فلسفه تجلیل از حافظ از نگاه رهبری؛ بزرگداشت فرهنگ قرآنی و حفظ هویت ملی

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در سپهر شعر و ادب فارسی، نام «حافظ شیرازی» چون خورشیدی تابناک میدرخشد. شاعری که نه تنها میراثدار غزل فارسی است، بلکه به تعبیر بسیاری از صاحبنظران، آینهای از فرهنگ، عرفان، خرد و ایمان ایرانی ـ اسلامی به شمار میرود. بیسبب نیست که مقام معظم رهبری بارها و در مناسبتهای گوناگون، از حافظ به عنوان شاعری بینظیر یاد کردهاند؛ شاعری که سخن او فراتر از زمان و مکان، دل و جان انسانها را مخاطب قرار میدهد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدارها و سخنرانیهای مختلف، بارها به جایگاه ممتاز حافظ در فرهنگ ایرانی اشاره کردهاند. ایشان حافظ را نه صرفاً یک شاعر، بلکه «یک حکیم، عارف و مصلح بزرگ» میدانند که در قالب شعر، حقیقت را با بیانی شیرین و نافذ عرضه میکند. رهبر انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود در روز بزرگداشت حافظ تصریح میکنند:
«حافظ فقط شاعر طبعآزما و ذوقپرداز نیست؛ حافظ حکیمی است که با زبان شعر، معارف عمیق الهی را به زیباترین شکل بیان میکند. شعر حافظ، دریچهای است به سوی حقیقت.»
فلسفهٔ تجلیل از حافظ
رهبر انقلاب در سخنرانی افتتاحیه کنگره جهانی حافظ چنین فرمودند:
«حافظ بدون شک، درخشانترین ستارهٔ فرهنگ فارسی است … در طول این چندین قرن تا امروز نداریم هیچ شاعری را که به قدر حافظ، در اعماق و زوایای جامعه ما و ذهن و دل ملت ما نفوذ کرده باشد و حضور داشته باشد.»
ایشان تأکید میکنند که حافظ نه فقط یک میراث ادبی، بلکه پیامآور فرهنگی است:
«ما حافظ را فقط به عنوان یک حادثهی تاریخی ارج نمینهیم، بلکه حافظ همچنین حامل یک پیام و یک فرهنگ است … دو خصوصیت وجود دارد که به ما حکم میکند که از حافظ تجلیل کنیم: اول: زبان فاخر اوست که همچنان در قلهٔ زبان فارسی و شعر فارسی است؛ دوم: پیام اوست.»
در جای دیگری، مقام معظم رهبری به خطر «سطحینگری» اشاره میکنند:
«حافظ و غزلیاتش اگرچه در تاریخ شهره و شناخته شدهاند، اما هم او و هم شعرش آن چنانکه سزاوار است، شناخته نشدهاند … گاهی شخصیت او را از حکیمی عالم به رند میکدهنشینی تنزل دادهاند.»
بدین ترتیب، از نگاه ایشان، بخشی از کار فرهنگی ما در حوزه ادبیات، بازخوانی و تبیینِ درست حافظ و معارف اوست، نه صرفاً ستایش ظاهری.
حافظِ عارف و حکیم
یکی از نکات برجستهٔ سخنان رهبر انقلاب این است که حافظ را «عالم زمانه» و «عارف» میدانند؛ شخصیتی که شعرش ترکیبی از علم و سلوک است:
«بنده جهانبینی حافظ را جهانبینی عرفانی میدانم. بلا شک حافظ یک عارف است.»
ایشان در همان سخنرانی تاریخی در کنگره حافظ، به تحصیل و مطالعه حافظ در علوم دینی و ادبی اشاره میکنند:
«حافظ در اقلاً ثلثِ آخر زندگیاش، یک انسان وارسته و والاست. اوّلًا یک عالم زمانه است؛ هنر و دانشهای گوناگون را آموخته است؛ فقه و حدیث و کلام و تفسیر و ادب فارسی و عربی را خوانده؛ و در بخش عمدهای از عمرش، راه سلوک و عرفان را پیموده است.»
همچنین ایشان تأکید دارند که حافظ هرگز در چرخهای از مرشد و شیخ و سلسله قرار نگرفته است:
«در اینکه وابسته به فرقهای از متصوفه هم نیست، شاید شکی نباشد … هیچیک از فرق متصوفه نمیتوانند ادعا کنند که حافظ جزو سلسلهٔ آنهاست؛ زیرا برای او هیچ مرشدی، شیخی، قطبی بیان نشده است.»
از نظر رهبر انقلاب، آن بخش از شخصیت حافظ که در تاریخ ماندگار شده، بخش پایانی عمر اوست، زمانی که انسانیتی وارسته و اندیشهای عمیقتر یافت.
زبان و سبک حافظ؛ فنّ و استحکام
در نگاه ایشان، یکی از شاخصههای ممتاز حافظ، ترکیبِ لطافت و استحکام در شعر اوست:
«لطافت و نازکی در غزل، به طور طبیعی منافات دارد با طبیعت استحکام و محکم بودنِ شعر. اگر غزلی پیدا شود که علاوه بر لطف کلام، از استحکام الفاظ هم برخوردار باشد — یعنی نتوان جای هیچ کلمهای را عوض کرد — آن غزل در اوج است و در دیوان حافظ، از این قبیل بسیار است.»
ایشان همچنین از حافظ به عنوان شاعری یاد میکنند که لفظ و معنا، قالب و محتوا را با هم به اوج رسانده است:
«شاعری که لفظ و معنا را و قالب و محتوا را با هم به اوج رسانده و در هر مقولهای که سخن رانده، زبدهترین و موجزترین و شیرینترین را گفته است.»
پس در نظر ایشان، یکی از وظایف ما حفظ زبان فارسی و ارتقاء آن است، که حافظ نیز نمادی از این زبان پاک و والا محسوب میشود.
قرآن، معانی قرآنی و تخلّص «حافظ»
رهبر انقلاب طی سخنانی بر ارتباط شعر حافظ با قرآن و مفاهیم قرآنی تأکید کردهاند:
«قرآن درس همیشگی زندگی انسان است و دیوان حافظ مستفاد از قرآن است… محتوای شعر حافظ آنجا که از جنبهٔ شعری محض خارج میشود و قدم در وادی بیان معارف و اخلاقیات میگذارد، یک گنجینه و ذخیره است برای ملت ما امروز و نسلهای آینده … بزرگداشت از حافظ، بزرگداشت از فرهنگ قرآنی و اسلامی و ایرانی است و بزرگداشت از آن اندیشههای نابی است که در این دیوان کوچک گردآوری شده است.»
ایشان همچنین اشاره میکنند که خود تخلصِ «حافظ» بر همین قرابت دینی دلالت دارد:
«اگر حافظ افتخار نمیکرد به حافظ قرآن بودن، تخلص خودش را حافظ نمیگذاشت.»
از دید ایشان، آنچه موجب ماندگاری حافظ شده، نه صرفاً زیبایی شعر، بلکه آمیختگی آن با معنا و ارتباط آن با قرآن و اخلاق و معنویت است.
جایگاه اجتماعی، هویت ملی و مسئولیت فرهنگی
در دید رهبر انقلاب، شعر و ادب فارسی، «حافظ هویت ملی» است:
«شعر، حافظِ هویت ملی است، هویت ملتها عبارت است از مشخصههای فرهنگی آنها و مزیتهای فرهنگی آنها … اگر این هویت فرهنگی از یک ملت گرفته شود، آن ملت هضم خواهد شد … شعر میتواند این هویت فرهنگی را تقویت کند و غنی کند و تغذیه کند.»
در همین راستا، حافظ برای ایشان نمادی از پیوند میان هویت ایرانی و اسلام است:
«در بزرگداشت حافظ، ما بزرگداشتِ فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی و بزرگداشت اندیشههای ناب را به صورت همزمان انجام میدهیم.»
همچنین ایشان به آسیبهایی که در دهههای گذشته به حافظ وارد شده، انتقاد دارند:
«متأسفانه در این چهلپنجاه سال، کتابهایی نوشته شد که حافظ را کافر و بیدین و زندیق و … معرفی کردهاند.»
و هشدار میدهند که چنین تحریفاتی به میراث ادبی ما لطمه میزند.
در یکی از دیدارهای مقام معظم رهبری با اصحاب فرهنگ و هنر، ایشان دربارهٔ حساسیت شاعر نسبت به ارزش شعر میگویند:
«به دوستان گفتهام شاعری رشد میکند که اگر در جایی یک آدم خبره گفت «این غزل را پاره کن و دور بریز»، او بتواند راحت پاره کند و دور بریزد. چنین شاعری پیش میرود.»
با این نگاه، اهمیت نقد منصفانه، گزینش و پالایش شعر برای شاعران معاصر مورد تأکید است.