آیتالله خامنهای و پیشبینی زوال صهیونیسم بعد از طوفانالاقصی

به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، «در این قضیّهی پانزدهم مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به «غیر قابل ترمیم بودن» است. من میگویم این زلزلهی ویرانگر توانسته است بعضی از سازههای اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نیست....من عرض میکنم از شنبهی پانزدهم مهر، رژیم صهیونیستی [دیگر] رژیم صهیونیستیِ قبلی نیست و ضربهای که خورده است به این آسانی قابل جبران نیست.»
این سخنان در هجدهم مهرماه ۱۴۰۲ تنها سه روز پس از عملیات تاریخی «طوفانالاقصی» از سوی رهبر معظم انقلاب بیان شد. عملیاتی که در آن مقطع هنوز ابعاد و نتایج واقعیاش برای بسیاری از تحلیلگران روشن نبود. در حالیکه در آن زمان، هنوز حجم و عمق تأثیر عملیات طوفانالاقصی در محافل سیاسی و رسانهای شناخته نشده بود، اما رهبر انقلاب با تکیه بر تحلیل واقعگرایانه از بنیانهای فکری و میدانی جبهه مقاومت، حقیقتی را بازگو کردند که بعدها به وضوح آشکار شد. هرآنچه ایشان از «غیرقابل ترمیم بودن شکست» و «ویرانی سازههای اصلی حاکمیت صهیونیستی» گفتند، در روزهای پس از آن، با تحولات میدانی، سیاسی و روانی رژیم اشغالگر، یکی پس از دیگری تحقق یافت.
عملیاتی که از نگاه رهبر انقلاب «یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بینالمللی بود» و از سوی ایشان به عنوان «مظهر قدرت اسلام» توصیف شد، در واقع نقطه عطفی در تحولات منطقهای و حتی در نظام بینالملل ایجاد کرد. همانگونه که معظمله در فروردین ۱۴۰۳ تصریح کردند: «محاسبات منطقهای، بعد از این حادثهی طوفانالاقصی تغییر کرده است و تغییر خواهد کرد؛ آن محاسبات [قبلی] دیگر وجود ندارد. هم تصمیمات جبههی مقاومت، هم تصمیمات جبههی مقابل ناگزیر تغییر پیدا خواهد کرد؛ کمااینکه تغییر هم پیدا کرده و وضع مقاومت در منطقه وضع دیگری شد و بیشتر از این دگرگون خواهد شد.»
به گفته کارشناسان این تحلیل دقیق نشان میدهد که از منظر رهبر انقلاب، طوفانالاقصی صرفاً یک عملیات نظامی نبود، بلکه نقطه آغاز یک تغییر راهبردی و ژرف در موازنههای قدرت در منطقه و جهان به شمار میرفت. ایشان از همان روزهای نخست، واژه کلیدی «شکست غیر قابل ترمیم» را به کار بردند؛ گزارهای که بعدها در بیانات گوناگون، با تبیین ابعاد مختلف این شکست، تشریح شد.
ابعاد شکست تاریخی رژیم صهیونیستی
مروری بر بیانات رهبر معظم انقلاب، ابعاد این شکست غیرقابل ترمیم را روشنتر میکند:
۱. شکست در اهداف: «گفت حماس را از بین میبریم، نتوانست؛ گفت مردم غزّه را منتقل میکنیم، نتوانست؛ گفت جلوی اقدامات مقاومت را میگیریم، نتوانست.»
در این بیان، رهبر انقلاب به فروپاشی کامل طرحهای راهبردی صهیونیستها اشاره دارند؛ راهبردهایی که سالها با حمایت آمریکا و برخی دولتهای غربی بر محور «مهار مقاومت» شکل گرفته بود. طوفانالاقصی نشان داد که رژیم اشغالگر، نه توان حذف مقاومت را دارد و نه حتی میتواند معادلات جمعیتی و جغرافیایی غزه را به سود خود تغییر دهد.
۲. شکست در میدان: «یک دستگاه باعظمت نظامی و سیاسی و اقتصادی مثل آمریکا، پشت سر رژیم غاصب صهیونیست دارند با یک گروه مقاومت میجنگند، نتوانستند اینها را به زانو دربیاورند.»
در این سطح، رهبر انقلاب ماهیت نبرد را از تقابل میان رژیم صهیونیستی و یک گروه فلسطینی فراتر میدانند؛ ایشان به روشنی این نبرد را صحنهای از تقابل اراده ملتهای مظلوم با ائتلاف سلطه معرفی میکنند. شکست این ائتلاف، نهتنها ضعف نظامی صهیونیستها، بلکه ناکامی ساختار جهانی سلطه در برابر اراده مؤمنانه مقاومت را آشکار ساخت.
۳. شکست اطلاعاتی: «رژیمی که تکیهاش به دقّت اطّلاعات، به توسعهی کار نظامی و تسلّط نظامی است که ادّعا میکند هر پرندهای پر بزند زیر چشمش است، به وسیلهی یک گروه مقاومت با امکانات محدود، متحمّل یک شکست اطّلاعاتی به این عظمت بشود! این شکست اوّل رژیم صهیونیستی بود. این شکست ترمیم نشده است و ترمیم هم نخواهد شد. آبروی رژیم صهیونیستی رفت.»
این بخش از بیانات، به مهمترین لایه فروپاشی امنیتی رژیم اشاره دارد. به گفته کارشناسان رژیمی که دههها با تبلیغات گسترده، خود را نماد «برتری اطلاعاتی و امنیتی» در خاورمیانه معرفی کرده بود، در برابر جوانان فلسطینی، تمام ساختار جاسوسی و امنیتیاش فرو ریخت. از نگاه رهبر انقلاب، این فروپاشی نه یک حادثه گذرا، بلکه نقطه بیبازگشت در زوال اقتدار ساختگی صهیونیسم بود.
۴. شکست در اذهان عمومی: «نهایت جنایت و سَبُعیّت دارد جلوی چشم مردم دنیا انجام میگیرد؛ مردم دنیا هم در واقع دیگر حالا دارند قضاوت میکنند علیه رژیم غاصب خبیث» و «اینکه مسئلهی فلسطین بشود مسئلهی اوّل، در کجا؟ در لندن، در پاریس، در کشورهای اروپایی، در واشینگتن، چیز کوچکی نیست. تسلّطی که صهیونیستها در طول این سالها بر دستگاههای رسانهای دنیا داشتند، چیزی نیست که اجازه بدهد به نفع فلسطین و علیه آنها صدایی پخش بشود؛ امروز این صدا در همهی دنیا دارد پخش میشود. پول هم خرج میکنند، فریاد هم میزنند، دفاع هم میکنند، [امّا] مردم دنیا علیه اینها هستند، مخالف صهیونیستهایند. اینها مسائل مهمّی است.»
در این بخش، رهبر انقلاب از بُعد فرهنگی و تمدنی ماجرا سخن میگویند. در واقع، طوفانالاقصی فقط دیوارهای امنیتی اسرائیل را در هم نشکست، بلکه دیوار سانسور و تحریف رسانهای غرب را نیز فرو ریخت. بیداری افکار عمومی جهان، بهویژه در غرب، و ایستادن نسل جوان در کنار ملت فلسطین، نشانهای از تغییر پارادایم جهانی در قضاوت نسبت به مظلوم و ظالم است.
به این ترتیب، در منظومه تحلیلی رهبر معظم انقلاب، طوفانالاقصی را باید نه صرفاً به عنوان یک رویداد نظامی، بلکه بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر اسلام و جهان دانست؛ رویدادی که هم ساختار سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی را در هم شکست، هم هیمنه رسانهای و روانی غرب را متزلزل کرد و هم روح مقاومت را در جغرافیای امت اسلامی به مرحلهای تازه از خودآگاهی رساند.