عالمان دین حافظان زبان فارسی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، از جمله مهمترین ویژگیهای انسان نسبت به حیوان، زبان و توانایی سخنگویی اوست؛ به گونهای که از دوران یونان باستان، فلاسفه، انسان را به «حیوان ناطق» تعریف کرده اند.
از دیدگاه زبان شناسان معاصر، زبان یک امر صرفاً قراردادی نمیباشد، بلکه ارتباط وثیقی با اندیشه و تفکر دارد. مولر میگوید: «زبان و اندیشه، تفکیک ناپذیرند و بنابراین بیماری زبان، بیماری فکر هم هست.» (ارنست کاسیرر، فلسفه فرهنگ، ترجمه بزرگ نادرزاد، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ ها، ۱۳۶۰، ص ۱۵۷.)
هومبولت نیز میگوید: «تفاوت میان زبانهای گوناگون، تفاوت در آواها و نشانهها نیست، بلکه تفاوت در جهان بینی هاست.» (یدالله موقن، زبان، اندیشه و فرهنگ، هرمس، ۱۳۷۸، ص ۱)
به طور کلی باید گفت زبان یک مسئله چند وجهی است که بررسی آن با رشتههای مختلفی مانند جامعه شناسی، روانشناسی، فلسفه، منطق، زبان شناسی و... ارتباط پیدا میکند.
از سوی دیگر به نظر بسیاری از انسان شناسان جدید ویژگی مهم انسان، فرهنگی بودن اوست. انسان تنها گونه جانوری است که فرهنگ دارد. نکته قابل توجه این است که مهمترین یا یکی از مهمترین ارکان هر فرهنگی، زبان است.
به دلیل همین رابطه نزدیک زبان و فرهنگ است که مقام معظم رهبری فرهنگ جامعه را اساس هویت آن جامعه معرفی میکنند و زبان را به عنوان عامل مهم هویت ملی معرفی کرده و میفرمایند: «هویت ملی ما به زبان و خط ماست» یکی از ارکان مهم هویت و استقلال هر کشوری استقلال فرهنگی است و یکی از مهمترین ابزار استقلال فرهنگی، زبان است؛ بنابراین بر هر فرد ایرانی که نسبت به هویت ملی و فرهنگی خود احساس مسئولیت میکند لازم است زبان فارسی را پاس دارد.
توجه علمای شیعه به زبان فارسی:
برخی عالمان شیعه، ایرانیان فارسی زبان را مخاطب مشتاق کتب روایی اهل بیت میدانستند. اما قلمرو ایران در فراز و نشیبهای تاریخ گم شد تا اینکه عصر صفویان فرا رسید و ایران جدید بر مذهب شیعه و زبان فارسی پا گرفت. پرداختن هم زمان به این دو رکن هویتی ایران امروز، آن روز هم آگاهانه و عامدانه بود. با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل، منازعات میان ایران و عثمانی به اختلافات عقیدتی دامن زد. مذهب حنفی در حکومت عثمانیهای غیر عرب رسمیت داشت و علمای حامی صفویان برای گسترش تشیع، به رونق زبان فارسی نیاز داشتند. از آن زمان، علمای تشیع (از جمله محقق کرکی که خود عرب زبان بود) ترویج کتب اسلامی فارسی را تشویق و پیگیری کرده اند.
همیشه مراجعه به آثار برجسته ادبیات فارسی، ابزار توسعه آموزش و یکپارچگی ملت بوده است. آن زمان بسیاری به شیعه بودن فردوسی باور داشتند، اما گنجینه ادبیات فارسی غیر از شاهنامه هم داشت. روایات تاریخی گواه اند که حتی در دوران تکاپوی علمای تشیع، معیار ترویج آثار ادبای پارسی گو، قوت و اعتبار آثار بود. در نتیجه این تلاش ها، ایرانیانِ هویت جو، نقاط مشترک میان خود را برجسته کردند و رابطه میان علمای تشیع و مردم فارسی زبان مستحکم شد. آبادی و امنیت ایران، یکی از دستاوردهای مهم ایرانیان عصر صفویه بود. به تایید علما، نگارگران هم دست اندر کار نهضت بودند و چندین نسخه مصور از کتب فارسی، بر درخشش میراث آن دوره ایرانیان افزود.
پشتکار بزرگان دین وادب، طی بازنویسی، تصویرگری، آفرینش و ترجمه کتب اسلامی به زبان فارسی، استواری فرهنگی ایران جدید را تضمین کرد. شمارش آثار بزرگان شیعه مذهب در کنار میراث بی همتایی همچون «شاهنامه طهماسبی»، حکایت موجز از دورانی است که "رونق زبان فارسی" به دغدغههای اصلی علمای تشیع اضافه شد.
توجه ویژه رهبرانقلاب به زبان فارسی:
در زمانه ما نیز رهبر انقلاب به عنوان عالم برجسته جهان تشیع وهمچنین شخصیتی که به صورت تخصصی در زمینه شعر و ادبیات فارسی صاحب نظر میباشند همواره و در طول سالیان متمادی تاکید فراوان بر پاسداشت زبان فارسی داشتهاند به طور نمونه ایشان در یکی از دیدارهای خود در این رابطه میفرمایند: «هر کس به معارف بشری علاقهمند باشد، باید برای زبان فارسی ارج و مرتبهای خاص قائل باشد؛ زیرا این زبان پرظرفیت، شیرین، رسا و زیبا توانسته است بخش عظیمی از مناطق جغرافیایی جهان را تحت تسلط و سیطره معنوی خود درآورد، با نفوذ معنوی، کارآیی، شیوایی و قدرت بلاغت خود در دل ملتها جا باز کند و برای آنان فرهنگ، دین، معرفت و تمدن به ارمغان آورد.» ۱۲/۱۲/۱۳۷۷
زبان فارسی زبان علمی دنیا:
از جمله موضوعات مهمی که مقام معظم رهبری درباره زبان فارسی به آن اشاره کردهاند طرح مهم تبدیل زبان فارسی به زبان علمی جهان، گسترش جغرافیایی و ترویج زبان فارسی در هر نقطه از جهان، و قرار گرفتن زبان فارسی در موضع قدرت است. ایشان در دیدار مورخ ۱۳/۷/۱۳۸۵ با استادان و اعضای هیأت علمی دانشگاه میفرمایند:
«من انتظارم این است که ما پنجاه سال دیگر ـ نمیگویم ده سال، پانزده سال دیگر ـ در دنیا و در سطح عالم، حرف اول علمی را بزنیم، یعنی مرزهای علم را ما تعیین کنیم، کار به جایی برسد که زبان ما ـ که زبان فارسی است ـ در دنیا زبان علم بشود. این، آن افقی است که جلو چشم من است.
برای اینکه به این نقطه برسیم، اولاً باید باور کنیم که این میشود. اگر شما که استادید، آن آقا که دانشجوست و آن شخص سومی که مدیر و در رأس تشکیلات است، باور نداشته باشد که این کار عملی است، بدانید قطعاً نخواهیم رسید. باید باور کنیم»
مقام معظم رهبری در دیدارهای مختلف با دانشگاهیان، نخبگان، دانشجویان و کارکنان مراکز علمی و ادبی و فرهنگی به تبدیل شدن زبان فارسی به زبان علم و گسترش جغرافیایی آن تأکید میورزند و روشن است که این، هدفی مهم برای رهبری است.
برخی راهکارهای رسیدن به زبان علمی دنیا:
رسیدن به زبان علمی دنیا یعنی مرجعیت علمی پیدا کردن در جهان به این سادگیها به دست نمیآید بلکه نیازمند به تلاش فراوان علمی و فراهم کردن زمینههای این امر است که شاید سالیان سال تحقق آن بطول بینجامد.
اما برای رسیدن به زبان علمی دنیا میتوان به برخی از این راهکارها اشاره کرد:
۱-بازنگری در سیاستهای آموزشی و تربیتی برای پرورش نیروهای خلاق، نوآور و آرمانخواه از الزامات کار است و اگر کشور بخواهد به سمت مرجعیت علمی حرکت نماید، رسالت مهم و سنگینی برعهدهی نظام آموزش و پرورش خواهد بود.
در واقع موتور حرکت علمی کشور از آموزش و پرورش شکل میگیرد و متاسفانه امروزه آنچنان که باید نظام آموزشی ما دارای کارهای نو و خلاقانه برای تربیت نسلی متفکر نیست.
۲- لزوم تغییر ساختارهای اقتصاد کشور و حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان. کشوری که قرار است مرجع علمی باشد لزوماً بخش زیادی از جمعیت آن به امر توسعهی علم و فناوری اشتغال خواهند داشت. حرکت به سمت یک اقتصاد دانشبنیان زمانی اتفاق میافتد که سازوکار دانش و خلاقیت و نوآوری بتواند هم امرار معاش کند و هم ارزش افزودهی قابل توجهی در اقتصاد تولید کند. نه در حالتی که منشأ ارزش، زمین، سرمایه و امثال آنها باشد. خوشبختانه ایجاد نهادهایی همچون پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد و نهادهای تأمین مالی تکنولوژی در سالهای اخیر، گام بلندی در جهت تحقق اقتصاد دانشبنیان بوده است.
۳- از جمله موارد مهمی که باید مدنظر داشت کم رنگ کردن حرف نیروهای خنثیکنندهی حرکت علمی از درون نظام است.
این افراد با این دلیل که خاستگاه علوم و فناوری بلوک غرب است، آمال و آرزوهای خود را تنها در غرب جستجو میکنند و با ترویج این دیدگاه در میان جوانان دغدغهمند کشور، موانع جدیدی در توسعهی علوم و فناوریهای نوین ایجاد میکنند. لازمهی شتاب جریان مرجعیت علمی چارهاندیشی برای رفع این موانع داخلی است.