ساحتهای طلبگی از دید استاد خارج فقه حوزه
خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلاموالمسلمین علیدوست گفت: در بین طلاب، حداقل در طیفی از طلاب که کم نیستند، گاهی درد «چه باید بکنم؟» و درد «ثم ماذا بعد هذا؟» و «آخرش چه میشود؟» وجود دارد. این درد را باید متولیان فرهنگی برطرف کنند.
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزار رسا به نقل از نشریه عهد، استاد ابوالقاسم علیدوست متولد1340 از اساتید برجسته فقه و اصول در قم است. اساتید ایشان در درس خارج حضرات آیات مکارم، فاضل، تبریزی، سبحانی و وحید خراسانی بودهاند. ایشان معقول را نزد حضرات آیات جوادی آملی و مصباح یزدی تلمذ نموده است. «فقه و عرف» و «فقه و عقل» دو اثر ارزشمند این استاد حوزه علمیه است.
چه نکاتی در رابطه با سبک زندگی و زی طلبگی برای طلاب لازم به تذکر میدانید؟
زندگی طلبگی ساحتهای مختلفی دارد که موفقیت او در همه این ساحتها می تواند او را به قله برساند و اگر سقوط کند همانطور که در روایات هست در ورطه ضلالت و گمراهی کشیده میشود. به اختصار آن شؤون و ساحتها را در این مصاحبه بیان میکنم:
اول ساحت پرورشی و اخلاقی، دوم ساحت علمی و آموزشی، سوم ساحت پژوهش و تحقیق و تألیف، چهارم ساحت حکمت، بصیرت و بینش، پنجم ساحت تربیت، تدریس و تبلیغ و ششم ساحت خدمات اجرایی یا شبه اجرایی.
اگر دقت کنیم همه این ساحتها نیاز به یک نوع مدیریت دارد و اگر دقیق مدیریت شود، طلبه در قله تکامل قرار میگیرد و اگر مدیریت نشود، به بی نهایت سقوط میکند. به تعبیر دیگر زندگی طلبه بین دو بی نهایت است؛ بی نهایت سقوط و هبوط و بی نهایت رشد و تکامل.
در ارتباط با این ساحتها، وظیفهای متوجه متولیان رسمی و سنتی حوزه مثل مراجع بزرگوار، مدیریت حوزه، شورای عالی، اساتید و مدیران مدارس است. برنامهریزی این نهادها باید در راستای شکوفا کردن استعداد طلبهها باشد. «یضع عنهم إصرهم والأغلال التی کانت علیهم» و یا «لیثیروا لهم دفائن العقول» برنامهریزی باید طوری باشد که از وقت طلبه استفاده بهینه شود. ما و هیچ طلبهای به هیچ وجه فرصت زیادی نداریم. دانش بی نهایت وسیع است و عمر بشر اندک.
کار دیگری که باید نصب العین متولیان باشد این است که حتی الامکان دغدغه معاش این صنف را برطرف کنند. نیازهای معنوی طلاب نیز مانند برنامه خوب، استاد خوب، اداره مناسب و غیره باید برای آنها تدارک دیده شود.
در بین طلاب، حداقل در طیفی از طلاب که کم نیستند، گاهی درد «چه باید بکنم؟» و درد «ثم ماذا بعد هذا؟» و «آخرش چه میشود؟» وجود دارد. این درد را باید متولیان فرهنگی برطرف کنند. گاهی این باور در برخی از طلاب و حتی اساتید هست که ما دیر به دنیا آمدایم و کارها انجام شده است و دیگر زمینه ای برای کار وجود ندارد. باید به آنها باوراند که اگر زود به دنیا نیامده باشند، دیر به دنیا نیامدهاند. مَثَل دانش، مَثَل علم باری تعالی است که لایتناهی است. بنابراین هیچ کس نمیتواند بگوید زمینه برای آموزش، پژوهش، تألیف و تحقیق بسته است. دفتر دانش اگر صد برگ داشته باشد، شاید دو برگش تاکنونورق زده شدهو باقیاش مانده است. گاهی برخی از طلاب این تصور را دارند که حرفها اثر ندارد و تبلیغ بی اثیر است. باید این باور اشتباه را نیز اصلاح کرد. به هر صورت متولیان رسمی و سنتی حوزه بار عظیمی بر دوش دارند.
اما طلاب هم اولا باید باور کنند که با همه مشکلاتی که صنف عظیمی از آنها دارند و ما بی خبر هستیم، اما فرصتی استثنائی و طلائی در اختیار دارند و باید قدرشناس این فرصت باشند. کافی است مقداری زندگی علمای گذشته را مطالعه کنند و ببینند آنها با چه وضعیتی، چه تراث عظیمی را در اختیار ما گذاشتهاند.
ای کاش مطالعه زندگی گذشتگان البته نه زندگی مبتنی بر خواب و رمل و اسطرلاب و نقل قولهای بی پایه، بلکه آنچه در متون معتبر از سیره علما ثبت و ضبط شده، جزو برنامههای درسی قرار بگیرد و طلاب مطالعه کنند و نصب العینشان شود. قدرشناسی تنها به زبان نیست بلکه استفاده از فرصتها باید سرمشق طلبه باشد، یعنی واژه تعطیلی باید برای طلبه مبهم باشد.
من یک وقتی به مدیریت محترم حوزه پیشنهاد دادم که بخشی را تحت عنوان هدایت تحصیلی و پرورشی، در برنامه طلاب بگنجانند و برای این کار، اساتید مجرب را چه در قم و چه در شهرستان ها بسیج کنند. تا به این شکل تجربیات موفق به طلبه ها منتقل شود. من نمیگویم درس اخلاق و اساتید اخلاق نباشند اما در کنار آن اگر بخش هدایت تحصیلی و پرورشی را برای طلاب تعریف کنیم، قطعا مـؤثر است. گاهی می بینیم طلبه زحمت می کشد ولی حتی گاهی بین خوبتر و خوب و بدتر و بد، بدتر را انتخاب میکند چون نمیداند. امیدواریم که حوزه با تدبیر که در آن انجام می شود و عنایت حضرت ولی عصر (عج) همچنان محفوظ و بالنده بماند.
دامنه بحث هدایت طلاب، چه اندازه و به چه شکل باید باشد؟ آیا باید به صورت یک درس باشد یا به صورت مشاوره؟ آیا باید وارد جزئیات و مصادیق شوند یا به صورت کلی طلاب را هدایت کنند؟
گستره هدایت همانطور که اشاره کردم هم جهات تحصیلی است و هم جهات پرورشی، بله همه شش ساحتی که ذکر شد باید متعلَق هدایت باشد. اما از نظر اجرا اولا باید متون مناسبی تهیه شود و یا برخی از متون خوبی که برای این کار وجود دارد، تکمیل شود و در اختیار طلاب قرار داده شود. ولی صرف دادن یک متن کافی نیست. یک شکل کار این است که استادی برود و مطالب را به طلاب منتقل کند. مشکل دیگر کار مشورت است. گاهی ممکن است مخاطب، پنچاه یا صد نفر باشد که مشورت در آنجا معنا ندارد اما به طور خصوصی باید مشورت نیز داده شود. شکل دیگر کار این است که وقتی طلبهها وارد حوزه میشوند، به مدت یک ماه کارگاه توجیهی برای آنها گذاشته شود و در آن از اساتید مجرب استفاده شود.
حتی به عنوان مثال وقتی طلبه ای در هر سالی از تحصیلش وارد قم می شود، اگر استاد موفقی از شهرستانِ آن طلبه در حوزه هست مدیریت حوزه میان ایشان ارتباط برقرار کند. و آن استاد با آن افراد، کلاس داشته باشد که از نزدیک عنصر موفق شهر خود را ببیند و بشناسد. این باعث میشود که در ادامه هم با او در ارتباط باشد. به هر حال در پاسخ به پرسش شما عرض میکنم که شکلهای اجرایی میتواند به اقتضای مقتضیات تغییر کند.
در راستای تصحیح و بهبود ساحتهای مختلف زندگی طلبه، عمده وظیفه بر عهده کیست؟
اگر متولیان ما بهترین و دقیقترین شکل برنامه را تنظیم کنند ولی خود شخص توجیه نباشد و اهلش نباشد، فایدهای ندارد. همینطور که اگر نیرویی ارزشمند و کارا باشد ولی کسی نباشد که آن را شکوفا کند و به آن جهت و هدایت دهد، فایده ندارد. به قول امام جواد (ع) باید یک مرشد از درون باشد و یک مرشد و هادی از بیرون. این دو اگر با هم ضمیمه شود، مثل دو بال یک پرنده است که پرنده را پرواز در میآورد و الا اگر یک بال را سنگین هم کنیم و بال دیگر نباشد فایده ندارد.
لذا در همین جا مطلب دیگری را پاسخ شما عرض می کنم، مسئولین باید در گزینش بسیار دقت کنند. به نظر بنده گزینش کنونی، گزینش موفقی نیست و کهن و کهول است. مثلا مدیریت می تواند به این سو برود که گزینشهایش شخصی و موردی باشد، مثلا از عالمان بلاد و از روحانیون و امام جمعهها و سازمان تبلیغات نیروهای خوب را انتخاب کند. یعنی به جای اینکه افراد به سراغ حوزه بیایند و از طریق امتحان وارد شوند، چه بسا لازم است حوزه از روحانی یا امام جمعه شهرها بخواهد که با ارتباطاتی که دارند، افراد مناسبی را از خانوادههای اصیل و با استعداد که خود نیز مایل به ورود به حوزه هستند، معرفی کنند و از همانجا کنترل شود که آیا آمادگی وارد شدن دارند یا نه. اگر از اول گزینش را خوب انجام دهیم در مراحل بعد دیگر خیلی راحتیم. ولی وقتی گزینش از طریق رسانهها و روزنامه ها صورت میگیرد، مشکلاتی هم ایجاد می کند./911/پ203/ع
ارسال نظرات