پشت پرده رفتارهای غیرطبیعی ظریف در ستاد پزشکیان!
انتشار یک تصویر جالبتوجه از جواد ظریف، وزیر دولت روحانی دریکی از میتینگهای انتخاباتی پزشکیان و تصویر عرق کرده از او در کنار فیلمهایی از جلساتی که در آن ظریف به زدوخورد سیاسی با مخالفانش میپردازند در شبکههای اجتماعی موردتوجه قرارگرفته است.
ظریف در یک جلسه کلابهاوسی گفته است که به سیم آخر زده و در تلاش است تا روز ۹ تیر پزشکیان را از صندوق رأی بیرون بیاورد، او گفته است که آبرویش را سر راه قرار داده تا شاید نامزد اصلاحطلبان که در مناظرات تلویزیونی خوش ندرخشیده از بیرون شارژ گردد.
کت درآوردن ظریف یا بهاصطلاح لخت شدن او در استخر سیاست معنای خاصی دارد، درحالیکه قرار بود وزیر خارجهِ سابق آخرین کارت پزشکیان در آخرین روزهای انتخاباتی باشد اما کم فروع ظاهر شدن نامزد اصلاحطلبان در مناظرات و میتینگهای پیرامونی باعث شد تا ظریف بهعنوان یار کمکی به صحنه آمده تا بار روی زمینمانده را به مقصد برساند.
اصلاحطلبان رادیکال که در واقعیت پزشکیان را نامزد مطلوب و اصلی خود درصحنه انتخابات نمیدانند در تلاش هستند تا با بازی باکارت رادیکالیسم و استفاده از چهرههای میانی که احتمال آسیبپذیریشان کمتر است فضا را متشنج کرده تا شاید از دل دوقطبیهای شکلگرفته پزشکیان را به پاستور هدایت کنند، این حلقه فکری- سیاسی گمان دارد که افرادی چون جواد ظریف به دلیل کنشهای پیشین این امکان رادارند تا فضا را داغ کرده بدون آنکه هزینه سازی انجام دهند.
از نگاه این جریان ورود مستقیم افرادی چون محمد خاتمی به صحنه انتخابات؛ مانند آنچه در پیش از فتنه ۸۸ شکل گرفت باعث میشود سویههای بیرونی حساستر شده و امکان اقدامات ضربتی از بین برود، اما استفاده از افرادی چون ظریف این فضا را فراهم میکند که رشد رادیکالیسم در بستری کانالیزه پیش برود بدون آنکه احساس ناخوشایندی برای طرفین ایجاد کند.
از سویی حضور ظریف دریکی از برنامههای تلویزیونی نیز اعتمادبهنفس او را بالابرده و در وضعیت کنونی بهترین کارت برای بازی در چنین نقشی است، نقش سخت و طاقتفرسا که عرق او را نیز درآورده است! زیرا او علاوه بر تلاش برای جمعآوری رأی برای نامزد اصلاحطلبان لازم است نسبت به هشت سال فاجعهبار در دولت روحانی نیز پاسخگوی حاضران بوده و همین موضوع مسیر جذب خاکستریها را سخت کرده است.
به عبارتی در حالیکه هسته سخت اصلاحات ظریف را برای از این شهر به آن شهر فرستاده تا موتور بدنه اصلاحطلبی را راه انداخته تا خاتمی با چپها پل بزند، در آنسو جذب این رأی خفته به یک امکان ناممکن برای چپها بدل شده است، عضو حزب اتحاد ملت اذعان میکند که جریان اصلاحات نمیتواند مردم را قانع کند که چرا انتخابات مجلس را تحریم و حالا در انتخابات ریاست جمهوری تصمیم به مشارکت گرفته است.
سعید شریعتی در گفتگویی بابیان اینکه فضای غالب عدم مشارکت در انتخابات این دوره خیلی از موضع خود اصلاحطلبها متأثر است، تصریح میکند، جبهه اصلاحات در سه انتخابات گذشته گفته است انتخابات معنادار نیست و حتی آقای خاتمی سه ماه پیش در انتخابات مجلس گفتند تا وقتی شورای نگهبان اینگونه رفتار میکند، انتخابات معنایی ندارد و مردم نمیآیند که رأی بدهند.
عضو جبهه اصلاحات در ادامه گفته است که حالا شکستن این فضا و نشان دادن اینکه با حضور آقای دکتر پزشکیان انتخابات معنادار است، بسیار دشوار است و فعلاً زبان ناطق اصلاحطلبها برای اینکه بگویند چرا این انتخابات معنادار است، زبان پر لکنتی است و خیلی راحت نمیتوانند ضرورت شرکت در انتخابات را حتی به هواداران خود منتقل کنند.
این عضو حزب اتحاد ملت در ادامه بابیان اینکه همهچیز به اینیک هفته و گفتار و رفتار شخص آقای پزشکیان بستگی دارد که بتواند نشان دهد با حضور او در رقابت و پیروزی او در انتخابات تغییرات معناداری به نفع جامعه رقم میزند، تأکید میکند، این موضوع خیلی دشوار است و برای آقای پزشکیان هم دشوار است که بتواند این مفاهمه را با رأیدهندگان برقرار کند.
این جملات بهخوبی نشان میدهد که چرا ظریف عرقریزان در میانه این میدان مبهم افتاده تا سطح رادیکالیسم را تا نقطه انفجاری آن بالا ببرد، اصلاحطلبان بهخوبی میدانند که جذب رأی خاکستری از طیف مدرن نیاز به سطح بالایی از رادیکالیسم دارد که از دل جریانهای سیاسی چون حزب اتحاد ملت خارج نخواهد شد ازاینروی ظریف را به صحنه آورده تا زیر سایه محدود او بتوانند کمی از توازن ازدسترفته را بازسازی کنند.
این تحولات چند نکته قابلتوجه دارد:
۱-رادیکالیسم شکلگرفته در فضای انتخاباتی مرجع و منشأ خود را یافته و کاملاً مشخص است که رأس جبهه اصلاحات و اصلاحطلبان ساختاری بدون توجه به کلیت جریان اصلاحات در راستای آنچه تحریک قشر خاکستری میخوانند، رادیکالیسم را دامن میزنند.
۲- اصلاحطلبان رادیکال اما همچنان راهبرد فضای وانموده را دنبال کرده و میکوشند تا ضمن سیاه نمایی از شرایط کشور، اولاً، طرف مقابل خود را حاکمیت تعریف کرده و دوما، مبارزه سیاسی را جایگزین رقابت سیاسی نمایند!
۳- رادیکالیسم طیف اصلاح طلبان ساختاری اما در شرایطی است که برخی از نیروهای فکری این جریان اخیراً ضرورت پرهیز از پروژههای پرسروصدا را مورد تأکید قرار داده و ضمن تصریح بر بهرهگیری از فرصت انتخابات گفته بودند که باید این جریان گامهای کوچک اما پایدار را در دستور کار خود قرار دهد. موضوعی که به نظر میرسد آذر منصوری اعتقادی به آن نداشته و عملاً شکاف در جریان اصلاحات را به نمایش میگذارد
طیف اصلاحطلبان ساختاری و رادیکالها بدون اشاره به راهبردهای خود در تضعیف جریان اصلاحات و در شرایطی که بدنه این جریان معترض به رفتارهای سینوسی آن بوده و هضم نمیکنند که چرا به فاصله ۳ ماه از تحریم انتخابات به مشارکت در انتخابات میرسند، فرافکنی را در دستور کار خود قرار داده و میکوشند تا حاکمیت و نظام را دگر خود تعریف کنند. سخنان جالبتوجه و عجیب آذر منصوری با عنوان اصلاحطلبان آخرین گروه «غیرمسلح» در خود اشاراتی دارد که به تقاطع آن با تحریکات خارجی قابلتحلیل است!