۰۵ دی ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۶
کد خبر: ۱۵۱۰۴۴
آیت‌الله جوادی آملی:

برخی خوب حرف می زنند و مقاله می نویسند اما اهل عمل نیستند

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: مشکل برخی علم نیست، مشکل این است که این هوس آن اراده و نیت را در اختیار گرفته است،‌ آن گاه خوب مقاله می‌نویسند و خوب حرف می‌زند اما نمی‌تواند عمل کند، چون اسیر هوای نفس است.
آيت الله جوادي آملي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر سه‌شنبه 5 دی‌ماه در مسجد اعظم در ادامه تفسیر سوره مبارکه عنکبوت گفت: جدال احسن دو عنصر محوری خوب حرف زدن و حرف خوب زدن را دارد، خوب حرف زدن آن است که فرمود «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا» و حرف خوب زدن همان «وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا» است، خوب حرف زدن رعایت کردن آداب فصاحت، بلاغت، نکات ادبی و ادب است، حرف خوب زدن با برهان حرف گفتن است.
وی افزود: سوره کافرون در آیه «لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ» گفت‌وگوی دینی است، گفت‌وگوی دینی دستور جلسه‌ای می‌خواهد، این‌که حکم تورات و انجیل اصیل با قرآن یکی است،‌ خدای ما یکی است، ما و شما منقاد این خداوند هستیم؛ نه این‌که طرفین از ابتدا این امور را پذیرفته باشند دیگر نیاز به جدال نیست؛ دستور جلسه سامان‌پذیر است، انسان گفت‌وگو می‌کند یا به نتیجه می‌رسد یا به نتیجه‌ای نمی‌رسد، این دستور جلسه به غیر از پیشنهاد کفایت مذاکرات است، به غیر از این است که بگوییم باید به این امور ایمان بیاورید بلکه گفت‌وگو می‌کنیم تا «فَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یُؤْمِنُونَ» بنا نیست که همه در یک گفت‌وگو ایمان بیاورند.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ» داشت: همان طور که بدن هرکسی در اختیار خود اوست به اذن خدا، روح سلطان بدن است،‌ آن ولی‌الله که جان جانان است نسبت به کل نظام این طور است، ‌این نظام به منزله بدن اوست، هر عضوی از اعضای این جهان را به اذن مدیر کل و رب کل بخواهد حرکت می‌دهد، امیرالمؤمنین در خطبه قاصعه ماجرای آن درختی که به اذن پیامبر(ص) جابه‌جا شد را بیان کرد،‌ نفس انسان کامل نسبت به قلمرو رسالتش نسبت به جهان باذن الله مانند نفس است نسبت به بدن، این چنین نیست که بدن در اختیار ما باشد چه خدا بخواهد چه نخواهد؛ باذن خدا نفس پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) که جان جانان عالم هستند در عالم تسلط دارند.
وی با قرائت آیه «قُلْ کَفَى بِاللَّهِ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ شَهِیدًا یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَکَفَرُوا بِاللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» اظهار داشت: دیگر چه معجزه‌ای می‌خواهید، معجزه‌ای آوردیم که زمین و زمان نمی‌شناسد، اگر می‌توانید مثل این بیاورید، زمخشری آیه 52 سوره عنکبوت را این طور معنا کرده است که ما حجت خود را ابلاغ کردیم و خدا شاهد است که من وظیفه خود را انجام دادم،‌ اما این مطلب با سیاق آیات متفاوت است،‌ بلکه به این معنا است خدا شهادت داد که من از طرف او هستم برای این‌که امضا و پیام او دست من است، «وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ» معنای شهیدا این نیست که خدا می‌داند من پیامبر هستم، این که احتجاج نشد،‌این شهادت به معنای علم نیست به معنای گواهی است، بگو خدا گواهی داد که من از طرف او هستم برای این‌که کتاب او دست من است.
باطن گناه عذاب و جهنم است
حضرت آیت‌الله جوادی آملی اظهار داشت: به پیامبر(ص) می‌گوید خدا عالم آسمان‌ها و زمین است و نامه خود را به دست من داده است،‌ علم چیز دیگر است و تصمیم چیز دیگر است، جزم و نیت اراده و نیت داریم و متولی اینها که انگیزه است، اندیشه هم داریم که مسؤول آن دیگر است، اگر کسی عالم عادل باشد بین دستگاه عزم و جزم جمع می‌کند، انکار مال عقل عملی است، برای همین حضرت موسی(ع) برای فرعون علاوه بر بینات،‌ معجزه هم آورد، مشکل برخی علم نیست، مشکل این است که این هوس آن اراده و نیت را در اختیار گرفته است،‌ آن گاه خوب مقاله می‌نویسند و خوب حرف می‌زند اما نمی‌تواند عمل کند، چون اسیر هوای نفس است.
وی با اشاره به آیه «وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَوْلَا أَجَلٌ مُّسَمًّى لَجَاءهُمُ الْعَذَابُ وَلَیَأْتِیَنَّهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ» ابراز داشت: عذاب حساب و کتابی دارد، ‌مادامی که در حضور پیامبر(ص) هستند عذاب استئصال نمی‌آید، کل عالم نسبت به قیامت قابل قیاس نیست، «ذَلِکَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ»،‌ ما در برابر حوادث این دنیا حیرت‌زده‌ایم، چه برسد به ادب، ما در برابر حوادث راه شیری و ستارگان مانده‌ایم و نمی‌توانیم آن را تبیین کنیم، نسبت به ابد چه عجله‌ای داریم، نسبت به عذاب دنیا عجله می‌کنند حرفشان بیخود است، اگر نسبت به عذاب آخرت عجله می‌کنند، آنها اکنون در عذاب هستند اما نمی‌فهمند، هر چیزی حساب و کتابی دارد «وَلَوْلَا أَجَلٌ مُّسَمًّى لَجَاءهُمُ الْعَذَابُ» این‌که عذاب خدا دفعتا می‌آید «فَتَبْهَتُهُمْ»، و مبهوت می‌شوند،‌ وقتی عذاب بیاید اینها مبهوت می‌شوند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: آیاتی که اشاره به محیط بودن جهنم نسبت به کافرین است، دو صنف است،‌ اول این‌که مقید است مانند آیه محل بحث، اما آیات دیگر مقید نیست مانند «وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَافِرِینَ»، اکنون جهنم محیط به کافران است،‌ قیامت ظرف ظهور این جهنم است،‌ نه ظرف حدوث جهنم، این‌که فرمود «وَالْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» به این معنا نیست که امروز کار با خداوند نیست، بلکه قیامت عرصه ظهور این مطلب است؛ فردا معلوم می‌شود، «یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ» این کسی که کارش رباخواری است، این طور نیست که اکنون در روح و ریحان باشد و فردا او را ببرند جهنم، باطن گناه عذاب است، باطن گناه جهنم است.
وی با قرائت آیه «یَوْمَ یَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَیَقُولُ ذُوقُوا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» ابراز داشت: « وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ»‌ درباره عذاب دنیایی است اما کی ظاهر می‌شود، در قیامت: «یَوْمَ یَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ» این که فرمود «فِی عَمَدٍ مُّمَدَّدَةٍ» برای این‌که این تنورها آماده شود داغ می‌کنند و درش را می‌گذارند، جهنم به صورت یک اتاق ترسیم شده است، در جهنم را هم می‌بنندند که کسی بیرون نیاید،‌ اما در بهشت باز است که باز بودن در، خود نعمتی و آزادی است،‌ نه بیگانه مجاز است که به بهشت برود نه آشنا می‌تواند بیاید اما درباره دوزخیان در جهنم را می‌بندند، «فِی عَمَدٍ مُّمَدَّدَةٍ»، یک بند سرتاسری می‌گذارند که امکان باز شدن آن وجود ندارد گاه یک در را قفل می‌کنند، اما گاه یک بند و قفل سرتاسری به آن می‌زنند./914/پ202/ج
ارسال نظرات