«آیین پیادهروی اربعین» به عنوان پدیدهای برخاسته از فرهنگ شیعی، از این نوع است؛ این پدیده طی سالهای اخیر در حال تبدیلشدن به یک ابَر رویداد فرهنگی و اجتماعی در سطح جهانی بوده و میتوان از آن در ساخت نهادها و جریانهای دیگر اجتماعی بهره برد و معنای آن را در دیگر ساحتهای زندگی توسعه داد.
آیین پیادهروی اربعین یک پدیده اجتماعی فرهنگی ویژه و چندوجهی است که هم از حیث ضریب نفوذ، هم از حیث میزان و سرعت انتشار، هم از حیث کارکردهایی که برای جهان تشیع به همراه دارد و نیز به سبب دامنه و گستردگی میان ملل مختلف و همچنین از نظر ماهیت و ساختار و سازوکارهای درونی، برای مطالعه از زوایا و مناظر مختلف پژوهشی، پراهمیت و شایسته توجه محسوب میشود.
کتاب از حکمت تا معنویت در الگوی مشارکت جمعی پیادهروی اربعین اثر صدیقه رمضانی تمیجانی با هدف استخراج الگوی مشارکتجمعی در پیادهروی اربعین، به مطالعه مشارکت ایرانیان در این آیین و به طور ویژه موکبداران و خادمان موکبهای ایرانی به عنوان گروهی که بیشترین سطح و حوزه مشارکت را دارا بوده و تقریباً بستر برقراری ارتباط با همه انواع مشارکت محسوب میشوند، میپردازد.
نگارنده برای نیل به این هدف، در گام اوّل طی واکاویِ نظری و مفهومی، به چیستی پدیده و مرور انواع مشارکت جمعی در ادبیات نظری مرتبط پرداخته است تا از قابلیت توضیحدهندگیِ دیدگاهها و ایدههای نظری، بهرهبرداری کافی حاصل شود.
در این مرحله، با استفاده از مفهوم «میدان» در ادبیات علوم اجتماعی، میدان مشارکت جمعی اربعین به سه لایه آشکار، نیمهآشکار و پنهان سطحبندی شده و در ادامه نیز با نظر به «مشارکتکنندگان»، این بخش هم به دو جریان «اصلی» و «حاشیهای» تقسیم و مطالعه و بررسی گردیده است. توجه به این سطوح و ایجاد این تفکیک در دو سطح کلان میدان مشارکت ازسویی و مشارکتکنندگان از سوی دیگر را میتوان از جمله مزیتها و دقتهای نظری اثر پیشرو دانست.
در ادامه، پس از گردآوری دادههای کیفی ازطریق مصاحبههای تفصیلی با موکبداران و خادمان ایرانی، طی فرایندی تطبیقی بین این یافتهها و دیدگاههای نظری، ضمن بررسی ساحتها و گونههای مشارکت، به بیان «ویژگیهای متمایز و منحصربهفرد ابعاد و اجزای جریان مشارکت»، «زمینه مشارکت» و «جهان ذهنی مشارکتکننده» پرداخته و از این رهگذر «الگوی مشارکت جمعی اربعین» شناسایی و در پایان پیشنهادهایی به سیاستگذاران، در خصوص چگونگی طراحی و مدیریت برنامههای مشارکت مردمی براساس وجوه کاربستپذیر این الگو ارائه شده است.
نویسنده در بخش پایانی اثر با بررسی و تحلیل تطبیقی آمار اخذشده از سامانه سماح (سایت رسمی ثبت آمار زائران سازمان حج و زیارت) و اطلاعات اداره گذرنامه نیروی انتظامی، تلاش میکند تا نشان دهد که با نظر به الگوی ترسیمشده مشارکت، زائران کدام شهرها و به چه دلیل استقبال بیشتری در پیادهروی اربعین داشتهاند. پس از این بخش و بر پایه این دادهها نیز پیشنهادهایی سیاستی مقتضی ارائه شده است.
این پژوهش با رویکرد و روش و ادبیات تخصصی حوزه علوم اجتماعی نگاشته و در هفت فصل به زیور طبع آراسته شده است؛ فصل نخست با عنوان «لوازم مفهومی مطالعه پیادهروی اربعین» به بیان چیستی مشارکت جمعی، معنای الگو، نسبت پیادهروی اربعین با انبوه جمعیت و بررسی انتقادی مطالعات پیشین اربعین، از حیث مسئله و روش میپردازد.
فصل دوم با نام «نظریهها و انواع مشارکت در علوم اجتماعی» به تبیین انواع مشارکت از منظر مدیریت و انواع مشارکت از منظر جامعهشناسی اختصاص دارد که در بخش دوم، عنوانهای همیاری، دگریاری و خودیاری، نظریههای مشارکت در علم مدیریت، نظریههای مشارکت در جامعهشناسی و تفاوت مشارکت در اسلام، با دیدگاههای رایج علوم اجتماعی بررسی شده است.
«تحلیل نظری جریان اصلی مشارکت» عنوان فصل سوم این اثر است که نگارنده در این فصل به تفکیک جریان اصلی از جریانهای حاشیهای و میدان مشارکت جمعی پیادهروی اربعین میپردازد و در فصل چهارم، روش استخراج الگو، تکنیک تحلیل داده، محورهای مصاحبه، ویژگی نمونه کیفی مطالعهشده و شیوه کدگذاری را مطرح میکند.
فصل پنجم «اجزای الگوی مشارکت جمعی پیادهروی اربعین» نام دارد که در آن گونههای مشارکت، جریان مشارکت، زمین مشارکت و جهان ذهنی مشارکتکننده مورد دقتنظر نویسنده قرار گرفتهاند.
خانم رمضانی تمیجانی در فصل ششم پیشنهادهایی را برای برنامهریزیهای مشارکت و وجوه کاربستپذیر الگوی مشارکتجمعی پیادهروی اربعین مطرح کرده است. این فصل «الگوی حکمتبنیان، اجتماعمدار و معنویتمحور اربعین» نام دارد.
فصل هفتم کتاب به ارائه آمار زائران و نوع توزیع آنها اختصاص دارد که این امر بر اساس تفکیک بازه سنی، تفکیک جنسیت، تفکیک تحصیلات، تفکیک استان محل اقامت، تفکیک شهرهای استانها صورت گرفته است.
علاقمندان جهت تهیه این کتاب به نشانی اینجا مراجعه کنند.