۰۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۴
کد خبر: ۷۳۴۷۷۱

روایتی از زندگی امام جمعه جوان با ۵ فرزند/ شروع زندگی با نشاط از زیرزمین محقر

روایتی از زندگی امام جمعه جوان با ۵ فرزند/ شروع زندگی با نشاط از زیرزمین محقر
حجت‌الاسلام «مهدی اشرف»، طلبه جوان حوزه علمیه و امام جمعه سرخه که پدر پنج فرزند قد و نیم‌قد است، زندگی بانشاطش را از زیرزمین یک خانه محقر آغاز کرد.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا،  در جامعه امروز که برخی لزوم فرزند‌آوری را زیر سؤال می‌برند و گاهی هم آن را مانعی در مسیر رشد علمی و اقتصادی والدین تلقی می‌کنند، برخی خانواده‌ها حرف‌های دیگری هم دارند.

در قرآن و روایات از فرزند‌آوری به عنوان یک حُسن یاد می‌شود و فرزندان را میوه‌های زندگی و زمینه‌ساز سعادت والدین در آخرت دانسته‌اند و هنوز هم هستند کسانی که عقیده دارند فرزند بیشتر سبب زندگی بهتر می‌شود.

فارس به‌منظور تبیین اهمیت افزایش جمعیت در کشور به‌ویژه استان سمنان، فرزندآوری و تبیین منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حوزه جمعیت و ازدیاد نسل سراغ یک خانواده هفت‌نفره رفت.

زوج طلبه‌ای که صاحب پنج فرزند هستند، نکات جالب و جذابی را در زمینه فرزندآوری، تربیت فرزند، دغدغه‌های یک خانواده پرجمعیت و شیرینی و لذت‌ها و سختی‌های چندنفره بودن مطرح می‌کنند.

حجت‌الاسلام «مهدی اشرف»، طلبه جوان حوزه علمیه و امام جمعه سرخه که پدر پنج فرزند قد و نیم قد است، زندگی بانشاطش را از زیرزمین یک خانه محقر آغاز کرد. او و همسر طلبه‌اش، در عین فعالیت‌های مختلف اجتماعی، فرزندانشان را برکت زندگی می‌دانند و در کنارشان روزگار خوشی را سپری می‌کنند.

-لطفاً ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید، متولد چه سالی هستید و چه تحصیلاتی دارید؟

-مهدی اشرف، متولد ۱۳۶۳ اهل دیار سرخه از توابع استان سمنان هستم.

بنده تحصیلاتم را در مقطع دیپلم ریاضی فیزیک در سرخه و سمنان گذراندم و در سال ۱۳۸۰ وارد حوزه علمیه قم شدم و تا عالی‌ترین سطح حوزه که سطح چهار است، تحصیلاتم را ادامه دادم.

-در چه سنی ازدواج کردید و در زمان ازدواج همسرتان چند سال داشت؟

-در سال ۱۳۸۴ ازدواج کردم که در آن موقع بنده ۲۱ سال و همسرم ۱۹ سال داشت.

-آیا بعد از ازدواج مستقل زندگی کردید و همان ابتدای زندگی منبع درآمدی داشتید؟

-به سنت رایج امروز حدود یک سال در دوران عقد بودیم و بعد از تشکیل زندگی مشترک عازم قم شدیم و در خانه استیجاری که در یک زیرزمین بود، به مدت سه سال ساکن شدیم.

زندگی طلبه‌ها این‌گونه می‌چرخد که در دورانی که تحصیل می‌کنند مبلغی را ماهانه به عنوان شهریه از مراجع معظم تقلید دریافت می‌کنند که البته نسبت به سطح درآمد مبلغ ناچیزی است و بیشتر جنبه کمک هزینه دارد. ما هم سعی کردیم با همان مبلغ، زندگی را اداره کنیم؛ در آن زمان در سطح یک حوزه در حال تحصیل بودم و ماهانه ۱۵۰ هزار تومان دریافت می‌کردم که ۹۰ هزار تومان را برای اجاره خانه پرداخت می‌کردم و باقیمانده آن را هم خرج مایحتاج زندگی ازجمله خوراک و پوشاک می‌کردیم.

خانواده من و همسرم در مراسم خواستگاری شرط کردند که هر چیزی را که عرف است به عنوان جهیزیه عروس و داماد تهیه کنند و بنابراین بسیاری از وسایلی که آن زمان هم رسم بود مانند مبل و دیگر وسایل آنچنانی و غیرضروری را نداشتیم و از دیگر شروط مطرح‌شده در خواستگاری هم این بود که برای کاهش خرج و مخارج فقط یک مراسم بگیریم؛ یعنی مراسم عقد و عروسی‌مان در یک روز برگزار شود و این‌گونه زندگی مشترکمان آغاز شد.

-نخستین فرزند شما چند سال بعد از ازدواج به دنیا آمد، فاصله سنی فرزند فرزندان چقدر است؟

-نخستین فرزند ما یک سال و ۲ ماه بعد از آغاز زندگی مشترک به دنیا آمد و در همان اوایل ازدواج با هم قرار گذاشتیم که تعداد فرزندانمان زیاد باشد و حداقل چهار فرزند داشته باشیم و اقدام زودهنگام در فرزنددار شدن را هدف‌گذاری کردیم.

بر اساس نظر کارشناسان ازجمله کارشناسان بهداشت و مشاوره خانواده اسلامی و مشاوره‌های دیگر مبنی بر اینکه فاصله سنی مطلوب و خوب برای فرزندان سه سال است، بر همین اساس فاصله سنی بین فرزندان ما هم تقریباً سه سال است؛ در حال حاضر به لطف خداوند دارای پنج فرزند هستیم.

-لطفاً در مورد اهمیت موضوع فرزندآوری و توجه به جوانی جامعه نظرتان را بگویید.

-حضور کودکان اثر معنوی بسیار زیادی در زندگی دارد و در حدیثی هم پیامبر اسلام (ص) فرموده‌اند «به کثرت امت خود به امت دیگر مباهات می‌کنم»؛ فرزندان زیاد سبب خشنودی رسول گرامی اسلام است و سبب تقویت و افزایش جمعیت مؤمنان و شیعیان مسلمان می‌شود و این قطعاً مورد رضایت خداوند است.

اهمیت فرزندآوری در زمینه‌های مادی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز بسیار مؤثر است؛ امروز در مطالعات مختلف ثابت شده که پیشرفت و توسعه هر جامعه مبتنی بر جمعیت است، یعنی تعداد جمعیت در ارکان اصلی ازجمله اقتصاد، سیاست و انسجام اجتماعی بسیار مؤثر است.

وقتی که آمار جمعیت بالا باشد، پویایی و نشاط جامعه را که جمعیت جوان آن ایجاد می‌کنند، افزایش می‌یابد و همین امر مایه پیشرفت همه‌جانبه کشور می‌شود؛ اما اگر جمعیت رو به کاهش باشد، طبیعتاً جامعه به سمت پیری و مصرف‌کنندگی پیش می‌رود و این امر منجر به ضعف جامعه در ابعاد مختلف می‌شود.

در توصیه‌های مختلف اسلام و قرآن شریف «کثرت جامعه» عامل پیشرو بودن و اقتدار یک ملت عنوان شده است.

امروز جامعه ما به اصطلاح عرفی استخوان ترکانده و مستقل شده و دست به زانوی خود گذاشته است و در عرصه‌های جهانی و بین‌المللی نقش‌آفرینی می‌کند و در عرصه تکنولوژی، پزشکی و علوم جدید خودی نشان داده است و پرچم ایران اسلامی و تمدن فاخر آن که در سده‌های گذشته در جهان مطرح بوده بالا برده است که باید گفت دوام و بقای این شرایط احتیاج مضاعفی بر جمعیت جوان، پویا و فعال دارد.

البته فرهنگ عافیت‌طلبانه و راحت‌‌طلبانه‌ای ترویج یافته است؛ یعنی به جای اینکه به صلاح بچه‌ها فکر کنیم که اگر بخواهند با آرامش و تربیت خوب بزرگ شود حتماً باید خواهر و برادر داشته باشند و در یک محیط اجتماعی بزرگ شوند؛ اما پدر و مادر امروزی بیشتر به فکر خود هستند و کوتاهی می‌کنند و بچه‌ها تک‌فرزند و ۲ فرزند بزرگ می‌شوند و از بسیاری از فرصت‌های تربیتی و کنش‌های اجتماعی محروم هستند و طبیعتاً تربیت و شخصیت متوازن ندارند. این طرز تفکر رواج یافته در جامعه امروزی که به یک فرهنگ کم‌کم تبدیل شده غلط است و نیاز به اصلاح و تغییر دارد.

-اوایل ازدواج برای بزرگ کردن بچه‌ها چه کسی به شما کمک کرد؟

-همان‌طور که گفتم ما زندگی مشترکمان را در شهری غیر از زادگاهمان و در قم آغاز کردیم و طبیعتاً در آنجا هم غریب بودیم و آشنایان و فامیل از ما دور بودند و نمی‌توانستند در بسیاری از امور مانند مراقبت از فرزندان در زمانی که کاری پیش می‌آمد در کنارمان باشند و باید بگویم این مجاهدت همسرم بود که با عشق و علاقه زندگی را با قناعت اداره می‌کرد.

همسرم در زمینه فرزندآوری علاقه‌مند بود و به حس مادرانه خود توجه داشت و مادری را کاری مقدس و ارزشمند برای خود می‌دانست و از این جهت دوتایی با عشق و علاقه زندگی را به هر نحوی بود، اداره می‌کردیم و حتی تا لحظه تولد و مراقبت‌های بعد از تولد خودمان بچه را نگه می‌داشتیم و کمکی نداشتیم و بیشتر زحمت‌ها نیز بر گردن همسرم بود.

-شما در زندگی خودتان با شهریه طلبگی چطور معیشت را مدیریت می‌کنید چون فکر می‌کنم این شهریه خیلی بالا نباشد با پنج فرزند؟

-با قناعت و حذف هزینه‌های اضافی و تجمل و جلوگیری از اسراف و چشم و هم‌چشمی زندگی را اداره کار می‌کردیم و علاوه بر اینکه برکت خداوند شامل حال ما شد و الحمدالله هیچ‌وقت در زندگی دچار تنگنای غیرقابل تحمل نشدیم و فرزندانمان هم شرایط مناسبی داشته‌اند.

-خانواده خودتان و همسرتان چقدر از شما حمایت روانی و معنوی می‌کنند و با فرزندآوری متعدد شما موافق‌اند یا مخالف؟

-خانواده‌ها طبیعتاً از باب علاقه به تصمیم ما احترام می‌گذاشتند؛ اما بالاخره فضای حاکم بر جامعه و سبک زندگی که وجود دارد گاهی توسط افراد مختلف منتقل می‌شد، بعضی از سر دلسوزی که چون ما در شهر غریب و تنها هستیم و بعضی از سر جملات رایج و مسائل اقتصادی و گاهی حرف‌هایی منتقل می‌شد که شاید اگر نبود انسان انگیزه بیشتری داشت و با شنیدن آن اذیت نمی‌شد؛ اما خود خانواده حامی و مشوق ما بودند و احترام می‌گذاشتند و به ویژه در محبت کردن و ابراز علاقه به بچه‌ها که رکن اصلی در تربیت روانی و جسمی و همه‌جانبه فرزندان است، بسیار حامی بوده و کمک کرده‌اند.

-برای تربیت بچه‌ها از چه روشی استفاده می‌کنید؟

-یکی از انواع تربیت‌ فرزندان، تربیت‌ عملی است؛ بنده معتقدم پدر یا مادر به جای اینکه بچه‌ را تربیت کند، باید ابتدا خودش را تربیت کرده و رفتارش را کنترل کند و اینکه چطور به زندگی نگاه کند و به دیگران محبت و گذشت داشته باشد.

بخش عظیمی از تربیت رفتار پدر و مادر است که خواه‌ناخواه به فرزند منتقل می‌شود و اینها فارغ از گفتارهای تربیتی است که انجام می‌دهند و از همه مهم‌تر است. بخشی هم کمک و لطف خداست و خداوند انسان را در تربیت فرزند هدایت می‌کند.

تربیت فرزندان مبتنی بر آموزش نیز هست و والدین باید به صورت مستمر مطالعه داشته باشند؛ من و همسرم بعد از ۱۷ سال و داشتن پنج فرزند باز هم پیوسته در حال مطالعه و آموختن هستیم و اگر کتابی، سخنرانی، مشاوری و هر جایی که فرصتی حاصل شود که مطلبی در مورد همسرداری، روابط زوجین و ارتباط والدین با فرزندان بیاموزیم استقبال می‌کنیم و می‌شنویم.

-تفاوت خانواده کم‌جمعیت با پرجمعیت در چیست؟

-قطعاً تفاوت بین خانواده کم‌جمعیت و پرجمعیت وجود دارد، بر اساس پژوهش‌های انجام شده فرزندان در خانواده‌های کم‌جمعیت امروزی با مشکلاتی همچون افسردگی، ضعف اعتماد به نفس و رذایل اخلاقی مثل تکبر و نداشتن توانایی در برقراری معاشرت‌های اجتماعی، نداشتن توانایی حل مسأله و دیگر مسائل عاطفی، روحی و روانی مواجه می شوند؛ این در حالی است که در خانواده پرجمعیت این مسائل به‌طور طبیعی آموخته و اصلاح می‌شود علاوه بر اینکه در خانواده پرجمعیت فضائل اخلاقی مثل سازگاری، گذشت و قناعت در بچه‌ها رشد پیدا می‌کند.

اما بحث دیگر توجه اعضای خانواده به یکدیگر است؛ به هر حال در یک برهه زمانی فرزندان کوچک هستند و نیاز به مراقبت دارند و در برهه‌ای دیگر این قضیه برعکس می‌شود و والدین به علت کهولت سن نیازمند مراقبت از سوی فرزندان خود می‌شوند و از این حیث نیز بین خانواده پرجمعیت و کم‌جمعیت تفاوت وجود دارد و در خانواده با فرزندان بیشتر در قیاس با خانواده‌ای با یک یا دو فرزند دارند، توجه بیشتری نسبت به این موضوع وجود دارد.

-از مضرات و معایب تک‌فرزندی برایمان بگویید؟

-پدر و مادری که تنها یک یا دو فرزند دارند، خودخواهی می‌کنند که به اسم امکانات و تربیت فرزند کم می‌آوردند، اما در واقع به او ضرر می‌رسانند من در کلاس‌های مختلفی که برای نونهالان، مدارس و برخوردهای فردی داشتم می‌بینم که این بچه‌ها چقدر با حسرت دنبال خواهر و برادر بیشتر و یک خانواده بانشاط هستند و با تمام وجود حس می‌کنند چیزی را کم دارند و این حق‌الناس است که اگر شرایط اجازه دهد و والدین، فرزند خود را از نعمت برادر و خواهر و یک زندگی بانشاط و رشد متوازن روحی و روانی محروم کنند و در حقیقت به او ظلم کرده‌اند.

-زوجین امروز معتقدند فرزند کمتر مساوی با پیشرفت فرزندانشان است، آیا شما این دیدگاه را قبول دارید؟

-پیشرفت گاهی به مدرک و پول نیست و همه قبول دارند که یک پزشک و یا هنرمند بااخلاق و ... به‌مراتب بیشتر از آدمی می‌ارزد که پول و مدرک اجتماعی دارد؛ اما بداخلاق است؛ بنابراین شخصیت هر فرد عامل اصلی خوب بودن و مایه پیشرفت انسان است.

بسیاری از اساتید، علما و ... همه از خانواده پرجمعیت هستند و می‌توانید بررسی کنید که اگر شرایط تربیت پدر و مادر درست بوده باشد، بچه‌ها هم قابل احترام و مایه افتخار جامعه هستند و اگر تربیت نادرست باشد فرزند مایه ننگ یک خانواده می‌شود.

معمولاً فرزندانی که از خانواده پرجمعیت هستند چون باید تلاش کنند تا سهم خود را از خانواده به عهده بگیرند افرادی مسؤولیت‌پذیر، متعهد، موفق‌تر و توانمندتر در حل مسأله در اجتماع هستند.

-از خصوصیت اخلاقی فرزندانتان هم برای ما بگویید.

-فرزندان ما (فاطمه، محمدحسین، معصومه، محمدجواد و کریمه) بسیار خوب، متعهد و مسؤولیت‌شناس نسبت به درس، حضور در اجتماع و تعهد به پدر و مادر هستند که این‌ها همه را توفیق الهی و مرهون زحمات همسرم می‌دانم.

امیدوارم خداوند متعال این دعا را در حق ما مستجاب کند که همسر و فرزندان نور چشم ما باشند. فرزندان نزد ما امانت هستند که از خداوند متعال توفیق می‌طلبم که این امانت‌ها را خوب، درست و طوری که صاحب این امانت می‌خواهد نگهداری کنیم و تحویل جامعه دهیم و وظیفه پدر و مادری خود را به بهترین وجه انجام دهیم.

- در آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید؟

-درست است که جامعه و اقتصاد ما دچار مشکلاتی است؛ اما باید بدانیم رکن و اساس و آینده جامعه ما در جمعیت نهفته است و اگر به این موضوع مهم توجه نکنیم، ده‌ها برابر مشکلاتی که امروز به صورت طبیعی و زیرساختی دچار آن هستیم پیش می‌آید، بنابراین همه باید همت کنیم و عزم عمومی صورت گیرد که نرخ جمعیت و رشد آن قابل قبول باشد تا کشور فعال، بانشاط و رو به رشد باقی بماند.

در ادامه چنددقیقه‌ای هم با راضیه احسانی همسر آقای اشرف به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

-در مورد بزرگ کردن فرزندان و مشکلات آن در غربت بفرمایید؟

-در رابطه با بزرگ کردن بچه‌ها در شهر غریب و بدون کمک طبیعتاً و قطعاً سختی‌ها و مشکلاتی وجود دارد؛ به خصوص هنگام بیماری‌ها و شب‌بیداری‌های فرزندان ولی چیزی که تحمل این دوری‌ها و سختی‌ها را ممکن می‌کرد و می‌کند هدف است؛ اینکه من این شغل مادری و همسری را به چه هدفی و نگاهی پذیرفته‌ام و ایفا می‌کنم.

من با توجه به شغل همسرم که طلبه است ،همیشه نگاهم این بوده و هست که من با ورود به این زندگی توفیق پیدا کرده‌ام که به سرباز امام زمان (عج) خدمت کنم و در تربیت نسل شیعه و محب اهل‌بیت (ع) سهیم باشم و خدارا بر این نعمت شاکرم.

وقتی نگاه و هدف مشخص و مهم باشد، پس انسان برای رسیدن به آن هدف سختی‌ها را تحمل می‌کند. ضمن اینکه از بُعد دیگر هم لازم است اشاره کنم که ما در شهر مقدس قم زندگی می‌کردیم و ریزه‌خوار حضرت معصومه (س) بوده‌ایم و از عنایات، توجهات و الطاف این بانو بهره‌ها برده‌ایم که تحمل سختی‌ها را بسی آسان‌تر می‌کند.

-با توجه به تأمین معیشت و گرانی‌ها و مشکلات اقتصادی موجود آیا شما دچار مشکل نیستید؟​

-ما هم مانند همه خانواده‌ها دچار این مسائل هستیم و باید بگویم اولاً مدیریت کردن سطح توقعات بچه‌ها و قناعت است که بسیار اهمیت دارد و تا حد زیادی به پدر و مادر بستگی دارد و دیگر اینکه باید به این باور برسیم که در کنار تلاش برای امرارمعاش که وظیفه مرد خانه است و همسرم هم انصافاً در این زمینه کم نگذاشته‌اند، در کنار این تلاش باید باور داشته باشیم که روزی ما دست خداست و خداوند متعال روزی‌رسان است.

بنده معتقدم اگر حتی از طرف خانواده‌ها هم حمایت مالی باشد اگر خدا آن روزی را مقدر نکرده باشد، حمایتی صورت نمی‌گیرد، پس باید یقین داشته باشیم روزی ما دست خداوند است ما اگر بخواهیم با دو دوتای چهار تای این دنیا حساب کنیم اصلاً دخل و خرجمان باهم تناسب ندارند و مسأله دیر بحث برکت در زندگی هست که در روایات فراوانی اشاره شده که برکت در مال‌هایی هست که خمس آن پرداخت شود.

-مهم‌ترین حسن فرزندآوری چیست؟

-مهم‌ترین حسن فرزندآوری حس محبت و مسؤولیت پذیری بچه‌ها نسبت به یکدیگر است که بارها مشاهده شده است؛ به‌طور مثال من وقتی با یکی از فرزندانم برای خرید بیرون می‌روم بدون اینکه من اشاره‌ای بکنم ایشان طوری خوراکی‌ها را انتخاب می‌کند که بتوانیم برای بقیه خواهر برادرها هم تهیه کنیم.

و دیگر اینکه وقتی من مجبور باشم برای کاری ساعت‌هایی را بیرون از خانه باشم بچه‌ها نسبت به مراقبت از هم و انجام وظایف و... حس مسؤولیت دارند؛ یا مثلاً در مهمانی‌ها حواسشان به همدیگر هست.

-با توجه به اینکه سمنان به گفته استاندار سمنان در وضعیت قرمز جمعیت قرار دارد؛ به نظر شما چه کوتاهی‌هایی در این زمینه از سوی دستگاه متولی شده و راهکار آن چیست؟

-کوتاهی دستگاه‌های متولی از این نظر است که در امر فرهنگ‌سازی باید تلاش بیشتری کنند و در دهه‌های اخیر به غلط سیاست تهدید جمعیت و «۲ فرزند کافی است» تبلیغ شده و جا افتاده است؛ علاوه بر اینکه زندگی آپارتمان‌نشینی و شهرنشینی و زندگی جدید و شکل و نقشه خانه‌ها و رفت و آمدها کار را سخت کرده است و دچار یک سبک زندگی شدیم که با جمعیت زیاد دیگر خوانایی و هماهنگی ندارد.

همه این‌ها ناشی از فرهنگی است که شکل گرفته؛ پس عمده تغییر را باید روی مسائل فرهنگی انجام داد، البته مسائل اقتصادی هم مؤثر است، اما ریشه، پایه و اساس نگاه فرهنگی و اصل سبک زندگی که موافق با این شرایط باشد باید انجام شود که دستگاه‌های متولی معمولاً در این جهت کوتاهی می‌کنند.

جنس وظایف دستگاه‌ها متفاوت است؛ برخی وظایف فرهنگی و برخی وظایف تشویقی دارند، به‌طور مثال بانک‌ها باید وام‌ پرداخت کنند و برخی مانند مجلس که شأن قانون‌گذاری و رفع موانع دارند و شبکه بهداشت و درمان در راستای کم کردن هزینه‌ها و افزایش مراقبت‌ها برای مادران به وظایف خود به‌درستی عمل کنند؛ اما همین‌که نتیجه نمی‌گیریم و همچنان شاهد کاهش جمعیت هستیم، نشان می‌دهد که عملکردها اثرگذاری نداشته است.

-زوجین جوان امروز دلایلی همچون گرانی را برای مخالفت با فرزندآوری و یا داشتن تنها یک فرزند عنوان می‌کنند؛ پاسخ شما به این زوجین چیست؟

-در این مورد باید ۲ پاسخ داده شود، یکی از آنها باور ایمانی است و خداوند متعال در قرآن صراحتاً تأکید کرده که فرزندان خود را نکشید و این جلوگیری از بارداری‌ها و سقط‌های فراوانی که در طول سال متأسفانه صورت می‌گیرد ناشی از همین مسأله است.

خداوند متعال می‌فرماید «بچه‌ها را از ترس گرسنگی نکشید روزی شما و آن‌ها دست من است» حتی شما که کار می‌کنید، این توان، عقل، هوش و تلاش برای درآمد خانواده را خدا به شما داده و خداوند متعال روزی‌رسان واقعی است؛ روزی بچه را خدا می‌دهد و خداوند برای هر مخلوقی روزی جداگانه برنامه‌ریزی کرده است؛ بنابراین با آمدن فرزند تنگنایی در زندگی ایجاد نمی‌شود این نگاه اسلامی و معنوی است که اصل نگاه هم همین است.

اما به نگاه تجربه مادی هم این مسأله ثابت شده که وقتی فرزند بیشتری داشته باشید، فرزندان همیشه مصرف‌کننده نیستند و به‌تبع هزینه‌هایی که برای فرزندان می‌کنید، کاهش پیدا می‌کند و باید گفت به سبک زندگی برمی‌گردد.

شما گاهی می‌بینید کسی که یک فرزند دارد، برای تأمین اسباب‌بازی، کلاس، سرگرمی و ... به اندازه نگهداری ۲ یا سه فرزند هزینه می‌کند؛ اما اگر هم‌بازی خواهر و برادر داشته باشد و به همدیگر آموزش دهند و از هم نگهداری کنند، بسیاری از هزینه‌های جانبی کاهش می‌یابد و گاهی در تهیه پوشاک و اقلام دیگر چون بچه‌ها رو به رشد هستند آن را برای بچه دیگر می‌توان استفاده کرد و از طرفی بچه‌ها به سنی می‌رسند که کمک پدر و مادر می‌شوند در واقع در هزینه‌ها هم کمک می‌کنند.

گاهی هم مبالغ اضافی را به خاطر سبک غلط زندگی یا چشم و هم‌چشمی و آداب و رسوم اشتباه یا نوع استفاده مصرف‌گرایانه همراه با اسراف و راحت‌طلبی هزینه می‌کنیم؛ در صورتی که می‌توان همان استفاده را با هزینه کم داشت.

به گزارش فارس؛ طبق روایات، «فرزندان میوه‌های زندگی انسان هستند» که این میوه بودن برای انسان به معنی نشاط، شادابی، طراوت دادن به زندگی است و اهل بیت (ع) هم فرزندان را زمینه‌ای برای سعادت والدین در آخرت یاد می‌دانند و در روایت تأکید شده که «چه بسا پدران و مادرانی که به واسط فرزندان خود اهل بهشت می‌شوند». این روایات و آیات، ما را به ضرورت اصلی نسل‌آوری و تربیت فرزند هدایت می‌کنند.

ارسال نظرات