ولایت الهی؛ از غدیر تا ظهور
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، امامت به عنوان مهمّترین موضوع امّت اسلامی است و مسائل آن از دیرباز تاکنون در میان مذاهب اسلامی مورد گفتوگو و نقد و ابرام فراوانی قرار گرفته است. (1)
سوگمندانه باید گفت، گاهی این مباحث از حدّ گفتوگوی آرام گذشته و به مرحله درگیری و اختلاف مبدّل شده است که تنها راه پیشگیری از این گونه تنشها، رسیدن به یک زبان مشترک میان تمام مذاهب میباشد، زبان مشترک بین شیعه و اهل تسنن، قرآن کریم و فرمایشات نبی خاتم صلی الله علیه و آله و سلم است. البته با رعایت آداب مناظره که در محل خود تبیین شده است و صد البته که عمده کتب کلامی نوشته شده در موضوع امامت با تاکید بر همین نکته مذکور میباشد. (2)
مبانی امامت از دیدگاه فرقین:
بحث ضرورت وجود امام در همه زمانها (3) و بحث اهمیت فوق العاده ی امر امامت (4) از جمله مباحث مشترک بین شیعه و اهل تسنن است؛ از این جهت مطلب یاد شده نیازی به توضیح بیشتر ندارد؛ اما اصلیترین اختلاف در بحث امامت، انتصابی بودن یا انتخابی بودن امام است، به تعبیر دیگر، شیعه قائل است که امام باید از جانب خداوند متعال برگزیده شود، برخلاف مذاهب دیگر(یعنی: اهل سنت (اعمّ از معتزله اشاعره) و زیدیّه و اسماعیلیه). (5)
انتصابی بودن امامت در بیان امام رضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام در حدیث مشهوری که در شهر مرو راجع به امر امامت بیان نمودند، (6) با ذکر دو استدلال ثابت نمودند که امر امامت به تعیین خداوند تبارک و تعالی است و مردم در آن هیچ گونه حقّ انتخاب ندارند، بلکه حتی قدرت تشخیص امام را نیز دارا نیستند.
استدلال اول
مرحله اول:
همانا خداوند تبارک و تعالی تمام امور(اعمّ از امور کوچک و امور بزرگ) را در قرآن کریم و در بیان رسول امین صلی الله علیه و آله و سلم به صورت واضح و آشکار بیان نموده است.
مرحله دوم:
این مطلب از بدیهیات است که، امر امامت که متصدی رهبری و هدایت دنیوی و اخروی انسان هاست، اهمیّتش از همه کارها بالاتر می باشد.
مرحله سوم:
چگونه می توان ادعا نمود، خداوند تبارک و تعالی در مورد مساله ی امامت هیچ گونه نظر و بیانی نفرموده است؟!
استدلال دوم
همانا امامت به انتصاب خداوند تبارک و تعالی است، نه به انتخاب مردم؛ زیرا صفاتی همچون افضلیّت و عصمت در امام شرط است که هیچ راهی برای تشخیص کسی که این صفات را داراست به غیر از راهنمایی و تعیین خداوند تبارک و تعالی وجود ندارد. پس برای همین، در بسیاری از مواردی که عموم مردم می خواستند امام را مشخص کنند، بیراهه رفتند؛ زیرا آنها قدرت تشخیص معصوم از غیر معصوم را ندارند. همانطوری که هیچ شخصی نمی تواند با تلاش و کوشش به مقام عصمت دست یابد؛ چون که معصومین علیهم السلام از برگزیدگان خداوند تبارک و تعالی می باشند و این مقام اکتسابی نیست.
انتصابی بودن امامت در سیره نبوی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز، از همان آغاز تبلیغ عمومی خود، از انتصابی بودن امر جانشینی خود خبر دادند. (7) آن حضرت تا آخرین روزهای عمر خود همچنان بر نفی انتخابی بودن امر امامت تاکید نمودند، چنانچه بعد از اعلام عمومی امامت امیرمومنان علی علیه السلام در روز غدیرخم، نعمان بن حارث فهری نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: ای محمد! به ما گفتی نماز بخوانید خواندیم، روزه بگیرید گرفتیم، حج به جا آورید انجام دادیم، و… شنیدهام امروز دست پسر عمویت علی بن ابیطالب علیهما السلام را بالا برده و گفتهای که پس از من، او امام شما و جانشین من خواهد بود. آیا این سخن از جانب خداوند است یا کلام شماست؟! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: این دستور خداوند تبارک و تعالی است. حارث پس از شنیدن پاسخ پیامبر بر خود نفرین کرد و موجب هلاکت خود گردید. شان نزول آیات ابتدایی سوره معارج راجع به این موضوع است. (8)
عبور از انتخاب الهی و عواقب آن
اما بعد از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم امّت اسلامی از انتصاب الهی عبور کردند و به تبعیت از هوای نفس خود، مفضول را بر افضل مقدّم داشتند! (9)
آنان با این کارشان ۲۵ سال از چشمه زلال غدیر دور شدند و در سایه سقیفه، خود را از نور تابان خورشید ولایت الهی محروم کردند! اگر امّت بعد از پیامبر به سراغ امیر مومنان علی علیه السلام میآمدند و به ولایت ایشان تن میدادند چه می شد؟ پاسخ این سوال واضح است؛ اگر بشر از دستورات الهی تبعیت کند خوشبختی در دار دنیا و سعادت ابدی در آخرت نصیبش می گردد. چنانچه وقتی شخصی از عاقبت واگذاری خلافت به امیر مومنان علی علیه السلام پرسید، حضرت زهرا سلام الله علیها به او چنین پاسخ دادند: (اَما وَالله لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلى اَهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ لَمَااخْتَلَفَ فِى الله تَعالى اثْنانِ.)
به خدا سوگند اگر حق را به اهلش واگذار مىنمودند و از عترت پيامبر صلیاللهعليه وآله پيروي مىكردند، حتي دو نفر درباره خدا اختلاف نمىنمودند (و اسلام حقیقی همه عالم را فرا مىگرفت). (10)
حضرت زهرا سلاماللهعلیها در بیانی دیگر راجع به این موضوع میفرمایند: به خدا اگر دست خود را از زمامی که رسول خدا به او (امیر مومنان علی علیه السلام) داده بود بر میداشتند، آن را با دست خود میگرفت و ایشان را به راهی آرام میبرد که مرکبش آزار نبیند و سوارش اذیت نشود و ایشان را به نزد آبشخوری پر آب و جوشان میبرد و از آن سیراب بیرون میآورد؛ او سیرابی ایشان را خواسته بود و برای خود چیزی زیادی نمیخواست، مگر ظرف کوچکی آب و مقداری غذا که تنها سختی گرسنگی را مانع شود. و برای ایشان برکاتی از آسمان و زمین گشوده میشود… (11)
فروة بن عمر انصاری از اصحاب با وفای پیامبر اکرم در حمایت از خلافت بلافصل امیر مومنان علی علیه السلام جملاتی را فرموده از جمله اینکه: (لو جعلتموها فی اهل بیت نبیکم لاکلتم من فوقکم ومن تحت ارجلکم) [ای مردم] اگر امر ولایت را در دودمان پیامبر خود قرار داده بودید، از زمین و آسمان، نعمت و برکت شما را فرا میگرفت. (12) اما اصحاب سقیفه با انحراف خط مستقیم الهی علاوه بر گمراهی خود، مردم را نیز از راه حق دور نمودند. چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم به این مطلب اشاره نموده و می فرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَار جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا ۖ وَبِئْسَ الْقَرَارُ» آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند و قوم خود را به سراى نیستى و نابودى کشاندند؟! [سراى نيستى و نابودى، همان] دوزخ است كه آنها در آتش آن وارد مىشوند و چه بد قرارگاهى است! (13)
در تفاسیر ماثور ذیل این آیه شریفه احادیثی را از اهل بیت علیهم السلام که مفسران حقیقی قرآن اند روایت نموده اند که، مقصود از (نعمت) در آیه شریفه را به (ولایت) تفسیر و تاویل نموده اند، از جمله:
اصبغبننباته گوید: حضرت امیر مومنان علی علیه السلام فرمود: چگونه باشد حال مردمی که سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله را دگرگون ساختند و از وصیّ او رویگردان شدند؟ ایشان نمیترسند که عذاب بر آنها نازل شود؟! سپس این آیه را تلاوت فرمود: «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَار». سپس فرمود: ما هستیم آن نعمتی که خدا به بندگانش انعام فرموده، هر که در روز قیامت کامیاب شود به وسیلهی ما است. (14)
در روایت دیگری که مرحوم علیّبنابراهیم در تفسیرش آورده بیان شده که نعمت خدا، همان ائمّه علیهم السلام هستند و دلیل بر این مطلب آیه: «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَار» میباشد. چنانچه امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا قسم! ما همان نعمت خدا هستیم که او بر بندگانش ارزانی داشته، هرکس رستگار گردیده به وسیلهی ما رستگار شده است. (15)
با اینکه حضرت امیر مومنان علی علیه السلام ۲۵ سال پس از غصب حکومت ظاهری خود به ریاست جامعه اسلامی رسید، اما بخاطر انحراف های گسترده که در زمان حکّام غاصب بنا شده بود و تحمیل جنگهای داخلی (جمل، صفین، نهروان) در زمان چهار سال و نه ماه حکومت ظاهری ایشان، دیگر عملاً امکان اجرای کامل مقاصد الهی میسور نگردید. تا آنکه به سبب کینههای دشمنان با دلی پر غصه به دیدار خداوند متعال شتافت.
اعتقاد شیعه به امامتِ ۱۲ امام
از نظر شیعه ائمه ۱۲ گانه علیهم السلام همگی به منزله نور واحد هستند و هیچ تفاوتی میان اولین امام با آخرین امام وجود ندارد، اما تنها دلیل تفاوت در عملکرد آنان، اقتضای زمان زندگی هر کدام از امامان و تفاوت تعامل مردم آن دوران با امام آن عصر میباشند... به علاوه ی اینکه شیعه اعتقاد دارد که تمام کارهای اهل بیت علیهم السلام بر اساس دستور خداوند متعال است، چنانچه این مطلب در حدیث لوح مذکور است. (16) [برای اطلاع بیشتر از این عقیده، به کتاب انسان ۲۵۰ ساله اثر حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی) رجوع کنید.]
طبق روایات فریقین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در موارد متعددی به معرفی ائمه اثنی عشر (پیشوایان دوازده گانه) از خود پرداختند. (17) حتی در روز غدیر خم نیز پس از معرفی امیر مومنان علی علیه السلام به عنوان خلیفه بلافصل خود، به امامان پس از ایشان که از نسل او هستند تصریح نمود و نام حضرت مهدی علیه السلام را ذکر نمود. (18) و امام زمان علیه السلام پس از ظهور همان کاری را خواهد کرد که اگر مردم بر ولایت امیر مومنان علی علیه السلام اجتماع میکردند، آن امر تحقق پیدا میکرد. (19)
آری این امر جز فراگیر شدن عدل و داد در میان مردم و آبادانی و عمران زمین و برچیده شدن ظلم و جور از میان بشریت چیز دیگری نیست و این وعده ی تخلّف ناپذیر الهی است که یقیناً آن روز فرا خواهد رسید. (20)
پاورقی ها:
1. الملل والنحل، شهرستانی ج ۱ ص۲۴. منهاج الکرامه، علامه حلی ص۲۷
2. نگاه کنید به آثار امامتی: مرحوم شیخ مفید، الشافی مرحوم سید مرتضی، تلخیص الشافی شیخ طوسی، منهاج الکرامه علامه حلی، عبقات الانوار مرحوم میر حامد حسین هندی، آثار مرحوم علامه عبدالحسین شرف الدین، الغدیر مرحوم علامه امینی و دلائل الصدق مرحوم محمد حسن مظفر.
3. الفصل في الملل و النحل و الأهواء و النحل، لابن حزم اندلسى ج۴ص۷۲.
4. صحیح ابن حبّان ج۱۰ ص ۴۳۴. جواهر الکلام، ميلاني ج۱ ص۳۵۵.
5. جواهر الکلام، ميلاني ج۱ ص ۳۵۶ از شرح مواقف، جرجانی ج۸ ص۳۴۵
6. کتاب کافی ج۱، ص۱۹۸. کمال الدین ج۲، ص۶۷۵. غیبت نعمانی ص۲۱۶
7. قوم بنی عامر بن صعصعه برای پذیرش اسلام، شرط جانشین شدن فردی از قبیله ی خود را بعد از پیامبر مطرح کردند که این سخن آنها با پاسخ قاطع منفی از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله روبرو شد. حضرت فرمودند: (الامر علی الله یضعه حیث یشاء) امر امامت به دست خداوند است و او هر کسی را که بخواهد امام قرار می دهد. منبع: سیره ابن هشام ج ۲ص ۲۸۹
8. مراجعه کنید: تفسیر الدرّ منثور سیوطی، شواهد التنزیل حاکم حسکانی، تفسیر الکشف و البیان ثعلبی، ذیل آیه اول و دوم سوره معارج.
9. ابن ابي الحديد معتزلی از علمای اهل سنت که شارح نهج البلاغه است در مقدمه کتابش، خدا را شکر می کند که مفضول را بر افضل مقدّم نمود!!! (الحمد لله الذي ... قدم المفضول على الأفضل…) منبع: شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد ج ۱ ص۳.
10. كفاية الأثر، خزاز قمی ص۳۰۴
11. بحارالانوارج۴۳، ص۱۵۹.
12. کشف المحجّه، ص ۱۷۷. دانشنامه امام علی علیه السلام ج۱ ص۸۹
13. سوره ابراهیم آیه ۲۸ و ۲۹
14. (عَنِ الْأَصْبَغِبْنِِنُبَاتَهًَْ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام مَا بَالُ أَقْوَامٍ غَیَّرُوا سُنَّهًَْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ عَدَلُوا عَنْ وَصِیِّهِ لَا یَتَخَوَّفُونَ أَنْ یَنْزِلَ بِهِمُ الْعَذَابُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَار» ثُمَّ قَالَ نَحْنُ النِّعْمَهًُْ الَّتِی أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَی عِبَادِهِ وَ بِنَا یَفُوزُ مَنْ فَازَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ.) منبع: تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۳۸۸. الکافی ج۱، ص۲۱۷. بحارالأنوار ج۵۵، ص۲۱. القمی ج۱، ص۸۵. تأویل الآیات الظاهرهًْ ص۲۵۰. العیاشی ج۲، ص۲۲۹ با تفاوتی اندک. نورالثقلین و البرهان.
15. قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: (نَحْنُ وَ اللَّهِ نِعْمَهًُْ اللَّهِ الَّتِی أَنْعَمَ بِهَا عَلَی عِبَادِهِ وَ بِنَا فَازَ مَنْ فَازَ.) منبع: تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۳۸۸. بحارالانوار ج۲۴، ص۵۱. القمی ج۱، ص۳۸۷.
16. احتجاج طبرسی ج۱، ص۱۶۲. اصول کافی، کتاب الحجة، باب ان الائمه علیهم السلام لم یفعلوا شیئاً و لایفعلون الا بعهد من الله و امر منه لا یتجاوزونه.
17. برای اطلاع بیشتر به جلد اول کتاب منتخب الاثر مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی رجوع شود.
18. احتجاج طبرسی ج۱، ص۱۵۰
19. در مورد این موضوع در سطور فوق مطالبی ذکر شده که اگر مردم زیر بار ولایت الهی امیر مومنان علی علیه السلام می رفتند، حتی دونفر هم در مورد خداوند اختلاف نمی کردند و خداوند نعمت هایش را از بالای سر و پایین پا بر مردم ارزانی می کرد، خلاصه اینکه: علاوه بر اینکه دنیا گلستان می شد و حتی حیوانات به همدیگر ستم و تعدی نمی نمودند. خداوند متعال نیز آتش دوزخ را نمی آفرید.
20. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:جانشینان و اوصیاء من که پس از من در میان مردم حجّتهای پروردگار هستند دوازده نفر میباشند، اوّل آنها برادرم هست و آخرین آنان هم پسرم خواهد بود، عرض کردند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله برادرت کیست؟ فرمود: علیّبنابیطالب علیه السلام. عرض کردند: فرزندت کدام است؟ فرمود: فرزندم مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که خداوند بهوسیلهی او دنیا را پر از عدل و داد میکند پس از اینکه از ظلم و ستم پر شده باشد. به خداوندی که مرا بهراستی برانگیخت اگر از دنیا فقط یک روز مانده باشد خداوند آن روز را چنان بلند گرداند تا فرزندم مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آن روز خروج کند، و عیسی روح اللَّه علیه السلام از آسمان فرود خواهد آمد و در پشت سر او نماز میخواند و روی زمین از نور خداوند روشن میگردد، و سلطنت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر شرق و غرب عالم تسلّط پیدا میکند. بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۱.