آبادانیها همچنان منتظر اجرای حکم مقصران متروپل
عبادان یا آبادان از دیرباز به شهری با صفا و محلی برای گردشگری شهرت داشت تا آنجا که اگر در بازارهای آن قدم میزدی غرق در شور و حالی جنوبی با طعم شرجی و گرما و نخل های استوار آن میشدی اما درست یک سال قبل بود که حادثهای ناگوار کام مردم آبادان را تلخ کرد؛ اتفاقی که در دومین روز از خرداد ۱۴۰۱ رخ داد، آوارش بر قلب آنها ریخت.
صدای مهیبش که در شهر پیچید توجه همه را به خود جلب کرد و حاصلش ۱۵ روز آواربرداری از ساختمان و عزادار شدن یک شهر بود. مسئولان کشوری و استانی به آبادان سر میزدند و به دیدار خانواده مصدومان و جانباختگان میرفتند؛ هر روز آمار تازهای ارائه میشد و آخرین آمارها از ۴۳ کشته و ۳۸ مصدوم بر اثر این حادثه حکایت داشت و این پرونده به تعبیر احمد وحیدی وزیر کشور به یک چیز ختم شد: فسادی بزرگ در متروپل رخ داده است.
در میانه بررسیها پای شهرداری و نظام مهندسی هم به ماجرا باز شد و شواهد و مستندات نشان داد این ساختمان مجوزهای لازم برای تبدیل شدن به یک برج دوقلوی ۱۱ طبقه را نداشته و افزون بر آن مصالح استفاده شده در این بنا نیز کافی و مناسب نبوده است.
خلاصه آنکه قصه متروپل تنها به آوار شدنش ختم نشد و دامان ساختمانهای همجوارش را هم گرفت. برای خارج کردن آسانتر مصدومان و متوفیان چند ساختمان به صورت کامل تخریب شد و کرکره چندین فروشگاه موجود در خیابان امیرکبیر آبادان ماهها پایین رفت.
وعدههای بیعمل
آقای بهزادی که منزلش مقابل ساختمان متروپل بوده میگوید: به دلیل خطرات احتمالی دستور تخلیه منزلمان را دادند و ما هشت ماه در آن سکونت نداشتیم و در این مدت خانه ما طعمه سارقان هم شد اما هیچ نهادی نه هزینه اسکان ما را پوشش داد و نه حتی پیگیر ماجرای سرقت و پرداخت خسارت شد.
دیگری هم از خانهی تخریب شدهاش میگفت و از خسارتی که بیمه قول پرداختش را در بهمن سال قبل داده بود اما تاکنون خبری از آن نشده است.
البته اوضاع کسبه آن اطراف هم دست کمی از ساکنان نداشت تا جایی که یکی از آنها میگفت ۸ ماه مغازهام تعطیل بود و وقتی در دادگاه شکایت کردم قاضی به عدمالنفع بودنم رای داد و سوالم این است که چه کسی باید خسارتهایی که بر من تحمیل شد را پاسخ دهد؟
احسان عباسپور فرماندار ویژه آبادان اما در این باره میگوید: به فروشندگانی که کسب و کارشان به دلیل حادثه متروپل تعطیل شد وامهای کمبهره کمک معیشتی ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومانی پرداخت شد.
او با اشاره به اینکه فرمانداری آبادان در زمینه اسکان موقت ساکنان اطراف متروپل نیز به آن ها کمک کرده، میگوید: تا به امروز ۴۵۰ میلیون تومان برای اسکان این افراد به خانه معلم این شهرستان پرداخت شده و خسارت آنهایی که منزلشان تخریب شد با دستور استاندار خوزستان در تاریخ یکم خرداد ۱۴۰۲ به حساب آنها واریز شد.
در سایه بلاتکلیفی
حجت الاسلام و المسلمین محسن اژهای رئیس قوه قضاییه در نشست شورای عالی قوه قضاییه گفت: حکم مقصران حادثه طی ۲ ماه پس از آن صادر شد. شهروندان آبادانی اما همچنان اطلاع از وضعیت اجرا شدن یا نشدن این حکم بر مقصران ریزش ساختمان متروپل را مطالبه میکنند و دیههایی که نه پرداخت شد و نه حتی صحبتی از آن به میان است.
حسام ثابتی رئیس اداره برق آبادان میگوید: زمانی که مجوزات استحکام بنا به ما ارائه شود مشکل برق این کوچه حل خواهد شد.
عزیز خلفزاده مدیر اداره آبفای این شهرستان نیز در خصوص انشعاب سازی فاضلاب به شیوه شخصی از سوی شهروندان کوچه متروپل یا همان کوچه برق میگوید: به دلیل داربست زنی برای پروژه تخریب امکان ورود نیروهای ما به آن مکان به لحاظ فضای لازم برای انجام کار عملیاتی وجود نداشت و ما از پیمانکار این طرح خواسته بودیم به محض پایان کار به ما اطلاع دهد تا ظرف ۲۴ ساعت این کوچه را به شبکه آبرسانی و فاضلاب آبادان متصل کنیم.
البته اردیبهشت ماه امسال بود که خبرهایی از ساخت و ساز دوباره در محل متروپل در فضای مجازی مطرح شد که شریفی مدیر سازمان عمران شهرداری این خبر را تکذیب کرد و گفت: شهرداری آبادان هیچگونه مجوزی در خصوص ساخت و ساز مجدد در این مکان صادر نکرده و اصل ماجرا از این قرار بوده که نیروهای قرارگاه خاتم الانبیاء در حال جمعآوری آهنآلات از طبقه منفی یک این ساختمان با هدف کاهش خطر بودند.
کوچه متروپل ۱۱ ماه بدون آسفالت ماند و در نهایت در ۳۰ اردیبهشت درست سه روز قبل از سالگرد این حادثه آسفالتکشی شد. شهرداری آبادان علت این تاخیر را مانعی از سوی مخابرات شهرستان اعلام میکند و میگوید: مخابرات به ما گفته بود تجهیزات لازم را نداریم.
حالا یکسال از حادثه ریزش متروپل میگذرد اما بسیاری از خسارت دیدگان هنوز به حق و حقوق خود نرسیدهاند و لازم بود که فرآیند رسیدگی به این افراد و همچنین بهسازی کوچه متروپل زودتر از این ها انجام میشد اما تاخیرها در این زمینه چشم خسارتدیده ها را ناامید ساخته است و این پیگیری و نظارت دستگاههای مربوط را میطلبد تا شاید مرهمی بر آلامشان باشد.
مردم میگویند آنچه در این قصه اهمیت دارد این است که حادثه متروپل آبادان غمی نیست که با گذر زمان فراموش شود یا ذرهای این درد فروکش کند و هر زمان که نام متروپل به گوششان و یا مسیرشان به آن کوچه غمناک بخورد غصه آن روز بر قلب هایشان خیمه میزند حالا هر چقدر هم که ساخت و سازهای مجدد و مجلل این خیابان را پر کند و آن را به حال و هوای سابقش نزدیک کند.