رییس مؤسسه علمی فرهنگی بهداشت معنوی؛
ناآگاهی برخی مسولین علت اصلی ترویج عرفانهای کاذب است
خبرگزاری رسا ـ رییس مؤسسه علمی فرهنگی بهداشت معنوی گفت: برخی مسؤولان گاهی اوقات آنقدر سرگرم بازیهای سیاسی میشوند که از مسائل مهمتر و تاکیدات مقام معظم رهبری و آسیبهایش غفلت میکنند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، وضعیت ترویج معنویتهای نوظهور در کشور باعث شد تا مقام معظم رهبری بار دیگر آثار بیتفاوتی به این جریان را، این بار در جمع مردم خراسان شمالی گوشزد کند.
در این میان حوزه علمیه نقش بهسزایی داشته و علیرغم تلاشهای بسیار، راهی طولانی در پیش دارد، از این رو برآن شدیم تا گفتوگویی با یکی از پژوهشگران و صاحبنظران حوزوی در این زمینه داشته باشیم.
حجتالاسلام حمیدرضا مظاهری سیف، رییس مؤسسه علمی فرهنگی بهداشت معنوی و کارشناس ارشد عرفانهای نوظهور در این باره گفت: برخی مسؤلین گاهی اوقات آنقدر سرگرم بازیهای سیاسی میشوند که از مسائل مهمتر و تأکیدات مقام معظم رهبری و آسیبهایش غفلت میکنند، این یک مشکل اساسی است که ما با آن مواجه هستیم و درخواست میکنیم مسئولین با دقت بیشتری به وظایفشان در اینباره توجه بفرمایند.
ادامه گفت و گو را در اینجا بخوانید:
رسا ـ با توجه به بیانات رهبر انقلاب در خراسان شمالی، که برای چهارمین بار نسبت به مراقبت از ترویج و گرایش به عرفانهای نوظهور در محیطهای جوان تذکر میدادند لطفا در ابتدا قدری از پیامدهای عرفانهای نوظهور صحبت کنید؟
آنچه که واقعیت دارد این است که عرفانهای کاذب به لحاظ آموزههای اعتقادی، اخلاقی و پیامدهای روانی و اجتماعی که همراه دارند واقعا میشود همین تعبیر فلج کننده که رهبر عزیزمان بیان کردند را، برای آنها به کار برد. اینها از نظر اخلاقی انسان را در یک حالت رخوت و سرخوشی فرو میبرند و تأکید بر این آموزهها دارند که انسان هدف از زندگیاش، شاد بودن و رسیدن به آرامش است، بعد هم آموزههایی را در راستای این هدف تعلیم میدهند مثل انواع به خلصه رفتنها، مدیتیشنها، سرگرمیها، در آرزوها غرق شدن، دنبال رویاها رفتن و انواع این آموزههایی که در عرفانهای کاذب به شدت شایع است.
اینها به لحاظ اخلاقی افراد را به یک سمت و سویی میبرند که آن قدرت، تحرک و مقاومت در برابر شرایط نامطلوب و عزم ایجاد تغییر در محیط زندگی کاملا از بین برود. حتی در عرفانهای کاذب این شعار خیلی رایج است و زیاد تکرار میشود که شما قدرت تغییر دنیا را ندارید پس بهتر است که ذهنتان را عوض کنید و اگر نسبت به یک شرایطی احساس نامطلوبی دارید ذهنتان را عوض کنید، به گونهای که احساس کنید مطلوب است و از آن لذت ببرید.
این واقعا میتواند از نظر اجتماعی، سیاسی و حتی از نظر مدیریت فردیِ در زندگی خصوصیِ افراد، فلج کننده باشد و آن کسی را که بخواهد به یک زندگی پویا، رو به رشد، متحول و به دگرگونیهای سازنده در زندگی دست پیدا کند از همه اینها محرومش کند؛ با تأکید بر این که شعارهایی نیز در زندگی داده میشود، یعنی میگویند پویایی، تحرک، دگرگونی متفاوت، اما همه اینها بر میگردد به اعتقاد پیدا کردن به یک مطلب: ذهنت را عوض کن، نمیخواهد چیزی را در زندگی و در دنیا عوض کنی، فقط کافی است ذهنت را عوض کنی و اسم این را میگذارند تحول درونی در حالی که این فقط یک تحول ذهنی، بینشی و گاهی توهمی است، نه تحول درون.
زیرا درون انسان دنیای عظیمی است که اگر متحول شود میتواند دنیا را واقعی و دگرگون کند، میتواند در جامعه تغییرات اساسی ایجاد کند، ولی این نکته تحول درون و پویایی زندگی، تقلیل پیدا میکند به تغییر بینش. به اینکه ذهن آدم عوض شود و از آن چیزهایی که در زندگیاش ناخوشآیند است، سعی کند لذت ببرد و احساس خوبی داشته باشد.
رسا ـ آیامقام معظم رهبری این تذکر را به عنوان یک دغدغه در حال اتفاق و یا رویداد بیان میکنند یا تذکر پیشگیرانه؟
در حقیقت مقام معظم رهبری این ظرفیت فلج کنندگی را در عرفانهای کاذب دیدند و هشدار دادند، علیرغم اینکه تلاش و کوششان در این دو دهه اخیر خیلی زیاد شده و گسترش پیدا کرده اما این بیانات به این معنا نیست که عرفانهای کاذب در جامعه ما موفق بودند. آنها با سرمایه گذاریها و برنامه ریزیهای مفصل و کلان وارد عرصه فرهنگی ما شدند و دارند تلاش میکنند؛ اما بنده به عنوان کسی که در بحثهای میدانی این قضیه حضور دارم، برداشتم این است که کمتر موفق بودند و افراد کمی را توانستند به آن درجهای که اینها برایشان مطلوب است، (به درجه مجذوبیت) برسانند.
معمولاً برخورد افراد با این جریانات، سرگرمی و تفننی است ولی خب اگر این استمرار پیدا کند ممکن است همین افراد هم مجذوب و شیفته شوند و آن تأثیرات فلج کننده در زندگی و منش آنها به وجود بیاید.
رسا ـ با اینکه پیامدهای اخلاقی ضعیف و در واقع فقط تغییر ذهنی است، پس چرا این قدر گرایش به آن وجود دارد؟
این برمی گردد به ظرفیتها و راهکارهای تبلیغاتی که آنها دارند، واقعا هنرمندانه عمل میکنند. از ادبیات جذاب و شیوههایی که خیلی جذاب است استفاده میکنند. نوع سمینارها، انتخاب موضوعات و عناوین و مطالب دارای بار تبلیغاتی زیاد از جمله شگردهای آنهاست. حداقل افراد را به این وا میدارد که بگویند اگر شده یک بار هم برویم و آن را تجربه کنیم، در واقع آن جذبه به لحاظ سرگرمی خیلی بالا است و برای همین بیشتر مخاطبین آنها از روی تفنن و سرگرمی و از باب اینکه تجربهای کسب کرده باشند و ببینند اینها چه میگویند که این قدر جذاب به نظر میآیند، با آنها برخورد میکنند. این نشان میدهد واقعا تبلیغاتشان، جذاب و فریبنده است.
رسا ـ علیرغم اینکه افراد مختلفی در کشور به خصوص در حوزه علمیه و موسسات وابسته برای تبیین بحث معنویتهای نوظهور تلاش میکنند، اما فرقههایی که روز به روز رنگینتر میشوند به وجود میآید. همچنانکه جملات برخی از محققین از جمله حضرتعالی ناظر بر این است که ظاهرا هنوز کتابهایی در این زمینه در کشور چاپ میشود و افرادی که مبلغین آنها هستند به کشور دعوت میشوند، با این حال که این مساله دغدغه رهبر انقلاب و بسیاری از متخصصین است، آیا تغییری در روند تبلیغات آنها حاصل شده یا ترویج بیشتر شده است؟
واقعیت این است که فعالیتهای عرفانهای کاذب روز به روز دارد بیشتر میشود و از آن طرف مواجهههایی که سازمانها باید داشته باشند، رشد خوبی ندارد، باید بگوییم در بعضی مواقع اصلا اتفاق نمیافتد و این ریشهاش چیزی نیست جز ناآگاهی خود مسئولین و دغدغههایی که دارند.
گاهی اوقات این قدر سرگرم بازیهای سیاسی میشوند که از مسائل مهمتر و تأکیدات مقام معظم رهبری و آسیبهایش غفلت میکنند، این یک مشکل اساسی است که ما با آن مواجه هستیم و واقعا درخواست میکنیم که مسئولین یک مقدار با دقت بیشتری به وظایفشان توجه کنند.
رسا ـ مشکلات عرصه مقابله با رشد عرفانهای نوظهور را ارزیابی کنید؟
در حوزه کارشناسی این بحث متأسفانه مشکلاتی را داریم، کارشناسانی که در این حوزه میخواهند فعالیت داشته باشند، با مسائلی مواجهاند، از نظر کمبود منابع، فرصتهای مطالعاتی وجود ندارد، رشته تخصصی در این زمینه نیست، لذا کسانی که بخواهند در این زمینه کار پژوهشی انجام دهند باید، دست از تحصیلات تخصصی و تکمیلی خودشان بکشند، بیایند مشغول شوند به کار و پژوهش تا بتوانند در این حوزه متخصص کاردانی شوند.
مسؤلین به حرف کارشناسان گوش کنند
اینها مشکلاتی را به وجود میآورد گاهی اوقات دامنه آسیب گستردهتر میشود بعضی از مسئولینی هم که میخواهند گاهی اوقات در این زمینه فعالیتی انجام دهند دنبال این میگردند که یک تیم تشکیل دهند و چهار نفر با مدرک دکتری دور هم جمع کنند، گاهی ممکن است آنها از موضوع خیلی مطلع نباشند.
ما نمونههایی را داریم که تصمیمگیریهایی شده، جلساتی تشکیل شده، صورت جلسهها و گزارشات آن جلسهها را وقتی میخوانیم، میبینیم اصلاً با اسم این جریانات هم آشنا نیستند و اسمها را غلط میگویند و تعاریفی ارائه میدهند که هیچ ارتباطی با اینها ندارد و به پیش فرضها و رشتههای تخصصی خودشان برمیگردد.
این مشکلات مشکلات اساسی است یعنی آن جایی هم که کار میشود و میخواهند کارشناسی بکنند به خاطر فساد اداری و ساختاری که ما داریم به لحاظ مدرک گرایی، باعث میشود که این امور کارشناسی هم به درستی از آب در نیاید و خودش منشأ تقسیمات غلط و اقدامات آسیبزاتر میشود.
رسا ـ از جمله این عدم شناختها دعوت از برایان تریسی به ایران و کم توجهی برخی مسؤلین به اینگونه برنامهها است که تلاش زیادی برای لغو برنامه او در سالن همایشهای صدا و سیما صورت گرفت. آیا مسؤلین نسبت به این اتفاقات بی دغدغه هستند یا نا آگاه؟
من باید عرض کنم که خیلی از مدیران کشور در این همایشها شرکت میکنند. یعنی ریشه ناآگاهی آنقدر گسترش پیدا کرده که بعضی از مسؤلین و خانوادههایشان، برخی از مدیران در بخشهای مختلف کشور در اینگونه برنامهها و سمینارها و فرقهها حتی حضور ناآگاهانه دارند، چون نمیشناسند و آنها هم به طور گسترده فعالیت انجام میدهند، آن تبلیغات گسترده و شعارها و عناوین و برنامههایی که برایشان وجود دارد، خواه ناخواه تصور مردم را معطوف به مثبت بودن آنها میکند و در آن برنامهها شرکت میکنند.
برخی مدیران شیفته جریانها و نگرشهای معنویتهای نوظهور هستند
برنامه آقای برایان تریسی برگزار شد و دقیقا در همان تاریخهایی که اعلام شده بود، ولی در هتل هما؛ یعنی سالن اجتماعات صدا و سیما را به دلایلی از اینها گرفتند به خاطر همین برخورد و انتقادهایی که به اینها وجود داشت ولی دقیقا همان برنامه در هتل هما برگزار شد.
بسیاری از مدیران در آنجا شرکت کردند و تمام آن مبالغ را هم پرداخت کردند و با هزینههای بالا. آقای برایان تریسی دست خالی برنگشت و متأسفانه این برنامه برگزار شد.
با اینکه اصلا از موضوع برنامه هم بر میآمد که چهقدر ویرانگر است. موضوع این برنامه تکنیکهای عملی برنامه ریزی مدیریتی نبود بلکه موضوعش، تغییر باورها و ارزشها مختص فعالیتهای مالی و اقتصادی و پول بود که همان ارزشهای سرمایه داری را میخواهد نهادینه کند و برای مدیران آموزش دهد، این فضایی است که ما با آن مواجه هستیم که نه تنها جلوگیری نمیکنند و این آگاهی را ندارند، بلکه افراد رده بالای جامعه که مدیریتهای کلان دارند و افراد ذیربط آنها هم مطلع نیستند. چه بسا بتوانیم بگوییم خود اینها شیفته این جریانها و آموزهها و این بینشها و نگرشهای معنویتها و عرفانهای نوظهور هستند.
رسا ـ در فضای حوزوی و حتی مدیران کشور چه اقداماتی باید صورت گیرد تا فضا برای ترویج آنها مهیا نشود؟
من در درجه اول معتقدم که ما باید عقبه کارشناسی بحث را به طور اصولی توسعه بدهیم. یعنی با وجود تعداد انگشت شماری کارشناس در حوزه عرفانهای کاذب واقعا نمیشود به مصاف آنها رفت. با آن حجم وسیع کتابها و فعالیتهای فرهنگی و سمینارها و جلسات و مبلغانی که در داخل دارند و با انواع و اقسام بهانهها و برنامهها مبلغان خارجی آنها وارد کشور میشوند. بدون ایجاد یک عقبه کارشناسی جدی نمیشود وارد کار شد و آن تغییر کارشناسی را باید کارشناسان این حوزه بسازند، من با توجه به آسیبهایی که وجود دارد و هزینههایی که در حوزه در حال اتلاف است، عرض میکنم؛ نمیشود کسانی که تخصصی در این حوزه ندارند بیایند و دورههای آموزشی طراحی کنند و بخواهند افراد را در این زمینه آموزش بدهند این محال است. از این برنامهها کارشناس به عمل نمیآید؛ باید حتما افرادی که دراین زمینهها نشان دادهاند که اثر، حرف ونظری دارند، حرکتی بکنند. تحلیل مستند قوی دارند. پس باید بحثهای وسیع این ظرفیتها شناخته شود و از کارشناسان این حوزه بخواهیم بیایند برنامه ریزی کنند تا آن عقبه کارشناسی بحث در خود حوزه علمیه به اندازه کافی توسعه پیدا کند و بعد هم مسئولینی که امکانات در اختیارشان است و نفوذ و قدرت برنامهریزیهای فرهنگی در کشور دارند از این عقبه کارشناسی به خوبی استفاده کنند و گوش بدهند.
مشکل ما این است که مسؤلین به حرف کارشناسان گوش نمیدهند فکر میکنند خودشان همه مطالب را میدانند و کارشناس در همه حوزهها هستند، این یک آسیب بسیار جدی است، ما مواردی را تجربه کردیم که رفتیم با یک مسئول صحبت کردیم و گفتیم این مشکل در مجموعه شما دارد اتفاق میافتد، این راه حل است و ما هم حاضریم کمک کنیم که این مشکل حل شود؛ مسئول شروع میکند تحلیل کردن و اینکه ما داریم بهترین کار ممکن را انجام میدهیم و الحمدالله نیازی به کارشناس نداریم و خودمان به همه کارها واقفیم. این دقیقا اتفاقی است که دارد میافتد حالا در حوزه عرفانهای کاذب هم نیست بلکه در بسیاری از حوزههای دیگر هم این مسئله پیش میآید. در این موضوع واقعا اگر درست عمل نشود آن نتیجهای که مقام معظم رهبری پیش بینی کردند با آن پیامدهای فلج کننده برای قشر جوان جامعه که موتور محرک جامعه ما هست ممکن است گریبان گیر شوند، من نمیدانم این آقایان چطور میخواهند جوابگو باشند در برابر وجدان، جامعه، در برابر مردم، در برابر خداوند نمیدانم چه پاسخی خواهند داشت.
رسا ـ اگر نکته ای هست که در پایان بحث باید بیان شود بفرمایید؟
من میخواهم تشکری بکنم در رابطه با آن مصداقی که شما فرمودید، موضوع ورود برایان تریسی در ایران و برنامهای که قرار بود در مرکز همایشهای صدا و سیما برگزار شود برخی از مسئولین هم هستند که هوشیارانه عمل میکنند، من جا دارد که از کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تشکر کنم که به خاطر پیگیری ایشان جلوی این برنامه را گرفتند که حداقل در آن فضای عالی یعنی در مرکز همایشهای صدا و سیما برگزار نشود و منتقل شود به یک هتل و حداقل با یک محدودیتهایی برگزار شود، این جای تشکر دارد اما مهمتر از آن این بود که ما از قبل زمینه سازی میکردیم و فضا این قدر پر از آگاهی و روشن بینی میشد که دیگر ما نیازی نداشتیم جلوی این برنامهها را بگیریم یا بعد از برنامه ریزی و اقدامات اولیه بخواهیم تلاش کنیم که یک برنامه کنسل شود. این قدر مردم و مسئولین آگاه باشند که چنین برنامهای در کشور ما اتفاق نیافتد.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید./925/گ401/ر
ارسال نظرات