سیره عملی عرفانی امام خمینی در ماه مبارک رمضان
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، برای ورود مناسبتر به بحث سیره عملی عرفانی امام خمینی در ماه مبارک رمضان، ابتدا باید به چند مطلب یا مقدمه اشاره شود. نخستین مطلب «معنای سیره» است. البته، بحث سیره یک مبحث گسترده با ابعاد متعدّد است که باید جداگانه دنبال شود؛ شهید مطهری در کتاب سیری در سیرة نبوی»، بیان دقیق و جذابی دربارة سیره دارند که چکیدة بسیار مختصری از بخشهایی از آن، نیاز این بحث را تأمین میکند. ایشان میفرمایند: «سیره در زبان عربى از مادة سِیْر است. سیر یعنى حرکت، رفتن، راه رفتن. سیره یعنى نوع راه رفتن... و این نکته دقیقى است. سیر یعنى رفتن، رفتار، ولى سیره یعنى نوع و سبک رفتار. [مثلاً]آنچه مهم است شناختن سبک رفتار پیغمبر است. آنهاکه سیره نوشتهاند، رفتار پیغمبر را نوشتهاند...، نه سیره...، نه سبک پیغمبر در رفتار.... سیرهشناسى یعنى سبکشناسى.... سیرة پیغمبر یعنى سبک پیغمبر..، روشى که پیغمبر براى هدف و مقصد خودش بهکار مىبرد. مثلًا... روش تبلیغى پیغمبر چه روشى بود؟... سبک و متد رهبرى و مدیریت پیغمبر در جامعه چه متدى بود؟.... نتیجه این شد که سیره یعنى منطق عملى [که]غیر از منطق نظرى است و مىشود انسان علىرغم شرایط اجتماعى و اقتصادى و موقع [یت]هاى طبقاتى مختلف، داراى یک منطق ثابت باشد». جهت دیدن تفصیل بحث شهید مطهری دربارة سیره میتوانید به کتاب سیری در سیرة نبوی ایشان مراجعه کنید که در جلد شانزدهم مجموعه آثار، صفحة ۲۱ تا ۷۵ هم آمده است. پس، بهطور خلاصه باید بگوییم که منظور از سیرة یک شخصیت در یک زمینه، «منطق عملی ثابت او در آن عرصه» است.
مطلب دوم، «مبنای سیره» است. سیره از جنس رفتار و عمل است. هر عمل و رفتاری در یکسری صفات درونی ریشه دارد که در انسان راسخ و نهادینه یا ملکه شدهاند و در اصطلاح به آنها «خُلق» گفته میشود که ممکن است فضیلت و خُلق خوب باشند یا رذیلت و خُلق بد. خود این صفات درونی یا خُلقها در اعتقادات هر فردی ریشه دارند. بهعبارت دیگر، نظام رفتاری هر فرد بر پایة نظام اخلاقی او بنا شده است و نظام اخلاقی او هم از نظام معرفتی و اعتقادی او برمیخیزد. به بیان سوم، جهانبینی هر فردی، منشأ و سرچشمة بروزات اخلاقی و رفتاری و سیرة عملی است.
بر اساس دو مطلب یادشده، به مطلب سوم میرسیم و آن اینکه، سیرة امام خمینی در زندگی و حیات مبارک ایشان هم برآمده از نظام اخلاقی و معرفتی ایشان است. در باب اخلاق، همانطورکه از آثار برجستة حضرت امام قابل فهم است، ایشان در پی تخلّق و آراسته شدن به اخلاق الهی بودند. این مطلب بهطور ویژه در کتاب گرانقدر شرح دعای سحر قابل مشاهده است. همینجا باید اشاره شود که بدون هیچگونه تعارفی، آثار عرفانی امام که بهطور عمده در عنفوان جوانی یا حداکثر حدود چهل سالگی نوشته شدهاند، از عالیترین آثار معرفتی در تاریخ عرفان اسلامی هستند که به آثار محققان از مشایخ عرفانی تنه زده و در مواردی از آنها پیشی گرفتهاند.
در هر صورت، سیرة اخلاقی امام بر پایة اندیشة اصیل توحیدی قرآنی بنا شده است که در آثار یادشده منعکس شدهاند که همان اندیشة «توحید اطلاقی» است که رهاورد دین خاتم و شهود اتمّ حضرت ختمی مرتبت است و در قرآن مجید با تعبیرهایی مانند أحدیّت، صمدیّت، وحدت قهّار و چیره و...، از آن یاد شده است. پس، حاصل اینکه، جوهرة نظام معرفتی امام خمینی، توحید ناب بود که در بُعد اخلاقی در قالب دغدغة متخلّق و آراسته شدن به صفات الهی بروز پیدا میکرد و در عرصة عمل و رفتار نیز به «قیام لِلّه: قیام برای خدا» برای بسط هرچه بیشتر توحید در زندگی فردی و اجتماعی تبدیل میشد.
برپایة مقدمات برشمرده باید گفت که سیرة امام در ماه مبارک را هم باید بسط و امتداد همان نظام معرفتی و اخلاقی و رفتاری ایشان، یعنی معرفت عمیق توحیدی و قیام برای خدا جهت توحیدگستری دانست. البته، بهخاطر خصوصیات ماه مبارک رمضان و ظرفیتهای معنوی، معرفتی و سلوکی خاصّ این ماه، حضرت امام ، دغدغه و اهتمام بسیار ویژهتری نسبت به این سفره و مائدة خاصّ و گستردة حق تعالی داشتند. برای مثال، هرچند ایشان در همة ایّام به خواندن قرآن، نمازهای مستحب یا نوافل، ذکر، دعا، بیداری شب به عبادت، زیارت و... میپرداختند، امّا در ماه مبارک، هم از لحاظ مقدار و هم از جهت کیفیت، عنایت بسیار بیشتری به اینگونه امور داشتند؛ مثلاً نقل شده که هنگامىکه ایشان در نجف بود، در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن مىخواند؛ یعنى هر سه روز، یک بار قرآن را ختم مىکرد (مرتضوی، ضیاء، دانشنامه امام خمینی، ج ۳، ص ۱۳۵).
یک عنصر مهم حاضر در همة این کارها و بلکه در سراسر زندگی امام ، توجه به حضرت حق و حضور در محضر او بود و بهطور مکرّر، به دیگران هم نسبت به این مطلب که عالَم محضر خدا است، توجه و تذکر میدادند. ماه مبارک نیز ماه حضور خاص در محضر ویژة حق تعالی و زمینهای برای تلاش جهت ورود به مراتب بالاتر ضیافت و قُرب و نزدیک شدن به خداوند است. با این نگاه، عمل و رفتار و سیرة غیرسلوکی معنا ندارد و همة اقدامهای انسان در ماه مبارک، به ابزار یا مَرکبی سلوکی تبدیل میشود؛ بهویژه برنامههایی که خود حق تعالی برای این ماه ترسیم و به آنها دعوت کرده است.
به این مطلب بسیار مهم هم باید اشاره کرد که برخی، بهنادرستی گمان میکنند که حضرت امام در ماه مبارک رمضان، به گوشة عزلت میرفتند و به غیر از اموری مثل تلاوت قرآن، انجام نوافل، ذکر و دعا، هیچ فعالیت اجتماعی دیگری نداشتند، درحالیکه بررسی حیات و سیرة ایشان از جوانی تا ارتحال، نشانگر چنین چیزی نیست و بلکه، عکس آن را نشان میدهد. هرچند همانطورکه اشاره شد، امام در ماههای مبارک، عنایت و اهتمام خاصّی به اینگونه امور داشتند، ولی بهحسب وظیفه و تکلیفمحوری (که از خصوصیات اندیشه و رفتار ایشان است)، به امور فردی، جمعی و اجتماعی نیز میپرداختند که ذکر و شرح آنها خود به یک کتاب جداگانه نیاز دارد. فقط در کتاب گرانقدر و مظلوم صحیفة امام (که تنها بخشهای خاصّی از حیات نورانی ایشان را منعکس میکند)، حدود دویست و شصت مورد از چنین اقدامهایی در ماه رمضان انعکاس یافته است که طیف مختلف و متنوعی از کارهای اجتماعی را شامل میشود؛ برای نمونه، فقط در سه جلد اوّل صحیفه میتوان به این امور دست یافت که در ماه مبارک توسط امام پیگیری و ثبت شدهاند:
ـ رسیدگی به امور مبارزه با رژیم طاغوت در تعامل با مردم و اقشار مختلف اجتماعی (ج ۱، ص ۲۹، ج ۲، ص ۲۵۱، ۳۹۶، ۳۹۹؛ ج ۳، ص ۱۱۰، ۱۱۳، ۱۱۵، ۴۳۶، ۴۴۱، ۴۴۵، ۴۴۷، ۴۴۹).
ـ پیگیری مسایل فلسطین و امّت اسلامی (ج ۲، ص ۲۵۱، ۲۵۳، ۴۵۸؛ ج ۳، ص ۱، ۴، ۵).
ـ رسیدگی به امور مستمندان و نیازمندان (ج ۱، ص ۲۶۰ [در ایّام تبعید و اقامت اجباری در تهران]؛ ج ۳، ص ۴۸).
ـ نامههای شخصی، خانوادگی یا به دوستان و شاگردان (ج ۱، ص ۱۴۴، ۲۵۷، ۴۳۵؛ ج ۲، ص ۶۳، ۱۰۸، ۱۰۹، ۱۱۰، ۱۵۹، ۲۵۱، ۳۰۷، ۳۱۰، ۳۹۵، ۴۶۱، ۴۶۳، ۴۶۴؛ ج ۳، ص ۴۶، ۴۷، ۱۱۲، ۲۱۵، ۴۴۴، ۴۵۳).
ـ صدور اجازهنامههای شرعی (ج ۲، ص ۱۶۰، ۲۵۲، ۳۰۸).
ـ پیگیری امور شرعی مربوط به استفتاء، وجوه شرعی، شهریة طلّاب و... (ج ۲، ص ۳۰۶، ۳۰۷، ۳۰۹، ۳۹۴، ۳۹۵، ۳۹۹، ۴۰۰، ۴۶۲؛ ج ۳، ص ۸، ۴۹، ۵۰، ۱۰۹، ۱۱۶، ۴۳۸، ۴۳۹، ۴۵۲).
در هجده جلد دیگر صحیفه نیز موارد بسیار زیادی از فعالیتهای مختلف امام در ماه مبارک یافت میشود؛ بهویژه با اوجگیری نهضت و بعد، مدیریت امور حکومت اسلامی، دفاع مقدس و....
پیش از آن نیز امام در ماه مبارک بهحسب تکلیف و وظیفه، در عرصههای یادشده و امور دیگری که در صحیفه منعکس نشده است، فعالیت داشتند. برای مثال، میتوان به تحقیق و تألیف اشاره کرد. سیرة امام این بود که در ایّام تعطیل مانند نوروز، تابستان و ازجمله، ماه مبارک، به تألیف آثار علمی و نیز جمعبندی و نگارش درسهایی میپرداختند که در ایّام درسی تدریس نموده بودند. تعدادی از این آثار در ماه مبارک به پایان رسیدهاند؛ مثل کتاب اخلاقی و عرفانی «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، آثار اصولی «انوارالهدایة فی التعلیقة علی الکفایة»، «الإستصحاب» و «الطلب و الإرادة».
همچنین، حضرت امام در جوانی و میانسالی، در ایّام ماه مبارک، به نقاط دیگری غیر از قم رفته و علاوه بر کارهای علمی، به امر مهم تبلیغ، ارشاد و هدایت مردم، اقامة نماز و سخنرانی در مساجد و... نیز میپرداختند. برای نمونه، ایشان در رمضانالمبارک ۱۳۶۸ ه. ق (خرداد ۱۳۲۸ ه. ش) در قریة درکه شمیران، در ماه مبارک ۱۳۷۰ ه. ق (اردیبهشت ۱۳۳۰ ه. ش) در محلات، و در ماه مبارک ۱۳۷۱ ه. ق (اردیبهشت ۱۳۳۱ ه. ش) در همدان بودهاند.
در پایان، باید تأکید شود که اهتمام ویژة امام به ماه مبارک، از معرفت عمیق ایشان بدین فرصت بینظیر الهی سرچشمه میگرفت که خود مبحث جداگانهای میطلبد. در اینجا فقط به ذکر خلاصة مختصری از یکی از بیانات حضرت امام دربارة ماه مبارک بسنده میشود: «.. در این ماه مبارک خودتان را تقویت کنید به قوّتهاى روحانى. در یک حدیثى است که پیغمبر اکرم فرمودند که ماه رمضان آمد.... در ضمنش مىفرمایند که: «دُعیتُم الى ضیافَةِ الله [به مهمانی خدا دعوت شدید]»... ضیافت خدا در ماه رمضان، یک شعبهاش روزه است... و یک امر مهمش که [سفره و]مائدة غیبى و آسمانى است، قرآن است. شما دعوت شدهاید به مهمانى خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستید. مهماندار شما، شما را وادار کرده است به اینکه روزه بگیرید. این راههایى که به دنیا باز است و شهوات است، اینها را سدش کنید تا مهیا بشوید براى لیلةالقدر....
این دعاهایى که در ماهها هست...، خصوصاً در ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، اینها انسان را همچو تقویت روحى مىکند اگر کسى اهلش باشد، ماها که نیستیم، همچو تقویت روحى مىکند و همچو راه را براى انسان باز مىکند و نورافکن است براى اینکه، این بشر را از این ظلمتها بیرون بیاورد و وارد نور بکند که معجزهآساست.... این ادعیه... مقدمه و آرایشى است که انسان بهحسب قلب خودش مىکند براى اینکه مهیا بشود برود مهمانى؛ مهمانى خدا، مهمانىاى که در آنجا سفرهاى که پهن کرده است قرآن مجید است و محلى که در آنجا ضیافت مىکند مهمش «لیلة القدر» است و ضیافتى که مىکند ضیافت تنزیهى و ضیافت اثباتى و تعلیمى [است]. نفوس را از روز اول ماه مبارک رمضان به روزه، به مجاهده، به ادعیه مهیا مىکند تا برسند به آن سفرهاى که از آن باید استفاده کنند و آن «لیلة القدر» است که قرآن در آن نازل شده است....
این ضیافت الهى انسان را منقلب باید بکند از این جهت حیوانى به آن جهت واقعى انسانى؛ از آن ظلمتهایى که اطلاع به آن داریم منقلب کند انسان را به آن نورهایى و نور مطلقى که همة عالم، تَبَع اوست. همه دعوت انبیا این بوده است که مردم را از این سرگردانىاى که دارند... دعوت کنند و راه را نشانشان [بدهند و آنها را از دنیای مذموم نجات بدهند. البته]... آن دنیایى که تکذیب شده است این عالم طبیعت [نیست]، این عالم طبیعت، نور است. دلبستگیهاى به این عالَم، انسان را بیچاره مىکند. ظلمتها از این دلبستگیهایى است که ما داریم به این دنیا، به این مقام، به این مسند، به این اوهام، به این خرافات. همه انبیا آمدند براى اینکه دست شما را بگیرند از این علایقى که همهاش بر ضد آنى است که طبیعت و فطرت شما اقتضا مىکند، شما را دستتان را بگیرند و از این علایق نجاتتان بدهند و واردتان کنند به عالَم نور..
اگر ما در این ضیافت خدا، در این سفرهاى که خداى تبارک و تعالى افراشته است براى همه، اگر ما در اینجا موفق بشویم به اینکه راهمان بدهند در این میهمانخانة بزرگ الهى، جلویمان را نگیرند ـ شیاطین ایستادهاند که راه را نگذارند برویم... ـ، اگر راهمان بدهند به این ضیافت ممکن است که راهى پیدا بکنیم به آنکه راه انسان است. همه راههاى دیگر غلط است، راههاى حیوانى است. انسان یک اعجوبهاى است که هم در او حیوانیت هست... الى غیرمتناهى [تا بینهایت]و هم در او شیطنت هست الى غیرمتناهى. یک موجودى است [که]همه ابعادش غیرمتناهى است...، هر راهى که برود هیچ آخر ندارد و راهها همه غلط، همه اشتباه، همه منتهى به جهنم مىشود الّا صراط مستقیم؛ آنى که راه انسان است....
خودتان را تقویت کنید در این ماه مبارک، مهیا بشوید براى همه پیشامدها. در عین حالىکه معنویات بود آنچه [پیامبران ]مىخواستند، لکن با قوّتِ معنویات، [کجیها و]اعوجاجهایى که در بشر بود و در این قدرتهاى بزرگ بود، این اعوجاجها را مىخواستند مرتفع کنند. یک چوپان [یعنی حضرت موسی ]با عصایش پامىشد مىرفت فرعون و آن بساط فرعونى را... دعوت مىکرد که بیا مسلمان شو، بیا آدم شو. یک صغیر یتیم چوپان زاده یا چوپان [یعنی حضرت محمد ]از حجاز پامىشود همه دولتها را دعوت مىکند که بیایید آدم بشوید؛ براى این است که آدم کنند همه را. مقصد این است که ماها آدم بشویم...
اینقدر دست و پا نزنید [که]این طرف و آن طرف بروید. شما خدا را مىخواهید. بروید دنبال همان که مىخواهید. فطرت شما توجه به خدا دارد، خودتان متوجه نیستید. همه فطرتها توجه به خدا دارد. این ماه رمضان و هر ماه رمضان دیگرى مهیا کنید خودتان را... و مهیا کنیم خودمان را براى ورود در «ضیافة الله»؛ در مهمانى خدا که انشاءالله با سلامت نفْس، با نور هدایت خداى تبارک و تعالى وارد بشویم در این ماه عزیز معظم و فرق بکنیم.
در این ماه فرق داشته باشیم با سایر ماهها و دنبال این باشیم که انشاءالله «لیلة القدر» را دریابیم، برکات «لیلة القدر» را که قرآن در آن نازل شده است، همه سعادت عالَم در آن شب نازل شده است و از اینجهت، از همه شبهاى عالَم بالاتر است، این را بتوانیم ادراک بکنیم...» (صحیفه امام، ج۱۳، ص ۳۰-۳۶). همچنین، برای دیدن نمونههایی دیگر، میتوانید به صحیفه امام، ج ۲، ص ۳۹۰-۳۹۱ و ج۲۱، ص ۴۵-۴۶ مراجعه کنید.
اساساً حضرت امام ، ماه مبارک را نهتنها عرصة جهاد باطنی میداند، بلکه قوّت و قدرت روحی حاصل از آن را نیز بستری برای مبارزه با طاغوتهای عصری میداند: «با حلول ماه مبارک رمضان، ماه عبادت و سازندگى، ماه تجدید قواى معنوى، شهرُ الله الاعظم که در آن عموم مسلمین در صف واحد، متوجه به موضع قدرت لایزال و تجهیز در مقابل قواى طاغوتى هستند، لازم است با توحید قدرت و قدرت واحده در مقابل طاغوتهاى زمان و چپاولگران بینالمللى بپاخیزند و از ممالک اسلامى دفاع کنند، و دست خائنان را کوتاه و امید آنان را قطع کنند» (صحیفه امام، ج۹، ص ۲۳۷).
حجت الاسلام سعید هلالیان