۰۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۵
کد خبر: ۷۳۴۴۶۷
جستاری پیرامون انگیزه طلاب(۱)؛

گذر انگیزه از حاشیه به متن

گذر انگیزه از حاشیه به متن
بهره مندی از دانش تحصیل شده در حوزه برای ادامه راه طلبگی تأثیر فراوانی در انگیزه طلاب دارد و هر چه دانسته های یک طلبه به درد جامعه بخورد انگیزه های او را تقویت می کند.

مدتی قبل در نشست هم اندیشی مدیران و معاونین آموزش استانی حوزه علمیه خواهران در قم مباحث بسیاری زیاد و متنوعی از گوشه و کنار کشور توسط حاضرین مطرح شد که گاه با هم هم‌پوشانی داشتند و نشان می داد برخی از مشکلات مربوط به همه کشور است.

یکی از مهم ترین مسائل مورد اشاره انگیزه طلاب امروز بود که مورد توجه مدیر حوزه علمیه خواهران نیز قرار گرفت؛ برخی از مدیران با اشاره به مشاهدات خود و نقل داستان هایی انگیزه طلاب خواهر و برادر را ضربه خورده ارزیابی کردند که باید برای آن فکری صورت گیرد.

به این بهانه شایسته است در یک یادداشت خارج از نکات مطرح شده در این نشست، البته ناظر به همین نکات به انگیزه طلاب توجه شود.

در ابتدا لازم است زمان و نوع انگیزه طلاب تقسیم و تشریح شود.

انگیزه طلاب در زمان تحصیل سه بار مورد آزمایش و هجمه قرار می گیرد:

  • در دوران شروع به تحصیل که آیا راه درستی آمده و توان طی آن را دارد یا خیر. در این مقطع اگر طلبه تازه وارد نتواند انگیزه خود را تقویت کند و حساب طلبگی را با خود صاف کند معمولا عرصه را رها می کند و به طلبگی ادامه نمی دهد. جامعه هم او را می پذیرد که این فرد راه طلبگی را برای خود مناسب ندیده است.
  • پس از طی شدن مرحله اول و شروع پرانگیزه وقتی یک طلبه با دروس سخت مواجه می شود سؤالاتی برای او شکل می گیرد که در میزان انگیزه طلبه اثر مستقیم دارد؛ این سؤالات بسیار متنوع است: از چرایی سختی های راه طلبگی گرفته تا چرایی انتخاب دروس؟ مسائلی مانند مواجهه با جامعه از طریق دروس حوزوی تا دیربازده بودن دروس
  • پس از گذراندن دوران تحصیلات مقدماتی امکان انتخاب رشته و گرایش برای طلاب فراهم می شود و این مقطع نیز یکی از ورطه های تحت الشعاع قرار گرفتن انگیزه طلاب است زیرا اغلب طلاب به سن ازدواج رسیده و به تشکیل خانواده علاقه‌مند می شوند اما همچنان مدت زیادی لازم است تا تحصیلات تکمیلی را طی کنند و ازدواج و تشکیل خانواده خصوصا در دوران اقتصادی امروز به درس طلاب ضربه وارد می کند. طلبه درس خوان در اینجا سرخورده از ناتوانی برای تشکیل زندگی دچار افت انگیزه می شود و طلبه درس نخوان نیز از اینکه چند سال درسش آورده ای برای او نداشته و هنوز راه درازی را در پیش دارد بخشی از انگیزه های خود را از دست می دهد.

سردرگمی در انتخاب رشته تخصصی یا ادامه عمومی نیز در این مقطع تأثیرگذار است؛ از مقطع اتمام تحصیلات سطح است که معمولا انگیزه های مادی از ادامه زندگی طلبگی نیز با دیگر انگیزه های خلط می شود. طلبه ای که خالصانه وارد حوزه شده و به تنهایی خرج چندانی ندارد، یک دفعه با انبوهی از نیازهای مالی مواجه می شود که پاسخی برای آن ها ندارد؛ البته ورود به دوران سطح دو و هم گروه شدن با طلابی که اغلب متأهل بوده و در کنار هر حرکت خود یک حساب و کتاب کوچکی می کنند یک دفعه طلبه را با هزاران پرسش و پاسخ مادی نسبت به زندگی طلبگی خود مواجه می کند که می تواند در انگیزه او مؤثر باشد.

جدای از دوران تحصیل پس از گذراندن سطح دو و سطح سه ورطه ای دیگر برای محک زدن انگیزه طلاب ایجاد می شود و آن ورود به بازار کار است؛ عبارت «بازار کار» تقریب به ذهن انتخاب شده و شامل ورود به عرصه تأثیرگذاری اجتماعی هم می شود.

طلاب خواهر که مورد توجه جلسه مذکور بودند پس از کسب مدرک تحصیلی خود به انگیزه حل مشکل مؤمنین و مؤمنات به عرصه های اجتماعی وارد می شوند و اگر توان پاسخگویی به نیاز جامعه را داشته باشند انگیزه کافی را در خود نگه می دارند؛ اما اگر مهارت های لازم را در دوران تحصیل کسب نکرده باشند، افت انگیزه سبب می شود دیگر برای کسب مهارت جدید در راستای تأثیرگذاری اجتماعی متناسب با نقش یک طلبه گام برندارند؛ زیرا این عرصه، عرصه بازار کار است.

ناخودآگاه هر طلبه خود را با همکلاسی خود که راه دانشگاه یا مهارت آموزی را طی کرده مقایسه می کند که او وارد بازار کار شده و درآمد دارد اما طلبه خود باید بازار کار خود را فراهم کند. این قضیه هم برای طلاب خواهر صادق است هم طلاب برادر

برای درک بهتر این قضیه لازم است فردی را تصور کنید که 9 سال درس خود را خوانده و انگیزه زیادی دارد تا وارد عرصه تبلیغ شود و با توجه به نیازهای مالی عجله دارد که راه چندساله را یک شبه طی کند و خیلی زود در حد شهید مطهری تأثیرگذار ظاهر شود چون علم زیادی دارد اما هیچ یک از داشته هایش به درد مواجهه مردمی نمی خورد. اینجا است که می بیند لازم است بازهم درس بخواند؛ تا کی؟ معلوم نیست.

در جلسه هم اندیشی مدیران استان حوزه خواهران توسط یکی از مدیران به داستان جذب چند استاد اشاره شد که راه سخت کسب مجوز استادی را طی کردند و در مراحل انتخاب واحد درسی بودند که راه آموزش و پرورش باز شد و با انگیزه حقوق دوبرابری نسبت به استادی در حوزه وارد مدارس آموزش و پرورش شدند.

ادامه فعالیت در یک عرصه حوزه پسند منوط به شرایط مالی بود که فراهم نشد و عرصه ای دیگر طلاب را به خود جذب کرد.

دغدغه انگیزه طلاب در نشست مذکور از زبان مدیران استانی مطرح شده و به تأیید متولیان پرسابقه نیز رسیده و این امر نشان می دهد بزرگانی، با تجربه فراوان در حوزه پس از انقلاب به عنوان متولی با یک مشکل جدید مواجه هستند و لازم است تدابیر لازم را برای اخذ آن به کار گیرند.

حرف پایانی: نیازهای جامعه به حدی بالا است که طلبه با مهارت بتواند خود را مثمر ثمر ببیند و طلبه ای که مهارت لازم را برای نقش آفرینی در جامعه در خود نبیند، نسبت به راه طی شده شک می کند و انگیزه ای نخواهد داشت.

توان کسب درآمد هر چند ناچیز اما عزتمندانه از فعالیت های طلبگی و متناسب با شأن روحانیت طلاب را در این راه نگاه می دارد زیرا هم وظیفه صنفی خود را انجام می دهند و هم وظیفه تأمین معاش خانواده را.

عوامل دیگری نیز برای کم شدن انگیزه طلاب می توان در نظر گرفت که در نوبت های بعد به آن پرداخته می شود.

ارسال نظرات