با فرزندی که میخواهد بلاگر یا یوتیوبر شود چه کنیم؟
بلاگری و فعالیت در یوتیوب از مشاغل نوظهور پردرآمد و کمزحمتی است که برای بسیاری از نوجوانان و حتی جوانان جذابیت دارد. تمایل فرزندان به رها کردن درس و کار، و اشتیاق آنها به درآمدزایی در فضای مجازی به یکی از نگرانیهای اصلی والدین امروزی تبدیل شده است. با دکتر «بهنود صدر» متخصص روانشناسی کسبوکار، و مدرس و مشاور کسبوکار به گفتوگو نشستهایم تا بدانیم چرا بچههای امروز به فعالیت در فضای مجازی تمایل پیدا میکنند؛ چطور این تمایل را مدیریت و جهتدهی کنیم تا فرزندمان آسیب نبیند و برعکس، باعث رشد او شود؛ و راهکارهای نجات بچهها از غرق شدن در فضای مجازی چیست.
دکتر «بهنود صدر»، متخصص روانشناسی کسبوکار، و مدرس و مشاور کسبوکار
*از ظهور اینترنت تا فروش هویتی
موبایل تقریباً از سال ۱۳۹۰ فراگیر شد. اوایل دههٔ ۹۰ با واژههای شبکههای اجتماعی به طور عام آشنا شدیم. در سالهای ۹۵ تا ۹۷ هم اوج ظهور شبکههای اجتماعی را داشتیم. رهبر انقلاب آذر ماه ۱۳۸۱ در دیدار شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند: «اینترنت یکی از نعم بزرگ الهی است. اما در عین حال یک نقمت بزرگ هم هست؛ یعنی یک چاقوی دو دم و خطرناک. اینترنت الان مثل یک جریان افسارگسیخته است».
در حوزهٔ کسبوکار، محصول یا قابللمس است که به آن «کالا» میگوییم. یا قابللمس نیست که به آن «خدمت» میگوییم. از سال ۱۳۹۵ به بعد با واژهٔ «فروش هویتی» آشنا شدیم. به اعتقاد بهنود صدر «پسربچهای که در اینستاگرام میگوید «کیکه یا واگعیه؟» هویت میفروشد. کار بسیار راحتی است. کافی است به هر دلیلی و به هر قیمتی دیده شوید. وقتی دیده میشوید، هویت پیدا میکنید و برند میشوید و آدمها چون شما را دنبال میکنند در کنار کارهای شما، پیشنهادها و تبلیغات شما را هم میبینند و دنبال میکنند. در این فضا هرچقدر زردتر و بیهویتتر باشید، پاسخ جامعهٔ هنجارشکن به محتوای تولیدی شما بیشتر است.».
*نظر منفی هم یعنی دیدهشدن
در تمام کشورها، قوانین از طریق مدرسه به بچهها آموزش داده میشود. ما هم در مدرسه قوانین کشورمان را یاد گرفتهایم. نظام تمام مدارس ما حتی بهترین آنها، نظام تنبیه و پاداش بوده است. خانوادهها هم در خانه به این مسأله دامن زده و میزنند. ما در مدرسه یاد گرفتهایم اصول را رعایت کنیم و در غیر این صورت تنبیه میشویم.
این متخصص روانشناسی کسبوکار با بیان این نکات میگوید: «امروز در فضای مجازی بچهها در فضایی که باید اصول را رعایت کنند، اصول را رعایت نمیکنند و به جای یک تنبیه معلم، هزار تشویق در قالب لایک و کامنت، ولو کامنت منفی میگیرند. حتی کامنت منفی هم از نظر روانی یعنی او دیده شده و به هدف خود رسیده است».
اما چرا نظرات منفی روی این افراد اثر چندانی نمیگذارد؟ صدر دلیل این مسأله را این طور تحلیل میکند: «وقتی کسی پستی را در شبکههای اجتماعی منتشر میکند، مغز او به طور طبیعی برای حفظ بقا از کامنتهای منفی عبور میکند و تنها کامنتهای مثبت را میخواند».
والدین باید برای فرزندشان دلیل بیاورند و او را با استدلال از خوب و بد مسائل آگاه کنند
*برای فرزندتان استدلال بیاورید
نوجوانی دوران ابراز وجود و جلب توجه است. یکی از ابزارهای جلب توجه، عبور از خط قرمز قانون و ساختارشکنی است. اصل حضور در فضای مسدودشدهای مثل اینستاگرام هم ساختارشکنی محسوب میشود و نوجوان از این کار لذت میبرد. میگویند «انسان نسبت به آنچه از آن منع شود، حریص میشود».
صدر دربارهٔ لزوم مواجههٔ استدلالی با نوجوان میگوید: «ما شبکههای اجتماعی را منع میکنیم. اما جالب است خانوادههایی که بیشتر به بچههایشان فشار میآورند که به سمت شبکههای اجتماعی نروند، بچههایشان بیشتر به این فضا وارد و حتی در آن غرق میشوند. چون والدین فقط به آنها میگویند این بد است، نرو، نبین، نشنو. برای بچه استدلال نمیکنند و دلیل نمیآورند که چرا بد است. او را از آسیبهای این فضا آگاه نمیکنند».
نوجوانان میتوانند زیر نظر والدین محتوای مفید تولید کنند و در فضای مجازی قرار دهند
*به فرزندتان تأیید بدهید
خیلی اوقات والدین چون در کودکی و نوجوانی دیده نشدهاند، کودکشان را به فضای مجازی هل میدهند و تلاش میکنند از او سلبریتی بسازند. در دهههای ۷۰ و ۸۰ موج تمایل به بازیگری را داشتیم. یعنی موج جوانان و نوجوانانی که دوست داشتند دیده شوند.
صدر کشیده شدن نوجوانان به سمت فضای مجازی را هم از این زاویه تحلیل میکند و میگوید: «اینکه نوجوان به سمت فضای مجازی میرود، بخشیاش برای پول درآوردن از کار راحت است. بچه در اصل میخواهد تأییدی را که خانواده به او نداده، از جامعه و دیگران بگیرد. پس اگر در جایگاه پدر یا مادر میخواهید نوجوانتان به سمت شبکههای اجتماعی نرود، تأییدی را که میخواهد به او بدهید. تأییدش کنید تا از تأیید دیگران بینیاز شود».
به اعتقاد این روانشناس کسبوکار «بچههایی مثل «کیکه یا واگعیه» خودشان میدانند که مسخره میشوند. اما راهی برایشان نگذاشتهایم که تأیید موردنیازشان را بگیرند. چارهای ندارند. بعد از آن برنامهٔ تلویزیونی هم وضعیت برای این بچه سختتر میشود. چون از این به بعد مراجعه به او بیشتر میشود و در این فضا بیشتر از قبل غرق میشود».
*با فرزندتان وقت بگذرانید
حل و فصل بسیاری از مشکلاتی که در ارتباط با دیگران داریم، از مسیر گفتوگو میگذرد. درمورد فرزندانمان هم گفتوگو و وقت گذاشتن میتواند یک راهکار کلیدی باشد. صدر در پاسخ به این پرسش که «اگر فرزندی داریم که در حال غرق شدن در فضای مجازی است، چه کنیم؟» میگوید: «با فرزندتان بروید کافیشاپ. با او بازی کنید. در فضایی دوستانه و امن با هم گپ بزنید. برایش وقت بگذارید. اگر فکر میکنید فرزندتان در فضای مجازی غرق شده و عاشق شبکههای اجتماعی است، همین الان برایش وقت بگذارید. بازی یعنی پدر و مادر و کودک هر سه با هم به بازی بنشینند؛ نه مادر به تنهایی یا پدر به تنهایی.».
*فرزندتان را نقد نکنید
بسیاری از والدین مدام در حال نقد و قضاوت کودک یا نوجوانشان هستند. وقتی فرزندشان چیزی میسازد یا میکشد و به پدر یا مادرش نشان میدهد، آنها میگویند «چی بگم؟ زیاد بد هم نیست!» غلط است. باید بگویند «این خیلی خوبه».
صدر با این توضیحات میگوید: «کودک یا نوجوان را نقد نکنید. کودک همهٔ آنچه در توانش بوده انجام داده و برای شما آورده. خانوادهها باید تأیید کردن و لایک دادن به فرزندشان را یاد بگیرند. بعضی از خانوادهها مدام به بچه disLike میدهند و از او ایراد میگیرند. فکر میکنند با این رفتار کیفیت کار بچه را بالا میبرند. این رفتار در مورد یک فرد بالغ چنین نتیجهای دارد؛ نه در مورد کودک یا نوجوان. کودک نباید نقد شود. در این صورت در نوجوانی مدام به دنبال فضا و افرادی میگردد که او را تأیید کنند».
به اعتقاد این روانشناس کسبوکار «اگر کودک را تحقیر یا مقایسه کنید و او را نادیده بگیرید، مطمئناً یا در فضای مجازی خودش را بدبخت میکند، یا بزهکار میشود یا برای جامعه مشکل ایجاد میکند. آن وقت آرزو میکنید کاش وارد فضای مجازی شده بود. آنجا هم اگر دیده نشود، تأیید نگیرد و «قهرمان پوشالی» و «پهلوان پنبه» نشود، ضداجتماع میشود؛ بزه میکند تا دیده شود. یا در زندگی فردی برای همسر و فرزندش زندان روح ایجاد میکند».
*به فرزندتان هدف و جهت بدهید
چند دقیقه میتوانید از تلفن همراهتان دور بمانید؟ رکورد شما برای دور ماندن از فضای مجازی چند دقیقه است؟ بیایید بپذیریم که فضای مجازی به جزوی از زندگی ما تبدیل شده و قرار نیست در نقطهای تاریخی تمامشان از بین بروند و سبک و اوضاع زندگی به قبل از حضور و ظهور آنها برگردد.
صدر با تأیید این واقعیت میگوید: «نمیتوانید کودک را تا ابد از شبکههای اجتماعی دور نگه دارید. اما میتوانید به او خط بدهید و برایش مسیر مناسب تعریف کنید. به بچههایی که دوست دارند در فضای مجازی تولید محتوا کنند و پولدار شوند پیشنهاد میکنم زیر نظر والدین، همان درسهای خودشان را با زبان خودشان تدریس کنند، ضبط کنند و در شبکههای اجتماعی قرار دهند. دیده میشود. چون نوجوانها ترجیح میدهند با ادبیات خودشان و از زبان همسن و سالان خودشان مباحث درسی را بشنوند.
اگر دغدغه داریم که چه کسانی قرار است بار علمی آیندهٔ کشور را به دوش بکشند، پاسخ این است؛ کافی است ما سلسلهای از نوجوانان را داشته باشیم که درسهایشان را به همسالان خود درس میدهند و در فضای مجازی بارگذاری میکنند. آن وقت نوجوانان عاشق درس خواندن میشوند. البته این وظیفهٔ آموزش و پرورش است که با این روشها درس خواندن را برای بچهها جذاب کند».
خطای بازمانده، یعنی فقط نمونههای موفق خروج از مدرسه را میبینیم؛ اما نمونههای ناموفق آن به چشممان نمیآیند!
*فرزندتان را با «خطای بازمانده» آشنا کنید
در جنگ جهانی دوم آمریکاییها تصمیم گرفتند برای کاهش صدمات وارده به هواپیماهای جنگی، برایشان زره بسازند. هواپیماهایی را که برمیگشتند بررسی کردند تا ببینند کدام قسمت بدنهشان بیشتر آسیب دیده و برای آن قسمت زره طراحی کنند. یک ریاضیدان گفت «شما فقط دارید هواپیماهایی را بررسی میکنید که برگشتهاند. این تازه سالمترین حالتشان است. چون تعدادی از هواپیماها برنگشتهاند!».
بسیاری از نوجوانان و حتی جوانان میگویند استیو جابز، بیل گیتس، ایلان ماسک و... از درس و مدرسه خارج شدند و موفق هم شدند. این روانشناس کسبوکار در پاسخ به این مسأله میگوید: «شما دارید مثالهای موفق را میبینید. هزاران نفر دیگر از مدرسه خارج شدند و بدبخت شدند. هزاران نفر وارد بازیگری شدند، اما موفق نشدند. شما فقط بازیگران معروف و شاخص را میبینید. هزاران نفر از کودکان و نوجوانان وارد شبکههای اجتماعی شدند و توسط کودکآزاران ربوده شدند و موردتعرض جنسی قرار گرفتند. اینها را نمیبینیم. چون هیچکس فریاد نمیزند که کودکش مورد تعرض و آزار قرار گرفته است».
پس به عنوان والدین به نوجوان خود بگویید «تو داری نمونههای موفق را میبینی. بیا با هم تحقیق کنیم و نمونههای ناموفق را هم ببینیم. نمونهٔ بارز این مثال «مکالی کالکین» بازیگر فیلم آمریکایی «تنها در خانه» است که در کودکی به یکباره بسیار معروف شد و در ۲۵سالگی بهشدت معتاد و افسرده».
اگر بچهها خودشان تحقیق کنند، خوب و بد هر پدیده را کشف میکنند و به مفهوم میرسند
*فرزندتان را با فرهنگ پژوهش پرورش دهید
ریشهٔ بسیاری از مشکلاتی که امروز در کشور با آن دستوپنجه نرم میکنیم، این است که با فرهنگ تحقیق و پژوهش بیگانهایم. هر خبر یا ادعایی را بدون تحقیق میپذیریم یا با تعصب رد میکنیم. بسیاری از والدین این خلقوخو را در برخورد با فرزندانشان هم به کار میبندند. اما کودک و نوجوان نیاز به استدلال دارد.
صدر مثال میزند: «مدام به بچهها میگوییم «تتلو بده!». ولی وقتی به او هدف بدهیم که دربارهٔ این شخصیت تحقیق کند، خودش تمام خوبیها و بدیهایش را میبیند و به مفهوم میرسد. تتلو به گفتهٔ اساتید دانشگاه هنر نابغهٔ موسیقی است؛ اما اخلاق و منش و شریعت و ایدئولوژیاش بد است. نمیتوانید به کودک بگویید همهچیزش بد است. بگویید «برو خودت تحقیق کن. ویژگیهای مثبت و منفی او را پیدا کن، به من هم بگو».
فرض کنید نوجوان شما به موسیقی علاقه دارد. شما باید به او هدف بدهید. شرایط را برایش مهیا کنید تا دربارهٔ سبکهای مختلف موسیقی ایرانی و غیرایرانی تحقیق کند. اگر علاقه دارد میتواند در همین زمینه تولیدمحتوا کند و با تأیید خودتان در صفحهاش قرار بدهد. وقتی بچه خودش تحقیق میکند، اثرات جانبی خوبی بر او میگذارد. به ویژگیهای منفی آن حوزه هم میرسد و آگاه میشود».
متأسفانه بسیاری از والدین، خودشان سواد و آگاهی لازم را ندارند. والدین باید ابتدا خودشان در زمینهای که موردعلاقهٔ فرزندشان است مطالعه کنند، محتوا تولید کنند و به بچه ارائه بدهند تا بچه در آن مسیر قرار بگیرد. البته قبل از آن لازم است در محیطی کاملاً امن از بچه بپرسید به چه حوزهای واقعاً علاقه دارد، فارغ از تأیید و علاقهٔ والدینش.
فرزندتان میتواند در شبکههای اجتماعی زیر نظر خودتان و بدون آسیب خاصی فعالیت کند.
*دانشآموزان هم میتوانند تولیدمحتوا کنند
صدر در ادامه از نوجوانانی میگوید که به او، به عنوان مدرس و مشاور کسبوکار مراجعه کردهاند و روش و راهکاری برای پولدار شدن خواستهاند. او در ابتدا یک شرط برای این نوجوانان گذاشته است؛ اینکه باید خوب درس بخوانند و اگر نمرات خوبی کسب کنند، صدر به آنها مشاورهٔ رایگان میدهد. در حال حاضر ۴ نفر از شاگردان نوجوان او ۱۳ تا ۱۶ساله هستند و در شبکههای اجتماعی ماهی ۳۰۰ میلیون تومان درآمد دارند. خانوادههایشان هم راضیاند و برای آبرو و آیندهٔ این بچهها نگرانی ندارند. چون آنها هویتفروشی نمیکنند. مثلاً یکی از این نوجوانها محصول خاصی را پیدا کرده، بستهبندی میکند و در فضای مجازی ارائه میدهد.
بنابراین دیگر سؤال این نیست که «چرا کودک یا نوجوان نباید تولیدمحتوا کند؟». بلکه این است که «او در چه مسیر و با چه هدفی تولیدمحتوا کند؟». شما میتوانید فرزندتان را به شبکههای اجتماعی ببرید تا بدون آسیب خاصی زیر نظر خودتان فعالیت کند. مثلاً تولیدمحتوای درسی کند و از این طریق تأیید دیگران را بگیرد. مهم است که دغدغهٔ مناسبی برایش تعریف کنید، نقشهٔ راه خوبی ترسیم کنید و او را در آن مسیر قرار دهید.
نه فقط محتوای درسی؛ نوجوان میتواند هر محتوای مفید دیگری هم بسازد. اگر روحیات مذهبی دارد، حدیث بخواند و دربارهاش تولیدمحتوا کند. اگر علاقه دارد دربارهٔ کسبوکار محتوا بسازد. دانشگاههای مختلف را معرفی کند. نجوم یکی از رشتههای بسیار جذاب برای نوجوانان است. میتوانید فرزندتان را به سمت مطالعه و تولیدمحتوا در این باره هدایت کنید.
*جایگزین مناسب به فرزندتان بدهید
«اگر فضای مجازی را از فرزندتان میگیرید باید سرگرمی دیگری برایش جایگزین کنید. از طرفی اگر پدر و مادر با فرزندشان رفیق باشند، با او بازی کنند و به او تأیید بدهند، کودک به سراغ فضای مجازی نخواهد رفت». صدر با بیان این نکات میگوید: «همان بازیهای سادهٔ قدیمی که خودمان داشتیم، مثل گل یا پوچ، برای بچهها خیلی جذاب است.».
بازیهای استدلالی هم جایگزین سرگرمکننده و پرفایدهٔ دیگری هستند: «برای بچه معما طرح کنید؛ مثلاً «آن چیست که در آشپزخانه است و ۵ تا انگشت دارد؟». بچه را به آشپزخانه ببرید تا خوب به وسایل نگاه کند. اگر دستکش آشپزخانه را پیدا کرد که تشویق میشود و جایزه میگیرد. اگر نه مثل بازی کودکی خودمان که با صدای ضربههای بلند یا آرام به یک سطح، نزدیک شدن به جواب را به طرف مقابل میفهماندیم، به او علامت میدهیم که به جواب نزدیک شده یا از آن دور شده. بعد دستکش را نشانش میدهیم و برایش توضیح میدهیم که منظورمان این انگشتان بوده. این گونه بازیها بچه را استدلالی بار میآورد. مهارت شنیداری بچه را هم تقویت میکند».
*«کیکه یا واگعیه» خوب است یا بد؟
صدر در تحلیل اینکه بالاخره محتوایی مثل «کیکه یا واگعیه» بد است یا خوب، میگوید: «رسانه سه هدف اصلی دارد؛ آگاهی، سرگرمی و آموزش. چنین محتوایی خیلی خوب است؛ اما برای چه کسی؟ کسی که صاحب کسبوکار است و پول کافی درمیآورد، در اوقات فراغتش میتواند برود سراغ چنین محتوایی. نه کودکی که قرار است الگوبرداری کند. وقتی صداوسیمای کشورمان در پربینندهترین ساعت و ویژهبرنامهای که سلبریتیها و افراد شاخصِ موردتأیید نظام را دعوت میکند، چنین کسی را آورده، بدون توجه به اثرات جانبی این اقدام، فقط به هدف سرگرم کردن رسیده است».
اگر آگاهی، هدف و جهت درست نداشته باشیم، فضای مجازی میتواند بسیار خطرناک باشد
حرف آخر...
شرایط در شبکههای اجتماعی اینگونه است که آدمها میخواهند به هر وسیلهای دیده بشوند. اینها اگر گل بکنند و دیده شوند، خیلی زود میآیند و خیلی زود میروند. آنهایی باقی میمانند که با برنامهریزی وارد شده باشند. اما این روال کمتر اتفاق میافتد. نکتهٔ مهم این است که به اعتقاد صدر «این پسربچه الان محبوب است و لذت میبرد. وقتی بزرگ شود ناراحت خواهد بود از قضاوتهایی که در موردش شده. این را باید والدینی که بچههایشان را در فضای مجازی سلبریتی کردهاند بدانند. وقتی بچهها را جلوی دوربین میبرند، بچه در بزرگسالی یقهٔ والدینش را میگیرد و میگوید «چرا من را وایرال کردی؟ من میخواستم یک زندگی معمولی داشته باشم.». بسیاری از سلبریتیها همین مشکل را دارند. نمیتوانند هیچ جا بروند».
قدیمیها میگفتند «کسی را که خوابیده میشود بیدار کرد. اما کسی که خودش را به خواب زده نه». حالا با مفهوم سومی روبهرو هستیم «ما اصلاً نمیخواهیم بخوابیم. ما را میخوابانند». ما میل به بیدار شدن داریم. اما رسانهها و شبکههای اجتماعی ما را میخوابانند. توجه ما را میدزدند و مثل مخدری عمل میکنند که ترککردنی نیست.
صدر در پایان میگوید: «اگر نور نداشته باشیم، راه را بلد نباشیم و هدف نداشته باشیم، شبکههای اجتماعی میتوانند بسیار خطرناک باشند. نور یعنی آگاهی. باید بدانیم میخواهیم چهکار کنیم. با تمسخر وارد این فضا نشویم. دقت کنیم چه محتوایی از خودمان منتشر میکنیم».