آسیب های عرفان های کاذب برای جوانان
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام رضا الهی منش رئیس دانشکده عرفان دانشگاه ادیان و معارف در نشست رونمایی از کتاب "بلوری از جنس سراب" که در خبرگزاری رسا برگزار شد، توجه به مسائل جنسی در عرفان های کاذب را مورد انتقاد قرار داد و اظهار داشت: کتاب "بلوری از جنس سراب" نگاهی گذرا در نقد عرفان "اوشو" داشته که نیاز به پرداختن بیشتر به آسیب ها و چالش های این معنویت وار وجود داشت.
رئیس دانشکده عرفان دانشگاه ادیان و معارف سه نقد اساسی به عرفان "اوشو" را مطرح کرد و گفت: "اوشو" نماینده عارفان هندو است و در آن فضا رشد پیدا کرده و مطالب زیادی از کلام عارفان هندو قابل نقد است؛ همه حکیمان در طول تاریخ بر روی مسئله مبارزه با تمنیات، آرزوها و تعلقات جسمانی بحث کرده اند که اختصاص به دین و گرو خاصی ندارد و نقدی است که عقل بر دنیا طلبی دارد.
حجت الاسلام رضا الهی منش با اشاره به مراحل سه گانه سیر و سلوک الی الله، افزود: عبودیت، قرب الی الله و لقاء الله نظم منطقی سیرو سلوک است؛ امام خمینی(ره) در کتاب مصباح الهدایه چهار معنا را برای ولایت بیان کردند که معنای اول قرب است و این قرب حاصل عبودیت است و بعد از قرب، محبت و حب شدید است که به فنا فی الله و لقاء الله می انجامد.
وی با اشاره به راههایی که در کتاب "بلوری از جنس سراب" معرفی شده تا انسان به کمال برسد، گفت: در تمام ادیان سه مسیر برای وصول به کمال مطرح است، یک راه عمل است که گاهی از راه زهد جدا می کنند و راه دوم معرفت به نفس و راه سوم راه عشق است و در کتاب "بلوری از جنس سراب" تنها به راه عشق بسنده شده و به راه زهد و معرفت نفس اشاره نشده است.
رئیس دانشکده عرفان دانشگاه ادیان و معارف، کمال از نگاه اسلام را حاصل جمع سه راه زهد، معرفت نفس و عشق دانست و اظهار داشت: عشق در برخی ها به صورت خدادادی بروز دارد؛ سید عبدالکریم کشمیری فرمودند از کودکی در وجودم آتش عشق شعلهور بود ولی عموما با رعایت بندگی در انسان نزاهت و لطافتی پیدا می شود که مقدمه برای معرفت نفس است.
حجت الاسلام رضا الهی منش حصول معرف نفس را بدون خواندن علم فلسفه ممکن دانست و گفت: معرفت نفس نیاز به لطافت و توجهی از دورن دارد و این لطافت و توجه حاصل بندگی، تقوا و طهارتی است که در انسان پیدا می شود، علامه طباطبایی گفتند که همه قرآن در چهار کلمه خلاصه می شود که یکی از کلمات عبودیت است.
وی معرفت باطنی را مقدمه برای ورود به صراط مستقم خواند و اظهار داشت: ساحت اراده و اختیار گاهی ناشی از حاکمیت قوه واهمه و گاهی ناشی قوه عاقله است، انسانی که برای منافع دنیایی کار می کند از قوه عاقله استفاده می کند ولی پشتوانه این کار قوه واهمه او است، انسان مومن نیاز به اختیار دارد که حاصل حکم عقل جامعهنگر است و باید بین دو اختیار تمایز قائل شد.