آیت الله سبحانی:
اشتباه قطعی دنیای غرب نسبی دانستن اخلاق است
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت الله سبحانی با بیان اینکه مغرب زمین در مقابل اخلاق مطلق، یک اخلاق نسبی مطرح کرده است، گفت: اینها غافل هستند چون اخلاق عملی همچون آداب و رسوم نیست که از یک منطقه به منطقه دیگر متفاوت باشد، اخلاقی که بر اثر فطرت و درونگرایی و احکام عقل است، ثابت و راسخ است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حضرت آیت الله سبحانی روز گذشته در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه مشهد در مدرسه علمیه عالی نواب بررسی شبهات وهابیت در خصوص زیارت اهل قبور پرداخت و اظهار داشت: همه علمای اسلام اعم از سنی و شیعه معتقدند زیارت اهل قبور از مستحبات هست.
وی با اشاره به حدیثی از پیامبراکرم(ص) که می فرمایند«زوروا القبور فانها تذکرکم الآخرة» گفت: این تأکید به خاطر این است که زیارت قبور یادآور آخرت است و برای ما درس میشود عبرت میشود که در زندگی خیلی مغرور دنیا نباشیم بدانیم این دنیا پایدار نیست، علاوه بر این اگر علما، بزرگان و ائمه را زیارت کنیم آثار زیادی دارد و یک نوع تقدیر از بزرگان است که ما را هدایت کردند.
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم ادامه داد: زیارت ائمه و انبیا غیر از این دو فایده سومی هم دارد اینکه در واقع یک نوع تجدید بیعت با انبیا و اولیا است که ما هم پویندگان راه آنها هستیم، وهابیها در اینجا یک مناقشهای میکنند و می گویند مسلمانان به زیارت قبر پیغمبر(ص) نمی روند بلکه برای زیارت مسجد می روند، این یک دروغ واضح و آشکاری است. از سوی دیگر معتقدند خود زیارت مستحب است اما سفر برای زیارت جائز نیست، ابنتیمیه شبههاش این است که میگوید زیارت مستحب است اگر در همان شهر هست زیارت کند وگرنه جایز نیست شدّ رحال کند و مثلا از مشهد تا مدینه برود برای زیارت و برای این حکم هم به حدیث پیامبر که می فرماید «لا تشدّ الرحال الا الی ثلاثة مساجد مسجدالحرام و مسجدالاقصی و مسجدی هذا» فقط به مسجدالاقصی، مسجدالحرام و مسجدالنبی بار سفر بستن جائز است و بقیه حرام است.
حضرت آیت الله سبحانی در پاسخ این شبهه تصریح کرد: همگی میدانیم گاهی در عبارات عربی مستثنیمنه حذف میشود و گاهی مستثنیمنه مذکور است در این حدیث مستثنیمنه مذکور نیست و حذف شده است. وهابیون می گویند «لا تشد الرحال الی مکان من الامکنه الا الی ثلاثة» مستثنی منه است ولی این بالضروره باطل است زیرا اگر واقعاً فقط سفر به سه مکان جائز باشد پس سفر برای تجارت، سفر، صله ارحام، جهاد، تحصیل و.... حرام می شود، پس معلوم میشود مستثنیمنه مکان نیست. بلکه مستثنی منه مسجد است «لا تشد الرحال الی مسجد من المساجد الا الی ثلاثة» پس بحث پیغمبر اکرم نفیاً و اثباتاً حول مسجد است، که ان هم حرام نیست کار لغوی است بنابراین حدیث هیچ ارتباطی با زیارت قبور ندارد علاوه بر این خود روایت هم پیش ما مخدوش است زیرا ابوحریره انسان سالمی نیست.
این مدرس سطح عالی حوزه علمیه قم در ادامه به بررسی رابطه علم فقه و اخلاق پرداخت وگفت: علم فقه هم مثل اخلاق است اخلاق میگوید راستی و راستگویی زیباست. فقه هم میگوید راستگویی واجب است، اخلاق میگوید دروغگویی قبیح است فقه هم میگوید دروغگویی حرام است. اما مسأله این است که اخلاقی که ما میگوییم اخلاق نظری است نه اخلاق عملی؛ مثالهایی که من زدم اخلاق عملی است اگر اخلاق نظری را در نظر بگیریم اصلا اخلاق و فقه موضوعا و محمولا دو علم متمایزند؛ اخلاق درباره صفات درونی بحث میکند در حالی که فقه درباره افعال بیرونی بحث میکند اخلاق میخواهد بگوید که شجاعت زیبا است بخل قبیح است در حالی که فقه مربوط به افعال برونی است؛ نماز، روزه، زکات، جهاد.
وی افزود: بنابراین در اخلاق نظری، موضوع فضایل و رذایل است در حالی که موضوع فقه، افعال مکلفین است. اگر مبحث را از اخلاق نظری بیاوریم به اخلاق عملی؛ موضوعشان گاهی یکی می شود. سوالی که معمولا مطرح است این است که آیا میشود یک مسأله را هم اخلاقی بدانیم و هم فقهی؟ پاسخ این است که اگر اخلاق نظری باشد نه، اخلاق نظری در درون بحث میکند فضائل و مناقب نفسانی را بحث میکند چون در درون بحث میکند موضوعا و محمولا با فقه فرق دارد، اما اگر پایینتر بیاییم به اخلاق عملی صدق، کذب، پیمانشکنی، عمل به پیمان، بله موضوعشان یکی است اما محمولها با هم فرق میکند.
حضرت آیت الله سبحانی در پاسخ این سوال که آیا یک مسأله میتواند هم موضوع فقه باشد و هم موضوع اخلاق ابراز داشت: اگر اخلاق نظری منظور باشد اصلا ارتباطی ندارند؛ ولی اگر از اخلاق نظری تنزل کنیم به اخلاق عملی مانند صدق، کذب، رشوه، عدل، ظلم، بله در اخلاق عملی، موضوع واحد ممکن است هم محکوم به احکام خرد باشد و هم محکوم به احکام شرع.
وی با اشاره به این سوال که آیا با وجود علم فقه نیازی به اخلاق هست بیان داشت: پاسخ ظاهرا منفی است، اخلاق خصوصا اخلاق نظری تمام بحثش در درون و به ملکات حسنه، ملکات سیئه مربوط است که فقه در آن جاها راه ندارد. در فقه، کار فقیه تنظیم زندگی فردی و اجتماعی است البته اگر کسی به فقه عمل کند مسلما سعادتی در کنارش هست این جای بحث نیست اما علم فقه ما را از علم اخلاق بینیاز نمیکند. البته از مقام فقه نمیکاهیم، ولی هر عملی برای خودش یک مکان و موضعی دارد، همان طوری که علم فقه، بینیاز از علم کلام و ادبیات عرب نیست بی نیاز از اخلاق هم نیست.
حضرت آیت الله سبحانی گفت: این روزها برخی در مقابل اخلاق مطلق به فکر اخلاق نسبی افتادهاند، ما معتقدیم اخلاق مطلق است راستگویی در تمام عالم حسن است و پیمان شکنی در تمام عالم قبح. ولی مغرب زمین آمده در مقابل اخلاق مطلق، یک اخلاق نسبی مطرح کرده است یعنی ممکن است راستگویی در یک محیط پسندیده باشد اما در محیط دیگر نباشد. حال آنکه اینها غافل هستند که اخلاق عملی آداب و رسوم که نیست که از یک منطقه به منطقه دیگر متفاوت باشد، اخلاقی که بر اثر فطرت و درونگرایی و احکام عقل است مانند کوه ثابت و راسخ است.
حضرت آیت الله سبحانی یاداور شد: هر هفته سرمایههای علمی خود را حساب کنید ببینید مایههای علمی شما کم شده یا زیاد، اینکه می فرمایند من استوی یوماه فهو مغبونٌ و یا « إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ» دلیلش چیست؟ به این خاطر است که انسان سرمایه را داده، چیزی گیرش نیامده است. گاهی سرمایه محفوظ است درآمد ندارد این را ضرر میگویند اما گاهی سرمایه را داده هیچ چیز جایش نیامده است به این خسران میگویند.
وی در پایان خطاب به جوانان خاطرنشان کرد: دوران، دوران درس خواندن است، مشهد هم حوزه عظیمی است با استادان و علمای برجسته، قدر جوانی را بدانید در دوران جوانی همه نوع تحصیل سرمایه آسان است قرآن و حدیث حفظ کردن، فقه و ریاضیات خواندن و... وقتتان را با تلویزیون و بحثهای موسمی و موردی تلف نکنید، جهان اسلام انتظار دارد شما درس بخوانید و مبلغ و محقق بشوید، پرچم اسلام را بگیرید و با جهانیان راه را برای حضرت مهدی عجاللهتعالیلهالفرج بگشایید./930/پ201/س
ارسال نظرات