروژه حیازدایی و مقابله با عفاف و حجاب در کشور کرده است، تا اینکه در اغتشاشات اخیر با هدف ضربه به اسلام وارد عمل شد، دشمن این بار برای رسیدن به مقاصد شوم خود در صدد ضربه به حجاب و مسئله عفاف است.