پشت پرده مدهای جدید پوشاک بانوان؛ عرضه مانتو با مانکن زنده!
مصائب و مشکلات پوشاک بانوان و اوضاع اسف بار مانتوهای موجود در بازار، بارها و بارها پای خبرنگاران را به بورس فروش مانتو باز کرده تا ببینند در این آشفته بازار چه خبراست و به قول قدیمیها کت تن کیست؟ ما هم این بار برای پیدا کردن سرنخ جدیدی از پشت پرده مانتوهای نامتعارف به فروشگاههای عرضه مانتو میرویم.
اما این بار حرفهای تازهای نه از یک مغازه دار بلکه از زبان چند نفرشان میشنویم.
اولی پسر جوانی است که از او میپرسم چرا بانامزدتان برای خرید نمیروید؟ که جوابش این جمله است: «خودتون باید برید و ببینید!» معذب میشود برای گفتن دلیلش. مِن مِن میکند. نامزدش که تا آن لحظه فقط شنونده است جلو میآید و میگوید:« خلاصه اش را بهتان بگویم؛ بسیاری از مراکز فروش عمده مانتو، مانکن زنده دارند با ظاهر زننده!»
داستان این مانکنهای زنده را از زبان چند مغازه دار دیگر هم میشنویم. یکیشان فروشنده یک فروشگاه بزرگ در هفت تیر است که دل پری دارد و میگوید چرا خبرنگارها سراغ عرضهکننده نهایی مانتو برای تهیه گزارش میآیند؟شاکی است و میگوید:«ما مانتوهایمان را از فروشگاههای پخش عمده مانتو میگیریم. مانتو جای دیگر طراحی میشود. جای دیگر تولید عمده میشود. از آنها بپرسید که با طراحان در ارتباطند. تازه در این مراکز فروش عمده با روشهای دیگری مد را در جامعه ترویج میکنند!»
خبرنگار در نقش مغازه دار تازه کار
حرفهای این فروشنده سن و سال دار هم به همان مانکنهای زنده مراکز پخش عمده مانتو میرسد و اینطور میشود که در یکی از روزهای گرم تابستانی به جای مانتوفروشیهای بر خیابان، رد مراکز پخش عمده را میگیریم و به خیابانها و کوچههای فرعی خیابان مفتح میرسیم، البته مجبور میشویم در کسوت مغازه دار تازه واردی ظاهر شویم که قرار است برای فروشگاه تازه افتتاح شدهاش مانتو بخرد. اگر میگفتیم خبرنگار هستیم ممکن بود اطلاعات کف میدان را با سانسور تحویلمان دهند یا اصلاً تحویلمان نگیرند و رد گم کنی جوابگوی ما باشند.
مانتو یا بلوز مسأله این است!
در کوچه رضوی خیابان مفتح جنوبی دو ساختمان معروف پخش عمده مانتو وجود دارد؛ ساختمانهایی که هر کدام پنج شش طبقه هستند و در هر طبقه دو واحد بزرگ البته با کاربری تجاری وجود دارد. یکی از ساختمانها را انتخاب میکنیم و وارد اولین مزون پخش عمده مانتو میشویم.در مراکز پخش عمده مانتو جمله «این چنده؟» معنی ندارد. چون اصلاً جواب مشتریهایی که به دنبال مانتوی تک هستند را نمیدهند.
راستش فکر نمیکردیم حرف فروشندهها ب بسم الله در اولین مزون تعبیر شود. به محض ورود، خانمی با ظاهری آرا بیرا کرده و هفت قلم آرایش و بدتر از همه بدون حجاب جلو میآید و خوشامد میگوید.
چهار طرف فروشگاه رگال مانتوهای عجیب و غریب خودنمایی میکند. البته اگر بشود نامشان را مانتو گذاشت. از شواهد پیداست که این روزها معضل مانتوی بانوان فقط جلوباز بودنش نیست. آپشنهای تازهای به مشکلات اضافه شده و مهمتر از همه آنکه طراحان پوشاک بانوان به صورت کاملاً زیرپوستی و عامدانه در حال حذف مانتو از سبد پوشاک بانوان جامعه اسلامی هستند و اوضاع مانتوها طوری پیش میرود که باید بدون اغراق، عنوان بلوز زنانه را رویشان گذاشت نه مانتوهای زنانه.
تن خور همه مدلها را همین جا تن خودم ببینید
بفرمایید خانم! با این جمله بیرون میآیم از چون و چرای دنیای مانتوهای نامتعارف و با اعتماد به نفس میگویم: «برای فروشگاه تازه افتتاح شده مانتو میخواهم!» همین جمله کافیست برای شروع بازاریابی دختر جوان؛ «باید از هر مانتو یک سری بردارید. جدیدترین مدلهای مانتو که توسط معروفترین طراحان، طراحی و تولید میشود در این مزون موجوده. تن خور همه کارها را هم میتوانید تن خودم ببینید.»
توضیحات خانم به ظاهر فروشنده هنوز تمام نشده که دو مرد جوان همزمان وارد مزون میشوند و فروشنده بدون هیچ تغییری در پوشش، بعد از استقبال گرم همان توضیحات را البته با آب و تاب بیشتر برای دو مرد که میگویند از شهر کرمان برای خرید مغازهشان آمدند، میدهد.
بازاریابی به سبک مانکنهای زنده
سرمان را گرم میکنیم به تماشای مانتوها که خیلی زود دستمان میآید چرا فروشنده جوان مغازه گفته بود من با نامزدم برای خرید مانتو به ساختمانهای توزیع عمده مانتو نمیروم! دختر جوان در کسوت مانکن زنده بعد از یک گپ و گفت گرم و صمیمی با دو مرد خریدار دست به کار میشود. چهار مدل مانتو را انتخاب میکند و همان جا در مزون، یکی یکی مانتوها را میپوشد. قدم میزند و بعد از یک چرخ کوتاه همانجا مانتوی قبلی را در میآورد و مانتوی دیگر را تن میکند؛ یک نمایش شرمآور برای جذب مشتری.
در همین بین، توضیحات در خصوص تبلیغ جنس و کیفیت پارچه مانتو و پرطرفدار بودنش در میان دختران جوان را هم چاشنی میکند. ما هم ژست مغازه داری که میخواهد بهترین مانتوها را برای مغازهاش انتخاب کند میگیریم و کمی آن طرفتر نظارهگر این نمایش عجیب میشویم. بعد از بیست دقیقه، بازایابی با چاشنی عرضه جنسی با موفقیت انجام میشود. دو مرد جوان با یک فاکتور بلندبالا و خرید همه مدلهای پیشنهادی مانکن زنده در مزون، دست پر بیرون میروند تا این مانتوها در مغازه مانتوفروشی شهرکرمان به دست دختران کرمانی هم برسد.
وقتی برای فروش بیشتر در حجب و حیا تخته میشود
حالا پای ما که آمدهایم از پشت پرده مدهای جدید مانتو سرنخ تازهای به دست بیاوریم به یک ماجرای دیگر هم باز میشود؛ ماجرای مانکنهای زنده در مراکز فروش عمده مانتو. دختران جوانی که حاضرند برای دریافت پورسانت بیشتر و ترویج پوششهای خاص، در حجب وحیا را تخته و خودشان را عرضه کنند تا مانتوهای بیدر و پیکری که اسمش را مد جدید میگذارند با روشی جدید ترویج پیدا کند و به مغازههای فروش مانتو برسد و روی تن زنان و دختران ایرانی بنشیند.
دنبال دردسر نمیگردیم مانکن نداریم
شاید یک مزون و مانکن زندهاش نتواند تأییدیه کافی برای وجود این پدیده؛ یعنی مانکن زنده در مراکز پخش عمده مانتو به ما بدهد. اینطور میشود که عزممان را جزم میکنیم تا به فروشگاههای دیگر هم برویم و با یک تیر دو نشان بزنیم. اول پیدا کردن ساز وکار ورود مد جدید مانتو به بازار و بعد هم پدیده مانکنهای سیار و البته که بعد از مدت کوتاهی دستمان آمد که پدیده دوم با پدیده اول به طرز عجیبی در ارتباط تنگاتنگ است.
دومین مزون فروش عمده مانتو هم به اولی سور میزند در نامتعارف بودن مانتوها اما از مانکن زنده خبری نیست. فروشنده آقایی میانسال است. دوباره از همان ترفند استفاده میکنم وخودم را خریدار عمده مانتو جا میزنم و میگویم:«شما از این مدلها، همین خانمهایی که مانتوها را تنشان میکنند ندارید؟»
فروشنده اشاره میکند به تلویزیون بزرگی که روی یکی از دیوارها نصب شده و ادامه میدهد:«دنبال دردسر نمیگردیم خانم! یک بار به خاطر این مانکنهای زنده، که هم فروشندهاند هم مانکن پلمب شدیم. تن خور هر مانتویی را که میخواهید میتوانید روی صفحه تلویزیون تن مانکنها ببینید.» منظورش فیلمهایی است که در آن مانکنها مدلهای مانتوی مغازه را پوشیدهاند و از آنها فیلمبرداری شده است. فروشنده کمی عصبانی است. از او میپرسم پلمب برای چی؟ میخواهم بدانم دلیل پلمب مانکنهای زنده جوانند یا مانتوهای نامتعارف. به سؤالمان پاسخ دندانگیری میدهد؛ «بله. ممنوع است. اما هنوز هم بسیاری از مزونها برای تبلیغ بیشتر و فروش بیشتر مدل میآورند.»
اینجا مرکز عرضه مانتوهای نامتعارف به سراسر ایران است
از پاگرد طبقه اول که خودمان را میرسانیم به طبقه دوم، در راهروی تنگ و ترش ساختمان با چند مرد جوان مواجه میشویم با یک بغل مانتوی بستهبندی شده دست هر کدام. با هم گرم صحبت هستند و از لهجهشان پیداست که از شهرهای شمالی ایران برای خرید به مراکز عمده فروش مانتو آمدهاند. آن مرد فروشنده راست میگفت که چرا سراغ عرضهکننده نهایی میآیید و بروید سراغ مراکزتوزیع عمده مانتو! گویا جدیدترین مدلهای مانتو بعد از تولیدیها به این مزونها میآید و از اینجا در فروشگاههای عرضه مانتو به سراسر کشور توزیع میشود. خودمانیاش را قرار باشد بگوییم باید گفت مراکز پخش عمده مانتو محل توزیع مانتوهای نامتعارف بانوان هستند. از جلوباز و حریر و شیشهای تا مانتوهایی که اسماَ مانتو هستند و رسما بلوز.
از روش مانکنهای فروشنده تا بازار داغ بلوزهای مانتونما با شلوارهای کوتاه
برای تکمیل تحقیقات میدانی وارد مزون بعدی میشویم. موزیک با صدای بلند در حال پخش است و مزون سه فروشنده آقا دارد و یک مثلاً فروشنده خانم! اینجا دوباره چشممان به جمال ناموجه یکی دیگر از مانکنها روشن میشود. دختری جوان کاملاً بدون حجاب و با پوششی زننده. مزون شلوغ است و چند نفری در حال تماشا و پسند مانتوها هستند. خانم مانکن هم در حال بازاریابی است. اینجا روش مانکنهای به ظاهر فروشنده یکسان است؛
بیقیدی، اختلاط و ابراز اندام جنسی، ترویج رفتارها و پوشش غیراخلاقی برای فروش بیشتر و متقاعد کردن مشتریهایی که از شهرستان برای تأمین مانتوهای مورد نیاز به مراکز پخش عمده مانتو میآیند. خودمان را سرگرم دیدن مانتوها میکنیم. بازار بلوز شلوارهای یک شکل و ستهای سه تکه که اغلب، شلوارهایشان کوتاه است و یک بلوز و یک کت خیلی کوتاه دارند داغ داغ است. مانتوهای بلند هم یا انقدر پارچههای نازکی دارند که بدن نما هستند یا کنار مانتو برشهایی دارد که گاهاً تا بالا تنه میآید.
این درآمدها برکت ندارد
تحقیق میدانی ادامه دارد. برای رسیدن به نتیجه باید قید وقت و زمان را بزنیم و به بازدید از پنج شش فروشگاه بسنده نکنیم. تا طبقه پنجم ساختمان میرویم. در این ساختمان ده واحدی تقریباً نیمی از مزونها مانکن-فروشنده دارند با روش یکسان. گفتن از مانتوها هم که تکرار مکررات است.
مقصد بعدی ساختمان دیگری است در کوچه رضوی، خیابان مفتح جنوبی. با همان دست فرمان وارد میشویم و خودمان را مغازه دار تازه کار جا میزنیم، شاید اطلاعات دقیقتری از کف میدان بگیریم.
از صحبتهای مرد مزون دار این طور بر میآید که داشتن مانکن-فروشنده مجاز نیست و حتی صابون پلمب به در بعضی از مزونها که از مانکن استفاده کردند و اداره اماکن دستشان را خوانده، خورده است.
این مرد فروشنده به نکته جالبی در مورد مانکنها اشاره میکند؛ « این خانمهای جوان حیا و عفت خودشان را به تاراج میگذارند برای فروش بیشتر. چه ارزشی دارد!
ای کاش صاحب مغازه و کارفرما به این فکر میکرد پولی که این خانمهای جوان از راه غیرشرعی و دور از عرف به دست میآورند برکتی ندارد. اصلاً این پول حلال نیست. من با چشم خودم دیدم که این خانمها چطور به پسرهایی که از شهرهای دیگر برای خرید میآیند درباغ سبز نشان میدهند تا طرف به مزون دیگری نرود و از آنها خرید کند. خدا نکند که یک روزی درآمد مغازه من با این روش بالا برود.»
تولیدات ما برای خانمهای مسن است!
در یکی دیگر از مزونها اما مانتوها سر وشکل بهتری دارد. اغلب مانتوها بلند است و دکمه دار. اما مدلها راست کار خانمهای ۵۰، ۶۰ ساله است و شاید کم دختر جوانی پیدا شود که این مدل دوخت را قواره تنش کند. همین نکته را از فروشنده میپرسیم و درجواب میگوید: « تولیدات ما برای خانمهای مسن است! » و در جواب این جمله که چرا طراحان آنقدر خلاقیت ندارند که مانتوهایی پوشیده اما جوان پسند طراحی کند می گوید:« این سوال را از من نپرسید. شاید طراحان و متولیان کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد باید جوابگو باشند که چرا طراحان نمی توانند مانتوهایی را طراحی کنند که هم جوان پسند باشد هم با شرع و عرف ما سازگار.»
بساط مانکن فروشنده ها جمع می شود؟
در ساختمان دوم هم اوضاع مثل ساختمان اول است. از ۱۲ واحد تجاری تقریبا بیش از یک سوم واحدهای توزیع مانتو، مانکن زنده دارند و این سوال مطرح است که آیا متولیان اداره اماکن یا اتحادیه پوشاک نظارتی بر این مراکز و این روش فروش دارند؟ در واقع در این مراکز مانتوی نامتعارف توسط مانکن- فروشنده ها تبلیغ و ترویج می شود.
پشت پرده مدهای جدید مانتو
گذشته از این، صحبت های مزون دارا نشان می دهد که هر مد جدید و نامتعارف مانتو که وارد بازار عرضه می شود پروسه پیچیده ای را طی می کند. قبل از هر چیز مزون های زیرزمینی، لاکچری و البته بدون مجوز مد جدید مانتو را که هیچ تناسبی با فرهنگ و شرع و عرف ما ندارد و طراحش هیچ عرق ملی و دینی و وطنی ندارد، با قیمت های بالا تولید می کند، به افراد خاص می فروشد.
صفحات خاص در فضای مجازی و مانکن ها این مد جدید را به صورت تدریجی در چشم مردم عادی جلوه می دهند و تبلیغش را می کنند. به صورت زیرپوستی تقاضا برای چنین مانتوهایی وارد بازار می شود. در مرحله بعد طراحان شروع به کپی از مدل اولیه با تغییرات جزیی می کنند و خلاصه چند ماه طول می کشد و یک باره چشم باز می کنیم و می بینیم که همه بازار پر شده از مانتوهایی که به همه چیز شبیه است جز مانتو و رفته رفته یک روز دکمه اش آب می رود و یک روز قدش.
حالا در این زنجیره علت ومعلولی وار، متولیان و مسئولان از کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد گرفته تا طراحان اتحادیه پوشاک کجای این بازی که گردانندگانش کار خود را خوب بلدند و هر سال با یک مد جدید و نامتعارف، بازار را قبضه می کنند، ایستاده اند؟