حجت الاسلام کاظمی: جایگاه موسسات آموزشی و رشتههای تخصصی حوزه روشن شود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، جمعی از نخبگان حوزوی در آذرماه 1386، در دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی به بیان دیدگاه های خود درباره تحول در بخش های مختلف حوزه های علمیه پرداختند.
خبرگزاری رسا در آستانه سفر مقام معظم رهبری به استان قم، با بررسی پرونده تحول در حوزه این سخنان را باز نشر می کند.
حجت الاسلام کاظمی:
پژوهش و فقه پژوهی در حوزه
فقه به عنوان دانش عهدهدار کشف و تبیین احکام اسلام در حوزه عمل و روابط انسانها و جوامع، از مهمترین شاخههای علوم اسلامی است و به فرموده امام راحل عظیم الشأن قدسسره فقه، تئوری کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تاگور است و اسلام با فقه و احکام فقه باقی مانده است.
این دانش که از گذشته تا حال محور اصلی حرکت علمی حوزهها بوده است و بیشترین زمان از عمر تحصیلی یک طلبه را به خود اختصاص میدهد در حال حاضر در چهار سطح فتوایی، نیمه استدلالی، استدلالی و تخصصی در حوزهها آموزش داده میشود.
آسیب ها و بایسته های فقه آموزی و فقه پژوهی
در خصوص فقهآموزی و فقه پژوهی امروز در حوزههای علمیه و آسیبها و بایستههای آن در همه سطوح مذکور نکات قابل عرض وجود دارد.
پیشرفت حوزه در عرصه فقه پژوهی در قالب تأسیس پژوهشکدههای متعدد، انتشار مجلات تخصصی فقهی پایاننامهها و رسالههای پژوهشی ناظر به مسایل روز آمد قابل تقدیر است. همچنین گامهایی که در عرصه سادهسازی و سهولت دستیابی به منابع فقهی روایی رجالی و غیره برداشته شده و کار فقیه را آسانتر و مطمئنتر ساخته است، در خور توجه و ستایش است.
لزوم تحول در فضای پژوهشی حوزه
اما با این همه در یک نگاه جامع، پژوهش در نظام تحصیلی حوزه کمرنگ است و طلاب نوعا با فعالیتهای پژوهشی و اصولی آن، در حد لازم آشنا نیستند.
عدم لحاظ دروس مربوط به پژوهش و در نظر نگرفتن این مهم در نظام تحصیلی حوزه، موجب ضعف فعالیتهای پژوهشی حوزویان در قلمرو فقه و اصول نیز شده است.
در این خصوص لازم است تحولی در فضای پژوهشی حوزه پدید آید. الزام به ارائه مقالات تحقیقی سالانه، جهتدهی این پژوهشها در مسیر نیازهای جامعه، حمایت از آثار پژوهشی اساتید و طلاب، امکان استفاده از فرصت مطالعاتی برای اساتید و طلاب ممتاز، دسترسی سهل به بانکهای اطلاعاتی و کتابخانههای تخصصی میتواند زمینه این تحول را فراهم آورد.
جای خالی فقه مقارن در حوزههای علمی شیعه احساس میشود
جای خالی فقه مقارن در حوزههای علمی شیعه احساس میشود. توسعه مطالعات و بررسیهای مقایسهای چه بین مذاهب فقهی اسلامی و چه در سطح تطبیق با نظامهای حقوقی مطرح دنیای امروز، علاوه بر تقریب بین مذاهب و ایجاد تفاهم بین تمدنها، زمینهساز حضور فقه شیعه در مجامع علمی و حقوقی جهانی خواهد بود و به عمق و غنای فقهی ما نیز کمک شایانی مینماید.
با توجه به اهمیت امروز، موضوع شناسی در فقه که مولود ابعاد و حوزههای پیچیده و تودرتوی حیات نوین بشری است، نسبت به ایجاد حلقههای دومی در کنار مراجع عظام و مجتهدان بزرگوار، به عنوان دستیاران موضوعشناسی برای فقیه، احساس نیاز میشود.
این حلقهها متشکل از فضلایی است که هم زبان فقه را بدانند، و هم دارای توان و کنجکاوی در مورد فهم موضوعات جدید باشند؛ میتواند مشابه شورای استفتائات عمل کرده و در خصوص شناسایی موضوعات، فقیه را یاری رساند. این امر از یک سو فقیه را به نحو مطمئنتر به حکم شرعی رهنمون میسازد و از سوی دیگر، با ژرفا بخشیدن به دانش فقه، آن را در جهت پاسخگویی مطلوبتر به انبوه مطالبات فزاینده جوامع بشری مدد میرساند.
دو نکته هم در خصوص برنامه آموزشی حوزه. در خصوص فقه، محافل درسی ما در سطوح مختلف از گرایش فراوان محصلین به ایده حفظ برای امتحان و اخذ مدرک رنج میبرند.
این عارضه که ناخواسته به دنبال واحدی نمودن دروس و اجرای شیوه آموزشی و ارزشیابی متخذ از دانشگاهها پدید آمده و نقاط قوت و افتخار آمیز آموزش سنتی حوزه را در خود هضم نموده است، سطحی خوانی و عدم تعمق و تأمل کافی در مباحث را در پیداشته است و موجب ضعف علمی طلاب در مقاطع مختلف تحصیلی و مواد آموزشی شده است.
اکنون سایه این ضعفهای حاصل مقاطع پیشین به طور محسوس در دروس خارج سنگینی میکند و عملاً باعث شده است انتظارات تحصیلی از بعضی از طلاب مقطع خارج، چیزی فراتر از سطح نباشد و شاید همین امر موجب شده است که بعضی از مدرسین معظّم نیز سطح دروس خود را تقلیل داده و آن را متناسب با فهم و توان مخاطب تنظیم نمودهاند.
تبیین جایگاه فقه و اصول در نظام آموزشی
پنجمین و آخرین نکته این که نقش و جایگاه فقه و اصول در برابر دیگر دانشهای اسلامی و تأثیر فراگیری خوب فقه و اصول در تعمیق فهم دیگر علوم اسلامی، که فراروی طلاب قرار دارد، به خوبی برای آنان تبیین و تعیین نشده است. این امر موجب فقدان انگیزه در آنان نسبت به آموختن عمیق فقه و اصول در مقطع سطح میشود.
از طرفی گروه زیادی از طلاب در مقطع سطح به مؤسسات و مراکز آموزشی تخصصی جهت تحصیل همزمان در یک رشته تخصصی دیگر، به طور فزاینده جذب میشوند، که علاوه بر مشکلات ناشی از عدم تبیین ارتباط و تلازم بین فقه و اصول و رشتههای تخصصی دیگر ،در عمل، طلاب عزیز با دو نظام و مدیریت آموزشی مواجه میشوند.
از یک سو برنامه آموزشی دقیق، منظم و الزامی و تعهداتی که از سوی آن مرکز تخصصی پذیرفته و باید پاسخگو باشند و از سوی دیگر با وظایف و تعهداتی که درباره فقه و اصول به عنوان دروس عمومی حوزه در مقطع سطح به آنها متعهدند روبرو میشوند و عملاً آنچه به حاشیه میرود و قربانی میشود، همین فقه و اصول خواهد بود.
نحوه تعامل مؤسسات آموزشی با مدیریت حوزه
در این خصوص پیشنهاد میشود جایگاه مؤسسات آموزشی و مراکز رشتههای تخصصی که جذب طلبه دارند روشن شود و به خصوص نحوه تعامل آنها با مراکز مدیریتی حوزه مشخص گردد و با محوریت مدیریت حوزه مجموعه برنامههای آموزشی یک طلبه اعم از فقه و اصول و دروس رشتههای تخصصی در یک نظام درسی منسجم و واحد منظور شود و اینگونه نشود که یک دانشپژوه حوزه با جذب در یکی از مؤسسات از دروس ارزشمند و محوری فقه و اصول فاصله بگیرد./919/پ203/ع