۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۸
کد خبر: ۷۷۹۶۸۶
یادداشت؛

حوزه علمیه از اندیشه‌پردازی تا گفتمان سازی، اجرا و نظارت

حوزه علمیه از اندیشه‌پردازی تا گفتمان سازی، اجرا و نظارت
تولید اندیشه، بدون انتقال آن به لایه‌های مختلف جامعه ناتمام است. اینجاست که ورود طلاب دارای مهارت در ارتباط گیری مردمی، خطابه و ساده‌سازی مفاهیم پیچیده فقهی و فلسفی و کلامی و...را ضرورت می بخشد.

 به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در سرویس استان ها، در یک جمع خصوصی از فرهیختگان حوزوی، بحثی جذاب حول محور اینکه "چگونه طلاب حوزه‌های علمیه می‌توانند در ایفای وظایف دینی و طلبگی خود، مفیدترین نقش خود را ایفا کنند؟" شکل گرفت. این پرسش، جرقه نگارش این یادداشت شد؛ چراکه پاسخ به آن، نه فقط به تشخیص جایگاه طلاب در نظام اسلامی مرتبط است، بلکه به درکی عمیق از تقسیم کار این نهاد مهم در نظام اسلامی، مبتنی بر استعدادها و نیازهای جامعه نیاز دارد. تامل درباره اینکه آیا همه طلاب باید در یک مسیر واحد حرکت کنند؟ یا نظام حوزوی با تنوع در إیفای نقش‌ها و مسئولیت‌هاست که به پویایی و کارآمدی می‌رسد؟  

به نظر می‌رسد در جواب باید گفت که نظام اسلامی، به مثابه پیکره‌ای زنده، نیازمند اعضایی است که هر یک برحسب ظرفیت خود، نقشی حیاتی ایفا کنند. این تقسیم وظایف، نه‌ تنها در أبعاد کنش‌گری موفق نهاد روحانیت، که در ساختار مدیریت جامعه نیز ریشه دارد. فلذا در همین راستا طلاب و فضلای حوزه‌های علمیه  نباید در یک قالب محدود تعریف شوند بلکه باید در ساحت‌های ذیل تقسیم و نقش آفرینی مؤثر داشته باشند.

ساحت نخست: تولید اندیشه و عمق‌بخشی فکری نظام اسلامی در أبعاد مختلف دین

"برخی از طلاب، استعداد ذاتی در ورود به لایه‌های عمیق فقاهت، فلسفه، یا کلام اسلامی و ... دارند. این افراد، موتورهای محرکه تولید ایده‌های نوین در تقابل با شبهات فکری یا نیازهای روز جامعه‌اند. علامه طباطبایی(ره) نمونه بارز این گروه است که با تربیت شاگردانی خصوصی مانند علامه مصباح‌ها و  شهید مطهری‌ و شهید بهشتی‌ها، جریانی از اندیشه‌های ناب اسلامی را پایه‌گذاری کرد. اندیشمندان و اندیشه‌های تولید شده‌ای که بعدها به إیده‌های موسس و مبقیه و  بازوان فکری و هدایت‌گری انقلاب اسلامی تبدیل شدند. آیا اگر آقاسیدعلی قاضی(ره) به جای تربیت شاگردان خصوصی همانند علامه طباطبایی ره، خود را ملزم به حضور در میدان‌های دیگر  می‌کرد، امروز شاهد چنین میراث فکری بودیم؟ پاسخ روشن است: خیر. 

ساحت دوم: گفتمان‌سازی و انتقال اندیشه به بدنه جامعه

تولید اندیشه، بدون انتقال آن به لایه‌های مختلف جامعه ناتمام است. اینجاست که طلاب دارای مهارت در ارتباط گیری مردمی، خطابه و ساده‌سازی مفاهیم پیچیده فقهی و فلسفی و کلامی و...وارد می‌شوند. شهید مطهری(ره) که خود پرورش یافته مکتب آقاسیدعلی قاضی(ره) بود، نمونه‌ای درخشان از این گروه است. او توانست مفاهیم عمیق فلسفی و اعتقادی را به زبانی قابل فهم برای عموم تبدیل کند و گفتمان اسلامی را در جامعه نهادینه سازد.

 ساحت سوم: اجرا، نظارت و جلوگیری از انحراف إیده‌ها 

دسته‌ای از طلاب، نه در میدان نظر، بلکه در عرصه عمل و مدیریت از استعداد و توانمندی  ذاتی برخوردارند. آنان، مجریان چابک و ناظران دقیق بر اجرای صحیح ایده‌ها در نهادهای فرهنگی، سیاسی، یا اقتصادی‌اند. برای مثال، برخی از شاگردان علامه طباطبایی(ره) تنها در حوزه نظر محدود نماندند و در ساختارهای اجرایی انقلاب اسلامی نیز نقش‌آفرینی کردند و از انحراف مسیر انقلاب جلوگیری نمودند. البته ایفای  این نقش، نیازمند درک واقع‌بینانه از شرایط جامعه و توانایی تبدیل اندیشه به برنامه‌های عملیاتی توسط این قشر از طلاب است.

 بنابراین حوزه‌های علمیه، به‌ مثابه "کارگاه تربیت نیروهای چندمهارتی" برای نظام اسلامی، باید به تنوع استعدادهای طلاب احترام بگذارد. انتظار اینکه همه طلاب در یک زمینه خاص (مثلاً تدریس خارج فقه) به اوج برسند، نه تنها غیرواقعی است، بلکه جامعه را از سایر ظرفیت‌های ضروری محروم می‌کند. کلید موفقیت در این است که هر طلبه‌ای با استعدادسنجی و مشورت با اساتید مجرب، مسیر متناسب با مهم‌ترین توانمندی‌های خود  را انتخاب کند. تنها در این صورت است که طلبه، هم به رشد فردی می‌رسد و هم مانند حلقه‌های یک زنجیر، به تقویت پیکره نظام اسلامی کمک می‌کند.

ارسال نظرات