انس به ولایت اهلبیت از بزرگترین نعمتهای بهشتی است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در نجف اشرف، آیتالله شیخ محمد یعقوبی در سخنرانی سالانه خود به مناسبت زیارت اربعین ۱۴۴۷ هـ.ق با تأکید بر اینکه ولایت و محبت اهلبیت(ع) از بزرگترین نعمتهای بهشتی است که خداوند در دنیا به مؤمنان ارزانی داشته، آن را راهی به سوی بهشت و بلکه خود بهشت دانست.
متن کامل این سخنرانی بدین شرح است:
از جلوه های رحمت خداوند متعال و تجلی لطف او به بندگانش برای جذب آنها به سوی هدایت و طاعت، این است که برخی از نعمتهای بهشت را برای بندگان مؤمنش در دنیای فانی تسریع میبخشد؛ تا آنها را بچشند، لذت ببرند و سرمست شوند، در نتیجه به بهشت اشتیاق پیدا کنند و به سوی اعمالی که موجب رسیدن به آن میشود، شتاب ورزند.
[وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُوراً] (إسراء: ۱۹)
«و هر کس آخرت را بخواهد و برای آن چنان کوششی کند که سزاوار آن است، در حالی که مؤمن باشد، پس تلاش آنان مورد سپاس قرار خواهد گرفت.»
از جمله آن نعمتها، شناخت خداوند متعال، محبت به او، انس با لقای او و نظر به وجه کریم اوست که برترین نعمتهای بهشتی است:
از جمله آن نعمتها، معرفت و شناخت خداوند متعال، محبت به او، انس با لقای او و نظر به وجه کریم اوست که اینها بزرگترین نعمتهای بهشت هستند. خداوند متعال مي فرمايد:
[وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ] (توبه: ۷۲)
«و خشنودی خدا [از همه] بزرگتر است؛ این همان رستگاری بزرگ است.»
از دعاهای کامل امام حسین (ع) در زمینه معرفت و محبت به خداوند متعال:
(ماذا وَجَدَ مَن فَقَدَكَ ومَا الَّذي فَقَدَ مَن وَجَدَكَ) [2] «چه یافته است آن که تو را گم کرده؟! و چه از دست داده است آن که تو را یافته؟!» و سخن اطلاق دارد و شامل نعمتهای بهشت میشود.
از اینرو، عارفان الهی از عبادت و مناجات با او لذت میبرند:
(فَهُمْ وَالْـجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ) [3]
«پس آنان نسبت به بهشت، همچون کسی هستند که آن را دیده و در آن متنعّم است.»
عبادت خداوند متعال نزد آنها تکالیفی نیست که برای کسب ثواب یا ترس از عقاب انجام شود، بلکه نعمتهایی است که از بهشت به آنها هدیه شده تا از آن لذت ببرند. در کتاب کافی از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود:
(قال الله تبارك وتعالى: يا عبادي الصديقين تنعموا بعبادتي في الدنيا فإنكم تتنعمون بها في الآخرة)([4])
«خداوند تبارک و تعالی فرمود: ای بندگان صدیق من! در دنیا از عبادتم بهرهمند شوید؛ چرا که در آخرت نیز از آن بهرهمند خواهید شد.»
امام سجاد (ع) در مناجات عارفان میفرماید:
(وَقَرَّتْ بِالنَّظَرِ إلى مَحْبُوبِهِمْ أَعْيُنُهُمْ،)
«و دیدگانشان به دیدن محبوبشان روشن میگردد...»
تا آنجا که میفرماید:
(إلهِي ما أَلَذَّ خَواطِرَ الإِلْهامِ بِذِكْرِكَ عَلَى الْقُلُوبِ، وَما أَحْلَى الْمَسِيرَ إلَيْكَ بِالأَوْهامِ فِي مَسالِكِ الْغُيُوبِ، وَما أَطْيَبَ طَعْمَ حُبِّكَ، وَما أَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِكَ...)([5]).
«خدایا! چه لذیذ است خطورات الهام به ذکر تو بر دلها، و چه شیرین است راهپیمایی به سوی تو با اندیشه در گذرگاههای غیب، و چه خوشطعمتر است مزه محبّت تو، و چه گواراتر است نوشیدن قرب تو...»
و از آن نعمتها([6]) ، ولایت اهلبیت (ع) و مودّت آنان([7]) ، انس با یادشان، زیارت مشاهد مشرفهشان و تعظیم شعائر آنان است. اینها از نعمتهای عظیم بهشتیاند که خداوند به دوستداران اهلبیت (ع) ارزانی داشته است. هر چه نشاط آنان از این ولایت و مودّت صادقانه افزونتر شود، تعلّقشان به محبت اهلبیت (ع) بیشتر میشود؛ همراه با آنچه از یاری آنها در سختیها و فریادرسی در هنگامههای پریشانی میبینند.
از جمله آن نعمتها، ولایت اهل بیت (ع) و دوستی با ایشان، انس با یاد آنها، زیارت مشاهد مشرفهشان و تعظیم شعائرشان است؛ زیرا اینها از بزرگترین نعمتهای بهشتی هستند که خداوند متعال به دوستداران اهل بیت (ع) عطا کرده است. هرچه سرمستی و لذت آنها از این ولایت و محبت صادقانه بیشتر شود، وابستگیشان به محبت اهل بیت (ع) بيشتر مي شود، به همراه یاری و کمکی که از اهل بیت (ع) در زمان سختی و پریشانی دریافت میکنند.
روایات دلالت دارند بر اینکه نعمت قرب به اهل بیت (ع) هیچ نعمتی از نعمتهای بهشت پس از معرفت به خداوند تبارک و تعالی با آن برابری نمیکند، و انس با ایشان (ع) اهل بهشت را چنان سرگرم میکند که از توجه به دیگر نعمتهای بهشت بازمیمانند. زراره از امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: «ای زراره، هنگامی که روز قیامت فرا رسد، حسین (ع) در سایه عرش مینشیند و خداوند زائران و شیعیان او را گرد میآورد تا کرامت، یاری، شادمانی و سروری را ببینند که جز خداوند کیفیت آن را نمیداند. آنگاه فرستادگانِ همسرانشان از حورالعین بهشتی نزدشان میآیند و میگویند: ما فرستادگان همسران شما هستیم و آنها میگویند: ما به شما اشتیاق داریم و شما در آمدن به سوی ما تأخیر کردهاید. اما شادمانی و کرامتی که در آن هستند، چنان است که به فرستادگان میگویند: به خواست خدا بهزودی نزد شما خواهیم آمد.»
روایات نشان میدهند که نعمت نزدیکی به اهل بیت (ع) پس از معرفت به خداوند متعال، با هیچ نعمت بهشتی دیگری قابل مقایسه نیست و انس با ایشان (ع) چنان اهل بهشت را مجذوب میکند که از دیگر نعمتهای بهشت غافل میشوند زراره از امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود:
(يا زرارة إذا كان يوم القيامة جلس الحسين (ع) في ظل العرش وجمع الله زواره وشيعته ليبصروا من الكرامة والنصرة والبهجة والسرور إلى أمر لا يُعلم صفته إلا الله فيأتيهم رسل أزواجهم من الحور العين من الجنة فيقولون إنا رُسل أزواجكم إليكم يقلن: إنا قد اشتقناكم وأبطأتم عنا فيحملهم ما هم فيه من السرور والكرامة على أن يقولوا لرسلهن: سوف نجيئكم إن شاء الله)([8]).
«ای زراره! هنگامی که روز قیامت فرا رسد، حسین (ع) در سایه عرش مینشیند و خداوند زائران و شیعیانش را گرد میآورد تا کرامت، نصرت، شادی و سروری را ببینند که وصفش را جز خدا نمیداند. در این حال، فرستادگان همسرانشان از حورالعین به سویشان میآیند و میگویند: ما فرستادگان همسرانتانیم که میگویند: ما به شما اشتیاق یافتهایم و شما در آمدن به نزد ما درنگ کردهاید! آن سرور و کرامتی که در آن هستند، آنان را برمیانگیزد تا به فرستادگان بگویند: به زودی انشاءالله به نزد شما میآییم!»
در روایتی دیگر با تفصیل بیشتر در کتاب «کامل الزیارات» از زراره نقل شده است:
(وما من عبد يُحشَرُ إلاّ وعيناه باكيةً إلاّ الباكين على جدِّيَ الحسين (ع)، فإنّه يحشر وعينه قَريرة، والبشارة تلقاه والسّرور (بيّن) على وجهه، والخلق في الفزع وهم آمنون، والخلق يعرضون وهم (حدّاث)([9]) الحسين (ع) تحت العرش وفي ظلِّ العرش، لا يخافون سوءَ يوم الحساب، يقال لهم: ادخلوا الجنّة، فيأبون ويختارون مجلسه وحديثه، وأنَّ الحور لترسل إليهم أنّا قد اشتقناكم مع الولدان المخلّدين فما يرفعون رؤوسهم إليهم لما يرون في مجلسهم مِنَ السُّرور والكَرامَة، وإنَّ أعداءَ هم مِن بين مَسْحوب بناصيته إلى النّار، ومِن قائل: [ما لَنا مِن شافِعينَ، وَلا صَدِيقٍ حَميم]، وإنّهم ليرون منزلهم، وما يقدرون أن يدنوا إليهم ولا يصلون إليهم، وإنَّ الملائكة لتأتيهم بالرِّسالة مِن أزواجهم ومِن خُزّانهم على ما أُعطوا مِن الكَرامة فيقولون: نأتيكم إن شاء الله، فيرجعون إلى أزواجهم بمقالاتهم، فيزدادون إليهم شوقاً إذا هم خبّروهم بما هم فيه مِنَ الكَرامة وقُربهم مِن الحسين (ع)، فيقولون: الحمد لله الَّذي كفانا الفَزَع الأكبرَ، وأهوال القيامة، ونجّانا ممّا كنّا نخاف، ويؤتون بالمراكب والرِّحال على النَّجائب، فيستوون عليها، وهم في الثَّناء على الله والحمد لله والصَّلاة على محمَّدٍ وآله، حتّى يَنْتَهوا إلى منازلهم)([10]).
«هیچ بندهای محشور نمیشود مگر آنکه چشمانش گریان است، مگر گریهکنندگان بر جدم حسین (ع) که با چشمی روشن محشور میشوند و بشارت استقبالش میکند و سرور بر چهرهاش آشکار است. مردم در وحشتند و آنان در امنیت. مردم در معرض [حساب]ند و آنان (ملازمان) حسین (ع) زیر عرش و در سایه عرشند و از سختی روز حساب نمیترسند. به آنان گفته میشود: به بهشت درآیید! امّا آنان امتناع کرده و مجلس و حدیث او را برمیگزینند. حورالعین به آنان پیام میفرستد که: ما با آن پسران جاویدان به شما اشتیاق یافتهایم! ولی آنان به سبب آنچه در مجلس خود از سرور و کرامت میبینند، سر به سوی آنان برنمیگردانند. دشمنانشان در حالی که موی پیشانیشان به سوی آتش کشیده میشود، فریاد میزنند: "شفیعانی نداریم و نه دوست دلسوزی!" و آنان منزل خود را میبینند ولی توان نزدیک شدن ندارند. فرشتگان با پیام همسران و خزانهدارانشان به سویشان میآیند و [آنان] به آنچه از کرامت به آنها داده شده، میگویند: به زودی انشاءالله به نزدتان میآییم! و [فرشتگان] با سخنانشان نزد همسرانشان بازمیگردند و شوق آنان به ایشان فزونی مییابد؛ زیرا از کرامت و قربشان به حسین (ع) خبر دادهاند. [حوریان] میگویند: سپاس خدایی را که ما را از هراس بزرگ و هولهای قیامت کفایت کرد و از آنچه میترسیدیم نجات داد. مرکبها و جهازها بر شتران تندرو برایشان آورده میشود. سوار بر آنان میشوند و در حالی که در ثنای خدا، حمد او و صلوات بر محمد و آل او هستند، تا به منازل خود میرسند.»
ای عزیزان!
از اینرو گفتیم که سیر و حرکت بهسوی امام حسین (ع) و زیارت او، راهی بهسوی بهشت است، بلکه خود بهشت است. به همین سبب، عاشقان اباعبدالله (ع) از این زیارت لذت میبرند، با وجود سختیها و مشقتهای بزرگی که به آنها میرسد([11]) ، مشقتی که تحمل اندکی از آن در غیر از این طاعت مبارک برایشان دشوار است. آنها هنگام پایان یافتن مدت زمان خدمت و برچیدن خیمهها، حسرت و اندوه را تجربه میکنند.
این نعمت عظیم، مسئولیتهایی را بر دوش ما مینهد، همانگونه که برایمان شرافت و کرامت به ارمغان آورده است، از جمله:
1. پایبندی به اسلام ناب محمدی، اصیل و خالص که از سرچشمه زلال آن، یعنی قرآن کریم، احادیث پیامبر اکرم (ص) و عترت پاک ایشان (صلوات الله علیهم اجمعین) سرچشمه می گیرد، در تمامی امور فردی، اجتماعی و قوانین تنظیمکننده زندگیمان ضروری است. زیرا اسلام گرانبهاترین گوهر الهی است که خداوند متعال به بندگانش عطا فرموده و باید به هر قیمتی از آن محافظت کرد، همانگونه که امام حسین (ع) عزیزترین خاندان و یارانش را فدا کرد تا اسلام از تحریف مصون بماند.
بر ما واجب است که گمراهیها و شبهههایی را که دشمنان اسلام پیوسته برای خدشهدار کردن چهره اسلام و دور کردن مردم از آن القا میکنند، رد کنیم. و رفتار جاهلان مدعی، راه دشمنان را در این دسیسه هموار میسازد.
2. کوشش بیوقفه در دعوت مردم به سوی خداوند تبارک و تعالی و ترویج تعالیم اهل بیت (ع)، تا همگان به نور توحید و ولایت اهل بیت (ع) هدایت شوند. و این مهم پس از تعمق و فهم دقیق علوم دینی، معارف و اخلاق آن، در امتثال به امر خدای عزوجل محقق میگردد([12]):
{فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}(توبه: ۱۲۲)
«چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند تا در دین آگاهی یابند و هنگامی که به سوی قوم خود بازگشتند، آنان را انذار کنند؟ شاید [از مخالفت فرمان خدا] بترسند.»
و فرموده امام رضا (ع): (رحم الله عبدا أحيا أمرنا. فقلت له: فكيف يحيي أمركم قال: يتعلم علومنا ويعلمها الناس فإن الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا)([12]).
«خدا رحمت کند بندهای را که امر ما را زنده کند. گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: علوم ما را بیاموزد و به مردم بیاموزاند؛ زیرا اگر مردم زیباییهای کلام ما را بدانند، از ما پیروی خواهند کرد.»
۳. تداوم بخشیدن به این شعائر مبارک و ارائه آنها به شایستهترین وجه ممکن، گسترش آنها به تمامی جهان، و ممانعت از هرگونه تلاش برای تحریف یا تهیسازی این شعائر از محتوا و مقاصد والای آنها، و جلوگیری از تبدیل آنها به مراسمها و جشنوارههای مردمی بیارتباط با اهداف قیام حسینی که حضرت رضا (ع) در کلام خویش به صراحت بیان فرمودهاند، تا ندای حق به گوش تمامی بشریت برسد و به سوی آن روی آورند.
4. حفظ وحدت، اُلفت و محبت میان شما، که در اشکال گوناگون خدمت به امام حسین (ع) به گونهای بینظیر جلوهگر شده و زبان از توصیف آن قاصر است، جز با الطاف الهی و برکت ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) تحقق نیافته است. این محبت که میلیونها مؤمن از حدود یکصد کشور جهان را متحد ساخته، تنها به واسطه این الطاف و عنایات الهی ممکن شده است.[هُوَ الَّذِيَ أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ، وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً مَّا أَلَّفَتْ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَـكِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ] (أنفال: 62-63).
«اوست که تو را با یاری خود و مؤمنان تأیید کرد، و میان دلهای آنان الفت انداخت؛ چنانکه اگر تمام آنچه را در زمین است خرج میکردی، نمیتوانستی میان دلهای آنان الفت برقرار کنی، ولی خداوند میان آنان الفت انداخت؛ چرا که او توانا و حکیم است.»
جایز نیست که این نعمت الهی را تنها در ایام زیارت تجربه کنیم، وبعد از آن، آن را رها کرده و به اختلافات، نزاعها، تعصبات و جناحبندیهای خود بازگردیم؛ زیرا این کار در واقع ناسپاسی و کمارزشی در حقّ نعمت الهی است و پشیمانی به دنبال خواهد داشت. در این صورت از مصاديق این آیه خواهیم بود:
{كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ} (نحل: ۹۲)
«همانند زنی که رشتههای محکم بافتهاش را پس از استحکام، باز کند.»
۵. گردآمدن پیرامون مراجع دینی عامل ومخلص اطاعت از فرمان ائمه معصومین (ع) است چراکه این مرجعیت، راهنمای امت به سوی خیر و صلاح و پناهگاهی امن در برابر فتنهها و بحرانها بهشمار میرود. از اینرو، ضرورت دارد که از جایگاه مرجعیت دینی دفاع شود و با پاسخگویی به شبهات و ردّ اکاذیبی که با هدف گسستن پیوند امت با مرجعیت طرح میگردند، از تضعیف این نهاد حیاتی جلوگیری شود.
۶. باید با آگاهی و بصیرت به مسائل نگریست و رویدادها را با ژرفنگری و تحلیل دقیق، نه با سادهاندیشی و سطحینگری، مورد بررسی قرار داد؛ چراکه دشمنان همواره در حال توطئه علیه ما هستند و در جنگهای خود – چه نظامی و چه جنگ نرم که خطرناکتر است – را در قالبهایی فریبنده و با عناوینی گمراهکننده عرضه میدارند. بنابراین، بر ما واجب است که حقیقت این نبرد را درک کنیم. خداوند تبارک و تعالی میفرماید: [وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا][13] (بقره: 217).
«و پیوسته با شما میجنگند تا اگر بتوانند، شما را از دینتان برگردانند.»
خدایا! ما را از شکرگزاران واقعی درگاه خود قرار بده، کسانی که در طاعتت پیوسته و پایدار باشند، در محبتت آرام و استوار زندگی کنند، بر ولایت اولیایت ثابتقدم باشند، و لذت و شیرینی قربت را به خوبی درک کنند،و ما را از کسانی قرار مده که غافل و دورافتادهاند.
ـــــــــــــــــــــ
پانوشتها:
[1] – سخنراني زیارت اربعین سال ۱۴۴۷ هـ.ق (مصادف با ۱۵ اوت ۲۰۲۵ م.)
[2] - سخن امام (ع) در دعاى عرفه در مفاتیحالجنان.
[3] - نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۳، وصفگری از اهل تقوا.
[4] - کتاب «الکافی» تألیف شیخ کلینی، ج ۲، ص ۸۳.
([5]) _ یکی از پانزده مناجات منقول از امام سجاد (ع)، که در بحارالأنوار، ج ۹۱، ص ۱۵۰ آمده و در برخی از منابع صحیفه سجادیه به نقل از ایشان آمده و توسط شیخ عباس قمی در مفاتیحالجنان ذکر شده و اخیراً همراه با متن صحیفه چاپ میگردد.
([6]) نباید از ذکر یکی از بزرگترین نعم الهی، یعنی زن صالح غفلت کرد؛ نعمت الهی که برای بنده مؤمن برتر از حورالعین شمرده شده است. روایت از امسلمه نقل میکند که پرسید: "زنان دنیا بهترند یا حورالعین؟" پیامبر (ص) فرمودند: "زنان دنیا بهترند، به سبب نماز، روزه و عبادتشان؛ خداوند چهرههای آنان را نورانی، لباسشان را ابریشمی، حلیشان را زرین، مجامرشان را مروارید و شانههایشان را از طلا قرار داده است." (طبرانی، معجم الاوسط). همچنین در مستدرك الوسائل نقل است که پیامبر (ص) فرمود: "هر زنی که همسرش را بپوشاند (با عفت و پوشیدگی)، خداوند در روز قیامت او را با هفتاد جامه از بهشت میپوشاند—هر جامه چون شقایق و ریحان—و روز قیامت چهل کنیز از حوریان به او داده میشود." (مستدرك الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۴۵).
[7] - در تفسیری مفصل درباره نعمت ولایت اهلبیت (ع)، در کتاب «من نور القرآن» به آیات مختلفی اشاره شده است، مانند: قول خداوند متعال: «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» (ضحى: 11) قول خداوند متعال: «بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا...» (ابراهیم: ۲۸) قول خداوند متعال: «وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...» (مائده: ۳)
([8]) روایت منقول در بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۰۱ از نوادر علیبنأسباط از اصول هیجدهگانه: «روز قیامت حسین (ع) در ظل عرش خواهد نشست...»
([9]) يعني با امام (ع) سخن مي گویند.
[10]- کتاب «کامل الزیارات» اثر ابن قولویه، ص ۸۴.
[11] - درجه حرارت در عراق در ایام زیارت به بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد رسید و موالیان زیر آفتاب سوزان صدها کیلومتر پیادهروی کردند.
[12]- عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۲۷۵.
[13] - برای جزئیات این جنگ و انواع آن، رجوع شود به تفسیر "من نور القرآن" ذیل این آیه.