۱۱ تير ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۶
کد خبر: ۷۱۳۶۹۳
غضنفری در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا بررسی کرد؛

چهره نفاق دولت روحانی/ ماجرای پرونده مفتوح ترور رجایی، باهنر و آیت

چهره نفاق دولت روحانی/ ماجرای پرونده مفتوح ترور رجایی، باهنر و آیت
غضنفری گفت: تبلیغات سوء حسن روحانی علیه جمهوری اسلامی ایران در انتخابات ۹۶ چهره جدیدی از نفاق و سرسپردگی آن‌ها به منافع نامشروع دشمنان را نشان داد.

اشاره: جریان نفاق خود را در بحران‌های مختلف نشان داد. این عقل‌های هوشیارند که باید دم خروس نفاق را در هر پدیده واکاوی و آن را از بیخ بیرون کشند. ساده لوحان در برابر دم خروس نفاق، مصلحت اندیشی می‌کنند و اتهام فرد خطاکار را به سهل‌انگاری تقلیل می‌دهند تا از بند مجازات‌های سنگین رهانیده شوند؛ چرا که تحمل یک پاکسازی اجتماعی را ندارند. برای مثال اگر این ساده لوحان در دوران پیامبر بودند، برای خالی کردن جبهه توسط عبدالله ابن ابی دلیل می‌آوردند که این‌ها چون زیاد جنگیده‌اند، خسته‌اند و باید می‌رفتند تا استراحت کنند.

حضرت علی امیر برحق مؤمنین فرمودند که دو گروه دانای خائن و نادان‌های ساده لوح، کمر مرا شکستند. به‌واقع می‌توان جریان‌شناسی گروه دانای خائن و نادان‌های ساده لوح را نیز در جریان انقلاب اسلامی پیدا کنیم. کسانی که روزی گرفتن حق مشروع در جنگ تحمیلی را به بهانه اینکه دیگر نیرو نداریم و خسته شده‌ایم، به صدام واگذار کردند و روز دیگر بر او لقب خالد ابن ولید را گذاشتند و بر طبل حمایت از او کوبیدند. خدای دهه 60، همان خدای صدر اسلام و دوران امیرالمؤمنین است و همان خدا هم خدای امروز نیز هست. هیچ کس شکی ندارد که منافق باید اعدام و نادان باید سکوت پیشه کند و به کنار بنشیند به آب کشیدن جانمازش مشغول باشد.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ دکتر کامران غضنفری، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ معاصر رفت تا به بازخوانی عملکرد جریان نفاق در دهه شصت و برخورد قاطع قوه قضاییه در آن زمان بپردازد.

رسا ـ ویژگی‌های بارز جریان نفاق در دهه شصت و تطبیق آن با جریان نفاق در دهه فعلی چیست؟

جریان نفاق دهه شصت خود را در قالب سازمان مجاهدین خلق نشان داد. البته گروه‌های دیگر به ظاهر مسلمان مثل گروهک فرقان به کارهای تروریستی دست می‌زدند. گروهک فرقان همان سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل چند تروری که انجام دادند اعضا و کادرهای عمده آن دستگیر و محاکمه شدند.

ولی سازمان مجاهدین خلق هنوز جریان اصلی نفاق در کشور بود. سران این تشکیلات در پشت پرده با دولت‌های آمریکا، فرانسه و ... زد و بند کرده بودند و همکاری‌هایی را در انجام عملیات‌های مختلف انجام دادند. سال‌های بعد مشخص می‌شود سران مجاهدین خلق با سازمان سیا آمریکا ارتباط داشتند و مستمر از حمایت‌های آن‌ها برخوردار می‌شدند.

وقتی جریان انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفت تیر 60 یا انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریورماه همان سال رقم خورد، مشخص شد بمب‌های عامل در این عملیات‌ها از سوی سازمان سیا در اختیار گروه تروریستی مجاهدین خلق قرار گرفته بود تا این شهادت‌ها را رقم بزنند.

گروهک تروریستی مجاهدین خلق در هشت سال دفاع مقدس هم به‌شکلی عملی به عنوان ستون پنجم صدام و آمریکا عمل می‌کردند. آن‌ها به‌غیر از ترورها و انفجارهایی که در داخل کشور دنبال می‌کردند، شبکه وسیع جمع آوری اخبار و اطلاعات یا جاسوسی را در جبهه‌ها دنبال می‌کردند که داخل کشور و جنگ را در اختیار دولت آمریکا و رژیم صدام قرار می‌دادند.

طی سال‌های بعد از پایان جنگ، این گروهک تروریستی همچنان ارتباط خود را با غربی‌ها به‌ویژه دولت آمریکا حفظ کرد. آن‌ها پیش‌تر در پشت پرده با آن‌ها ارتباط داشتند و از حمایت‌ها و پشتیبانی دولت‌های غربی برخودار می‌شدند.

باقیمانده این گروهک تروریستی که تا الآن در اجلاس‌های سالیانه پاریس تحت حمایت دولت فرانسه و با حضور چهره‌ها و شخصیت‌های مختلف یا مقامات آمریکایی را به‌عنوان سخنران دعوت می‌کنند که دولت‌مردان آمریکایی نیز مدام از این تروریست‌ها اعلام حمایت می‌کنند. جدیدترین چهره آمریکایی هم که در این اجلاس‌ها شرکت کرد، آقای پمپئو رئیس اسبق سازمان سیا و وزیر امورخارجه در دولت ترامپ بود. او با حضور و دیدار با مریم رجوی، برای آن‌ها سخنرانی و اعلام حمایت می‌کند.

جریان نفاقی که در دوران معاصر در کشور حضور داشته و دارد شکل و شمایل خود را مقداری تغییر داده است. ما یک صورتی از آن جریان نفاق را در قضایای فتنه 88 دیدیم. برخی چهره و شخصیت‌های به ظاهر مسلمان به بهانه تقلب در انتخابات آمدند درخواست ابطال آن را کردند که هیچ‌گاه سندی بر اثبات تقلب ارائه نکردند؛ اما کشور را به آشوب کشاندند. به تعبیر رهبری معظم انقلاب آن‌ها نظام جمهوری اسلامی ایران را تا آستانه سقوط پیش بردند.

نفاق جدید آن‌ها در قالب چهره‌های شاخصی مثل سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی، موسوی خوئینی‌ها، بهزاد نبوی و ... زیر علم آقای هاشمی رفسنجانی پدیدار شد. آقای هاشمی صحنه گردان و هدایت کننده این جریان نفاق جدید بود که آن فتنه خائنانه را به راه انداخته بودند. بعد از آن در دوران معاصر در قالب دولت غرب گرای حسن روحانی که من از آن به دولت انگلیسی آمریکایی حسن روحانی تعبیر می‌کنم، چهره‌های به ظاهر موجه؛ اما در باطن دارای نفاق و وابستگی به انگلیس و آمریکا به دنبال این بودند که کشور را در هشت سال تسلیم خواسته‌های نامشروع غربی‌ها کنند.

رهبر معظم انقلاب با درایت، توطئه آن‌ها را تا حد زیادی خنثی کردند. گرچه آن جریان در طول این دوران خسارت‌های شدیدی به کشور وارد ساختند. دولت آقای حسن روحانی چه از لحاظ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی، نظامی و ... خسارت‌های بسیاری به کشور وارد کرد؛ اما هدف شوم نهایی‌شان تسلیم جمهوری اسلامی در برابر آمریکا و غرب بود. خوشبختانه آن‌ها به این هدف شوم دست پیدا نکردند. باید مراقب باشیم این چهره‌های به‌ظاهر مسلمان و موجه دوباره در عرصه حضور پیدا نکنند.

رسا ـ جریان نفاق در دهه 60 چه جنایت‌ها و اتفاقاتی را علیه مردم رقم زد؟

گروهک مجاهدین خلق غیر از هدف قرار دادن مسؤولین نظام در آن‌چه که در اتفاقاتی همچون انفجار هفت تیر و هشت شهریور رقم خورد که تعداد قابل توجهی از مسؤولین نظام از رئیس جمهور، نخست وزیر، رئیس دیوان عالی کشور، برخی اعضای کابینه و نمایندگان مجلس را به شهادت رساندند. غیر از این آن‌ها افراد عادی را در جامعه که مدافع نظام جمهوری اسلامی بودند ترور می‌کردند. بقال، نانوا، کفاش، کارگر و کارمند را که تنها ظاهر حزب الهی و هواداری نظام را داشتند تنها به این بهانه ترور می‌کردند و به شهادت می‌رساندند.

حدود 12 هزار ترور در کارنامه جنایت کارانه این گروهک تروریستی خبیث ثبت شده است. آن‌ها حدود 12 هزار نفر از مردم عادی کشور را در عملیات‌های تروریستی به شهادت رساندند. جمع اندکی از این 12 هزار نفر جزو مسؤولین نظام بودند؛ اما اکثریت آن‌ها از مردم عادی کوچه و بازار بودند. آن‌ها در ایام و دوران دفاع مقدس به عنوان ستون پنجم صدام و رژیم بعثی عراق فعالیت می‌کردند. زمانی که منافقین مستقر شده بودند، اقدام به تشکیل تیپ‌های نظامی کردند که در کنار نیروی نظامی صدام، به نیروهای ایرانی در جبهه‌ها حمله می‌کردند و آن‌ها را به شهادت می‌رساندند که گوشه‌ای از خیانت‌های آن‌ها به شمار می‌رود.

رسا ـ عملکرد دستگاه قضایی وقت برای محاکمه جریان نفاق چگونه بود؟

دستگاه قضایی کشور در آن دوران بسیار قاطعانه و با رعایت موازین اسلامی عمل می‌کرد. این روند بروکراسی که متأسفانه امروزه در دستگاه قضایی کشور حاکم است در آن دوران وجود نداشت و بسیار سریع‌تر به پرونده‌ها رسیدگی می‌کردند. احکام صادره قضات آن زمان درگیر روندهای اداری معطل نمی‌شد و بسیار سریع رسیدگی‌ها انجام، حکم صادر و احکام به اجرا می‌رسید.

الآن اگر کسی ده‌ها فقره جنایت مرتکب می‌شود تا سیر پرونده قضایی‌ طی و حکم صادر بشود یا در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور اعتراض و تأیید شود، می‌بینید مدت بسیار زیادی طول می‌کشد تا فردی که ده‌ها جنایت فقره مرتکب شده به سزای اعمال خود برسد. این روند طولانی رسیدگی قضایی که بسیار کند است در دهه شصت نبود.

رسا ـ پرونده‌های قضایی مثل ترور شهید آیت بهشتی یا ترور شهید رجایی و شهید باهنر چرا هنوز به نتیجه‌ای نرسیده‌اند؟

در پرونده شهید رجایی و باهنر در سال 60 با دسیسه عناصر نفوذی کاری کردند که مسؤولیت رسیدگی به این پرونده در اختیار کسانی قرار بگیرد که خودشان مظنونین و متهمین اصلی بودند. برای مثال بهزاد نبوی که خود مظنون شماره یک این انفجار بود، با دوستانش مسؤولیت رسیدگی این پرونده را در اختیار گرفتند.

آن‌ها به‌قدری عامل نفوذی و آشنا داشتند و از طرفی هم که آقای هاشمی رفسنجانی تمام قد از آن‌ها دفاع می‌کرد که اجازه نداد دادستانی این آدم را دستگیر و به پرونده‌اش رسیدگی کند. آن‌ها اجازه ندادند پرونده انفجار دفتر نخست وزیری صحیح رسیدگی شود و مظنون اصلی توانستند از دست قوه قضاییه به واقع فرار قضایی کنند. کشمیری عامل بمب گذار از همان روز فرار کرد؛ ولی بهزاد نبوی که معرف کشمیری به نخست وزیری و حامی او بود و ارتباط نزدیکی با او داشت که مظنون اصلی محسوب می‌شد متأسفانه در دستگاه قضایی رسیدگی نشد و این پرونده مفتوح باقی ماند.

درباره پرونده ترور شهید آیت نیز همین اتفاق تکرار شد. شهید آیت اسنادی که آن روز در دست داشت که می‌خواست در مجلس علیه میرحسین موسوی ارائه کند تا جلوی رأی اعتماد به آن را بگیرد، متأسفانه بعد از ترور توسط عناصر وابسته به میرحسین موسوی از ماشین دزدیده و به دفتر نخست وزیری منتقل شد که بعد اعلام کردند معلوم نیست این اسناد چه شده است و آن را به خانواده شهید آیت باز نگرداندند. آن جریان اجازه ندادند مدارکی که شهید آیت علیه میرحسین موسوی جمع کرده بود افشا شود و متأسفانه این پرونده نیز مفتوح ماند و رسیدگی بدان سرانجامی نیافت.

رسا ـ چطور این عملکرد دستگاه قضایی در روند رسیدگی به جریان نفاق در سال 67، در انتخابات 96، دستاویز عده‌ای برای تخریب انقلاب و دیگر نماینده‌ها قرار گرفت؟

گروهک تروریستی مجاهدین خلق(منافقین) بعد از عملیات مرصاد در سال 67 که با پشتیبانی هوایی و زمینی نیروهای بعثی عراق صورت گرفت، می‌خواستند ظرف 24 ساعت از طریق قصر شیرین، کرند، اسلام آباد، همدان، قزوین و سپس به تهران بیایند و در 24 ساعت تهران را تصرف و نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.

بعد از شکست منافقین در این توطئه و هلاکت جمع زیادی از آن‌ها مشخص شد که آن‌ها پیش‌تر با برخی از منافقین دستگیر شده در زندان‌های تهران و شهرهای مختلف هماهنگ بودند تا با حمله نظامی از داخل به شورش دست بزنند، زندان را در دست بگیرند، مسلح شوند و به منافقین بیرون بپیوندند و در راستای سرنگونی نظام با هم عملیات کنند. وقتی این نقشه بر ملا شد و مشخص شد که چنین قصدی داشتند، یک کمیته و هیئت ویژه قضایی به دستور امام تشکیل شد تا دوباره با منافقین بازداشتی در زندان‌های مختلف مصاحبه کنند. آن‌ها از منافقین می‌پرسیدند که آیا هنوز این گروهک تروریستی را قبول دارند یا اقدامات آن‌ها را تأیید می‌کنند؟

کسانی که اعلام برائت می‌کردند و می‌گفتند قبول نداریم کاری به کارشان نداشتند. ولی کسانی که می‌گفتند سازمان و اقدامات آن را قبول داریم و تأیید می‌کنیم بنا به حکم کلی از سوی امام، محارب شناخته می‌شدند و هیئت ویژه حکم اعدام آن‌ها را صادر می‌کرد در کمال آزادی از آن‌ها سؤال می‌شد که اگر همچنان گروهک تروریستی را قبول داشتند و اقدامات آن‌ها را تأیید می‌کردند، اعدام می‌شدند.

در نهایت در حدود چند صدنفر در سال 67 اعدام شدند که اقدامی کاملاً قانونی و طبق موازین قضایی بود. گروه‌های ضد انقلاب و باقیمانده‌های منافقین در سال‌های گذشته شروع کردند به پمپاژ این بحث که جمهوری اسلامی همه زندانیان را اعدام می‌کرد که صحت نداشت و خلاف واقع بود.

کسانی مثل حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 با اشاره به همین ماجرا علیه آقای رئیسی تبلیغات کردند. آقای روحانی می‌گفت مردم به کسانی که 38 سال کارشان محاکمه و اعدام بود رأی نخواهند داد آقای روحانی و تیم رسانه‌ای او هم نظام را به 38 سال سرکوب و اعدام متهم کردند که در حقیقت چهره جدیدی از نفاق را از خود نشان داد و هم در دوران ریاست جمهوری و انتخابات در سخنرانی‌هایی که می‌کرد، بارها کینه خود را درباره نظام جمهوری اسلامی بروز داد.

خباثت و سرسپردگی او به آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها با این سخنان روشن می‌شود که آن‌ها منافع نامشروع غربی‌ها و بیگانگان را در کشور دنبال می‌کردند. تبلیغات سوء آن‌ها علیه جمهوری اسلامی در انتخابات 96 نشان داد هدف آن‌ها برای تسلیم کردن جمهوری اسلامی پای منافع نامشروع آمریکا و انگلیس بود. در حقیقت می‌توان گفت که این جماعت درطی این هشت سال ریاست جمهوری، چهره جدیدی از نفاق را به نمایش در آوردند.

رسا ـ از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید سپاسگزاریم.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات