عاملی به این پرسش پاسخ میدهد:
چین چگونه از بازیهای ویدیویی قدرت نرم ساخت؟

عاملی، با اشاره به الگوی موفق چین در صنعت بازیهای ویدیویی تأکید کرد: این کشور توانسته است با سیاستگذاری منسجم و بومیسازی هوشمند، بازیهای دیجیتال را به یکی از ابزارهای کلیدی قدرت نرم خود تبدیل کند.
اشاره: در سالهای اخیر، چین با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه و تمرکز بر توسعه صنعت بازیهای ویدیویی، موفق شده است این حوزه را به ابزاری کلیدی در قدرت نرم فرهنگی خود تبدیل کند. دولت چین با حمایت از تولیدکنندگان داخلی، ایجاد نهادهای نظارتی قوی و سرمایهگذاری در محتوای بومی و اصیل، نه تنها بازار عظیم داخلی را ساماندهی کرده بلکه محصولات خود را به بازارهای جهانی صادر میکند. این رویکرد باعث شده بازیهای ویدیویی چینی به عنوان سفیران فرهنگی و نمادهای هویت ملی در عرصه جهانی شناخته شوند و تأثیر قابل توجهی در شکلدهی به تصویر مثبت و نفوذ فرهنگی چین داشته باشند. تجربه چین در ترکیب حکمرانی دیجیتال، سیاستگذاری فرهنگی و بهرهگیری از فناوریهای نوین میتواند الگویی الهامبخش برای کشورهایی باشد که به دنبال استفاده راهبردی از بازیهای ویدیویی در تقویت قدرت نرم خود هستند.
در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با امیر رضا عاملی، به گفتوگو نشسته که مشروح آن در ادامه میآید:
رسا: نقش زیرساختهای ارتباطی و فناوریهای بومی در موفقیت صنعت بازیهای ویدیویی در چین چیست و چگونه این تجربه میتواند برای کشورهایی مانند ایران راهگشا باشد؟
یکی از مهمترین مؤلفههای موفقیت صنعت بازی در چین، زیرساختهای قدرتمند ارتباطی و دیجیتال است. دولت چین با سرمایهگذاریهای گسترده در توسعه شبکههای اینترنت پرسرعت، بهویژه در بستر موبایل، توانسته محیطی باثبات و روان برای تجربه بازیهای آنلاین ایجاد کند؛ محیطی که بهویژه برای نسل جوان و کاربران دائمی فضای مجازی از اهمیت حیاتی برخوردار است.
مزیت نسبی چین در این حوزه دو وجه دارد:
نخست، فراهم آوردن تجربهای بدون اختلال برای کاربران – که خود عامل ماندگاری و وفاداری آنها به پلتفرمهای داخلی است.
دوم، بهرهگیری از همین زیرساخت برای تولید و توزیع محتوا بهصورت بومی.
برخلاف کشورهایی مانند ایران که کاربران با مشکلاتی مانند پینگ بالا، قطعیهای مکرر، و سرعت نامناسب اینترنت مواجهاند، در چین کیفیت ارتباط دیجیتال تا حدی ارتقاء یافته که نهتنها کاربران را در محیط بازی نگه میدارد، بلکه آنها را به بازیسازان، استریمرها و تولیدکنندگان محتوا تبدیل کرده است.
از سوی دیگر، توسعه بومی سختافزار و نرمافزار نیز مکمل این مسیر بوده است. چین با ساخت و گسترش برندهای داخلی مانند Huawei، Xiaomi و Oppo، توانسته وابستگی خود به فناوریهای خارجی را کاهش دهد و هماهنگی مطلوبی میان سختافزار، نرمافزار و محتوای بومی ایجاد کند. این رویکرد یکپارچه باعث شده تا اقتصاد دیجیتال چین، بهویژه در حوزه بازی، از ثبات و خودکفایی بیشتری برخوردار شود.
درس مهم برای ایران این است که بدون توجه جدی به زیرساختهای فناورانه و ایجاد اکوسیستمی بومی برای تولید و مصرف محتوای دیجیتال، توسعه صنعت بازی با موانع جدی مواجه خواهد بود؛ بهویژه در شرایطی که میلیونها گیمر ایرانی همچنان درگیر مشکلات فنی و نبود محصولات بومی جذاب هستند.

رسا: چگونه چین از ظرفیت نخبگان و سرمایههای بینالمللی در صنعت بازیسازی برای گسترش نفوذ جهانی این کشور، استفاده کرده است؟
یکی از عوامل کلیدی در جهش جهانی صنعت بازیسازی چین، سیاست فعال و هدفمند این کشور در جذب نخبگان و سرمایههای بینالمللی بوده است. شرکتهای پیشرو چینی مانند Tencent و NetEase نهتنها بر تولید داخلی تکیه نکردهاند، بلکه با اتخاذ رویکردی بینالمللی، به شراکت و مالکیت در استودیوهای خارجی، جذب استعدادهای خلاق جهانی، و سرمایهگذاری فرامرزی در تولید محتوا روی آوردهاند. این راهبرد نهتنها موجب رشد اقتصادی این صنعت شده، بلکه چین را در جایگاهی قرار داده که از طریق بازیهای ویدئویی، ارزشها و سبک زندگی خود را به جهان عرضه کند و نفوذ فرهنگی نرم خود را گسترش دهد.
در نقطه مقابل، ایران هنوز با چالشهای جدی در این عرصه مواجه است. مهاجرت نخبگان بازیسازی به دلیل نبود فرصتهای شغلی و زیرساختی، و فقدان نظام آموزشی منسجم در حوزه طراحی و تولید بازیهای دیجیتال، دو مانع اساسی در مسیر رشد این صنعت در کشور هستند. در حالی که چین همزمان با آموزش نیروی انسانی داخلی، از ظرفیت نخبگان خارجی نیز بهرهبرداری کرده، ما نهتنها در تولید و نگهداشت نیرو دچار کاستی هستیم، بلکه در بهرهگیری از ظرفیت بینالمللی نیز برنامه مشخصی نداریم.
در این شرایط، الگوی چین میتواند الهامبخش یک بازنگری جدی در سیاستهای فرهنگی و فناوری ایران باشد. برای مثال، همکاری راهبردی با کشورهای همراستا همچون چین و روسیه میتواند مسیر تازهای را بگشاید: از ایجاد دورههای آموزشی مشترک و پروژههای پژوهشی گرفته تا تولید بازیهایی با رویکرد فرهنگی-راهبردی مشترک.
تولید یک بازی مشترک با مشارکت استودیوهای حرفهای چینی، مبتنی بر روایتهای فرهنگی و راهبردی جمهوری اسلامی ایران، میتواند هم ابزاری برای عرضه تصویر واقعی از ایران در سطح بینالمللی باشد و هم موجب رونق اقتصادی و توسعه بازار بومی شود. چنین پروژههایی در صورت حمایت هدفمند و نهادسازی مناسب، میتوانند پایهگذار صنعت بازی بومی قدرتمند و اثرگذار در حوزه نبرد روایتها باشند.
رسا: چگونه صنعت بازی چین، تبدیل به یک صنعت فراملی شد؟
فراملیشدن صنعت بازی چین نتیجه یک رویکرد استراتژیک چندلایه و پیوسته بوده است که در آن دو عامل کلیدی نقشی بنیادین ایفا کردهاند: ادغام هوشمندانه در بازار جهانی از طریق تملک استودیوهای خارجی و حمایت فعال و هدفمند دولت چین.
نخست، شرکتهای بزرگ چینی نظیر Tencent، به جای ورود مستقیم و پرهزینه به رقابت با بازیسازان غربی، با هوشمندی استراتژیک سهام شرکتهای بزرگ و تأثیرگذار در این صنعت را خریداری کردند. تملک تدریجی سهام شرکتهایی مانند Riot Games، Epic Games و Supercell نهتنها چین را به بخشی از ساختار داخلی بازار جهانی تبدیل کرد، بلکه موقعیت این کشور را از یک مصرفکننده صرف به یک تولیدکننده و تصمیمساز جهانی ارتقاء داد. این اقدام، الگویی موفق از نفوذ نرم اقتصادی و فرهنگی محسوب میشود که به چین امکان داده است بدون رویارویی مستقیم، در ساختار قدرت فرهنگی جهانی جایگاهی راهبردی کسب کند.
دومین عامل موفقیتآمیز، نقش راهبردی و حمایتی دولت چین در تسهیل جهانیشدن این صنعت بوده است. دولت چین با درک دقیق از ظرفیت بازیهای دیجیتال بهعنوان ابزاری برای اعمال قدرت نرم، نهتنها در زمینه تأمین زیرساختها، بلکه در سیاستگذاری کلان، ارائه مشوقهای مالی، و تسهیل تعاملات بینالمللی نقش فعالی ایفا کرده است. نکته درخور توجه آن است که چین از یک منطق معکوس استفاده کرده است: بهجای تمرکز اولیه بر بازار داخلی، ابتدا وارد بازار جهانی شده و با دستیابی به استانداردهای بینالمللی، توانسته است بر بازار داخلی نیز سلطه فرهنگی و تجاری یابد.
این رویکرد، نقطهای بسیار آموزنده برای بازیسازان ایرانی است. در حالی که بسیاری از فعالان این حوزه در ایران، تولید برای بازار داخلی را مقدم بر جهانیسازی میدانند، تجربه چین نشان میدهد که ورود هدفمند و مشارکتی به بازار جهانی نهتنها دور از دسترس نیست، بلکه میتواند راهی مؤثر برای ارتقاء کیفیت تولید، جذب سرمایه و مخاطب، و سپس تثبیت موقعیت در بازار داخلی باشد.
ایران میتواند از این تجربه در دو جهت بهره ببرد:
۱. تدوین سیاستهای حمایتی دولتی در سطح راهبردی برای جهانیسازی محصولات فرهنگی.
۲. حرکت بهسوی مشارکت با شرکتها و نهادهای بینالمللی برای ارتقاء فنی و روایی محصولات بازی، با هدف حضور مؤثر در عرصه قدرت نرم جهانی.

رسا: چگونه چین با بهرهگیری از روایتهای تاریخی و اسطورههای بومی در بازیهای ویدیویی، به خلق هویت فرهنگی و قدرت نرم در سطح ملی و بینالمللی دست یافته است؟
صنعت بازی در چین تنها بهعنوان ابزار سرگرمی تلقی نمیشود، بلکه بهعنوان ابزاری راهبردی برای تولید هویت، تثبیت ارزشها و گسترش قدرت نرم فرهنگی به کار گرفته شده است. یکی از مهمترین راهکارهای موفق چین در این مسیر، بهرهگیری خلاقانه و هوشمندانه از روایتهای تاریخی و اسطورههای بومی در طراحی بازیهای ویدیویی است.
در تحلیل ساختاری بازیهای دیجیتال، سه لایه اصلی به چشم میخورد: لایه نشانهای (طراحی و گرافیک)، لایه روایی (داستان و ساختار دراماتیک)، و لایه رویهای (مکانیک بازی). در میان اینها، لایه روایی مهمترین نقش را در خلق تجربه فرهنگی و ذهنی پایدار برای مخاطب ایفا میکند. چین دقیقاً در این نقطه، دست به یک بازطراحی تمدنی زده است.
چین با تکیه بر تاریخ و افسانههای کهن خود—که مشابه آن در کشورهای با تمدن عمیق مانند ایران و ژاپن نیز وجود دارد—به جای خلق دنیایهای تخیلی صرف، به بازنمایی عناصر فرهنگی، قهرمانان تاریخی و اسطورههای ملی خود پرداخته است. این روایتها نهفقط برای بازار داخلی، بلکه برای جهانیان جذابیت دارد، چرا که هم آمیخته با کهنالگوهای فرهنگی است، و هم از طریق فرم مدرن بازی، مخاطب را درگیر تجربهای زنده و معنادار میکند.
از منظر کارکرد داخلی، این رویکرد سبب شده که مخاطب چینی با هویت تاریخی خود احساس اتصال مجدد کند، حس غرور ملی داشته باشد و به بازی نه صرفاً به چشم یک سرگرمی، بلکه بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی خویش نگاه کند.
در بعد بینالمللی، دولت چین از این روایتها برای بازنمایی جهانبینی فرهنگی چینی در سطح جهان بهره گرفته است. بازیهایی مانند Honor of Kings یا The Legend of Sword and Fairy نهتنها در بازار داخلی بلکه در بازار جهانی نیز توانستهاند نفوذ پیدا کنند و به ابزارهایی برای تثبیت نگاه چینی به جهان، ارزشهای بومی، و مدل قهرمانی شرقی بدل شوند.
این الگو میتواند برای ایران نیز الهامبخش باشد؛ کشوری با میراث غنی از داستانها، اسطورهها، شخصیتهای قهرمانانه و روایات تاریخی. اما ضعف اصلی ما در ناتوانی در ترجمه این منابع فرهنگی به زبان روز فناوری و روایت جهانیپسند است.
چین نشان داده است که ترکیب هوشمندانه روایتهای بومی با تکنولوژیهای نوین و ساختار گیمپلی جذاب، میتواند مسیری مؤثر برای توسعه بازیسازی بومی و جهانیسازی هویت ملی باشد. این تجربه موفق، گواهی است بر اینکه روایت، اگر درست و با ابزار روز به کار گرفته شود، نهتنها ماندگار است، بلکه میتواند حامل پیام تمدنی یک ملت در عرصه جهانی باشد.

رسا: چگونه بازیهای تاریخی میتوانند در بازسازی تصویر ملی و تقویت هویت فرهنگی در کشورهای دارای تمدن کهن نقشآفرینی کنند؟ و چه ضرورتی برای سرمایهگذاری در این بخش احساس میشود؟
بازیهای ویدیویی، بهویژه آن دسته که مبتنی بر روایتهای تاریخی و فرهنگی هستند، امروز به یکی از ابزارهای مهم شکلدهی به تصویر ملی تبدیل شدهاند. تصویر ملی، بازنماییای ذهنی و اجتماعی از هویت یک ملت است که در ذهن مخاطبان داخلی و بینالمللی شکل میگیرد. این تصویر، حاصل تعامل عناصر فرهنگی، تاریخی، سیاسی و رسانهای است و میتواند به یکی از مؤلفههای کلیدی قدرت نرم تبدیل شود.
در عصر دیجیتال، بازیهای تاریخی نقش ویژهای در این زمینه یافتهاند. آنها نهتنها تاریخ را بازگو میکنند، بلکه آن را بازآفرینی و روایت مینمایند؛ به گونهای که بازیکن در دل تاریخ قدم میزند، با قهرمانان ملی همذاتپنداری میکند و با ارزشها و ریشههای تمدنی خود ارتباطی عاطفی برقرار میسازد. در این فرایند، بازی تاریخی به ابزاری برای بازسازی هویت فرهنگی و انتقال مفاهیم کلان تمدنی بدل میشود.
تجربه کشورهایی مانند چین بهخوبی نشان میدهد که بازی تاریخی میتواند فراتر از یک سرگرمی، در قالب پروژهای راهبردی برای بازنمایی تمدن و تثبیت هویت ملی عمل کند. چینیها با استفاده از افسانهها، اسطورهها و تاریخ غنی خود، توانستهاند بازیهایی تولید کنند که هم بازار داخلی را تقویت کند و هم تصویر مطلوبی از چین در سطح جهانی بسازد. این بازیها، اغلب حامل مفاهیم عمیق فرهنگی، الگوهای قهرمانی بومی و نظامهای ارزشی شرقی هستند و در قالبی فناورانه و جذاب به مخاطب جهانی عرضه میشوند.
در مقابل، کشورهایی چون ایران با وجود برخورداری از تمدنی کهن، هنوز در بهرهگیری از ظرفیت بازیهای ویدیویی برای بازسازی تصویر ملی، گامهای جدی برنداشتهاند. این خلأ، در شرایطی رخ میدهد که نوجوان ایرانی بیش از هر زمان دیگری در معرض سیطره روایتهای بیرونی و بحران هویت قرار دارد. او که با انیمههای ژاپنی، بازیهای آمریکایی و قهرمانان تخیلی بزرگ میشود، بهتدریج پیوند خود را با قهرمانان تاریخی، اسطورههای بومی و هویت ملی از دست میدهد. این وضعیت، زمینهساز نوعی از خودبیگانگی فرهنگی و تسلط روایتهای متعارض با ایدئولوژی ملی میشود.
از این رو، توسعه بازیهای تاریخی در ایران نهتنها ضرورتی فرهنگی، بلکه یک اولویت راهبردی برای آیندهسازی هویتی و بازتولید قدرت نرم است. این بازیها میتوانند پلی باشند میان نسل جدید و تاریخ، میان فناوری و ارزشها، و میان سرگرمی و هویت. در جهانی که روایتگری، محور قدرت شده است، تصویر ملی بدون روایتهای دیجیتال، از جمله بازیهای ویدیویی، شکل نمیگیرد. تنها از این مسیر میتوان در جنگ روایتها پیروز شد و نسلی متصل به گذشته، اما آگاه به جهان مدرن، تربیت کرد.

رسا: در برخی بازیهای چینی، ارزشهایی مثل وفاداری، احترام به نیاکان و فداکاری، در روایت و حتی نظام پاداشدهی بازی دیده میشود. به نظر شما این بازنمایی اخلاق سنتی چه نسبتی با الگوی قهرمانگرایی در فرهنگ چینی دارد؟ و آیا میتوان این بازیها را رسانهای برای بازتولید ارزشهای فرهنگی دانست، نه صرفاً وسیلهای برای سرگرمی؟
در مورد این سؤال، به نظرم موضوع آن بیشتر از یک بحث صرفاً رسانهای، ریشهای تاریخی-فرهنگی دارد. به همین دلیل، هرچند میتوانم نکاتی کلی مطرح کنم، اما تحلیل دقیقتر را باید از متخصصان فرهنگ شرق آسیا یا مطالعات بازیهای دیجیتال دریافت.
در خصوص بازنمایی قهرمانگرایی رزمی یا تواناییهای فراتر از انسان در بازیهای چینی، نکته قابل توجه این است که این مفهوم مختص فرهنگهای شرقی نیست، اما چینیها آن را با تأکید بر اخلاقمداری و سنتهای فرهنگی خود بازآفرینی کردهاند. بر خلاف برخی از بازیهای ژاپنی که بیشتر تحت تأثیر ذائقه تجاری و الگوهای غربی قرار گرفتهاند – از جمله استفاده از عناصر اروتیک یا شخصیتپردازیهای صرفاً بازارپسند – بازیهای چینی، حداقل در نمونههایی، نوعی پالایش فرهنگی دارند.
برای مثال، در یکی از بازیهای چینی با نام احتمالی Jian، شخصیتها به قدری پایبند ارزشهایی چون شرافت خانوادگی یا احترام به نیاکان هستند که حتی حاضرند جان خود را فدا کنند. این ارزشها فقط در روایت داستانی حضور ندارند، بلکه در کل ساختار بازی دیده میشوند: در طراحی مأموریتها، تعامل شخصیتها، و حتی نظام امتیازدهی. بازیکن در صورتی امتیاز مثبت میگیرد که به ارزشهایی چون وفاداری، صداقت، و فداکاری پایبند باشد. این نشانه آن است که طراحان چینی، بازی را ابزاری فراتر از سرگرمی صرف میدانند؛ آنها از بازی بهعنوان رسانهای برای بازتولید و انتقال ارزشهای فرهنگی استفاده میکنند.
رسا: تلفیق عناصر اسطورهای و روایتمحور شرقی با فناوری و گرافیکمحوری غربی چگونه توانسته است تجربهای فراملی از بازیگری دیجیتال در Genshin Impact رقم بزند؟
یکی از کارهایی که آنها از آن بهره بردند، گرافیک انیمه ای بود که توانستند فضای انیمه ژاپنی را بهخوبی در بازی خود وارد کنند؛ با طراحیهای رنگارنگ، شخصیتهایی چندملیتی و فضاسازی فانتزی، موفق شدند نهتنها بازار ملی چین، بلکه طیف گستردهای از مخاطبان بینالمللی – از جمله علاقهمندان انیمه در سراسر جهان – را به خود جذب کنند. محبوبیت جهانی انیمه ژاپنی امروزه بر کسی پوشیده نیست، و Genshin Impact توانسته بر همین موج سوار شود و از آن بهرهبرداری فرهنگی و اقتصادی کند.

در کنار نکته قبلی، سیاست دسترسی رایگان بازی یکی دیگر از عوامل است. این بازی بهصورت رایگان عرضه شد، اما با سیستم پرداختهای درونبرنامهای (in-app purchases) و مدل مبتنی بر شانس یا گَچا (gacha system) توانست در عین دسترسی عمومی، از جنبه اقتصادی نیز بسیار موفق عمل کند. این روش به کاربران احساس فرصت و مشارکت میدهد، بیآنکه در ابتدا هزینهای از آنان دریافت شود.
عامل دیگر، برنامهریزی بینالمللی برای عرضه بازی است. Genshin Impact از ابتدا با رویکردی جهانی طراحی شد و با تیمی چندزبانه و چندفرهنگی، در نسخههایی به بیش از ده زبان زنده دنیا منتشر گردید. این اقدام، نهفقط ترجمه، بلکه بومیسازی (localization) دقیق محتوا را شامل میشد – از صداپیشگی تا ترجمه اصطلاحات و حتی ارجاعهای فرهنگی. همین امر باعث شد تا مخاطبان در کشورهای مختلف احساس نزدیکی بیشتری با بازی داشته باشند.
در نهایت، میتوان گفت که این بازی تلفیقی موفق از دو نوع ذائقه است: ذائقه شرقی – که بیشتر فرهنگی، روایتمحور و مبتنی بر اسطوره و معناست – و ذائقه غربی – که اغلب فناوریمحور، گرافیکمحور و مبتنی بر سرگرمی آنی است. Genshin Impact توانسته میان این دو رویکرد پلی بزند و محصولی خلق کند که هم برای بازیکنان شرقی معنا دارد و هم برای مخاطب غربی جذاب است.
بهنظر میرسد همین ترکیب هوشمندانه از مؤلفههای بصری، فرهنگی، اقتصادی و راهبردی، بازی Genshin Impact را به یکی از پدیدههای بینالمللی در صنعت گیم بدل کرده است.
ارسال نظرات