آیتالله بهجت به حفظ نظام و ولایت حساسیت داشت
به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام صدیقی، استاد اخلاق حوزههای علمیه در درس اخلاق خود که متن آن در پایگاه اینترنتی معاونت تهذیب حوزه های علمیه منتشر شده، به اهمیت کسب علم و بررسی شخصیت آیت الله بهجت پرداخته است.
بر اساس این گزارش، متن سخنان این استاد اخلاق بدین شرح است:
نکته اول:
«فوجد عبدا من عبادنا آتیناه رحمة من عندنا و علمناه من لدنا علما»
زندگی و صفات صلحا و علمای ربانی الگوی انسانها است «عند ذلک الاخیار تنزل البرکات»
آیتالله بهجت(ره) از اخیار، ابرار و سالکین برجسته بود، کلید همه موفقیتها از دیدگاه قرآن، روایت عبودیت و بندگی است و خدا به بندگانش نظر دارد.
آیات قرآن انسان را معراجی و حرکت او را رو به بالا معرفی میکند.«إلیه یصعدالکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه» مقصد خداست. «و أن إلی ربک المنتهی و أن إلیه الرجعی.» رجوع موجودات به سمت جان پاک به سوی خود صعود میکند.«إلی یصعد الکلم الطیب».«الکلم الطیب» خیلی راز دارد گوهر و حقیقت باید طیب باشد، جان خبیث رویش ندارد، گوهر ناپاک به جایی نمیرسد، باید اقتضا و استعداد در وجود و گوهر باشد و الا هیچ اکسیری حتی اکسیر رسول خدا (ص) هم نمیتواند انسان را عوض کند، ابولهب از أرحام و نزدیکان پیامبر(ص) بود، اما خدا او را اینگونه نفرین کرد، «تبت یدا ابی لهب و تب».
پیامبر(ص) با معجزات و اخلاق عظیم نتوانست در ابولهب و ابوجهل تأثیر بگذارد و ابوجهل در لحظه مرگ نیز گفت من دین پیامبر (ص) را قبول نکردم. اگر دل شورهزار یا سخت باشد، باران رحمت هم ببارد؛ نه آب قبول کند و نه گیاه آنجا نمو میکند! باید دل را پاک کرد.
حسادت ایمان را از بین میبرد
حسد در میان تحصیل کردهها جایگاه خطرناکی دارد که ایمان را میخورد، «کما تاکل النار الحطب»، آتش هویت درخت را از بین میبرد و بیماری حسادت بیش از دیگران به ما کار دارد و نمیگذارد آدم صعود کند، تکبر، عُجب و حرص هم اینگونه است.
اگر کسی بخواهد آیینه خدا نما شود، باید آلودگیهای درونی را پاک کند، از پیشرفت دیگران لذت ببرد و ناراحت نشود، خودش را به رخ دیگران نکشد، وقتی درس میدهد ببیند خود را مطرح میکند یا علم را؟
راه سلوک خیلی باریک و خطرناک است، شرط اول پیمودن آن جان پاک است و قدم دوم عمل صالح است، جان پاک به وسیله عمل صالح بالا میرود.
اخلاص و قبول ولایت شرط قبولی عمل صالح است
داشتن اخلاص: «انما الاعمال بالنیّات»، در هر علمی ریا و تزویر باشد، عمل صالح نیست.
منطبق با قانون شرع باشد، عبادت اگر مطابق شرع بود، تأثیر میگذارد، قرآن شفاست، اما برای کسی که مؤمن باشد، ایمان نباشد قرآن شفا نیست، اگر قرآن شفاست، باید آن را از طبیب گرفت نه اینکه انسان بگوید خودم به قرآن مراجعه کرده شفا میگیرم و باید به دلی که قرآن بر آن نازل شده راه یافت، با او ارتباط پیدا کرد، باید با قلب پیامبر(ص) ارتباط برقرار کرد که درِ ورود به آن امیرالمؤمنین (ع) است.
قبول ولایت: مرجعیت و ولایت در تکامل انسان لازم است؛ همانگونه که نماز بدون قبله قبول نیست، عمل بدون ولایت نیز قبول نیست.
ما باید پاکی را تحصیل کنیم؛ «ان الله یحب التوابین و یحب المطهرین»، طهارت بالفعل که تولد با فطرت است، کافی نیست و طهارت موردنظر شارع رهایی از همه ظلمتها و حجاب است. «فما لکم لا تؤمنون بالله و الرسول یدعوکم».
این عالم به منزله رحم است که توقف در آن مقدمه زندگی در دنیاست، شما عوالم دیگر در راه دارید و باید شب را طی کنید تا به فجر برسید.
ما در ظلمات هستیم، باید به نور برسیم، باید با ترک گناه و عمل به واجب، سیر نوری را بالا ببریم و این مسیر انسان را به خدا میرساند، باید تحت ولایت بود، هیچکس نمیتواند خود را نورانی کند و فاقد نمیتواند معطی باشد.
هرکسی را بهر کاری خواستند، «کل نیسر لما خلق له و نیسره بالیسری»، خداوند عشق و نور را در دل آدم قرار میدهد و راه را برای او آسان میکند،«والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین»، اگر کسی کار و تلاش کند و با نفس مقابله کند، خدا میبردش و یک کاری بکن از خودت بیرون بیایی، آنوقت میبرنت.
آیتالله بهجت(ره)، همیشه در طواف حق بود و لحظهای دور خود نچرخید، من الله، فی الله، إلی الله و بالله بوده است، خودشان گاهی میگفت: «مِن حرم إلی حرم»، این نوع حرکت، انسان را به عبودیت مطلق میرساند، اگر نماز و درس آیتالله بهجت(ره) را دیده بودید، ذرهای انانیت در آن نمیدیدید و همه کارش برای خدا بود؛ این برای خدا بودن انسان را به فناء میرساند.
رمز بودن با پیامبر اطاعت از ولایت است
«ألم أعهد إلیکم یا بنی آدم أن لا تعبدوا الشیطان إنّه لکم عدو مبین و أن اعبدونی هذا صراط مستقیم».
ثوبان، خادم پیامبر (ص)، مغموم و مهموم بود، حضرت پرسید: چرا مغمومی؟ گفت: شما رفتید تا برگردید، فراقتان برای ما سخت بود، (شما از فراق امام زمان (عج) اینقدر ناراحتید؟ واقعا تشنه دیدار حضرت هستید؟) فکر کردم در بهشت جای شما کجا؟ جای من کجا؟ این آیه در دلداری او نازل شد: «و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین أنعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا.» رمز بودن با پیامبر(ص)، همین است؛ با ادعا که نمیشود، باید اطاعت آنهم اطاعت در مسیر ولایت باشد.
درست است افق پیامبر (ص) بلند است، رحمة للعالمین است؛ اما هرکس در درجه خود به مقداری که نور دارد با پیامبر (ص) خواهد بود.
آیتالله بهجت(ره) نه برای خود تبلیغ کرد و نه برای خودش اهمیت داشت، او علاقه خاصی به آقا رضای همدانی داشت و شهرتگریزی را بیشتر از ایشان یاد گرفته بود و میگفت: آقا رضا همدانی پیغام داد به میرزای شیرازی که مرا بفرستید در بلدی مسئله بگویم، معیشتم تأمین شود. مرحوم میرزا، آقای صدر را فرستادند پیش ایشان که شما برای حوزه لازمترید. با اینکه درجه فقاهت حاج آقا رضا همدانی به اندازهای بود که بعضی بزرگان ایشان را اعلم میدانستند.
در درس و عبادت آیتالله بهجت(ره) التذاذ نبود، تعبد بود؛ از اینرو وقتی پدرشان بر اثر سعایت برخی نامهای نوشتند که من راضی نیستم به جز درس در غیر واجبات قدمی بردارید، آیتالله بهجت(ره) نامه را بردند پیش آقای قاضی، آقای قاضی گفت: به دستور پدرتان عمل کنید، آیتالله بهجت(ره) تا زنده بود در درس آقای قاضی و عمل مستحب دیگری شرکت نکرد.
مرحوم میرزا عبدالعلی تهرانی نقل میکرد: «وقتی ما در نماز میرزا جواد ملکی تبریزی شرکت میکردیم، تکبیر نماز را که میگفت، ما را نیز با خود میبرد.»، اما با اینهمه معتقد بود شیخ مرتضی زاهد چیز دیگری است، چرا؟ شیخ مرتضی زاهد حتی شب زفاف هم غرق در عبادت بود که خدا متوجهش کرد الآن وظیفه تو چیز دیگری است. شیخ مرتضی گفت: من از نماز شب چیزی گیرم نیامد، به خاطر خدا از نماز شب گذشتم و سراغ همسرم رفتم و هر دری هم به رویم باز شد به برکت آن بود.
آیتالله بهجت(ره) اهل سکوت بود؛ «لا یستقیم قلب المؤمن»، مگر زبانش اصلاح شود، کنترل زبان آغاز خودسازی است، «قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون الذین هم عن اللغو معرضون»، خشوع در گرو اعراض از لغو است.
آیتالله بهجت(ره) اهل خواندن مجلات و روزنامهها نبود، ولی یکبار به مقام معظم رهبری، گفته بودند چرا شما در محافل بینالمللی افرادی نداشته باشید که برای شما کار کنند؟ مقام معظم رهبری گفته بودند: ما بودجه نداریم، آیتالله بهجت(ره) گفت: اگر جنگ پیش بیاید چقدر هزینه میکنید؟ همان هزینه را صرف این امور کنید. آیتالله بهجت(ره) به حفظ نظام و ولایت حساسیت داشتند، هم در ادعیهشان و هم در مراقبهشان./993/د101/ی