۱۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۶
کد خبر: ۷۸۲۹۰۸
حجت الاسلام کاظمی راد در گفت و گوی تفصیلی با رسا مطرح کرد؛

بارخوانی سیره علمی و عرفانی امام راحل؛ از نظریه ولایت فقیه تا الگوی عملی اخلاق

بارخوانی سیره علمی و عرفانی امام راحل؛ از نظریه ولایت فقیه تا الگوی عملی اخلاق
استاد حوزه علمیه شیراز به مناسبت سالروز ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به تبیین سیره علمی، فقهی،اخلاقی و عرفانی امام راحل پرداخت.

حجت الاسلام کاظمی راد مدیر مدرسه علمیه امیرالمومنین(ع) شیراز در گفت و گوی تفصیلی با خبرنگار خبرگزاری رسا در فارس، به مناسبت سالروز ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به تبیین سیره علمی، فقهی،اخلاقی و عرفانی امام راحل پرداخت.

رسا - در خصوص سیره علمی و فقهی امام راحل و جایگاه ایشان به عنوان یک مجتهد تراز اول در میان علمای معاصر مطالبی را بفرمایید.

کلید شخصیتی امام راحل(ره) را در چند ویژگی بسیار مهم می‌شود جستجو کرد، یکی جامعیت علمی است ؛ مرحوم امام (ره) از جامعیت علمی ممتاز و فوق العاده ای برخودار بودند به معنای دقیق؛ جامع معقول و منقول بودند؛ هم فقیهی اصولی و هم فیلسوفی عارف بودند؛ ایشان فقه را از محضر مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم و مرحوم آیت الله العظمی بروجردی و اساتید دیگرفرا گرفتند.

همچنین عرفان نظری و عملی را از محضر آیت الله شاه آبادی و فلسفه و حکمت متعالیه را هم از محضر آیت الله رفیعی قزوینی فرا گرفتند؛ از تالیفات ایشان می توان به کتاب البیع، مصباح الهدایه،شرح دعای سحر، تحریرالوسیله، شرح فصوص الحکم قیصری، مصباح الانس فناری و تعلیقه بر عروه الوثقی سید یزدی و وسیله النجات سید اصفهانی اشاره کرد.

امام راحل(ره) در عین جامعیت بین معقول و منقول دارای با جایگاه فقهی ارزشمندی که به عنوان یک مجتهد تراز اول داشتند نقش بسیار مهمی در پویایی فقه شیعه و فقه جواهری داشتند که با توجه به آثار و برکات امام (ره) در عرصه مباحث و مسائل فقهی؛ به سه کارکرد بسیار مهم و تأثیرگذار مرحوم امام در حوزه مباحث فقهی می توان اشاره کرد.

 نکته اول؛نقش بسیار مهم  و اثرگذار زمان و مکان است. در فقه امروز مسائلی وجود دارد که در کتب فقهای سلف عنوان نشده است که از این جهت به آنها مسائل مستحدثه گفته می‌شود. از قبیل اینکه آیا تشریح بدن مرده مسلمان جایزه یا خیر؟ و آیا پیوند اعضاء از زنده به زنده یا از مرده به زنده جایز است یا خیر؟ .

عنوان مسائل مستحدثه ارتباط عمیقی با مسئله زمان و مکان دارد حتی چه بسا مسئله‌ای در گذشته در بین فقها هم حکمی داشته است، اما عنصر زمان و مکان در تحول و تغییر آن حکم کاملاً مؤثر و اثر مبنایی پیدا کرده است. مثل مسئله خرید و فروش خون را که فقهای گذشته منع می‌کردند، اما امروز به جهت وجود منفعت مورد نظر عقلاً معامله آن را جایز می‌دانند. البته مسئله زمان و مکانی بحث گسترده‌ای است که از بنای عقلا؛ مسئله عرف و مسائل مستحدثه اعم است و از صغرویات این مسئله محسوب می شوند و اما مرحوم امام(ره) با اثرگذار قرار دادن مسئله زمان و مکان در فقه  یک پویایی و شناوری بسیار عمیقی در فقه ایجاد کردند.

 نکته دوم که از ابتکارات امام (ره) است مسئله فقه حکومتی است یا به تعبیری از آثار و برکات مباحث فقهی امام مسئله فقه حکومتی می باشد چون فقه در اندیشه نورانی امام عبارت است از فلسفه عملی تمام فقه در تمام زوایای زندگی انسان؛ ایشان حکومت را نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی سیاسی و نظامی و فرهنگی می‌دانستند. در حقیقت فقه را امام تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور می‌دانستند. ایشان معتقد بودند که ترس استکبار از همین مسئله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان ایجاد کند تا جایی که  می‌فرمودند این فقه است که اسلام را حفظ کرده و تا آخر حفظ می‌نماید.

 هنر امام در این باب این بود که از ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت، به منظور تحقق احکام اسلام سخن گفتند. نکته بسیار مهم در اندیشه امام این بود که ایشان را تقریبا از همه فقهای سلف ممتاز می‌کند، تأکید ایشان بر ابعاد اجتماعی و سیاسی فقه توأم با ابعاد عبادی اخلاقی و فردی بود که در حقیقت به معنای توسعه قلمرو فقه در همه ساحت‌های بشری و اجتماعی بود.

نکته سوم امام را به عنوان یک مجتهد تراز اول در میان علمای معاصر در حوزه مباحث فقه نظری، ویژه و ممتاز می‌کند، مسئله نظریه ولایت مطلقه فقیه است که به عنوان مترقی ترین نظریه فقهی امام بود که در عصر حاضر تکامل و تحقق پیدا کرد. ، و در عصر ما به صورت کامل از تئوری به فعل درآمد و به شکل حکومت جمهوری اسلامی با محوریت ولایت مطلقه فقیه تبلور عینی و وجود خارجی پیدا کرد , این سه عنصر بسیار مهم و تاثیرگذار و کلیدی است که مرحوم امام عظیم‌الشأن در مباحث فقهی خودشان به پویایی فقه شیعه کمک کردند.

بارخوانی سیره علمی و عرفانی امام راحل؛ از نظریه ولایت فقیه تا الگوی عملی طلاب

رسا - مهمترین نظریه فقهی امام راحل «ولایت فقیه» می باشد، در تبیین این نظریه مطالبی را ارائه بفرمایید.

پاسخ 2 : گرچه بعضی‌ها تلقی این را دارند که نظریه ولایت فقیه از ابتکارات امام(ره) بوده است اما نظریه ولایت فقیه، در تاریخ تشیع از زمان غیبت کبری یعنی نیمه نخست قرن چهارم هجری، آغاز شد و هنر امام در این بود که در عصر ما این نظریه را از تئوری به فعل در آورد و در واقع حکومت جمهوری اسلامی را با محوریت ولایت مطلقه فقیه تبلور عینی و وجود خارجی داد والا فقهای ما در ابواب مختلفی مثل نماز جمعه، زکات، جهاد امر به معروف، نهی از منکر به اصل موضوع ولایت فقیه در مباحث آنان مطالبی آمده است.

در این بین مسئله نیابت عامه از امام معصوم(ع) و جواز تصدی حکومت توسط فقها در عصر غیبت محل بحث و نظر فقها بوده است. اما به علت فراهم نبودن شرایط طی قرون مختلف، به جز طرح بعضی از مسائل و فتاوا به طور گسترده به این موضوع پرداخته نشده است که با گذشت زمان و افزایش نقش اجتماعی فقیهان در سده‌های اخیر، این موضوع محوری و کلیدی در فقه شیعه مورد توجه فقیهان واقع شد.

در این دوران فقها در برخی از امور حکومتی هم دخالت داشته‌اند. مثل دخالت‌های موسع مرحوم محقق کرکی در امور حکومتی از جمله اصلاح قوانین، اجرای حدود و تعزیرات، به گونه‌ای که حتی شاه طهماسب خودش را فرمانبر مرحوم محقق کرکی می‌دانست. یا اذن مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء به فتحعلی شاه قاجار در تجهیز لشکر، فرماندهی جنگ؛ لذا به نظر می‌رسد که فقهای ما نسبت به این مسئله مهم و این فرع فقهی بسیار کلیدی و مؤثر و اثرگذار در ساختارسازی فقه حکومتی نظر و توجه ویژه داشتند.

شاید بتوان گفت اولین فقهایی که به طور گسترده و مبسوط و جامع این موضوع را بررسی کردند به ملا احمد نراقی، میر عبدالفتاح مراغی اشاره کرد، که سردمدار طرح و توسعه این نظریه بودند. البته مرحوم صاحب جواهر محمد حسن نجفی هم در مواردی به این بحث پرداختند و فقهایی مثل فاضل دربندی و دیگران حتی رساله‌هایی در این باب هم تالیف کردند. مرحوم شیخ مرتضی انصاری هم بحث ولایت فقیه را در کتاب بیع مکاسب در ضمن شرایط متعاقدین بررسی کرده و فقهای بعدی هم به این روش کم و بیش بهش توجه داشتند و پذیرفتند و به آن پرداختند.

اما مرحوم امام (ره) وقتی که در مقام مرجعیت، رهبری نهضت انقلابی مردم را به دست گرفت، در کتاب البیع بر اندیشه ولایت فقیه بر اساس مشروعیت الهی تصریح کرد! چون ایشان معتقد بودند که ولایت و حاکمیت   حق خداوند است و هیچکس جز خداوند و افرادی که ماذون از طرف او باشند حق ولایت را ندارند و انجام این وظیفه هم از ناحیه اهل بیت در عصر غیبت به فقها واگذار شده، لذا در همین راستا تصریح می‌فرمایند که فقها از اختیارات حکومتی رسول خدا و ائمه اطهار برخوردارند.

ایشان معتقدند حتی اگر فقها موفق به تشکیل حکومت نشوند، باز از ولایت ساقط نمی‌شوند. این دیدگاه کاملاً با مبانی امام سازگار است چراکه ایشان قدرت را از شرایط تنجز می‌داند، نه از شرایط فعلیت و بنابراین جعل ولایت از ناحیه شارع برای ولی فقیه حکمی فعلی است گرچه قدرت تحقق خارجیش فراهم نباشد. در مقام اجرا هم بر این باور بود که فقیه عادل به دلیل عالم بودن به احکام الهی، به صورت اجتهادی ؛ مجری احکام شریعت و برپادارنده حدود الهی است و لذا در امور مربوط به اجرای قوانین حکومتی، از همه اختیارات رسول خدا و ائمه اطهار(ع) برخوردار است.

به نظر امام خمینی(ره) اختیارات حکومتی و ولایت ولی فقیه که در طول ولایت نبی اکرم و ائمه اطهار است بسیار گسترده است و محدود به رعایت چهارچوب احکام فرعی شرعی نیست. ایشان  معتقد بودندهرچند نبی اکرم(ص) درباره احکام فقهی غیر حکومتی فقط شأن تبیین و تبلیغ دارد، اما شارع حکیم، اختیارات حکومتی و جعل قوانین را در این حوزه به عنوان شعبه‌ای از ولایت مطلقه به ایشان تفویض کرده و این حکومت، یکی از احکام اولیه اسلام است که بر جمیع احکام مقدم است. 

امام(ره) معتقد بودند فقهاکه ولایت خودشان را از جانب رسول خدا(ص) و ائمه(ع) دریافت کرده‌اند، از همان اختیارات حکومتی پیامبر و امامان برخوردارند و احکام حکومتی فقها محدود و مقید به احکام فرعی نیستند و از این جهت مطلقند و تنها مقید به اقتضای مصلحت نظام و جامع هستند. لذا مسئله ولایت فقیه یک چنین بسط و گستره ای در کلام نورانی امام و در اندیشه نورانی امام داشت و همین هم زمینه‌ای برای حاکمیت و ایجاد حکومت اسلامی و در حقیقت موجب کارکرد عینی و ملموس حاکمیت دینی شد.

بارخوانی سیره علمی و عرفانی امام راحل؛ از نظریه ولایت فقیه تا الگوی عملی طلاب

رسا - سیره اخلاقی و عرفانی امام راحل یکی از ابعاد کمتر تبیین شده ایشان می باشد، در این خصوص مطالبی را بفرمایید.

پاسخ 3: در باب سیره اخلاقی امام(ره) چه در حوزه مسائل فردی و اجتماعی و عرفانی ، مباحث و مسائل بسیار مهمی را می شود مطرح کرد، اما در این اینجا بیشتر بر روی سیره اخلاقی فردی امام(ره)  و بعد نکته‌ای را در باب مسائل عرفانی بیان می شود هرچند سیره عرفانی امام، امری ممتاز از سیره اخلاقی فردی ایشان نیست.

 مرحوم امام(ره) آیینه تمام نمای محاسن و مکارم اخلاق بودند و همواره به زیور فضائل اخلاقی آراسته بودند. همه کسانی که با ایشان مرتبط بودند معترفند که ایشان انسانی متخلق، مؤدب، مخلص، با تقوا و آراسته به صفات نیک بودند. روزها و ساعت‌ها و لحظه‌های عمرش با مراقبه و محاسبه سپری می‌شد. انس فراوان با قرآن به گونه‌ای که علی رغم همه اشتغالاتی که داشتند، در ماه مبارک رمضان بیش از سه ختم قرآن داشتند. ایشان قرآن را نه تنها در محیط جامعه اسلامی، بلکه در نفس و حتی در زندگی خویش هم تحقق بخشید. نرم خویی، آرامش در کلام، رقت قلب در وجود امام به گونه‌ای بود که دیگران را مجذوب و شیفته خودش می‌کرد.

 این‌ها همه، جلوه‌هایی از مکارم اخلاق و توصیه های کلیدی ائمه اطهار(ع) هستند. اهل عفو و گذشت بودند با توجه به اینکه ایشان در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل به شرح عفو و فضائل عفو پرداخته بود. به ویژه در جایی که انسان قدرت انتقام هم دارد و آنها را با ارزش و نیک، تفسیر کرده بود.

 در مواردی که مخالفت‌ها نسبت به ایشان شخصی بود و تنها باعث تضیع حق ایشان بود، نه تنها افراد را می‌بخشید، بلکه در صورت گرفتاری به آنها کمک می‌کرد. کسانی که از ایشان تقاضای عفو و بخشش داشتند، همه را می‌بخشید. اهل عطوفت و مهربانی بودند. در ارتباط با مردم، در عین صلابت و قاطعیت، بسیار عاطفی و اهل مهربانی بودند. به خصوص نسبت به توده مردم، خانواده ، خانواده شهدا، جانبازان رزمندگان از این عطوفت، بهره بیشتری داشتند.

 امام در عین برخورداری از مراتب بلند علم و کمال و ریاست دین و دنیا، بسیار متواضع بود. به گونه‌ای که گاهی در برابر پرسش شاگردانشان اعلام می‌کردند که پاسخ را بلد نیستند. از تعریف و ستایش گریزان بود و در برابر کسانی که او را ستایش می‌کردند اظهار نارضایتی می‌کرد. از عناوین و القاب دوری می‌جست و خودش را خدمتگزار مردم می‌شمرد و می‌فرمود به من خدمتگزار بگویید، بهتر از این است که رهبر بگویید.

یک نکته کلیدی و بسیار مهم در زندگی امام، این بود که امام اهل اخلاص و خدا محور بودند. ایشان مظهر اخلاص و خدا محوری بودند و از شائبه‌های غیر اخلاقی پیراسته بود. همه زندگی او عجین با اخلاص بود جز رضای خدا به چیزی نمی‌اندیشید به مردم هم سفارش می‌کرد که انگیزه‌های آنها الهی باشند. همه اعتراف کردند که ایشان در همه زندگی تنها خداوند را محور کارها قرار داده بود.

 ایشان، انقلاب اسلامی را نیز بر همین اساس رهبری و مدیریت می‌کردند. از طمأنینه و آرامش برخوردار بودند. از ویژگی‌های بارز روحیه ایشان اطمینان و آرامش خاطر بود، به گونه‌ای که نزدیکان ایشان معترفند که ایشان، در تمامی فراز و نشیب‌های حیات شخصی و اجتماعی، در بحبوحه مشکلات، مصائب انقلاب، حتی لحظه‌ای دچار اضطراب نشدند. این آرامش و طمأنینه چه در هنگام برگشت از تبعید به ایران، چه در ایام جنگ، چه در شهادت شهید بهشتی و انفجار دفتر حزب جمهوری، چه در مسئله سقوط خرمشهر و سایر مسائل دیگر ظهور و جلوه خاصی داشت. لذا فرمود: «با دلی آرام، قلبی مطمئن، روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل پروردگار، از خدمت شما برادران و خواهران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم».

شاخصه اخلاقی دیگر امام، مسئله عبادت و معنویت است. یکی از ابعاد بسیار مهم و ویژه شخصیت امام، توجه به معنویت، مناجات و عبادت بود. توجه به نوافل، مثل تلاوت قرآن  روزانه و دعا، زیارت، نافله شب حتی در هوای سرد و یخبندان، حتی در روزهای پایانی عمر با برکتشان توجه به این امر پر رمز و راز همراه با اشک و گریه ویژه و خاص بود.

ایشان توسل عجیبی به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشتند، به گونه‌ای که نوشتند وقتی در نجف بودند هر شب بدون استثناء در وقت معین، به زیارت امیرالمومنین(ع) مشرف می‌شدند. به استثناء سالی که در عراق کودتا و حکومت نظامی اتفاق افتاد، که امام زیارتش را در پشت بام منزلش انجام می‌داد. در همان دوران در بسیاری از ایام زیارتی سیدالشهدا به کربلا مشرف می‌شدند و زیارتشان ترک نمی‌شد. مداومت عجیب به خواندن زیارت عاشورا و توصیه جدی به خواندن زیارت عاشورا و زیارت رجبیه حاکی از دلدادگی بسیار ویژه امام به خاندان عصمت و طهارت و توسلات آن مرد بزرگ بود.

بارخوانی سیره علمی و عرفانی امام راحل؛ از نظریه ولایت فقیه تا الگوی عملی طلاب

اما در باب سیره عرفانی امام یک نکته بسیار مهم و ویژه و شاخص وجود دارد که هنر امام این بود که همه این تعبدات و کمالات اخلاقی و معنوی و توحیدی و الهی را در عین حضور در قله مناسبات اجتماعی ظهور و بروز می‌داد نه با نشستن در کنج خلوت و پستوی تاریک و منعزل از جامعه.

 امام عرفان را جدای از حضور در صحنه‌های مختلف اجتماعی نمی‌دانست. بلکه وسیله‌ای بسیار مهم برای تحول و اصلاح جامعه و مردم می‌دانست. عارفی که عرفانش بتواند توده جامعه را برخوردار از تحولات اخلاقی و معنوی کند؛ قیام و اصلاح ایجاد کند، حماسه و انقلاب بیافریند.

این دقیقاًهمان عرفان توحیدی و اهل بیتی است و این همان عرفان اصیل و پیراسته مورد انتظار و موجود در متن حوزه علمیه هزار ساله تشیع است. عرفان انسان‌ساز، عرفان مجاهدساز، عرفان بیدار کننده و تحول‌آفرینی که تمامی تعبدش مبتنی بر عقلانیت است و ذره‌ای به شهوات نفسانی، امیال خودخواهانه، تفسیرهای به رأی، و افراط و تفریط‌های محدود کننده و محصور کننده در بند نیازهای شخصی و غافل از جامعه و تحولات روز و نیازهای جامعه نبوده و نیست.

عرفانی که نتیجه‌اش تحجر و جمود اندیشی نبوده و نیست اما عرفان بیدار کنند و سازنده‌ای که شرح آن را بیان کردم همه این‌ها در اثر این مسائل اخلاقی و کلیدی مهم و محاسن و مکارم اخلاقی بود که در وجود ایشان کاملاً روشن و بارز و هویدا بود.

رسا - شاخصه های تبیین شده از سیره علمی و اخلاقی امام راحل چگونه می تواند برای طلاب و روحانیون به عنوان یک الگو معرفی شود.

پاسخ: امام راحل(ره) کامل‌ترین الگوی مجسم روحانیت در عصر حاضر است کما اینکه مقام معظم رهبری هم اینگونه هستند الحمدلله و تمامی آنچه که از سیره اخلاقی و اجتماعی و عرفانی امام گفته شد، سیره عینی و علمی و عملی نورانی انبیاء و معصومین بوده است که امام به عنوان شاگرد مبرز این مکتب، ضمن کسب این معانی و مبانی و معارف به آنها ظهور و بروز بخشید و به عنوان نماد عالم دین آن‌ها را به عیان نشان داد که می‌شود در عین حضور اجتماعی، سیاسی، جهاد و مبارزه، اما متخلق به این اوصاف و امتیازات هم بود.

 امروز هم روحانیت، طلاب حوزه‌های علمیه با تأسی به این الگوی مجسم و این حقیقت مسلم باید ضمن برخورداری از تقوا در صیانت و حفاظت از دین و پاسبانی از حدود و ثغور الهی که مهم ترین رسالت روحانیت و حوزه‌های علمیه است پیشگام و پیش قدم باشند. خوف و خشیت، فقط از خدای متعال داشته باشند، زهد و بی‌اعتنایی و بی‌رغبتی به دنیا و مظاهر دنیوی داشته باشند، آراستگی به فضیلت علم و ارزش‌های اخلاقی داشته باشند، همراهی با مردم و حضور اجتماعی فعال در میان توده‌های مردم داشته باشند، تا بن دندان، روحیه انقلابی و جهادی داشته باشند و پای ارزش‌ها و مبانی انقلاب و آرمان‌های انقلاب اسلامی که یادگار گران سنگ و ذی قیمت امام و شهدای انقلاب اسلامی است، بمانند و حضور داشته باشند.

 امروز وظیفه تبلیغ به عنوان یک عنصر بسیار مهم که در اندیشه امام به عنوان یک امر بسیار اساسی و مهم بود و ایشان با حرکت جهادی که در عرصه تبلیغ داشتند، توانستند  این انقلاب را هدایت، رهبری و مدیریت کنند و آنجا که پای آرمان‌های اعتقادی و دینی است، بمانند، پایمردی و مقاومت و استقامت کنند و بر این اساس برای تقویت مبانی دین حضور جدی در عرصه تبلیغ معارف دینی داشته باشند.

منشور روحانیت امام که خط سیر وچشم انداز وتبیین رسالت حوزه های علمیه و روحانیت بود را  در کنار منشور تابناک؛ حکیمانه و نورانی مقام معظم رهبری که به مناسبت یکصدمین سالگرد باز تاسیس حوزه های علمیه  ارائه فرمودند را نصب العین قرار دهند تا مسیر آینده روشن تر ودرخشان تر از گذشته باشد.

ارسال نظرات