مستندی صورتی یا کلیپی زرد؟
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اگر چرخی در فضای مجازی زده باشید احتمالاً نام مستند عمامه صورتی را شنیده و یا آن را دیدهاید و اگر هم فرصت دیدن آن را نداشتید احتمالاً بخشهایی از آن را تحت عناوین مختلف در شبکههای مجازی دیدهاید.
اگر همین ابتدا بخواهیم در چند کلمه این مستند را خلاصه کنیم باید بگوییم: عطش دیده شدن به هر قیمتی!
یعنی مستندساز حاضر شده به خاطر دیده شدن بیشتر دست به هر کاری بزند از خلاف شرع گرفته تا رعایت نکردن تقوا و عدالت و حتی رعایت انصاف.
این مستند بیشتر از آنکه صورتی باشد کلیپی زردگونه است. البته نگارنده برخلاف بعضی از تحلیلها که علت این گونه ساختن مستند حسین شمقدری را جنبههای مالی دانستهاند معتقد است که آنچه مد نظر او بوده دیده شدن بیشتر است تا کسب جنبههای مالی چرا که پخش این مستند در یوتیوب هم قرار گرفته و از این رو درآمد کمتری نسبت به خرید از پلتفرمها برای مستندساز دارد اما به مراتب امکان دیده شدن را افزایش میدهد چرا که برای مخاطب رایگان است. کما اینکه خود شمقدری هم به این موضوع تصریح دارد.
باید توجه داشت اگرچه ما به این مستند نقد میکنیم اما این به معنای اینکه این مستند هیچ نکته مثبت و درستی ندارد، نیست بلکه نکات خوب و تذکرات به جایی هم دارد اما متاسفانه از هویت اصلی خود یعنی مستند اجتماعی فاصله گرفته است.
اما چرا این مستند بیشتر شبیه کلیپی زرد است؟
مستند اجتماعی که میخواهد یکی از مهمترین موضوعات جامعه را تحلیل و یا نقد کند باید کاملاً مستدل و علمی باشد نه آنکه انقدر سطحی باشد که حرفهای کوچه بازاری وغیر مستند بزند و نهایت استدلالش، استدلالات تاکسیواری باشد (حرفهایی که مستندش در مباحث درون تاکسی ها است) چرا که این روش دقیق و علمی نیست و تنها ژورنالیستی و زرد است و روشی برای جذب مخاطب حداکثری است.
راوی این مستند حجت الاسلام حسین صفری است، شخصیتی که متاسفانه قبلاً هم میل به دیده شدن در ایشان کم نبوده و کسانیکه با پیج اینستاگرام ایشان از چندین سال پیش آشنا بوده باشند میدانند همان زمان هم برخی طلبه ها بعضی از پستهای ایشان را خلاف ذی طلبگی میدانستند. اما اینبار جناب صفری نقش خاصی در ماجرا ندارد و بیشتر بازیگری است برای تفکرات حسین شمقدری.
در این به اصطلاح مستند روحانی داستان در برابر دختران جوان و نوجوان بدون حجاب قرار میگیرد و حرفهایی رد و بدل میشود و تهمتهایی به جامعه روحانیت زده میشود که نه سوالها پخته و دقیق است و در برخی موارد حتی نمیتوان به آن شبهه گفت و نه جوابها درست و دقیق وحتی برخی از سوالها نیز پاسخ داده نمیشود در واقع اینطور به نظر میآید که برای کارگردان اهمیت چندانی برای حرفهای رد و بدل شده وجود ندارد و بیشتر اصل روبرو شدن یک روحانی با دختری بیحجاب و ساختارشکنی در این باب موضوعیت دارد.
اما باید پرسید این ساختارشکنی و بیشتر دیده شدن به چه قیمتی به قیمت خلاف شرع، در بخشهایی از این مستند حاج آقا چشم در چشم دختری بیحجاب که آستین کوتاه هم دارد به اونگاه و با او صحبت میکند در حالی که طبق فتوای مقام معظم رهبری امتداد نگاه کردن(بیشتر از نگاه اول وناخواسته) به موهاى زنان بد حجاب كه هيچ گونه امر و نهى در آنان تأثير ندارد حتی بدون قصد لذت و ترس افتادن در حرام بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
از موارد سطحی بودن این مستند این است که در خیلی از بخشهای آن میخواهد با استقراء ناقص نتیجه کلی بگیرد یعنی با بررسی چند مورد، حکم کلی صادر میکند
به طور مثال اینکه یک نقطه از تهران آنهم یک مامور که در مستند گفته میشود مامور دایره سرقت است اما ماموریت خاصی در مورد حجاب پیدا کرده ویا کسی که ادعا میشود مأمور است از شخصی که حجاب نداشته عکس گرفته (برفرض صحت این موارد) میتوان حکم کرد که کل نیروی انتظامی کارش این است!؟ تنها با دیدن دو نفر از این نیرو در کل تهران بزرگ!؟
از علمی بودن و شرعی بودن مستند هم که بگذریم آیا تقوا و یا حتی انصاف نباید رعایت میشد آیا باید به نماینده مقام معظم رهبری در مشهد مقدس مانند شبکههای معاند نظام جمهوری اسلامی که با هدفی خاص به ایشان حمله میکنند،باید تاخت و تهمت زد!!!؟
آیا این کار تحقیقی است که کارگردان به یکی از خیابانهای مشهد میرود آن هم مخاطب نمیداند چه خیابانی، بعد شروع میکند به مصاحبه گرفتن با افرادی که در خیابان هستند و آنها نیز چندین تهمت را به نماینده مقام معظم رهبری نسبت میدهند که یک مورد آن تا این حد سخیف است که میگوید: «همان که کل پولهای آستان قدس را میگیره و میگه حقمه» بعد بدون جواب به آن و حتی اشاره به اینکه تولیت آستان قدس شخص دیگریست وآیت الله علم الهدی جایگاهی دیگر دارد از آن به راحتی رد میشود.
و در ادامه با یک فایل صوتی در سوالی چند ثانیهای و غیر شفاف و با تصریح آیت الله علم الهدی به دروغگویی و خلاف گویی دشمنان در رابطه با ایشان و موقوفه مسجد گوهرشاد از ایشان سوال میپرسد و خودش هم نتیجه میگیرد.
اینکه ایشان تولیت مسجد گوهرشاد را بر عهده دارد یعنی کاری خلاف شرع و قانون انجام داده!!!؟
پس یعنی حجت الاسلام مروی که تولیت کل آستان قدس را بر عهده دارد و یا آیت الله سعیدی در قم که تولیت حرم حضرت معصومه را دارد و میلیاردها اموال در اختیار آنهاست خلاف شرع و قانون عمل کرده اند!؟ واینکه در اختیار آنهاست یعنی خرج خود میکنند!؟
در انتها باید اشاره کرد که این مستند هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ فرم، کاری سطح پایین است و تنها خواسته با ساختارشکنی و تولید محتوایی زرد مخاطب بیشتری را جذب نماید و نتواسته کاری محققانه ارائه کند و متاسفانه در برخی بخشهای مستند پا روی تقوا و اخلاق و حتی انصاف قرار داده.
وسخن آخر اینکه باید از حسین شمقدری درباره این تناقض هم پرسید که چطور در مستندش به مذمت آقازاده ها و اینکه هر کاری بخواهند میکنند میپردازد اما به این موضوع اشارهای نمیکند که اگر خودش فرزند جواد شمقدری(معاونت سینمایی در دولت دهم) نبود آیا میتوانست چنین مستندی تولید کند!؟
علی حاج آخوند