۰۹ آبان ۱۳۹۱ - ۱۷:۳۰
کد خبر: ۱۴۴۸۹۶
در درس تفسیر آیت‌الله جوادی آملی مطرح شد؛

معنای روایت طلوع خورشید از مغرب در زمان ظهور

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: در بعضی از روایات ما هست که وجود مبارک ولی عصر ارواحنا فداه که ظهور می کند آفتاب از مغرب طلوع می کند، ‌البته آفتاب از هرجا که طلوع کرد آنجا مشرق و مَطلَع است و هرجا که غروب کرد آنجا می شود مغرب،‌ اما همین کره زمین که اکنون این چنین می گردد ممکن است در اثر سالیان متمادی طبق راهنمایی های آن مدبر حکیم به گونه ای حرکت کند که جای مغرب و مشرق عوض شود.
آيت الله جوادي آملي

  

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی روز سه شنبه در جمع علما و روحانیان حوزه علمیه در مسجد اعظم قم به ادامه تفسیر سوره مبارکه قصص پرداخت.

 

این استاد تفسیر حوزه علمیه گفت: انسان در رنج خلق شده است و خدای سبحان برای رهایی انسان از رنج راه‌های فراوانی را در اختیارش گذاشته و او را قادر کرده است، احکام شریعت هم برای آن است که او هم راحت تر زندگی کند و هم از آسایش و آرامش نسبی برخوردار باشد، «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ»، با راهنمایی هایی که فرمود و دستورهای اخلاقی که داد ـ که انسان با صبر و قناعت زندگی کند ـ راه یُسر و آسانی را به انسان نشان داد، در این زمینه بعد از بیاناتی به مشرکین فرمود از بت های شما کاری ساخته نیست، برای معبودهای شما هیچ سهمی در ‌آفرینش و پرورش نیست، او هم خالق کل شیء است و هم رب کل شیء «وَرَبُّکَ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ» که مشیت او هم برابر حکمت است، «وَ یَخْتَارُ» او اختیار می کند که چه بیافریند چه نیافریند، به برخی فرزند پسر می دهد به بعضی دختر و به بعضی هر دو و برخی را هم عقیم قرار می دهد که برابر مشیت حکیمانه اوست.

 

وی ادامه داد: کاری که در جهان هست چه آفرینش و چه پرورش ـ چه کان تامه و چه کان ناقصه ـ مال خدا است، برای غیر خدا نه خلقت است نه حق انتخاب و اختیار، چون نه از گذشته باخبرند نه از آینده، نه در نظام تکوین آن احاطه علمی را دارند که در خلقت اظهار نظر کنند نه در نظام تشریع آن احاطه علمی را دارند که در احکام اظهار نظر کنند، در جریان میراث هم فرمود این سهامی را که برای ورثه تقسیم کردیم تغییر ندهید چون «لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا» شما که از آینده خبر ندارید که آینده ورثه چه می شود، پس از نظر انتخاب چه در تدبیر و چه در آفرینش دیگران حق انتخاب ندارند چون آن علم را ندارند کسی که چیزی را نیافرید نمی تواند درباره او اظهار نظر کند، اما در نظام تکوین شما مختارید به قبول یا نکول و اقرار یا انکار، بشر مختار و آزاد است و همین آزادی نشانه کمال اوست، اگر انسان مجبور بود کمالی نداشت.

 

مفسر برجسته قرآن کریم ابراز داشت: خداوند فرمود «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا»، این مضمون در خیلی از آیات هست، فرمود اینها از نظر پذیرش یا نفی آزادند و تکامل هم در این است که اینها با آزادی یک طرف را انتخاب کنند ولی از نظر خدا در نظام شریعت مأمورند و بر آنها واجب است که مطهرات را رعایت کنند و حرام است که به خبائث تن دهند، در نظام تشریع آزاد نیستند چون برخی چیزها صحیح و برخی باطل است، ‌برخی امور واجب و بعضی حرام است و اینها نمی دانند «إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّـهِ»، این یکی از مراحل چهار گانه توحیدی است که اگر خدا و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم حکمی کردند دیگران حق انتخاب ندارند؛ «وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّـهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ»، راه جهنم و بهشت باز است اما اگر نپذیرفتند جهنم در پی هست چون در نظام تشریع آزاد نیستند گرچه می توانند هم عسل و هم سَم را بنوشند اما واجب است عسل را انتخاب کنند و از سم بپرهیزند، کسی خیال نکند که با لا اکراه فی الدین می تواند بازی کند، ولنگار یک کلمه بسیط نیست مرکب است،‌ «انگار» یعنی انگیزه و خیال و «انگاره» یعنی خیال کردن، «‌ول» یعنی رها بودن، ولنگار ‌یعنی کسی که خیال می کند رها است یا خیال رهایی دارد،‌ ولنگاری راه علمی ندارد، راه شرعی و عقلی و نقلی ندارد، ‌انسان رها نیست «أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى»؛ سُدی یعنی رها و یاوه، پس در نظام تکوین می خواهد بپذیرد یا نه خدا به او قدرت انتخاب داده است ولی در نظام تشریع إلا و لابدّ باید راه صحیح را انتخاب کند.

 

عذاب سخت الهی در انتظار توهین کنندگان به ساحت رسول خدا است

این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیه شریفه «وَإِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ مَا تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا یُعْلِنُونَ» گفت: خداوند به مشرکین فرمود شما اصلا کینه پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را در دل دارید، این اهانت هایی که به وجود مبارک پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می شود همان اهانت‌های صنادید قریش است و چیز دیگری نیست، خدا آنچه را که در دل های اینها مکنون و مستور است می داند و آنچه را هم که علنی به وجود مبارک حضرت اهانت و توهین و تحقیر می کنند می داند، امروز هم همین طور است،‌ خداوند آنچه را که در دل بیگانگان هست می داند و کاریکاتورها، روزنامه ها و بدگویی های آنها را هم می داند، البته روزی هم (دمرهم تدمیرا [عذاب سخت الهی و هلاکت در دنیا]) خواهد بود.

 

مباحث سه گانه معاد

حضرت آیت الله جوادی آملی خاطر نشان کرد: همین که انسان مرد تکامل عملی قطع می شود،‌ اگر کسی بتواند در آخرت کاری انجام بدهد که به وسیله آن به ثوابی برسد یا از عقابی برهد این می شود عمل صالح و کار اختیاری، ‌و اگر عمل اختیاری در آخرت ممکن باشد شریعت می خواهد که این می شود دنیا و دیگر آخرت نیست،‌ در خواب هم انسان کارهایی را انجام می دهد ولی کارش محصول و نتیجه ملکات زمان بیداری است و کار اختیاری در خواب از انسان ساخته نیست و خواب گوشه ای از نمودار قیامت است؛ در معاد سه قسم بحث وجود دارد، یکی تکامل علمی است که انسان در آخرت فراوان به کمالات علمی می رسد؛ «فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ»،«رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا»، خیلی از مطالب برای کفار و دیگران بعد از مرگ کشف می شود و این تکامل علمی حد و مرز ندارد.

 

وی افزود: دوم تکامل فیض الهی است «ذَلِکَ فَضْلُ اللَّـهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ» ممکن است ذات اقدس اله به کسی فیضی و فضلی برساند، گناهان او را ببخشد یا تخفیف بدهد، ‌اگر اهل دوزخ است او را اهل اعراف کند، اگر اهل اعراف است او را بهشتی کند، همچنین نتایج کارهایی که مؤمنین و فرزندانش برای او انجام می دهند برابر «وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ» به او می رسد، سوم اینکه محال است انسان خودش بخواهد در قیامت کاری کند و یک قدم پیش برود،‌ آنجا دیگر جا برای عمل صالح نیست،‌ این بیان نورانی پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در نهج البلاغه هم آمده که «الیوم عملٌ و لا حساب و غداً حسابٌ و لا عمل»،‌ نمی شود انسان در آخرت کاری کند که یک قدم به مقصد برسد یا ثوابی ببرد، ‌اگر کار و عمل صالح در آنجا ممکن باشد شریعت می خواهد، ‌باید برابر یک قانونی باشدآن وقت می شود دنیا و دیگر آخرت نیست،‌ چون اگر این طور باشد خیلی ها توبه کرده و نجات پیدا می کنند در حالی که هنگام احتضار راه بسته می شود چه رسد به برزخ.

 

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به آیات 71 تا 73 بیان داشت: خدا روز را برای کار و شب را برای آرامش قرار داد، اگر شب استمرار پیدا کند چه کسی می تواند برای شما روز را بیاورد؟ اگر روز استمرار پیدا کند چه کسی می تواند شب را برای شما بیاورد؟ پی در پی بودن شب و روز نشانه تدبیر آن حکیم است،‌ در اینجا که از «أفلا تسمعون» و «أفلا تبصرون» تعبیر می کند چون مربوط به بدیهیات است اما «أفلا تعقلون» و «أفلا تتفکرون» و مانند آن مربوط به اموری است که نیاز به فکر و عقلانیت دارد.

 

طلوع خورشید از مغرب در زمان ظهور

حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: در بعضی از روایات ما هست که وجود مبارک ولی عصر ارواحنا فداه که ظهور می کند آفتاب از مغرب طلوع می کند، ‌البته آفتاب از هرجا که طلوع کرد آنجا مشرق و مَطلَع است و هرجا که غروب کرد آنجا می شود مغرب،‌ اما همین کره زمین که اکنون این چنین می گردد ممکن است در اثر سالیان متمادی طبق راهنمایی های آن مدبر حکیم طرزی حرکت کند که مغرب بشود مشرق و مشرق بشود مغرب، و آفتاب از مغرب طلوع کند و آنجا بشود مشرق،‌ این راه ممکن است یعنی کره زمین طوری بگردد و راه شیری آسمانها به گونه ای عوض شود که وقتی صبح می شود آفتاب از آن طرف طلوع کند که آن می شود مشرق و این طرف می شود مغرب و این ممکن است./913/پ201/ج

ارسال نظرات