خطشکنی "دسته دختران" با فیلمنامهای ضعیف
نقش زنان در هر جامعه ای و در برهه ای تاریخی از اهمیت بسزایی برخوردار است. زنان در ادوار مختلف تاریخ همواره تاثیر بسزایی در رخدادها داشتهاند و در کشور ما نیز این مهم صدق میکند.
اگر به ادوار مختلف تاریخی و بزنگاههای اجتماعی کشور بنگریم بیشک در دوره دفاع مقدس، نقش زنان بیبدیل است. نقشی که به واسطه روحیه خشن جنگ و حضور اغلب مردان در میدان دفاع از میهن در فرهنگ جاری و شکل گرفته در ادبیات و سینمای ما کمرنگ جلوه گر شده است.
اگر به اغلب فیلمهای سینمای دفاع مقدس در دهه 60 بنگریم در مییابیم این آثار نقش زنان را در حد حضور در منازل به عنوان منتظران به تصویر کشیده که البته این تصویر کمرنگ و در بسیاری از موارد دچار ضعف است.
آثاری که در این دهه ساخته شدند بیشتر جنبه تبلیغاتی و به تصویرکشی رشادت رزمندگان را داشتند و براساس نگاه حاکم بر جامعه در این دهه، ما تنها مردان رزمنده را به تصویر کشیدیم؛ هرچند در تک آثاری همچون باشو غریبهای کوچک، این نگاه تصحیح شد اما سینمای این دهه را بیشتر با کانی مانگا، عقابها، پرواز در شب، دیده بان و... می شناسند که همه به خودی خود تصویری از رزمندگان مرد را به تصویر می کشد.
در دهه 70 نقش زنان با برخی آثار در تبلور انتظار پررنگ تر شد اما همچنان نگاه غالب باقی ماند و قصه های پس از جنگ، جای اتفاقات میدان را در آثار سینمایی گرفت. از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، کیمیا، سفر به چزابه، آژانس شیشهای برخی آثاری است که با این رویکرد ساخته شد و در برخی فیلمها همچون بوی پیراهن یوسف نقش زنان جدیتر دیده شد.
شاید یکی از برترین آثار این دهه فیلم هیواست که در آن زن نقشی محوری را ایفا می کند. قصه رسول ملاقلی پور از زنی که انتظار را زندگی میکند. در دهه 80 آثار دفاع مقدس کمی رنگ اعتراض اجتماعی به خود گرفتند؛ به نام پدر، اتوبوس شب و...
در کنار این آثار شوخی با جنگ هم به فهرست نگاهها به این سینما با فیلم اخراجیها اضافه شد اما با این وجود برخی آثار از جمله میم مثل مادر و فرزند خاک قصه خود را با محور زنان به روی پرده سینما آوردند.
دهه 90 اما دوران بازگشت به محتوای دهه 60 با استفاده از ابزار نوین سینمایی بود (تنگه ابوغریب). در این دهه پرداخت به شهدا و فرماندهان نامی و قصه های واقعی این دوران در آثار در دستور کار قرار گرفت. "چ" یکی از این آثار بود. ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز یک و دو، 23 نفر و... از جمله این آثار است که باز هم نقش زنان را در آنان محوری نمی بینیم.
شاید خط شکنی در این باره به رغم ضعفهای موجود در فیلمنامه مربوط به فیلم دسته دختران باشد. فیلمی که در آن حضور زنان را در پیشانی جنگ می بینیم. زنانی که تصمیم می گیرند به جای اینکه پشت صحنه جنگ بمانند برای رساندن مهمات گروهی تشکیل بدهند و خطرات راه را به جان بخرند.
شاید بزرگترین مشکل فیلم، شکل نگرفتن قهرمان است؛ به رغم اینکه قصه با جمع شدن دختران پیش می رود اما هیچکدام به قهرمانی که مخاطب را با خود همراه کند تبدیل نمی شوند اما در عین حال هرکدام از این کاراکترها برای ما آشنا هستند.
شخصیتهایی که آنان را در جامعه دیدهایم درک میکنیم. با این حال بنظر میرسد ایده خوبی که در دسته دختران مد نظر بوده که همان به تصویر کشیدن قهرمان زن در دوران دفاع مقدس است به جایی نمیرسد. فیلمساز در میان دسته دختران می خواهد همه را قهرمان معرفی کند اما در نهایت هیچ یک از شخصیتها به اوج نمیرسند.
با همه این احوالات اما دسته دختران که فیلمسازش یک زن است قدمی نو در سینمای دفاع مقدس محسوب می شود. برای نخستین بار شاید سینما میآید که دین خود را به حضور زن در دوران دفاع مقدس ادا کند.
دسته دختران میخواهد به جوان امروز بگوید زنان در دوران دفاع از این سرزمین تنها به ارائه خدمات در مساجد و آمادهسازی مایحتاج رزمندگان نمیپرداختند که همین بخش هم در آثار سینمایی نادیده گرفته شدهاست.
منیر قیدی می خواهد از نقش زنان در بزنگاهی مهم در تاریخ ایران سخن بگوید. جایی که زن شجاعانه میایستد اسلحه به دست میگیرد و برای دفاع از مرد کنار او میایستد.
سینمای دفاع مقدس امروز دیگر نای پرداخت به سوژههای قدیمی را ندارد چرا که سرنوشت چنین سوژههایی در نهایت میشود فروش فیلم به تلویزیون و قبول شکست از پیش تعیین شده برای یک اثر سینمای دفاع مقدسی که خود بحثی دیگر است.
این امیدواری وجود دارد دسته دختران بتواند با مخاطب ارتباط درست برقرار کند. با برنامه مناسب، ایجاد پل ارتباطی موثر با مخاطب و همراهی گروههای مختلف میتوان به اقبال قابل قبول مخاطب از فیلم امیدوار بود.
امروز سینمای دفاع مقدس نیازمند بیان آنچیزی است که در آثار مشابه در همه این 4 دهه دیده نشده و چه سوژهای بالاتر و والاتر از نقش موثر زنان در ایستادگی در کنار مردان این سرزمین برای دفاع از مام میهمن.
چنین سوژه هایی نیاز امروز جامعه است و میتوان با پرداخت بهتر، کیفیت محتوایی چنین آثاری را در کنار ساختار ارتقا بخشید و به سراغ بخشهای دست نخوره دوران دفاع مقدس رفت.