سراب دلارزدایی!؛ ماموریت دیگر جریان تحریف
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، این روزها در حالی که مقامات رسمی و مراکز اقتصادی آمریکا مکررا از حرکتی که تحت عنوان «دلارزدایی» آغاز شده است به شدت ابراز نگرانی و عصبانیت کرده و جایگزینی سایر ارزها به جای دلار را برای حیثیت آمریکا فاجعهآمیز قلمداد میکنند، ناگهان روزنامه زنجیرهای «دنیای اقتصاد» (که قرابت فکری زیادی با لیبرالهای ایرانی و طیف مدعیان اصلاحات را در کارنامه خود دارد) در تیتر اول خود (شنبه نهم اردیبهشت) با عنوان استهزاءگونه «سراب دلارزدایی» به دفاع تمام قد از دلار پرداخته، تلاش برای مبارزه با آقایی دلار را خطایی استراتژیک قلمداد نموده و هر گونه کوشش بمنظور شکستن هیمنه کدخدا را محکوم به شکست معرفی میپندارد!
روزنامه دنیای اقتصاد (بخوانید بنگاه رسانهای وابسته به یکی از تجار اتاق بازرگانی) مدعی شد اقدامات دولت سیزدهم در راستای شکستن آقایی دلار سراب است و ثمری برای اقتصاد ایران نخواهد داشت!.
تذکر چند نکته پیرامون یادداشت مغالطهگونه روزنامه دنیای اقتصاد ضروری به نظر می رسد:
1_ مروری بر اغواگریهای «جریان تحریف» دردولت روحانی
تحریف و تغییر در دستگاه محاسباتی مردم و مسئولین یکی از مسائل خطیري است که همواره مورد توجه و هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب قرار داشته است. به عنوان نمونه ایشان درتاریخ 10/5/99 از کلیدواژه «جریان تحریف» پرده برداری نموده، خطر اغواگری پادوهای داخلی دشمن را گوشزد کرده و با تأکید بر اینکه «به موازات جریان تحریم، یک جریان تحریف حقایق و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد»، هشدار دادند که مغالطه گری، ارائه آدرس غلط «سازش، مذاکره، اعتماد به آمریکا، نگاه به بیرون»؛ توام با انتشار ویروس «ناامیدی، خودتحقیری» از اهداف اصلی خط تحریف است.
اگر بخواهیم صریح و بی پرده سخن بگوییم باید اذعان نمود که موکول کردن حل مشکلات اقتصادی کشور به «رفع تحریم» و لزوم اتخاذ راهبرد ذلیلانه «سازش، مذاکره، دیپلماسی التماسی» با هدف برونرفت از عواقب تحریم، یک آدرس غلط توام با اغواگری آشکار بود که از طرف «جریان تحریف» در دوران «روحانی مچکریم» در میان افکار عمومی مخابره گردید.
متأسفانه این آدرس غلط با شعارها و مغالطاتی نظیر «آمریکا کدخداست»، «آمریکا میتواند تمام توان نظامی ما را ظرف ۵ دقیقه نابود کند»، «خزانه خالی است»، «رفع تحریمها و حل مشکل اشتغال و آب خوردن و آلودگی هوا منوط به مذاکره است»، «دستی که نمی شود برید، باید بوسید!»، «اوباما بسیار مؤدب است»، «نمیتوانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم»، «نباید با شعارهای توخالی مقابل قدرتها ایستاد»، «امکان ندارد آمریکا زیر تعهدات خود بزند»، «اروپا با آمریکا فرق میکند و پای توافق میماند»، «امضای کری تضمین است»، و... دائما تشدید گردید.
نهایتا با عملیات روانی گستردهای که جریان غربگرا انجام دادند در ذهن برخی افراد سطحینگر این گونه القا شد که راهبرد «مقاومت» جواب نداده، باید دست از آرمانگرایی انقلابی و استکبارستیزی برداشت تا معضلات معیشتی کشور سامان یابد!
2_ عاقبت عمل بر مبنای خط مشی «جریان تحریف» در دولت تدبیر
پس از امضای توافق هستهای تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) میان ایران و گروه 1+5 در تیرماه 1394، «جریان تحریف» با همکاری روزنامههای زنجیرهای و با تیترهایی همچون «تحریمها به تاریخ پیوست»، «خلاص شدیم، سلام بر ایران بیتحریم»، «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم»، «اینک بدون تحریم»، «تحریم رفت»، «کلید تدبیر، قفل تحریمها را گشود»، «غروب تحریم، ساحل توافق»، «پیروزی، بدون جنگ» و... به استقبال این توافق ننگین رفتند.
مقامات ارشد دولت وقت نیز برجام را «فتحالفتوح»، «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت»!، «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر» و... نامیده و تأکید کرده بودند که «در همان روز اول توافق، تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی بطور کامل لغو خواهند شد و نه تعلیق. حتی تحریمهای تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود».
براساس آنچه از سوی دولتمردان و رسانههای به ظاهر حامی دولت ادعا شده بود، قرار بود طبق برجام نه تنها تحریم های قبلی علیه ایران لغو شود بلکه تحریم جدیدی نیز علیه کشورمان تصویب نشود؛ اما در عرصه عمل همه چیز برعکس از آب درآمده و به تعبیر جناب مولوی: «از قضا سرکنگبین صفرا فزود»!. شوربختانه باید گفت نه تنها تحریمهای قبلی به قوت خود باقی ماند، بلکه تحریمهای بیسابقه، شدیدتر و جدیدتری در عصر پسابرجام علیه ایران تصویب گردیده و تلخیهایی به ملت تحمیل گردید که وصفش ملالتآور و ناگفتنی است!
3_ سناریوی جدید «جریان تحریف» در سال «مهار تورم»
اما این بار بعد از افتضاح برجام، به نظر میرسد که خط تحریف نقشه دیگری را به منظور چوب گذاشتن لای چرخ اقتصاد کشور تدارک دیده است. ظاهرا تلاش برای تمسخر و ایجاد خدشه در کارآمدی راهبرد «دلارزدایی» در سرلیست مغالطه گریهای رسانه های مدعی اصلاحات قرار گرفته و تلاش می کنند تا از این طریق عصا زیر بغل آمریکای رو به افول گذاشته و تا جائی که میشود به دلارهای رو به اضمحلال یانکیها اعتباربخشی نمایند.
روزنامه دنیای اقتصاد که روزگاری دولت متبوعشان به امید جناب کدخدا پا روی پا گذاشته بود و تلاشی برای دور زدن تحریمها از مسیر کشورهای همسایه و کشورهای بلوک شرق انجام نمیداد (و سرانجام با خروج آمریکا از برجام از همان غربیها سیلی خورد)، اینک از توسعه روابط مالی و تجاری ایران با همسایگان و کشورهای مستقل برآشفته شده و حضور رسمی ایران در پیمان راهبردی شانگهای و اکو و احتمال پیوستن به بریکس را به فال بد گرفته و برای تخطئه دستاوردهای دولت سیزدهم، از عبارت تحقیرآمیز «مشارکت در اجلاسهای منطقهای دست چندم» استفاده میکند!.
آری؛ برای جماعت غربزدهای که از هر دستاویزی برای تحقیر کشور استفاده میکنند و روزگاری همه شئون کشور را منوط به پذیرش برجام و FATF میدانستند، اینک بسیار دشوار است که ببینند دیپلماسی اقتصادی دولت در متنوعسازی مبادی و مقاصد تجاری کشور در حال نتیجهدادن است. با این اوصاف به نظر میرسد «جریان تحریف» تمام امکانات و همت خود را صرف انکار این واقعیتها کرده، فنون اغواگری و جنگ روانی را به استخدام درآورده تا همچنان تنها کلید حل مشکلات معیشتی را منحصر به بیراهه «سازش و کرنش» مقابل گرگهای متمدننمای غربی معرفی کند.
4_ تعصب بر حفظ جلالت دلار و نادیدن مطالبه بین المللی برای دلارزدایی
نرد عشق بازی و غم خواری «جریان تحریف» برای دلداری جناب کدخدا در حالی است که کمتر روزی است که مسئولان سیاسی و اقتصادی دنیا از کاهش ذخایر دلاری خود و تلاش برای جایگزینی پولهای ملی و محلی در مبادلات خارجی حرفی نزنند. از چین و روسیه تا هند و برزیل و آرژانتین، بهطور فزایندهای تلاش میکنند سهم دلار را از ذخایر و تعاملات بینالمللی خود تقلیل داده و اتفاقاً این موضوع را با صدای بلند به گوش جهانیان مخابره می کنند.
از باب آنکه مشت نمونه خروار است باید گفت معاون دبیرکل سازمان همکاری شانگهای اعلام کرده است که این سازمان در حال تدوین نقشه راه برای دلارزدایی از مبادلات تجاری بین اعضای این سازمان با استفاده از ارزهای ملی است. همچنین گریگوری لوگوینوف در یک مصاحبه تلویزیونی گفته است: کار در چارچوب این سازمان برای تهیه نقشه راه انتقال به تسویه با ارزهای ملی در حال انجام است.
از طرف دیگر گروه بریکس (شامل اقتصادهای بزرگی از جمله چین، هند، روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی) مدتی است اشتیاق وافر خود به توسعه اعضای این گروه با محوریت حذف دلار از تعاملات فیمابین را مطرح کردهاند.
از سوی دیگر رغبت سایر ملتها برای پیوستن به پیمان بریکس در شرایطی افزایش یافته که اعتماد به دلار آمریکا ( بویژه پس از سوءاستفاده امریکائیها از سلاح مالی برای تحریم کشورها) بهشدت فروکش کرده و برای اقتصادهایی که متکی به دلار بودند، نگرانیهایی برانگیخته است.
در این بین حتی سخن از ارز واحدی بین گروه بریکس برای انجام معاملات بین خود و سایر شرکای اقتصادی آنها مطرح است. جوزف سولیوان در نشریه فارینپالیسی (مستقر در واشنگتن) مینویسد: «این روزها، سخن از دلارزدایی جان میگیرد».
ماه گذشته، الکساندر باباکوف، معاون رئیس دومای دولتی روسیه در دهلینو گفت که روسیه اکنون پرچمدار ایجاد یک ارز تازه است که قرار است برای تجارت فرامرزی توسط کشورهای عضو بریکس مورد استفاده قرار گیرد.
چند هفته بعد، لولا داسیلوا رئیسجمهوری برزیل هم در سفر به چین چنین گفت: «روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال اقتصاد وابسته به دلار بوده و چرا باید کشورها تجارت خود را بر پایه دلار انجام دهند؟» (قریب به مضمون و البته کمی با چاشنی طنز)
طی سنوات گذشته شاهد بودیم که پافشاری بر اجرای هرچه سریعتر راهبرد «دلارزدایی» از سپهر اقتصاد کشور، مورد تاکید صریح و صحیح بسیاری از دلسوزان و کارشناسان اقتصادی قرار گرفته و اجرای این تاکتیک را به عنوان یکی از شاهکلیدهای حل نابسامانیهای معیشتی معرفی کردهاند.
رهبر انقلاب نیز در 25 شهریور 95 ضمن تصدیق و خوشبینی به کارآمدی این راهکار فرمودند: «اگر مردم و مسئولان بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق نموده، کشور را از جادوی پولی و مالی دشمن خلاص کرده، ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، علاوه بر اینکه کمک شایانی به مملکت خود کردهاند، کشورهای دیگر را نیز نجات داده و برای آنها نیز الگویی موفق خواهند شد». (قریب به مضمون).
5_ «پولطلا» به جای پیمانهای پولی دوجانبه؛ موثرترین راهکار شکستن آقائی دلار
نکته پایانی آنکه به نظر میرسد اساسا راهبرد دلارزدایی بدون مقاومسازی پول میسر نبوده و در حد شعار و آرزو باقی خواهد ماند. به بیان روشنتر پافشاری بر پیمانهای پولی دوجانبه و تاکید بر مبادله با پولهای ملی سایر کشورها به جای دلار، راهکار چندان مناسب و کارآمدی برای شکستن آقایی دلار نیست و نخواهد بود.
نشان به آن نشان که سررشته تمام پولهای کاغذی نهایتا وابسته و متکی به دلار است. بنابراین آینده چندان درخشان و خوبی برای پیمانهای پولی دوجانبه پیشبینی نمیگردد؛ چراکه باز هم به نوعی پاس گل دادن به دشمن تلقی شده و بازی در زمین طراحی شده توسط بیگانگان محسوب میگردد.
شواهد و ادله فراوان حاکی از آنست که فقط و فقط پول خلقت (پولطلا) است که از دلارهای افسونگر آمریکایی قدرتمندتر بوده، در کمترین زمان میتواند به مثابه اژدهای برخاسته از عصای موسی، افسونگری دلار را بلعیده و شیشه عمر تمام پولهای اعتباری را بشکند.
رسول رضایی؛ پژوهشگر اقتصاد مقاومتی