گروه فرقان، نتیجه میدانی اندیشه خوئینی‌ها بود/ خود بزرگ بینی و ضعف در مبانی؛ دلایل سقوط مرد خاکستری

حجت الاسلام حمزه‌علی وحیدی‌منش عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، ظاهر بسیار انقلابی آقای موسوی خوئینی‌ها قبل از انقلاب را مورد توجه قرار داد و گفت: مایه اصلی ضد انقلاب و نظام بودن از ابتدا در وی وجود داشت؛ موسوی خوئینی‌ها جلسات تفسیر قرآنی را پیش از انقلاب آغاز کرده بود که تفسیر مارکسیستی از قرآن ارائه می‌داد؛ حاصل این جلسات پرورش افرادی چون گودرزی بود که گروه فرقان را تشکیل دادند و باعث شهادت شهدایی چون مطهری، مفتح و سرلشکر قرنی شدند.

عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) تذکرات مکرر شهید مطهری و شهید بهشتی به خوئینی‌ها درباره شیوه تفسیر قرآنش را مد نظر قرار داد و افزود: موسوی خوئینی‌ها به هیچ یک از این تذکرات بها نداد و شاگردانی چون گودرزی را پرورش داد که در اعترافات گودرزی آمده است «من پای درس آقای موسوی خوئینی‌ها به اینجا رسیدم».

وی تصریح کرد: خوئینی‌ها در تسخیر لانه جاسوسی به ضد آمریکایی بودن تظاهر کرد و به این تظاهر تا روی کار آمدن آقای خاتمی ادامه داد؛ وقتی که ایشان روزنامه سلام را منتشر می‌کردند همواره بر ضدیت با آمریکا و مخالفت همه جانبه با گفت‌وگو و سازش تأکید می‌کرد و در سالروز سیزده آبان در روزنامه خودش صفحاتی را به این مسأله اختصاص می‌داد.

حجت‌الاسلام وحیدی‌منش درباره نقش موسوی خوئینی‌ها در تسخیر لانه جاسوسی گفت: درباره نقش سازنده یا تخریبی موسوی خوئینی‌ها در تسخیر لانه جاسوسی بحث‌هایی وجود دارد؛ درباره درستی و غلطی تسخیر لانه جاسوسی باید گفت که حضرت امام تأکید کرده بودند دانشجویان در هر گونه اقدامی از علمایی مانند آقای خامنه‌ای و دکتر حبیبی مشورت بگیرند؛ این بزرگواران نیز به تسخیر سفارت آمریکا اشاره‌ای نکرده بودند اما دانشجویان تندرو این کار را انجام دادند.

عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ادامه داد: برخی قبل از ورود به سفارت از آقای موسوی خوئینی‌ها می‌خواهند که نظر حضرت امام خمینی (ره) را جویا شود، او نیز می‌گوید که من این کار را نکردم و قبول نمی‌کنم؛ ما این کار را انجام می‌دهیم که اگر امام مخالف بود ابراز مخالفت خواهد کرد؛ البته این تسخیر با درایت حضرت امام خمینی (ره) به فرصت تبدیل شد اما نشانی از خود بزرگ‌بینی موسوی خوئینی‌ها در مقابل افراد برجسته کشوری، حتی امام خمینی است.

وی سوء استفاده موسوی خوئینی‌ها از اسناد مکشوفه از لانه جاسوسی را مورد توجه قرار داد و گفت: وی به دنبال پیدا کردن ارتباطی بین شهید بهشتی و آمریکایی‌ها بود که چیزی نیافت، اما از سوی دیگر اتصال بنی‌صدر با آمریکایی‌ها را در شورایی که خود از افرادی بود که تأیید صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری را بر عهده داشت، پنهان کرد و آن را در زمان رأی عدم اعتماد مجلس به بنی صدر ارائه کرد.

حجت‌الاسلام وحیدی‌منش تغییر و تحولات بعد از آن روزها در موسوی خوئینی‌ها را حاصل ضعف در مبانی فکری، اسلام‌شناسی و حتی غرب‌شناسی وی دانست و افزود: موسوی خوئینی‌ها شناخت‌های هیجانی داشت و نصیحت‌پذیر نبود؛ برای مثال نصیحت بزرگانی مانند شهید بهشتی و شهید مطهری را در تغییر روش تفسیری قبول نکرد؛ او با ضعف در شناخت مبانی اسلام، تعریفش از اسلام، مارکسیستی و تعریفش از غرب با شیفتگی بدون آگاهی همراه بود بنابراین به دامن مذاکره با غرب افتاد.

عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) درباره پدرخواندگی موسوی خوئینی‌ها بر جریان اصلاحات و نامیده شدن با عنوان مرد خاکستری گفت: ایشان در بسیاری از برنامه‌ها و تصمیم‌های جریان اصلاحات دخیل بوده و نقش داشته است؛ نمونه‌هایی از آن انتخابات آقای خاتمی، فتنه 78 و فتنه 88 است؛ او در فتنه 88 برای میر حسین موسوی بیانیه صادر می‌کرد و در رأس مجمع روحانیون در تقویت فتنه، کارهای پشت پرده را بر عهده داشت.

وی ادامه داد: موسوی خوئینی‌ها در جریان انتخابات آقای روحانی هم از افراد پشت پرده و تصمیم‌گیران اصلی جریان اصلاحات بود؛ در فتنه 78 کوی دانشگاه در رأس روزنامه سلام با انتشار اسنادی دروغین باعث فتنه شد؛ برای فهم مرد خاکستری باید رد پای ایشان را در فتنه‌ها و وقایع مختلف پیگیری کرد.

محمود لطیف