آیا بچه بیاوریم؟
به گزارش گروه جمعیت و تعالی خانواده خبرگزاری رسا، دکتر زینب مواصلی، پژوهشگر اجتماعی در یادداشتی نوشت: «تقریبا خاطرات متولدان دهه شصت در بسیاری از مشقاتی که به دلیل افزایش یکباره جمعیت در جامعه ایجاد شد، شبیه به یکدیگر است. میزهای سه نفره، کلاسهای شلوغ، مدارس بعدظهری، معلم های خسته، مشکل امکانات ورزشی مدارس، مشکل والدین مستاجر در یافتن خانه به دلیل تعدد فرزندان، جمعیت قابل توجه کنکوری ها و احتمال پایین پذیرش در دانشگاه، مشکلات یافتن شغل و ... که در دولت قبل نیز معاون اول آنها را عامل نابسامانی وضعیت کشور در حل بحران بیکاری و مسکن خواند.
بسیاری از والدینی که در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد صاحب اولاد شدند، بارغبت و علاقه تعدد فرزندان را خواستار بودند و نیز عرف آن زمان تک فرزندی را تقبیح می کرد و حتی در مدارس، چنانچه دانش آموزی تک فرزند بود و مشکلی در درس یا رفتار داشت، معلمان دلیل آن را تک فرزندی می دانستند.
اما نتایج منفی و اتفاقات ناخواسته و لاینحلی که به آنها و فرزندانشان تحمیل شد و هنوز نیز ادامه دارد (مشکل شغل بسیاری از متولدان دهه شصت و تجرد آنها)، سبب شد این والدین خود یکی از توصیه کنندگان پرهیز از فرزندآوری به نسل فعلی باشند. اگر پای حرف این افراد، بالاخص پدران و مادران طبقه متوسط و پایین جامعه بنشینیم، به تناوب بر این مساله تاکید می کنند که تامین رفاه خانواده در گرو فرزند کمتر است و نسل فعلی نباید خطای گذشتگان را تکرار کند.
اگر در کنار جریان تکرار خاطرات تلخ از زبان افراد و سابقه ذهنی متولدین دهه شصت و هفتاد از آنچه تجربه کرده اند، نگاهی به وضعیت امروز جامعه بیندازیم، به خوبی مشخص می شود یکی از مهمترین عوامل عدم رشد نرخ جمعیت علی رغم توصیه ها و برخی از اقدامات انجام شده دولت، ترس از تکرار گذشته برای نسل آینده است.
والدینی که در دوران طلایی فرزندآوری قرار دارند برخلاف گذشتگان، مداوما اخبار گوناگون را در سطح جامعه رصد کرده و با آنچه خود تجربه کرده اند مقایسه می کنند و با نگاهی گذرا به افراد موفق نسل قبلی که عمدتا صاحب تعداد فرزندان کم بوده اند، به این نتیجه رسیده اند که آینده ای سراسر مبهم در پیش است و از این رو حتی در میان افرادی که از سطح رفاهی مناسبی برخوردارند، ترس از فرزندآوری به شکلی جدی وجود دارد.
بخشی از این وضعیت روانی، دستاورد شبکه های اجتماعی و فضای مجازی است که علاوه بر وجود جریان سازماندهی شده برای انتشار اخبار منفی و ایجاد یاس و ناامیدی در جامعه می کوشد مردم را تحت تاثیر قرار دهد، انتشار اخبار مختلف از سوی افراد به شکلی زنجیره وارِ کَل کَل بدبختی، منجر به این شده که آنچه کم است، بسیار دیده شود.
به عنوان نمونه، اخبار مربوط به افزایش جمعیت دانش آموزان مدارس دولتی این شبهه را ایجاد کرده که نرخ رشد جمعیت دوباره در حال افزایش ناگهانی است و این مساله می تواند منجر به تکرار تجربه های قدیمی گردد. درحالیکه افزایش شهریه های مدارس غیرانتفاعی که سابقا چندان گران نبودند و آموزش و پرورش به دلیل وجود این مدارس، بخشی از مدارس استیجاری یا فرسوده را کنار گذاشته بود، منجر به این شده که حداقل در دوره ابتدایی، والدین مدارس دولتی را انتخاب کنند. اما به دلیل آنکه افراد به اشتراک گذارنده اخبار، تلاشی برای یافتن علت اتفاقات نمی کنند، خبر بحران ساز یا تشویش آفرین منتشر می شود اما دلایل یا پاسخ آن، نه!
به نظر می رسد در کنار اقداماتی که لازم است برای بهبود اقتصادی جامعه انجام شود، اقدامات فرهنگی و رسانه ای نیز باید در جهت حل مساله جمعیت با کاهش تنش های روانی ناشی از ترس بدنه جامعه برنامه ریزی و اجرایی گردد.
طبیعتا بخشی از اقدامات مانند افزایش تعداد مدارس دولتی، حل مشکل تعداد معلمان، بهبود وضعیت مسکن در شهرها و ... نقش مهمی در اثربخشی اقدامات فرهنگی خواهد داشت، اما آنچه مورد نیاز است، توجه به الگوها و فضاسازی روانی در جهت نشان دادن وجوه مثبت داشتن فرزند خواهد بود.
بد نیست به این راه کار اشاره شود که اگر مساله فرزندآوری در میان قشر نخبه و تحصیلکرده مورد توجه قرار گیرد و این طبقه از جامعه، خود صاحب فرزندان گردند، الگوگیری سایرین از این افراد بهترین تبلیغ خواهد بود، چنانچه در رسانه های غربی به جهت ترغیب افراد به تشکیل خانواده و فرزندآوری، فردی مانند ایلان ماسک با 10 فرزند مورد توجه قرار می گیرد که رسما اعلام می کند: تنها افراد باهوش فرزندان بیشتری می خواهند.»