دشمن تصمیم گرفته راه امام را به بیراهه بکشاند
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، مراسم ایام ولادت حضرت زهرا (علیهاالسلام) و امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و گرامیداشت مقام حاج قاسم سلیمانی با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در دفتر مقام معظم رهبری در شهر مقدس قم برگزار شد.
حجتالاسلام و المسلمین روحانی با تطبیق میان سیره حضرت زهرا سلام الله علیها و امام خمینی، مکتب امام را ادامه مکتب فاطمی عنوان کرد و گفت: اولین ویژگی نهضت آن بزرگوار این است که راه باطل، گروه باطل و حکومت باطل را هرگز نپذیرفت و در مقابل آن ایستاد. ویژگی دوم پیروی و دفاع از ولایت و امامت است. حضرت فاطمه زهرا (س) آن روزی که رسالت مقدس پرورش و تربیت امام را برعهده داشت، امام تربیت کرد و آن روزی که باید به صحنه میآمد و از امام زمان خودش دفاع میکرد، آنگونه حماسی، انقلابی و سازنده به صحنه آمد. پس ویژگی دیگر حضرت فاطمه زهرا (س) دفاع از ولایت و امامت بود.
وی از دیگر ویژگی های نهضت حضرت زهرا را آشتی ناپذیری با جریان تحریف و روشنگری و جهاد تبیین دانست و اظهار داشت: نهضت حضرت زهرا، حرکت و سیاستی خاموش اما سازنده و افشا کننده بود. وصیت آن بزرگوار که قبر ایشان پوشیده و پنهان بماند برای همین بود که تا روز قیامت کسانی که اهل تحقیق و بررسی هستند بفهمند که فاطمه زهرا (س) از کسانی ناراضی بودند و از دنیا رفتند. با این حرکت سیاسی آنهایی که راهشان باطل بود را رسوا کرد.به همین دلیل میبینیم که از روز آغاز معاندین و مخالفین و آنهایی که دنبال منافع شخصی و باندی هستند تلاش کردند که فاطمه (س) و راه او را در تاریخ منسی[1] سازند.
امتداد خط معارضه با مکتب فاطمی
حجت الاسلام سید حمید روحانی سکولاریسم را مقابله با نهضت فاطمی دانست و گفت: آنهایی که از اسلام یک بعدی حرف میزنند و میگویند اسلام به سیاست کاری ندارد، اسلام دین عبادت است؛ دانسته یا ندانسته دارند با راه فاطمه مقابله میکنند. راه فاطمه را دارند منسی میسازند. آنهایی که دنبال زندگی تجملاتی و رفاهطلبی هستند، این راه با سادهزیستی فاطمه (س) مغایرت دارد؛ اینها دانسته یا نادانسته دارند با راه فاطمه (س) مقابله میکنند. آنهایی که امروز بیحجابی و بیبند و باری را تبلیغ و ترویج میکنند، دارند با راه فاطمه (س) مقابله میکنند. خط فاطمه (س) و مکتب ایشان دشمن دارد و دشمنان آن اینگونه با شیوههای مختلف سعی میکنند که راه فاطمه را منسی سازند و نگذارند که تودههای ستم دیدهای که راه فاطمه را دنبال میکنند، راه فاطمه را بشناسند و آن را دنبال کنند.
وی این جریان را خطری بزرگ دانست که در حوزه نیز نفوذ کرده و عنوان کرد: امروز در بعضی حوزههای علمیه میبینیم که با راه فاطمه مقابله میشود؛ چگونه؟ همین که مثلا میگویند در اسلام حکومت و ولایت نداریم. مقابله با خط ولایت، مقابله با فاطمه زهرا (س) است. مقابله با خط مقاومت، مقابله با فاطمه زهرا است. اینها شیوههایی است که دشمن به کار گرفته و با همه قدرت هم در طول تاریخ تلاش کرده است که مکتب و راه فاطمه شناخته نشود.
تاریخنگار انقلاب اسلامی خط امام را مطابق خط نهضت فاطمی معرفی کرد و گفت: فاطمه زهرا در راه مکتب خود –مکتب شیعه- یکی از شیوههایش افشاگری و روشنگری بود. امام همین راه را دنبال کرد. حرکت امام یک حرکت فرهنگی و بر پایه روشنگری بود. امام از روز اول تا روز آخر نه دست به اسلحه برد و نه حرکت مسلحانه را تبلیغ کرد؛ راه امام راه فرهنگ، فرهنگسازی، روشنگری، آگاهی بخشیدن به مردم، آگاهی بخشیدن به توده های محروم. در همان روز نخستی که امام میخواستند نهضتشان را آغاز کنند -16مهر 1341- وقتی که مراجع را در بیت بنیانگذار حوزه علمیه قم – آیتالله حائری اعلی الله مقامه- جمع کرد به آنها گفت که اگر ما میخواهیم اسلام و ایران از اضمحلال نجات پیدا کند، باید این خاندان پهلوی را از قدرت پایین بکشیم. استعمار انگلیس اینها را به قدرت رسانده تا به دست آنها هم اسلام را از بین ببرد و هم ایران را به روز سیاه بنشاند. آقای شریعتمداری که در این مجلس حضور داشت از امام پرسید ما با کدام قدرت میخواهیم چنین هدفی را به زبان بیاوریم؟ ما که بمب در جیبمان نیست بیرون بیاوریم و در سر شاه بکوبیم! امام فرمود ما قدرتی داریم که از بمب قویتر است و آن ملت و مردم است. اما نه مردمی که ناآگاه باشند. امام برای آگاهی بخشیدن به مردم سه دستور داد: اول اینکه مراجع با مردم حرف بزنند. شما فقط فتوا ندهید، بروید با مردم حرف بزنید. خود امام از همان روز تا روزی که چشم از جهان فروبست، در هر فرصتی با مردم حرف زد.
وی افزود: دستور دوم این بود امام که خطبا و وعاظ را دعوت کرد و گفت در سنگر منابر به مردم آگاهی ببخشید؛ خطرهایی که از طرف دولت، اسلام و ایران را تهدید میکند برای مردم بازگو کنید. دستور سوم این بود که فرمود تلگرامها و نامههای اعتراضآمیزی که علما به دولت، دربار و شاه مینویسند چاپ بشود و در اختیار مردم قرار بگیرد. این بیسابقه بود؛ در هیچ تاریخی نامههای اعتراض آمیز مراجع و علماء به شاه و دربار درجایی پخش نمیشد. امام دستور داد تلگرامهای اعتراضآمیزی که به شاه، دربار و دولت مینویسید چاپ بشود و در اختیار مردم قرار بگیرید و از این طریق راه آگاهیبخشی و روشنگری برای مردم را شروع کرد؛ به مردم آگاهی داد.
امام خمینی و پیروی از ولایت
وی از دیگر ویژگی های امام را پیروی از ولایت تا جایی که امام حاضر نشد بر خلاف نظر آیت الله بروجردی قلمی بر دارد و قدمی بزند دانست و گفت: تا روزی که آیت الله العظمی بروجردی –اعلی الله مقامه- زعامت جهان تشیع را به عنوان یک مرجع تقلید و یک ولی فقیه بر عهده داشت، امام حاضر نشد بر خلاف نظر ایشان قلمی بر دارد و قدمی بزند. [این در حالی بود که] امام به محضر ایشان میرفتند، انتقاد و اعتراض داشتند ولی وقتی بیرون میآمدند هرگز حاضر نبودند کلمهای علیه ایشان سخنی بگویند یا سخنی بشنوند؛ حتی کسانی که امام در اخلاصشان تردید نداشت کوچکترین برخوردی نسبت به آقای بروجردی داشتند، امام تا آخر عمر آنها را نبخشید. امام فدائیان اسلام را مردمان دلسوزی میدانستند؛ البته راهشان را قبول نداشتند، امام حرکت مسلحانه را به شدت رد میکردند ولی خودشان را آدمهای دلسوزی میدانستند و لذا تلاش کردند که با کمک آیتالله بروجردی نگذارند که اینها اعدام شوند اما حرفم این است که چون اینها نسبت به آقای بروجردی مقداری زاویه داشتند، بعد از پیروزی انقلاب هر سال خانواده نواب میآمدند با امام ملاقات میکردند، امام کلمهای که در تجلیل از آنها باشد بر زبان نیاوردند؛ این خیلی عجیب است. امام پیرو ولایت بودند.
حجت الاسلام روحانی دیگر ویژگی امام را سازش ناپذیری در مقابل فشار های جبهه باطل و شکیبائی و بردباری در مقابل مشکلات معرفی کرد و گفت: امام در راه خط و مکتب فاطمه ایستاد و مقاومت کرد و سازش ناپذیر بود. در دوران خفقانباری که امام در نجف تبعید بودند و شاه به عنوان یک امپراطوری که هم پول داشت و هم قدرت داشت و پول نفت دولت را کاملا رونق بخشیده بود؛ در چنین شرایطی خیلیها مأیوس شدند و [میگفتند] شاه آنقدر قوی است که جشن 2500ساله برگزار میکند و سلاطین و رؤسای جمهور کشورهای مختلف را دعوت میکند و در جشن شرکت میکنند، به آنها وام و پول قرض میدهد، خیلیها در این شرایط مأیوس شدند و بر اثر یأسی که به آنها دست داده بود تصمیم گرفتند با رژیم کنار بیایند. آن شخصیتی هم که به عنوان نماینده آمده بود، وقتی آمد با امام صحبت کرد، امام فرمودندهرگونه نزدیک شدن به دربار و مذاکره با آنها خیانت به اسلام است و من در مقابل خیانت به اسلام ساکت نمینشینم. کوچکترین رفتاری ببینم که در جهت سازش و کرنش است، به شدت مقابله میکنم. امام با چنین اقدامی این توطئه را بر هم زد. امام شکیبایی، بردباری و ثبات قدم داشت؛ میدانست که این دوره کوتاهی است که میگذرد.
«الف لام خمینی» تحریف در لباس تجلیل از امام (ره)
حجت الاسلام سید حمید روحانی خطر تحریف مکتب حضرت زهرا را گوشزد کرد و اظهار داشت: امروز در کشور ما از طرفی جای افتخار است که خط و مکتب فاطمه (س) حاکم است و از طرفی دیگر میبینیم کسانی که در حوزههای علمیه، مراکز علمی و مذهبی و محافل دینی چگونه تلاش میکنند که با راه فاطمه مقابله کنند. ما باید در جهت دفاع از رهبری و دفاع از ولایت و دفاع از مکتب فاطمه زهرا(س) و دفاع از خط امام (ره) کوشا باشیم. دشمن با همه قدرت امروز تصمیم گرفته است که راه امام را به بیراهه بکشاند. میبینید که چطور در بعضی حوزهها، محافل و مجالس در میان روشنفکرها و در میان دانشگاهیها کتاب علیه امام نوشته میشود و در راه خنثی کردن خط امام تلاش میشود. بعضی از افراد ... به اسم دفاع از رهبری و به عنوان نوکر و چاکر و مرید رهبری تلاش میکنند که خط امام را به انحراف بکشانند. این افراد کتاب مینویسند و در کتابهایشان بدترین نسبتها را به امام میدهند. امروز کتاب «الف لام خمینی» -اگر مطالعه کرده باشید- میبینید که در آنجا نسبتهایی به امام داده شده که سلطنتطلبها، منافقین و گروههای دیگر به امام چنین نسبت هایی ندادهاند. با کمال وقاحت، پررویی و بیحیایی امام را زیر سؤال میبرد.
وی به تحریفات این کتاب اشاره کرد و گفت: در کتاب الف لام خمینی میگوید امام در زندان با پاکروان ملاقات کرده، پاکروان [گزارش آن ملاقات را] یکجور بیان میکند و آقای خمینی جور دیگری میگوید؛ معلوم نیست کدامشان راست میگویند![3] [در این کتاب ادعا شده] امام در ملاقات با سناتور سزاوار گفته است که «اگر یک روزی در این کشور نظام سلطنت بخواهد تغییر پیدا کند من نمیگذارم»[4]؛ امامی که میگوید اصولا اسلام با اساس شاهنشاهی مخالف است، هر کس سیره رسول اکرم –صلی الله علیه و آله و سلّم- در سیره حکومت ملاحظه کند میبیند که اسلام آمده است که این کاخ های شاهنشاهی را منقرض سازد. شاهنشاهی از ننگین ترین و مبتذل ترین مظاهر ارتجاع است. بعد این شخص در کتابش مینویسد که امام میگوید اگر در این کشور نظام شاهنشاهی منقرض بشود و تغییر پیدا کند، من نمیگذارم.این کتاب به عنوان کتاب سال انتخاب میشود و جایزه میگیرد و آب از آب تکان نمیخورد، یک نفر هم صدا به اعتراض بلند نمیکند.
حجت الاسلام روحانی ادامه داد: از این گونه نوشتههای مسموم و آکنده به دروغ و تحریف فراوان است و به اسم امام پخش میشود. تا دیروز کسانی علیه امام کتاب مینوشتند که آن ور آب بودند؛ سلطنتطلبها، منافقین و گروههای جاسوسمآب. همه هم میدانستند که قلم دست دشمن است و آنچه نوشتهاند دروغ است. اما دشمن فکر کرده که اینگونه نمیشود خط امام را به بیراهه کشاند؛ به کشور به صورت خودی وارد شدهاند و به عنوان دفاع از امام تلاش میکنند که با یک سلسله دروغپردازیها و تحریفگریها راه امام را منسی سازند. اینجا تکلیف ما بسیار سنگین است.
مقابله با تحریف امام (ره) یک وظیفه همگانی
وی در پایان مقابله با تحریف امام را وظیفه و فریضه ای همگانی دانست و گفت: ما باید در مقابل این تحریفها ساکت ننشینیم. بدانیم که اگر ساکت نشستیم در این خیانت شریک خواهیم بود. «السکوت أخ الراضی و من لم یکن معنا کان علینا» [5]. نمیشود گفت که الحمدلله ما در قم مشغول تحصیل و تدریس هستیم و آنچه از دست ما برمیآید همین است و «إنّ للحقّ دولةً و للباطلِ دولة» [6] . نه اینجور نیست. به همان نحوی که در طول تاریخ دشمنان اسلام و دشمنان مکتب شیعه تلاش کردند راه فاطمه (س) و راه ائمه اطهار –علیهم السلام- را به بیراهه بکشانند، الآن هم تلاش میشود که خط امام را که نماد خط ائمه و خط فاطمه علیهمالسلام است هم به بیراهه بکشانند. این نوشتهها چند صباح دیگر جنبه بسیار موثق پیدا میکند، چراکه این کتاب در زمانی نوشته شده که از صدر تا ذیل همه آخوند بودند و میگویند:«اگر این حرف خلاف بود، کسی صدا بلند میکرد و اعتراضی میکرد و اینکه میبینید این کتاب به عنوان کتاب سال معرفی میشود، جایزه میگیرد و هیچکس هم علیه آن حرفی نمیزند نشان میدهد که این کتاب معتبر بوده.» این کتابهای مسموم میتواند راه امام، راه اسلام انقلابی و راه اسلام ناب محمدی (ص) را به بیراهه بکشانند. فقط باید بگویم «انّا لله و انا الیه راجعون» ما امروز در شرایط بسیار دردناکی قرار داریم و دردناکتر از تمامِ آن تحریفگریها و دروغپردازیها؛ سکوت و بیتفاوتی خودیهاست. «الساکت أخ الراضی».
[1] فراموششده
[2]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 232.
[3]. آنچه در اطلاعیه دولت از تفاهم میان حکومت و علمای آزاده شده آمد، و فردایش/ 13 مرداد در سرمقاله روزنامه اطلاعات با تفصیل به آن پرداخته شد، به دلیل در دست نبودن گفتوگوهای پاکروان با آقایان در واپسین روز حبس، قابلبررسی و بازنمایی نیست؛ نه میتوان آن را یکسره دروغ خواند و نه میشود آن را بهسان مدعیات آن سرمقاله تائید کرد... دستکم مشی و مرام آیتالله خمینی میگوید بعید است او قولی که حکایت از دخالت نکردن در امور سیاسی باشد داده باشد[!!!] (الف لام خمینی، ص347)
[4] الف لام خمینی، ص368
[5] الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج1، ص: 303
[6] اشاره به روایتی از حضرت امام صادق علیهالسلام : «...هرکدام از حق و باطل محدودهای دارند و «حق» در محدوده باطل و «باطل» در محدوده حق ذلیل است و کمترین مصیبتی که انسان مؤمن در «محدوده باطل» تحمل میکند محرومیت کشیدن از جانب فرزندان و ظلم دیدن از برادرانش است...»(کافی، ج2، ص447، ح12)